پرش به محتوا

آخرین امام

از ویکی غدیر

این کلام دلالت دارد بر اینکه امامت به وجود آن حضرت ختم می‌شود و همچنین بر اینکه امام عصر روحی فداه از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله است. پس مهدی موعود آخرین امام معصوم از اولاد رسول خدا صلی الله علیه وآله است که هر کس معصوم نباشد –مانند سایر ائمه معصومین علیهم السلام- و ادعای مهدویت نماید ادعای او باطل است.

ابو نصر طریف (ظریف) گوید: بر صاحب الزّمان علیه السلام وارد شدم. فرمود: برایم صندل سرخ (نوعی چوب خوش‌بو) بیاور، برایش آوردم، سپس فرمود: آیا مرا می‌شناسی؟

گفتم: آری، فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمود: مقصودم این نبود، طریف گوید: گفتم: فدای شما شوم، برایم بیان کنید؟ فرمود: من خاتم أوصیاء هستم و خدای تعالی به واسطهٔ من بلا را از خاندان و شیعیانم برطرف می‌کند.[۱]

اوصیاء پیامبر صلی الله علیه وآله از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام و از ذریّه طیّبهٔ حضرت محمد صلی الله علیه وآلهبوده و تا آخرین ایشان یعنی حضرت مهدیّ علیه السلام ادامه می‌یابد، از این جهت در فراز فوق تعبیر «مِنَّا» را به کار گرفتند.

دو لقب مهمّ امام زمان علیه السلام در این فراز به کار گرفته شده است. هر چند همهٔ ائمهٔ معصومین علیهم السلام و پیشوایان شیعیان، مهدیّ و قائم، به معنای واقعی کلمه هستند، اما حضرت بقیة اللّه الاعظم روحی فداه به خصوص ملقّب به این دو نام زیبا شده‌اند و این خالی از حکمت نیست.

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْمَهْدِیُ مَهْدِیّاً لِأنَّهُ یُهْدَی إِلَی أمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْهُ وَ سُمِّیَ بِالْقَائِمِ لِقِیَامِهِ بِالْحَق؛ بی شکّ مهدیّ برای این مهدیّ نامیده شده که او مردم را به امری پنهان که گم کردهاند، هدایت شده است، قائم نامیده شد، به این دلیل که حقّ را به پا می‌دارد.[۲]

شیخ صدوق در «معانی الاخبار» ذکر کرده که: قائم را قائم می‌گویند بدین سبب که بعد از موت ذکرش، قیام خواهد کرد.[۳]

ابوسعید خراسانی از امام صادق علیه السلامپرسید: مهدی علیه السلام و قائم یکی هستند؟ حضرت فرمودند: آری. عرض کردم: چرا «مهدی» نام گرفته است؟ فرمودند: لِأنَّهُ یُهْدَی إِلَی کُلِّ أمْرٍ خَفِیٍّ وَ سُمِّیَ الْقَائِمَ لِأنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَا یَمُوتُ إِنَّهُ یَقُومُ بِأمْرِ عَظِیمٍ زیرا که راه نموده می‌شود به هر امر مخفی، و قائم می‌گویند بدین سبب که بعد از موت ذکرش یا خودش به گمان مردم، قیام می‌کند با امر عظیم.[۴]

شیخ مفید در کتاب «ارشاد» از محمد بن عجلان، او از ابی عبدالله علیه السلام روایت کرده، آن حضرت فرمودند: زمانی که قائم علیه السلام قیام نمود، مردم را مجدداً به اسلام دعوت می‌کند و هدایت می‌نماید ایشان را به امر کهنه – یعنی: اسلام – که جمیع خلایق از او گمراه شدهاند. و او را بدین سبب که بر هر امر گم شده راه می‌یابد مهدی می‌گویند. و از این جهت که به حق قیام می‌کند قائم می‌نامند.[۵]

