آمار موضوعات و کلمات در خطبه غدیر

از ویکی غدیر

در اينجا آمارهايى در موارد مختلف از خطبه غدير بيان مى‏ كنيم[۱]:

صفات اللَّه جلّ شأنه

همه معصومين‏ عليهم السلام قبل از هر خطابه به حمد و ستايش خداوند مى‏ پردازند. اما كمتر ديده شده است كه در مقدمه يك خطبه ۱۳۲ صفت از صفات ذات اقدس الهى بيان شده باشد:

«عَلَا فِى تََوَحُّدِهِ»: در يگانگى خود، بلند مرتبه است.

«وَ دَنَا فِي‏ تَفَرُّدِهِ» :‏‏در عين تنهايى به آفريدگانش نزديک است.

«جَلَّ فِى سُلطَانِهِ»: در قدرت و سلطه خود شكوهمند است.

«عَظُمَ فِى أَركانِهِ»: در اركان آفرينش عظيم جلوه مى ‏كند.

«أَحاطَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عِلماً»: علمش بر همه چيز احاطه دارد.

«هُوَ فى مَكانِهِ»: در جايگاه خود استوار مى ‏باشد.

«قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِقُدرَتِهِ»: با قدرت خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

«قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِبُرهانِهِ»: با برهان خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

«حَمِيداً لَم يَزَل»: هميشه مورد سپاس بوده است.

«مَحمُوداً لا يَزالُ»: هميشه مورد سپاس خواهد بود.

«مَجيداً لا يَزُولُ»: صاحب عظمتى فناناپذير است.

«مُبدِئاً»: آغاز كننده است.

«مُعيداً»: اعاده كننده است.

«كُلُّ أَمرٍ إِلَيهِ يَعُودُ»: هر چيزى به او باز مى‏ گردد.

«بارِئُ المَسمُوكاتِ»: به وجود آوردنده برافراشته ‏ها (افلاک و آسمان‏ ها) است.

«داحِى المَدحُوّاتِ»: گستراننده گسترده شده‏ ها (زمين) است.

صفات و فضائل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين خطابه كه حدود يک ساعت به طول انجاميده است، ۴۵ صفت از فضائل و مناقب خويش را بيان مى ‏كند، تا مردم به اطاعت بيشتر پيامبرشان ترغيب شوند:

العُبُودِيَّة: «أُقِرُّ لَهُ‏ عَلَى‏ نَفْسِي‏ بِالْعُبُودِيَّةِ»: بر بندگى ‏ام براى خدا اقرار مى ‏كنم.

العِصمَةَ مِنَ النّاسِ: «وَ قَد ضَمِنَ لِي تَبَارَكَ وَ تَعَالَي العِصمَةَ مِنَ النَّاسِ»: خداوند تبارک و تعالى حفاظت از شر مردم را برايم ضمانت نمود.

الرَّسُولُ: Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png : اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على ‏عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.

رَسُولِهِ: «وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏»: و (على‏ عليه السلام) بعد از خدا و رسولش صاحب اختيار شماست.

رَسُولُهُ: Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ La bracket.png: «فى عَلىٍّ‏ عليه السلام»صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

وَلِيُّكُم: Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ La bracket.png: صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

رَسُولُ ‏اللَّهِ: Ra bracket.png الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ La bracket.png: كسانى كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند عذابى دردناک در انتظارشان خواهد بود.

رَسُولُهُ: «ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ ...الْمُخَاطِبُ لَكُم‏»: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى‏ دهند.

نَبِيُّهُ: Ra bracket.png ْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ مُحَمَّدٌ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَكُم‏ La bracket.png: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى ‏دهند.

رَسُولَهُ: «إِلَى يَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه‏»: تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد.

رَسُولُهُ: «لا حَلاَلَ اِلاَّ مَا اَحَلَّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ»: حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش حلال كرده باشند.

آيات بيان شده در خطبه

اساسى‏ ترين ادله در اثبات مسائل شرعى و اعتقادى، استفاده از آيات قرآن كريم است. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله با طرح ۵۹ آيه، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و ديگر مطالب بيان شده را به اثبات رسانيده است:

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png[۲]:

ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ La bracket.png[۳]:

سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

Ra bracket.png يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ La bracket.png[۴]:

با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست.

Ra bracket.png تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ La bracket.png»[۵]:

و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.

Ra bracket.png وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ La bracket.png[۶]:

برخى از آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند و مى‏ گويند او سخن ‏شنو و زودباور است بگو على ‏رغم گمان كسانى كه او را زودباور مى‏ پندارند سخن شنوى او براى شما بهتر است به خدا ايمان دارد و مؤمنان را راستگو می ‏انگارد و براى ايمان آورندگان از شما مايه رحمت است.

Ra bracket.png وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ La bracket.png»[۷]:

و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] بر شمرده‌ایم.

«فَتَصِلُوا نَاراً»Ra bracket.png ً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِين‏ La bracket.png[۸]:

در آتشی گرفتار می شوید که «برای کافران آماده شده است و هیزم آن انسان ها و سنگ ها می باشند».

آیات مخصوص حضرت علی علیه السلام

از مهم‏ترين بخش‏ هاى خطبه غدير اين دو جمله است:

«وَ مَا نَزَلَتْ آيَةُ رِضًى فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏»: هيچ آيه ‏اى در قرآن درباره خشنودى خدا نازل نشد مگر اينكه درباره حضرت على‏ عليه السلام مى ‏باشد.

«وَ لَا نَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏»: هيچ آيه ستايشى در قرآن نازل نگشته مگر آنكه درباره حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

در اينجا مجال پرداختن به همه آيات ستايش و خشنودى خداوند در قرآن نيست. بلكه تنها به بيان همان ۱۶ آيه ‏اى كه در خطبه غدير آمده و درباره على‏ عليه السلام مى ‏باشد اكتفا مى ‏گردد:

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png[۹]: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ La bracket.png[۱۰]: سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

Ra bracket.png وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ La bracket.png: هر چيزى را در امام مبين گرد آورديم.

Ra bracket.png وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُون‏ La bracket.png: هر كس نگاه كند و ببيند براى فرداى خود چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد، و با على ‏عليه السلام مخالفت نكنيد تا گام‏ هايتان بعد از ثابت شدن نلغزد، كه خدا از آنچه كه انجام مى‏ دهيد آگاه است.

Ra bracket.png أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ La bracket.png: تا مبادا كسى بگويد افسوس كه نسبت به هم جوار خدا كوتاهى كردم.

Ra bracket.png اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اَلْإِسْلامَ دِيناً La bracket.png: امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را به طور تام و تمام در اختيار شما گذاشتم و اسلام را به عنوان دينى براى شما پسنديدم.

Ra bracket.png وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ La bracket.png: سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است.

Ra bracket.png اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ La bracket.png: از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که [در برابر او و فرمان ها و احکامش] تسلیم باشید.

اسماء اشخاص در اين خطبه

پيامبر‏ صلى الله عليه و آله در اين خطبه ۸ نفر را به اسم ذكر مى‏ كند، كه همه نام‏ هاغير از نام ابليس، مربوط به پيامبران و حجج الهى‏ عليهم السلام مى‏ باشد که از اولين پيامبرصلى الله عليه وآله حضرت آدم‏ عليه السلام تا آخرين پيامبر خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله، و از اولين حجت يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام تا آخرين حجت يعنى قائم آل‏ محمد حضرت بقية اللَّه الاعظم‏ عليه السلام را در بر مى‏ گيرد،تا به مردم بفهماند كه اين عالم هيچ گاه خالى از حجت نخواهد بود.

هارون‏ عليه السلام: «الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

موسى‏ عليه السلام: «الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

آدم‏ عليه السلام: «إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم ‏عليه السلام از بهشت گرديد.

«فَإنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إلَى اْلأَرْضِ بِخَطيئةٍ وَاحِدَة»: آدم به خاطر يك اشتباه به زمين فرستاده شد.

ابليس:«إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم‏ عليه السلام از بهشت گرديد.

المهدى ‏عليه السلام: «ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِي‏»: سپس در نسل او تا مهدى قائم‏ عليه السلام.

«مُمَلِّكُهَا الْإِمَامَ الْمَهْدِي‏»: آن را تحت حاكميت امام مهدى‏ عليه السلام در مى‏ آورد.

«أَلَا إِنَّ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِي‏» بدانيد كه آخرين امام از ما مهدى قائم‏ عليه السلام است.

«خَاتَمُهَا الْمَهْدِي‏ عليه السلام»آخرين ايشان مهدى‏ عليه السلام است.

نام حضرت علی علیه السلام در خطبه

مى‏ توان گفت كه اين بخش مهم‏ترين بخش خطبه است، و به صورت حيرت‏ انگيزى ۴۳ مرتبه نام حضرت على عليه السلام برده شده است. پيامبر صلى الله عليه و آله در نهايت بلاغت اين اسامى را به گونه ‏اى بيان كرده كه تكرار آن مخلّ فصاحت نگردد، و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به احسن وجه و زيباترين شكل به مردم معرفى نمايد.

