تفسیر به رأی

از دانشنامه غدیر

تفسير به رأى[۱]

در متن صحيفه ملعونه دوم كه در واقع اساس نامه مفصلِ سقيفه و ضد غدير بود، تمام اهداف از پيش تعيين شده به صراحت بيان شده است. در حقيقت بايد گفت: اين صحيفه براى يک روز و يک ماه و يك سال تدوين نشده، بلكه راهكارهاى لازم را به پيروان سقيفه در برابر امامت غديرى تا روز قيامت داده و آنان را متوجه اهداف دقيق بنيانگذاران اين راه نموده است.

براى روشن شدن سوء استفاده ‏هاى منافقين در اين صحيفه، كافى است در جهت ‏گيرى‏ هايى كه در فرازهاى صحيفه آمده دقت شود. يكى از اين اهداف شوم تفسير به رأى قرآن يا همان جدايى قرآن از عترت بود.

نكته اساسى در خطابه غدير كه دست دشمنان را به كلى بسته است تعيين خط امامت تا روز قيامت وانحصار آن در دوازده امام از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله است. در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده ‏اند، اصحاب صحيفه آيه ‏اى از قرآن را دليل غصب خلافت قرار داده ‏اند كه «اِنَّ اَكْرَمُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقيكُمْ»!

يک آيه كلى را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است. خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى‏ ترين مردم هر زمان معرفى نموده است.

بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه با تقواترين مردم هستند، يا اصلاً نشانى از تقوا دارند؟ و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه‏ عليهم السلام چه كسى را با تقوى ‏تر از آن امام مى ‏توان يافت؟ پر مدعا و توخالى همين اصحاب سقيفه ‏اند كه در طول تاريخ غصب خلافت هميشه و از هر جهت از همه مردم عقب‏ تر بوده ‏اند!؟

حال ببينيم اصحاب صحيفه در اين باره چه پيش‏ بينى در نوشته خود نموده ‏اند:

اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت به دليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى ‏باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى‏ برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز آنان صلاحيت ندارد و تا روز قيامت سزاوار آن هاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد! زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است -  : «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ» (حجرات /  ۱۳) : «با ارزش‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».

پانویس

  1. ژرفاى غدير: ص ۱۷۶.