در روایت دیگر آمده است: جابر بن یزید جعفی به امام باقر علیه السلام عرض می‌کند: به چه دلیل آخرین امام، مهدیّ نامیده شد؟ حضرت پاسخ دادند: لِأَنَّهُ یَهْدِی لِأَمْرٍ خَفِیٍّ یَبْعَثُ إِلَی الرَّجُلِ مِنْ أَصْحَابِهِ لَا یُعْرَفُ لَهُ ذَنْبٌ فَیَقْتُلُهُ؛ زیرا او به هر امر پنهانی هدایت می‌کند، (مثلا مانند خضر علیه السلام) به سوی مردی از اصحابش کسی را می‌فرستد، در حالی که او گناهی برایش شناخته نشده است، او را می‌کشد.[۶] این هدایت‌گر البته نزد خداوند متعال بسیار عزیز است که او را از گزند آفات و بلیّات مصون داشته تا زمانی که وقت قیام او فرا برسد.

بحث پیرامون «مّنا»

در چندین جای خطبه، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با الفاظ مختلف ائمهٔ معصومینعلیهم السلام از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السلام را به خویش منصوب می‌نماید که این مطلب در دو جهت قابل بررسی است: یکی از جهت «نسب» است که با الفاظ «نسلی»، «ذریتی»، «صلبی»، «ولدی» آمده و دیگری از جهت «حَسَب» است که با بیان «منّی و منه» بدین معنا که اهل بیتعلیهم السلام را که مقام امامت دارند، از شجرة طیبّة نبوت می‌دانند و ثمربخشی نبوت را نیز از شاخه‌های امامت ذکر می‌نمایند در اصل می‌فرمایند: مردم بدانید حسب این اوصیا به نبوت و عظمت شخص رسول نیز بر می‌گردد.

در ذیل به فرازهایی از خطبه که پیامبر صلی الله علیه وآله با تأکید و تکرار مسئله نَسَب و حَسَب را برای ائمهٔ معصومینعلیهم السلام ذکر می‌نمایند را اشاره می‌کنیم:

  1. وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْائِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما اعْلَمْتُکُمْ اِنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ؛ و امامانی که بعد از او می‌آیند و از نسل من و اویند، چنان‌که به شما فهماندم که فرزندان من از صلب اویند.
  2. مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْلُوکٌ فِیَّ، ثُمَّ فی عَلِیِّ بْنِ ابی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ اِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ الَّذی یَأخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا؛ ای مردم! نور از جانب خداوند عزّ و جل در من نهاده شده و سپس در علی بن ابی طالبc و بعد در نسل او تا مهدی قائم علیه السلام، که حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد می‌گیرد.
  3. مَعاشِرَ النّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِیٍّ مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیٍّ؛ ای مردم! نسل هر پیامبری از صلب خود او هستند ولی نسل من از صلب امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.
  4. مَعاشِرَ النّاسِ، اَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی اَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌّ مِنْ بَعْدی، ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ الْهُدی یَهْدُونَ اِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ؛ ای مردم! من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به پیروی آن امر نموده، و سپس علی علیه السلام بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایت‌اند، به حق هدایت می‌کنند و به یاری حق به عدالت رفتار می‌نمایند.
  5. مَعاشِرَ النّاسِ، اَلا وَ اِنّی رَسُولٌ وَ عَلِیٌّ الْاِمامُ وَ الْوَصِیُّ مِنْ بَعْدی، وَ الْاَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. اَلا وَ اِنّی والِدُهُمْ وَ هُمْ یَخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ؛ ای مردم! بدانید که من پیامبرم و علی علیه السلام امام و وصی بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند. بدانید که من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود می‌آیند.
  6. فَامِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فی عَلِیٍّ امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ الْاَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنّی وَ مِنْهُ اِمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةً، خاتِمُهَا الْمَهْدِیُّ اِلی یَوْمٍ یَلْقَی اللَّهَ الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی؛ پس مأمورم که از شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر اینکه قبول کنید آنچه از طرف خداوند عزّ و جل درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام و جانشینان بعد از او آورده‌ام که آنان از نسل من و اویند، و آن موضوع امامتی است که فقط در آنها بپا خواهد بود، و آخر ایشان مهدی است تا روزی که خدای مدبِّرِ قضا و قدر را ملاقات کند.
  7. مَعاشِرَ النّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ اِنَّ الْاَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَ عَرَّفْتُکُمْ اِنَّهُمْ مِنّی وَ مِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُ اللَّهُ فی کِتابِهِوَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِو قُلْتُ: لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما؛ ای مردم! قرآن به شما می‌شناساند که امامان بعد از علی علیه السلام فرزندان او هستند و من هم به شما شناساندم که آنان از نسل من و از نسل اویند. آنجا که خداوند در کتابش می‌فرماید: «آن امامت را به عنوان کلمه باقی در نسل او قرار داد»، و من نیز به شما گفتم: «اگر به آن دو (قرآن و اهل بیت) تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید».
  8. وَ قَدْ اَمَرَنِیَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْ آخُذَ مِنْ اَلْسِنَتِکُمُ الْاِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ لِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْاَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما اَعْلَمْتُکُمْ اِنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ؛ و پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم درباره آنچه منعقد نمودم برای علی امیرالمؤمنین علیه السلام و امامانی که بعد از او می‌آیند و از نسل من و اویند، چنان‌که به شما فهماندم که فرزندان من از صلب اویند.
  9. فَقُولُوا بِاَجْمَعِکُمْ: «اِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّکَ فی اَمْرِ اِمامِنا عَلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْاَئِمَّةِ؛ پس همگی چنین بگویید: «ما شنیدیم و اطاعت می‌کنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می‌آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی درباره امر امامتِ اماممان علی امیرالمؤمنین علیه السلام و امامانی که از صلب او به دنیا می‌آیند.»
  10. ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ امامُکُمْ بِاَمْرِ اللَّهِ رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْاِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ اِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ؛ و بعد از من علی علیه السلام، صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.
  11. مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثِّقْلُ الْاَصْغَرُ، وَ الْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْاَکْبَرُ؛ ای مردم! علی علیه السلام و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است.

روایتی دیگر پیرامون «منّا»

قال رسول‌الله صلی الله علیه وآله: الْمَهْدِیُ مِنْ عِتْرَتِی مِنْ وُلْدِ فَاطِمَة؛ مهدی علیه السلام از عترت من، از اولاد حضرت فاطمه سلام الله علیها است.[۷]

قال رسول‌الله صلی الله علیه وآله: و منّآ مَهدی هذِهِ الاُمّة، لَه غیبة موسی وَ بَهَاءُ عِیسَی وَ حُکْمُ دَاوُدَ و صَبر ایوب؛ مهدی این امت از ماست، که غیبت موسی علیه السلام، عظمت عیسی علیه السلام، بردباری داوود علیه السلام، و شکیبایی ایوب علیه السلام را یک جا دارد.[۸]

پانویس

  1. کتاب الغیبه، ص۲۴۶؛ کشف الغمه، ج۲، ص ۴۹۹؛ کمال الدین، ج۲، ص ۴۴۱؛ اثبات الوصیه، ص ۲۶۱.
  2. إعلام الوری بأعلام الهدی (ط - القدیمه)، ص ۴۶۱.
  3. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۰، باب دوم.
  4. غیبت شیخ طوسی، ص ۴۷۱، ح ۴۸۹.
  5. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۱، باب دوم.
  6. الخرائج و الجرائح، ج‏۲، ص ۸۶۲.
  7. الغیبه، ص ۱۸۶؛ کشف الغمه، ج۲، ص ۴۳۸؛ اثبات الهداه، ج۵، ص ۱۲۲.
  8. کفایة الاثر، ص ۴۳.