«لِأَنَّهُ قَدْ أعْلَمَنِي أَنِّي إنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا اُنْزِلَ إلَىَّ فِي حَقِّ عَلِىٍّ‏ عليه السلام فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: خداوند به من اعلام فرمود كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را به انجام نرسانده‏ ام.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فی عَلیٍّ علیه السلام يَعني فِي الخِلافَةِ لِعَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ‏ عليه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على‏ عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن یعنى درباره خلافت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.

إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخِی وَ وَصِیِّی، وَ خَلِیفَتِی: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من مى ‏باشد.

وَ عَلِىُّ بْنَ أَبِى ‏طَالِبٍ‏ عليه السلام الَّذِي أقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِع: على بن ابی طالب‏ عليه السلام همان كسى است كه نماز به پا مى‏ دارد و در حال ركوع زكات مى‏ دهد.

لَا يَرضَى اللّهُ مِنِّى إِلّا أَن أُبَلِّغَ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَىَّ فِي حَقِّ عَلِيٍّ‏ عليه السلام: خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه را در حق على‏ عليه السلام بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فِى حَقِّ عَلىٍّ ‏عليه السلام: اى پيامبر! آنچه در مورد على‏ عليه السلام از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن.

ثُمَّ مِنْ بَعْدِي عَلِىٌّ ‏عليه السلام وَلِيُّكُمْ وَ إمَامُكُمْ بِأمْرِ اللَّهِ: بعد از من و به امر خداوند، على‏ عليه السلام صاحب اختيار و امام شماست.

«مَعاشِرَ النّاس» های خطبه

معمولاً خطاب‏ هاى قرآن كريم با «أَيُّهَا النَّاسُ» و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » آمده است. اما در اين خطبه، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مردم را با «مَعاشِرَ النّاس» مورد خطاب قرار مى‏ دهد.

با تحقيقى كه در روايات و احاديث اسلامى انجام گرفت، مشخص شد كه حضرات معصومين ‏عليهم السلام خطاب «مَعَاشِرَ النَّاس» را بسيار اندک به كار برده‏ اند.

اما پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه نورانى ۵۸ مرتبه از اين عبارت خطابى استفاده كرده است. استفاده فراوان از اين عبارت در يك خطبه يک ساعته به اين خاطر بوده كه مردم به نكات مذكور پس از اين خطاب توجه بيشترى كنند، و به مطالب عنوان شده عنايت مضاعفى داشته باشند:

مَعَاشِرَ النَّاسِ، مَا قَصَّرتُ فِي تَبليغِ مَا أَنزَلَ اللّهُ تَعالى إِلَىَّ: اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهى نكردم.

فاعلموا -مَعَاشِرَ النَّاسِ-  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقَامٍ أَقُومُهُ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ: اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين گردهمايى به پا مى ‏ايستم.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، او را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم از او روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، بِي وَ اللَّهِ بَشِّرِ الْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ‏ عليهم السلام: اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان‏ عليهم السلام پيشين به آمدنم مژده داده ‏اند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، حَبانِيَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَذِهِ الفَضِيلَةِ: اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته است.

«مَعَاشِرَ النَّاس» های مخصوص حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه در بخش قبلى بيان شد، استفاده از «مَعَاشِرَ النَّاس» براى توجه و عنايت بيشتر مردم به مطالب مذكور بعد از خطاب است. از  ۵۸ مورد «مَعَاشِرَ النَّاس» در خطبه، ۲۸ مورد آن اختصاص به نكاتى دارد كه درباره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است:

فاعلموا -  مَعَاشِرَ النَّاسِ -  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم، از على ‏عليه السلام روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، : فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى: اى مردم، على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد كه او بعد از من برترين مردم است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللهِ : اى مردم، على‏ عليه السلام هم جوار خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، اِنَّ عَلیّا وَ الطَّیّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الاَْصْغَرُ: اى مردم، على و فرزندان پاک من از نسل او عليهم السلام گنجينه كوچک هستند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَاعِی عِلْمِی: اى مردم، اين على ‏عليه السلام برادر من و وصى من و حافظ علم من است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ: اى مردم، خدا دين شما را با امامت على‏ عليه السلام كامل نمود.

صفات و فضائل حضرت علی علیه السلام بیان شده در خطبه

آشكارترين معجزه خطبه غدير همين بخش مى‏ باشد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه يک ساعته، صفات و فضائل بى‏شمارى را از حضرت على‏ عليه السلام بيان فرموده است. البته اگر هيچ صفتى هم گفته نمى‏ شد مگر همين جمله‏ اى كه مى‏ فرمايد:

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ  ـ وَ قَدْ أَنْزَلَها فِى الْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَأَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. همين فقره براى شناخت مولايمان اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود. در اين كلام نورانى، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله می‏فرمايد:

اى مردم، فضائل و ويژگى‏ هاى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در نزد خداوند -  كه در قرآن آمده -  بيش از آن است كه بتوانم در يک مجلس بشمارم. پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را به شما شناساند او را تصديق كنيد.

در اين خطبه ۱۶۰ صفت و فضيلت از ويژگى‏ هاى حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

البته با توجه به مفاهيم بعضى از جملات مى ‏توان ۱۸۸ صفت و بلكه بيشتر براى آن حضرت بر شمرد، ولى در اين كتاب فقط به معناى ظاهرى جملات بسنده مى ‏شود، و از گفتن مفاهيم پنهان و صفات تكرارى صرف نظر مى‏ گردد:

عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من است.

وَصِيِّى: وصى من است.

خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي: جانشين من در ميان امت من است.

اَلْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي: امام بعد از من است.

مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏: جايگاه او نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسى‏ عليهما السلام است.

وَلِيُّكُم: صاحب اختيار شماست.

الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ : او كسى است كه نماز را به پا مى‏ دارد.

اوامر بیان شده در خطبه

در هر خطبه‏ اى بعد از توضيحات خطيب و ارائه ادلّه، نوبت به بيان «اهداف و مقاصد» مى‏ رسد و سخنران مهم‏ترين مقاصد خود را به صورت حكم و امر مولوى بيان مى‏ كند، تا مخاطبين از دستورهايش تبعيت كنند. يا به صورت امر ارشادى بيان مى‏ كند تا ديگران را ترغيب نمايد كه سخنانش را عملى سازند.

در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه و آله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:

«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.

فَاعلَمُوا: بدانيد.

افهَمُوهُ: بفهميد.

اعلَمُوا: آگاه باشيد.

فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد.

أطِيعُوا: اطاعت كنيد.

انقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.

فَضِّلُوهُ: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

وَاقْبَلُوهُ : او را قبول كنيد.

فَضِّلُوا عَلِيّاً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

تَدَبَّرُوا القُرآنَ: در قرآن بينديشيد.

وَ افهَمُوا آياتِهِ: آيات قرآن را بفهميد.

وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ: در محكمات قرآن نظر كنيد.

اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه

مهم‏ترين اهداف يک خطبه نزد خطيب دستورهايى است كه در كلام خود بيان مى‏ كند، و مهم‏ترين دستورها آن دسته از فرامينى است كه بيشتر روى آن تكيه مى ‏كند و درباره آن بحث مى ‏نمايد.

از ۴۲ فرمان بيان شده در خطبه غدير، ۲۱ فرمان آن مربوط به احترام و اطاعت از اميرالمؤمنين عليه السلام است. اميد است كه بيان اين فرامين موجب تنبّه و آگاهى بيشتر گردد.

بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ : آنچه را كه نازل شد (درباره على ‏عليه السلام) ابلاغ كن.

فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد (آنچه را كه خدا درباره على ‏عليه السلام فرموده است).

أَطِيعُوا: اطاعت كنيد (آنچه را كه خدا درباره على‏ عليه السلام فرموده است).

وَانقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.

فَضِّلُوهُ: او (على‏ عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

وَاقبَلُوهُ: او را قبول كنيد.

فَضِّلُوا عَلِيّاًعليه السلام: على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ : اين پيام (انتصاب على‏ عليه السلام) را حاضران به غائبان برسانند.

وَ قَد اُمِرتُ عَليّاًعليه السلام: من على‏ عليه السلام را فرمان دادم.

اِنتَهُوا: نهى او را بپذيريد.

وَ صِیرُوا إِلَی مُرَادِهِ: به سوى هدف و مقصود او گام برداريد.

فَقُولُوا وَ قُولُوا: بگوييد (درباره على ‏عليه السلام آنچه را كه من مى ‏گويم).

نواهی بیان شده در خطبه

همانگونه كه در بحث اوامر بيان شد، دستورهاى صادر شده از سوى خطيب، -  خواه به صورت امر و خواه به صورت نهى -  اساسى‏ ترين بخش يک خطبه مى ‏باشد و هدف واقعى سخنران را مى‏ رساند. در اين خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه و آله ۱۵ بار نهى فرموده است.

از اين نواهى بيان شده در خطبه، ۷ مورد آن مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ باشد؛ پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به دورى  جستن از حضرت على‏ عليه السلام هشدار مى ‏دهد و مردم را از ترك نمودن راه و روش و امامت آن حضرت باز مى دارد.

انسان منصف و داراى قلب سليم با دقت در كلام خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله به اين نكته پى مى ‏برد كه تمام همّ و غم آن حضرت اثبات راه و روش وصى خود مى‏ باشد. بيشترين چيزى كه حضرتش از آن نهى مى‏ فرمايد دورى جستن و كناره گرفتن از راه و روش اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. پس وظيفه هر مسلمان و محب رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله است كه از چيزهايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله نهى فرموده آگاه گردد و از آنها اجتناب نمايد:

مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

لا تَضِلُّوا عَنهُ: از او (على‏ عليه السلام) روى برنگردانيد.

لا تَنفِرُوا مِنهُ: و از او نگريزيد.

وَ لا تَستَنكِفُوا عَن وِلايَتِهِ: و از ولايتش سر برنتابيد.

فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ: از مخالفت با او بپرهيزيد.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هذا : ملعون است معلون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند.

وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ: به دنبال متشابه آن (قرآن) نرويد.

فَلا تَحسُدُوهُ: مبادا به او (على ‏عليه السلام) حسد ورزيد.

لاتَمُنُّوا عَلَیَّ بِإِسْلامِکُمْ: با اسلام آوردنتان بر من منت نگذاريد.

لاتَمُنُّوا عَلَی اللهِ: بر خدا منت نگذاريد.

وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ: راه‏هاى گوناگون شما را از راه او منحرف نكند.

وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا: هيچ خاندانى حج را ترك نمى ‏كند مگر آنكه بى خير و فقير باشد.

وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ : جز با توبه از صحنه برنگرديد.

لا تُبَدِّلُوهُ : اين مطالب را جا به جا نكنيد.

لاتُغَیِّرُوهُ: اين مطالب را تغيير ندهيد.

ضمائر متصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه مى‏ دانيم ضمير در حكم «اسم عين» است، و با آوردن ضمير گويا اسم شخص برده مى‏ شود. پيامبر صلى الله عليه و آله در عين حال كه ۴۳ مرتبه نام وصى خود حضرت على‏ عليه السلام را مى ‏برد، ۹۶ مرتبه نيز ضمير متصل «ه» و ۷ مرتبه ضمير منفصل «هو» و ۱۴ بار ضمير مستتر «هو» را به حضرتش ارجاع مى ‏دهد، يعنى مجموعاً ۱۶۰ مرتبه نام وصى خود را در اين خطبه بيان مى‏ فرمايد.اهتمام بر كسى در اين حد و با اين همه تأكيد در كمتر خطبه‏ اى ديده شده است.

در اينجا ابتدا به ضمائر متصل پرداخته مى‏ شود، و در بخش‏ هاى بعدى ديگر ضمائر بيان مى گردد:

‏الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی عليهما السلام: نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

لِکَثْرَهِ مُلازَمَتِهِ إیّایَ : همراهى فراوان او (على‏ عليه السلام) با من.

إقْبالی عَلَیْهِ : توجه من به او.

هَواهُ: تمايل او.

قَبُولِهِ مِنِّى: پذيرش او از من.

فَاعلَمُوا... ذَلِكَ فِيهِ: اين مطلب را درباره او بدانيد.

قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِّياً: او را صاحب اختيار شما قرار داده است.

فَرَضََََ طاعَتَهُ: اطاعتش را واجب نموده است.

ماضٍ حُكمُهُ: حكم او (على‏ عليه السلام) قاطع است.

جازٍ قَولُهُ: كلامش بسنده است.

نافِذٌ أَمرُهُ: امرش نافذ است.

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَرحُومٌ مَن تَبِعَهُ: هر كس تابع او باشد مورد رحمت الهى است.

وَ صَدَّقَهُ: هر كس تصديقش كند.

غَفَرَ اللَّهُ لَهُ: خدا او را آمرزيده است.

ضمایر منفصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد هفت ضمير منفصل و جداگانه -  يعنى او -  به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:

هُوَ وَلِيُّكُم: او صاحب اختيار شماست.

وَ هُوَ راكِعٌ: در حالى كه در ركوع است.

هُوَ الإِمامُ المُبينُ: او همان امام مبين است.

فَهُوَ الَّذی یَهْدِی إلَى الْحَقِّ: او است كه به سوى حق هدايت می ‏كند.

‏ هُوَ عَلِى¨ٌّ بْنُ أَبى طالِبٍ عليه السلام: او على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.

هُوَ ناصِرُ دِينِ اللَّهِ: او يارى دهنده دين خداست.

هُوَ وَ مَن یَخلُفُ مِن ذُرِّيَتِى: او و جانشينان كه از نسل من هستند...

ضمایر مستتر بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد ۱۴ مرتبه ضمير مستتر به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:

أَقامَ الصَّلاةَ (هو) : (او) نماز به پا مى‏ دارد.

آتَى الزَّكاةَ (هو) : (او) زكات مى‏ دهد.

