آثار حج در خطبه غدیر
مَعاشِرَ النّاسِ، حِجُّوا الْبَیْتَ، فَما وَرَدَهُ اَهْلُ بَیْتٍ اِلَّا اسْتَغْنَوْا وَ اُبْشِرُوا، وَ لا تَخَلَّفُوا عَنْهُ اِلّا بُتِرُوا وَ افْتَقَرُوا. مَعاشِرَ النّاسِ، ما وَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ اِلّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ما سَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ اِلی وَقْتِهِ ذلِکَ، فَإِذَا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ لا یُضیعُ اَجْرَ الْمُحْسِنینَ.
ای مردم! حج به جای آورید، هیچ خانوادهای وارد آن خانه خدا نشد مگر آنکه بینیاز و شادمان گردید، و هیچ خانوادهای از آن روی برنتافت مگر آنکه فقیر و مستمند شد. ای مردم! هیچ مؤمنی در موقف (منی، عرفات، مشعر) وقوف ننموده مگر آنکه خداوند گناهان گذشته او تا آن زمان را بیامرزد، و هنگامی که حج را به پایان رسانید عمل او از سر گرفته شود. ای مردم! زائران خانهٔ خدا مدد و یاری شوند و آنچه در آن راه هزینه کنند به جایش خواهد آمد، و خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند.
در این کلام رسول خداصلی الله علیه وآله مسلمین را در صورت استطاعت به انجام فریضهٔ حج مأمور فرموده است، چنانکه خداوند متعال میفرماید:
وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً
؛ و برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است؛ [البته بر] کسی که بتواند به سوی آن راه یابد.[۱]
پس از این فرمان اشاره فرموده است به اینکه زیارت خانه خدا موجب غنا و بینیازی و ترک آن موجب فقر و بیچارگی است تا کسی تصور نکند اگر به زیارت خانه برود و مقداری خرج کند فقیر خواهد شد. بدیهی است که ترک حج از سر عمد موجب فقر است، به این معنا که شرایط در استطاعت از جمیع جهات موجود باشد و مکلف از روی عصیان ترک حج نماید، چه در غیر این صورت معذور است و این آثار بر او بار نمیشود.[۲]
«حجاج» - به ضم جیم- جمع حاجی است. «معانون» - به ضم میم- جمع «معاون» است و معاون اسم مفعول است از باب «اعانَ، یُعینُ، اعاَه» و اسم فاعل آن معین است، مانند: اَقامَ، یُقیمُ، اقامَه که اسم فاعل آن مقیم و اسم مفعول مقام است. ثلاثی مجرد «اعان»، «عان» است که چون در باب افعال آمد «اَعوَنَ» گردید و واو مفتوح ماقبل ساکن حرکتش را به ما قبل داد و خود حرف متناسب با حرکت ما قبل بدل گشت. مصدر ثلاثی مجرد آن «عونَ» - به سکون واو- به معنای یاری و نصرت است که وقتی به باب افعال برده شود «یاری نموده است» معنا میدهد. پس «معین» یاری کننده و «معان» یاری داده شده است.
«مخلّفه» - به ضم میم و فتح خا و لام و فا –اسم مفعول است از باب «خَلَفَ، یُخلِفُ»، مانند «صَرَفَ یَصرِفُ». اسم فاعل آن «مخلِّف» - به کسر لام – است و تای در «مخلّفة» علامت تانیث است، به اعتبار «نفقات» که جمع «نفقه» مؤنث است.[۳]
رهنمودهایی درباره حج و عمره
پیامبر صلی الله علیه وآله دربارهٔ حج و عمره چهار جنبهٔ مهم را در خطبهٔ غدیر مورد تأکید قرار دادند:
الف: حج و عمره از شعائر الهی است که وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ ، و احیای آن احیای دین خداست.
ب: برای حاجیان از طرف خداوند نفع دنیوی و اُخروی در نظر گرفته شده است:
- نفع دنیوی: هرکس به حج رود خداوند او را مستغنی نموده و در این راه او را کمک مینماید و آنچه حاجیان خرج کنند خداوند جای آن را در اموالشان پر میکند.
- نفع اُخروی: گناهان ایشان آمرزیده میشود و به آنان گفته میشود اعمال را از سرگیرید و به آنان بشارت داده میشود.
ج: ترک عمدی حج، گذشته از عذاب اُخروی، ضرر دنیوی هم دارد و آن اینکه باعث کوتاهی عمر، قطع شدن نسل و نیز باعث فقر میشود.
د: از کسی که به حج میرود سه مطلب مهم خواسته شده است:
۱. حج با قبول ولایت از مردم پذیرفته میشود، امام باقر علیه السلام میفرمایند: تمام الحج لقاء الامام؛ تمام بودن حج به لقاء امام معصوم علیه السلام است.
بنابراین میتوان گفت: لقاء امام علیه السلام و معرفت ایشان، نشانهٔ حج کامل است. چنین شخصی را میتوان حاجی واقعی نامید.
- مفاهیم و مقاصد حج مورد تفقّه و فهم قرار گیرد و با درک صحیح از حج به اعمال آن بپردازد.
- حاجیان باید در حج توبهای پابرجا نماید که هرگز پس از بازگشت از خانهٔ الهی گناهان را از سر نگیرد.