بخشندگی و لطف خداوند
بخشندگی و لطف خداوند در خطبه غدیر طی دو جمله مورد اشاره پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است.
بر اساس معانی مفردات این جمله مفهوم آن چنین دانسته شده است: خداوند در آفرینش و ایجاد مخلوقات بر جمیع آنان تفضلکننده و منّتگذارنده است. خلقت مخلوقات بر اساس احتیاج یا وحشت از تنهایی نبوده است؛ بلکه بر اساس جود و کرم حق بوده تا بندگانش مشمول رحمت واسعه او گردند و کمال خویش را دریابند.
در ذیل این جملات از خطبه غدیر برخی شارحان خطبه چنین سؤالی را مطرح کردهاند: اگر کسی سؤال کند هدف از خلقت چیست؟ در پاسخ گفته شده است که خلقت و ایجاد مخلوق بر اساس تفضل و کرم و جود اوست و نه بر اساس احتیاج، زیرا خداوند جواد مطلق است؛ چنانکه در تعریف جود گفته شده است: جود عبارت است از فایدهرساندن به دیگران بدون چشمداشت.
معنای جملات بر اساس معنای مفردات آن
برخی شارحان درباره معنای مفردات این جمله از خطبه غدیر چنین نوشتهاند:
- متفضّل: اسم فاعل است همچون مُتُصَرِّف و مشتق از فعل تَفَضُّل است.
- «مُتَطَوِّلٌ»: اسم فاعل از باب تطوّل است و ماضی آن تَطَوَّلَ میباشد به معنی منتگذاشتن.
- انشأهُ فعل ماضی است بهمعنای او را ایجاد نمود.[۱]
بر اساس این معانی مفهوم جمله خطبه چنین دانسته شده است: خداوند در آفرینش و ایجاد مخلوقات بر جمیع آنان تفضلکننده و منّتگذارنده است. خلقت مخلوقات بر اساس احتیاج یا وحشت از تنهایی نبوده است؛ بلکه بر اساس جود و کرم حق بوده تا بندگانش مشمول رحمت واسعه او گردند و کمال خویش را دریابند.[۲]
هدف از خلقت چیست؟
در ذیل این جملات از خطبه غدیر برخی شارحان خطبه چنین سؤالی را مطرح کردهاند: اگر کسی سؤال کند هدف از خلقت چیست؟ و مگر نه این است که خداوند غنی بالذات است و هیچگونه احیتاجی ندارد، پس چه نیازی به خلقت مخلوقات داشت که آنان را آفرید؟
در پاسخ گفته شده است که خلقت و ایجاد مخلوق بر اساس تفضل و کرم و جود اوست و نه بر اساس احتیاج، زیرا خداوند جواد مطلق است؛ چنانکه در تعریف جود گفته شده است: جود عبارت است از فایدهرساندن به دیگران بدون چشمداشت.[۳]
بنابراین، خداوند متعال به مقتضای جود و کرم بیپایان خویش، سفره هستی بگسترد و همهٔ موجودات را از مواهب و عطایای خویش بهرهمند ساخت. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه در این باره میفرماید: فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أطَاعَهُ مِنْهُمْ فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُمْ؛ خداوند سبحان، جهانیان را آفرید حال که بینیاز بود از طاعتشان و در امان بود از نافرمانیشان. چه از نافرمانی آنکه او را عصیان کند بدو زیانی نرسد و طاعت آن کس که فرمانش را برد بدو سودی ندهد. سپس روزی آنان را میانشان تقسیم کرد و بداد و هر یک را در جایی که در خور اوست نهاد.[۴]
تفاوت تفضّل با تطوّل و باریء با منشیء
برخی شارحان خطبه غدیر برای روشنترشدن مفاهیم این جملات به مقایسه معانی مفردات آن پرداختهاند: فرق میان «تفضّل» و «تطوّل» و نیز میان «باریء» و «مُنشیء» چیست؟ چرا در جملهٔ اول که کلمه «متفضّل» بهکار برده شده لفظ «برئهُ» و در عبارت دوم که لفظ «متطول» آمده با کلمه «انشأهُ» همراه شده است؟
در پاسخ گفته شده که فرق میان «تفضّل» و «تطوّل» آن است که «تفضّل» مشتق از فضل، بهمعنی زیادتی از حد اقتصار میباشد. احسان و اِنعام اگر بیش از حد متعارف باشد، تفضل است و اگر در خور لیاقت و استعداد و در حد معمول باشد، عدالت و انعام است. چون خدای سبحان آنچه به مخلوق عنایت فرموده بیش از اندازه لیاقت و قابلیت او است، پس بر مخلوقات تفضل کرده است.