يَهدِى إِلى الحَقِّ (هو) : (او) به سوى حق هدايت مى ‏كند.

يَعمَلُ بِهِ (هو) : (او) به حق عمل مى‏ نمايد.

يُزهِقُ الباطِلَ (هو) : (او) باطل را از ميان بر مى‏ دارد.

يَنهَى عَنهُ (هو) : (او) از باطل باز مى‏ دارد.

فَدى رَسُولَ اللّه‏ِ بِنَفْسِهِ (هو) : (او) جان خود را فداى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله كرد.

كانَ مَعَ الرَّسُولِ‏ صلى الله عليه وآله (هو) : (او) با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بود.

أَن يَنامَ فِى مَضجَعِى (هو) : (او) در بستر من بخوابد.

فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ(هو) : (او) در حالى كه جانش را فداى من مى‏ كرد در بستر من آرميد.

إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ : مگر على ‏عليه السلام كه ايمان آورد .

وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: و به درستى و شكيبايى خشنود شد.

وَهذا عَلِیٌّ یُفْهِمُکُمْ بَعْدی: بعد از من اين على ‏عليه السلام است كه به شما مى‏ فهماند.

وَعَلِى¨ٌّ علیه السلام قَدْ بایَعَنى: على ‏عليه السلام با من بيعت كرده است.

همه قسم های بیان شده در خطبه

محققان بر اين باور هستند كه قسم در زمانى استفاده مى‏ شود كه مطلب مورد نظر گوينده مطلب مهمى باشد، يا در مورد آن مطلب مهم انكارى از سوى مقابل ديده شود. از اين رو براى دلگرم نمودن طرف مقابل يا اتمام حجت با او از قسم استفاده مى‏ شود.

حال بايد ببینيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله كه هيچ كار بيهوده‏ اى انجام نمى ‏دهد، هفت قسمى كه در این خطبه به زبان آورده‏ اند را در كجا و براى چه مطالب مهمى استفاده كرده ‏اند:

وَاللّه‏ِ فی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ: به خدا قسم در امور مربوط به آنها با بزرگوارى رفتار كرده ‏ام.

بی ـ وَاللّه‏ِ ـ بَشَّرَ الأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين‏ عليهم السلام به آمدنم مژده داده ‏اند.

وَأَنَا ـ وَاللّه‏ِ ـ خاتَمُ الأَنبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم من خاتم پيامبران و رسولان ‏عليهم السلام هستم.

وَفی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ : قسم به عصر. كه انسان در زيان است.

بِاللّه‏ِ ما عَنى بِهذِهِ الآیَةِ إلاّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ: به خدا قسم مقصود اين آيه جز گروهى از اصحاب خودم نيست، كه آنان را به اسم و نسبشان مى ‏شناسم، و مأمورم بر آنان پرده‏ پوشى كنم.

فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و درباره آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى‏ شود و به آنان اختصاص دارد.

قسم های مخصوص حضرت علی علیه السلام

پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به سبب اهميت موضوع ولايت، سه مرتبه از قسم استفاده نموده ‏اند:

وَ فی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره عصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

«وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ» ، إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: «قسم به عصر. كه انسان در زيان است»، مگر على‏ عليه السلام كه ايمان آورد و به حق و شكيبايى خشنود شد.

فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى ‏شود و به آنان اختصاص دارد.

خصوصیات دوستان حضرت علی علیه السلام

يكى از راه‏ هاى شناساندن يک فرد، معرفى دوستان وى مى ‏باشد. اگر بر فرض محال پيامبر صلى الله عليه و آله درباره حضرت على‏ عليه السلام نكته ‏اى نمى ‏فرمود و به توصيف و مدح دوستان و دوستداران آن حضرت بسنده مى‏ كرد، در شناساندن اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود، و دلالت مى‏ كرد كه آن حضرت احترام خاص و ويژه ‏اى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله دارد.

اين مسئله براى شناخت مدعيان نزديک بودن به سنت نبوى نيز كافى است همان كسانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره دوستان آنها چيزى نفرموده، بلكه مذمت نيز فرموده است:

مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَصَدَّقَهُ: هر كس تابع او باشد و تصديقش كند مورد رحمت الهى قرار مى‏ گيرد.

وَلا یُوالی عَلِیّا إلاّ تَقِیٌّ: جز فرد پرهيزگار كسى با على‏ عليه السلام دوستى نمى ‏كند.

وَلا یُؤمِنُ بِهِ إلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ: جز مؤمن مخلص كسى به او ايمان نمى‏ آورد.

أَلا إنَّ أوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللّه‏ُ فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَجَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّه‏ِ وَالْیَومِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللّه‏َ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبائَهُمْ أَوْ أَبْنائَهُمْ أَوْ إخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ: بدانيد كه دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: هيچ گروهى را نمى‏ يابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند دوستى نمايند اگر چه پدران و فرزندان و برادران و اقوامشان باشند.

أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الإِیمانَ: آنان كسانى هستند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده است.

أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ : خدا آنان را با روحى از خود تأييد فرموده است.

وَیُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ: به بهشتى واردشان مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است.

رَضِیَ اللّه‏ُ عَنْهُمْ : خدا از آنان راضى است.

وَرَضُوا عَنْهُ: آنان از خدا راضى هستند.

أُولئِکَ حِزْبُ اللّه‏ِ أَلا إنَّ حِزْبَ اللّه‏ِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: آنان حزب خدا مى ‏باشند. بدانيد كه حزب خدا رستگار است.

أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللّه‏ُ عَزَّ وَجَلَّ فَقالَ: «الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبَسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ : بدانيد كه دوستان آنان (اهل‏بيت‏ عليهم السلام) كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنان را توصيف كرده و فرموده است: «كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به تاريكى نيالودند».

خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام

همچنين يكى از راه ‏هاى شناخت يک فرد، شناخت دشمنان آن فرد است. بايد ديد چه كسانى دشمن او هستند، و چه كسانى دشمنان آن شخص را مذمت كرده‏ اند، و چرا دشمنان او را مذمت كرده ‏اند؟ در اين خطبه، ۱۲ مرتبه دشمنان حضرت على‏ عليه السلام مذمت شده‏ اند و مذمت كننده كسى نيست جز پيامبر صلى الله عليه و آله و اين گواهى است بر اين كه صراط على‏ عليه السلام حق است:

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: معلون است ملعون، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

أَلا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى ‏كند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ إخْوانُ الشَّیاطینِ: بدانيد كه دشمنان ايشان سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند.

یُوحِی بَعْضُهُمْ إلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: سخنان پوچى را براى فريفتن به يكديگر مى ‏رسانند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَصْلَوْنَ سَعیرا: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه وارد شعله ‏هاى آتش مى ‏شوند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَهِیَ تَفُورُ: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه در حال جوش و خروش جهنم صداى وحشتناک آن را مى‏ شنوند.

وَیَرَوْنَ لَها زَفیراً: شعله ‏هاى جهنم را مى‏ بينند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ قالَ اللّه‏ُ فیهِمْ: «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّى إذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْریهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلکِنْ لاتَعْلَمُونَ:

بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده است: هر گروهى كه داخل جهنم مى ‏شود همتاى خود را لعنت مى‏ كند تا اينكه همه آنان در آنجا به هم مى‏ پيوندند پيروان درباره پيشوايان مى گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس بر آنان عذابى دو چندان از آتش نازل كن خداوند مى ‏فرمايد عذاب همه شما دو چندان است ولى شما نمى‏ دانيد.

مواردى كه از «أَلا» تنبيهيه استفاده شده است

كلمه «أَلا» يا همان كلمه تنبيه يا استفتاح -  كه به معناى آگاه باشيد است -  در مواردى استفاده مى‏ شود كه گوينده قصد دارد به شنونده گوشزد كند كه در صدد بيان سخن مهمى است و مطلب بعد از «أَلا» نكته‏ اى قابل توجه و حائز اهميت است.

پس يک مسلمان بايد ببيند پيامبر صلى الله عليه و آله در ۵۷ موردى كه در اين خطبه از «أَلا» استفاده كرده چه مطالبى را بيان فرموده است، تا به آن مطالب مهم توجه بيشترى داشته باشد:

أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنّی أَبَدَ الآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلى کُلِّ حالٍ: تا ابديت و تا پايان روزگار و در همه حال حمد و سپاس من نثار او باد.

أَلا إنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللّه‏ِ تَعالى بِذلِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِیّا وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: بدانيد كه جبرئيل اين خبر را از جانب خدا برايم آورده است و می گويد: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

أَلا إنَّهُمْ أُمَناءُ اللّه‏ِ فی خَلْقِهِ وَحُکّامُهُ فی أَرْضِهِ: بدانيد كه آنان امين خدا بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.

أَلا وَقَدْ أَدَّیْتُ: بدانيد كه من وظيفه خود را ادا نمودم.

أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ: بدانيد كه من ابلاغ كردم.

أَلا وَقَدْ أَسْمَعْتُ: بدانيد كه من به گوش‏ها رساندم.

أَلا وَقَدْ أَوْضَحْتُ: بدانيد كه من توضيح دادم.

ألا وَإنَّ اللّه‏َ عَزَّ وَجَلَّ قالَ، وَأَنَا قُلْتُ عَنِ اللّه‏ِ عَزَّ وَجَلَّ: بدانيد كه اينها را خداى عزوجل فرمود و من از جانب خدا گفتم.

أَلا إِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخى هذا: بدانيد كه جز اين برادرم كسى اميرالمؤمنين نيست.

أَلا لا تَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدى لِأَحَدٍ غَیْرِهِ: بدانيد كه بعد از من عنوان اميرالمؤمنين براى احدى جز او جايز نيست.

ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ: بدانيد كه هر كس من مولاى اويم اين على‏ عليه السلام مولاى او است.

ألا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏ كند.

أَلا وَإنَّ عَلِیّا هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ: بدانيد كه على‏ عليه السلام همان كسى است كه به صبر و شكر ستوده شده است.

نفرين‏ ها

پيامبر صلى الله عليه و آله كه رحمة للعالمين است و بسيار كم پيش آمده كسى را نفرين نمايد، به خاطر اهميت ولايت و براى گوشزد به آثار بد مخالفت با ولايت حدود ۱۲ بار در اين خطبه مخالفان و دور شوندگان از ولايت را نفرين مى‏ نمايد، تا به كسانى كه از راه ولايت و امامت فاصله مى‏ گيرند هشدار كافى را داده باشد:

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: ملعون است ملعون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

مَنْ عادى عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

اللّهُمَّ ... عادِ مَنْ عاداهُ: خدايا... هر كس با او دشمنى كند دشمن بدار.

وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: هر كس را كه تنهايش مى‏ گذارد تنها گذار.

وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ: هر كس انكارش مى‏ كند او خود دور ساز.

وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ: هر كس حقش را ناديده مى‏ گيرد مورد خشم خود قرار ده.

نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ: آنان را همانند اصحاب سبت (يهوديانى كه با خدا نيرنگ كردند) لعنت مى‏ كنيم.

ألا لَعَنَ اللّه‏ُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ: خدا زورگيران و تجاوزگران را لعنت كند.

فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ: رحمت خدا از دوزخيان دور باد.

دعاها درباره حضرت على‏ عليه السلام در خطبه

در اين خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله ۵ مرتبه براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام دعا فرموده‏ اند.

دعا براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام اين نكته مهم را در بر دارد كه پيامبر رحمت و مهربانى در اثناء خطبه يا در پايان خطبه، اكثر دعاهاى خود را معطوف به موضوع ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نموده‏ اند مى ‏توان نتيجه گرفت كه هدايت تمام مسلمين در همين دعاست، و سرّ هدايت در «صِراطُ عَلىٍّ‏ عليه السلام حَّقٌ» نهفته است.

پس همه مسلمانان بايد با پيامبر صلح و دوستى و مهربانى هم صدا شوند و اين گونه دعا كنند:

اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ: خداوندا دوستداران او (على‏ عليه السلام) را دوست بدار.

وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ: به هر كس كه يارى ‏اش مى كند يارى رسان.

اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ : خدايا به خاطر آنچه كه به انجام رساندم و فرمان دادم مؤمنان را بيامرز.

موضوعات بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر

آيات خطبه درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶ آيه.

اسامى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۴۳ مرتبه.

«معاشر الناس» درباره حضرت: ۲۸ مرتبه

فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶۰ مرتبه.

اوامر درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

نواهى درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ مرتبه.

ضمائر متصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۹۶ ضمير.

ضمائر منفصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ ضمير.

ضمائر مستتر ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۴ ضمير.

قسم‏ هاى مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳ مورد.

خصوصيات دوستان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

خصوصيات دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

«الا» ها در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳۰ مورد.

نفرين به دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

دعاها درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۵ مرتبه.

جمع تمام نكات بيان شده درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۴۷۴ نكته.

سخن آخر

در جمع ‏بندى خطبه شكوهمند غدير و به دست آوردن آمار كلى آن، معلوم مى‏ شود كه پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه و آله در اين كلام نورانى حداقل ۴۷۴ مرتبه به صورت‏ هاى مختلف درباره وجود مقدس اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام صحبت نموده، و اهميت مسئله جانشينى و امامت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را مكرر بيان فرموده است.

منبع

كلام هادى‏ عليه السلام؛ تألیف: هاشمى دهسرخی.

پانویس

  1. كلام هادى‏ عليه السلام (هاشمى دهسرخى) : ص ۱۰۶ - ۲۵۵.
  2. مائده /۶۷.
  3. مائده/۵۵.
  4. فتح/۱۱.
  5. نور/۱۵.
  6. توبه/۶۱.
  7. یس/۱۲.
  8. بقره/۲۴.
  9. مائده/۶۷.
  10. مائده/۵۵.