اما کلمه «متطول» که مصدر آن «تطوّل» است بهمعنی منّتگذاردن. آنگاه که گفته میشود که خدا متطول است، بدان معناست که بر بندگان خود در انشاء و ایجادشان منت گذارده است؛ زیرا جز افاضهٔ فیض هدف دیگری نداشته است. خدای سبحان غنی مطلق است و محتاج کسی نیست و از خلق خویش بهرهای نمیبرد. کلمه «برأهُ» و «أنشأهُ» اشاره است به این که او هم باریء و هم منشیء است؛ این دو نام از اسامی خدا است:
- هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ…؛ اوست خدایی که آفریدگار است، موجد و صورتبخش است (حشر:۲۴)؛
- ... هُوَ أعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأکُمْ مِنَ الْأرْضِ…؛ او به شما، آنگاه که از زمین بیافریدتان، آگاهتر است (نجم:۳۲)؛
- ... ثُمَّ أنْشَأناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أحْسَنُ الْخالِقین؛ بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم. در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان. (مؤمنون:۱۴).
گفته شده که فرق بین این الفاظ به اعتبار است؛ یعنی بارِیء، خالق، منشیء، موجد و امثال آن، همه بهمعنای آفریننده و ایجاد کننده است؛ ولی موارد استعمال این الفاظ در اعتبارات و اصطلاحات متفاوت است: خداوند را از آن جهت که آفریننده مخلوق است و آفریدگان خود را به انواع گوناگون آفریده باریء گویند؛ از آن جهت که ایجاد او همراه با تربیت مخلوق است منشیء میباشد؛ از آن جهت که به آنان اشکال مختلف داده مصوِّر نامیده میشود؛ چون مخلوق را از عدم به وجود آورده موجد است.
نکته دیگر در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله این دانسته شده که در مورد کلمه «بَرَءَ» به «تفضُّل» و در مورد کلمه «أنشأ» به «تطوّل» تعبیر فرموده است؛ زیرا کلمه «بَرَئَ» بیشتر در آفرینش حیوان بهکار میرود، چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: ... وَالَّذی فَلَقَ الحَبَّةَ، وبَرَأَ النَّسَمَةَ…؛ سوگند به ذاتی که دانه را شکافت و جان را آفرید .[۵]
این تعبیر از حیوان شامل انسان هم میشود. پس حضرت در کلام خود میفرماید که خداوند به ما بیش از حد معمول، لطف فرموده و در ایجاد انسان و نعمتهایی که به او داده است – حتماً- تفضل فرموده و الا انسان لیاقت این همه نعمت را نداشت و سزاوار این همه احسان نبود.
اما در جمله دوم که کلمه «أنشأ» بهکار رفته، بهمعنی ایجاد و بیرونآوردن از عدم است، با این تذکر که اختصاص به حیوان ندارد و همه آفرینش را در بر میگیرد. در اینجا به «تطول» تعبیر کرده که به معنی منّتگذاری در عطا و احسان است. نتیجه آنکه فضل و رحمت الهی نسبت به تمام مخلوقات عام است؛ ولی احسان او خاص است، چنانکه فرمود: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أنْفُسِهِمْ…؛ یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت (آل عمران:۱۶۴).[۶]
این خود واضح است که خداوند منتش بر آنانی است که برای آنها انبیاء را فرستاد و از جملهٔ انبیا الهی، حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت هستند، پس از طرف خداوند بر حیوانات این منّت نبوده و لفظ «انشاه» برای آنها نیست.
پانویس
منابع
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
- شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
- موسوعة کشاف إصطلاحات الفنون و العلوم؛ محمداعلی بن علی تهانوی، تحقیق: علی فرید دحروج و رفیق عجم، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
- نهج البلاغه؛ محمد بن حسین شریف رضی، تحقیق: عزیزالله عطاردی، تهران: بنیاد نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق.