ضحاک بن مزاحم هلالی (ابوالقاسم)

ابوالقاسم ضحاک بن مزاحم هلالی خراسانی (درگذشته ۱۰۲ یا ۱۰۵ هجری)، از مفسران و محدثان بزرگ تابعی و از اصحاب امام سجاد علیه السلام بود که تفسیر را عمدتاً نزد سعید بن جبیر فرا گرفت و به آراء تفسیری استوار و ابتکاری شهرت یافت. آثار او، از جمله دو تفسیر کبیر و صغیر، مرجع بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت قرار گرفته و نامش در منابع معتبر رجالی و تفسیری به عنوان شخصیتی موثق و تأثیرگذار آمده است. وی در بلخ و خراسان به تعلیم و تربیت شاگردان بسیار پرداخت و نقش مهمی در انتقال دانش تفسیر و حدیث ایفا کرد.

ضحاک بن مزاحم هلالی هلالی
اطلاعات فردی
نام کاملابوالقاسم ضحاک بن مزاحم بن یزید هلالی
سرشناسیمفسر، محدث، معلم
تولداواخر قرن اول هجری قمری، بلخ یا کوفه
وفات۱۰۲ یا ۱۰۵ ق، خراسان
محل دفنکوفه
خویشان سرشناسپدر: مزاحم بن یزید؛ برادران: محمد و مسلم
اطلاعات علمی
استادانسعید بن جبیر، ابن‌عباس (به نقل برخی منابع)، ابوسعید خدری، عبدالله بن عمر، انس بن مالک
شاگردانعماره بن ابی حفصه، جویبر بن سعید، مقاتل بن حیان، نهشل بن سعید، و…
مذهباهل سنت، امامی مجهول (بنابر نقل بعضی از کتب)
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتتفسیر قرآن، حدیث
علت شهرتروایت حدیث، آثار تفسیری کبیر و صغیر

روایت حدیث غدیر[۱] [۲]

حافظ حموينى در فرايد السمطين، باب دهم به نقل از ابو القاسم بن احمد طبرانى، از حسين نيّرى، از يوسف بن محمّد بن سابق، از ابو ملك حسن، از جوهر، از ضحاك، از عبد اللّه بن عباس روايت كرده كه رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز غدير خم به دعا درباره حضرت على علیه السلام پرداخت و فرمود: بار خدايا او را يارى فرما و به سبب او مسلمانان را يارى كن، و او را مورد رحم و عطوفت خود قرار ده و به سبب او بر مسلمانان رحم آور، و نصرت خود را شامل حال او فرما و به سبب او مسلمانان را نصرت عطا كن، بار خدايا دوست بدار آن‏كس را كه او را دوست دارد و دشمن دار آن‏كس را كه او را دشمن دارد. اين الفاظ از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به اسناد ديگر از عمرو ذى مرّ، از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده است.[۳]

جایگاه راوی

ابوالقاسم ضحاک بن مزاحم هلالی خراسانی، از برجسته‌ترین مفسران و راویان تابعی سده نخست هجری است که به ویژه به سبب تبحر در تفسیر قرآن و نقل روایت از بزرگان عصر خود شهرت یافته است. او را ابو محمد و ابو القاسم نیز نامیده‌اند و در منابع، گاه به عنوان خراسانی و گاه با نسبت کوفه معرفی شده است. ضحاک از اهالی بلخ و سمرقند بود و در این شهرها اقامت داشت.

ضحاک از حاملان علم و از تابعان بزرگ به‌شمار می‌رود و به ویژه از سعید بن جبیر، که خود از چهره‌های برجسته تفسیر است، روایت کرده است. او در علم تفسیر بسیار توانا بود و آراء بی‌مانندی ارائه داده است.[۴] وی دارای دو تفسیر کبیر و صغیر بوده که هر دو، مرجع بسیاری از مفسران بزرگ بعد از خود، مانند طبری و طبرسی قرار گرفته است.[۵] ابن ندیم نیز از کتاب تفسیر او با عنوان «تفسیر نهشل عن الضحاک بن مزاحم» یاد کرده است.[۶] داوودی در «طبقات المفسرین» او را در شمار مفسران آورده و تصریح کرده که عبید بن سلیمان تفسیر او را روایت کرده است. اسماعیل پاشا نیز او را از مؤلفان تفسیر قرآن دانسته است.

بسیاری از کتاب‌های تفسیری شیعه و سنی، از جمله جامع البیان طبری، الدر المنثور سیوطی، الجامع لاحکام القرآن قرطبی، فتح القدیر شوکانی، زاد المسیر ابن جوزی، تفسیر القرآن عبدالرزاق، مجمع البیان طبرسی، تفسیر القمی، تفسیر فرات الکوفی و.. از ضحاک روایت یا نکته تفسیری نقل کرده‌اند که این نیز گواهی دیگر بر جایگاه تفسیری اوست.[۷]

ضحاک از اصحاب امام زین العابدین علیه السلام شمرده می‌شود و شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام علی بن الحسین علیه السلام آورده و تابعی دانسته است.[۸] برخی منابع از جمله مامقانی، او را «امامی» مجهول دانسته‌اند.[۹]

در میان استادان و راویانی که ضحاک از آنان حدیث نقل کرده است، نام‌هایی چون ابن‌عباس، ابوسعید خدری، ابن عمر، انس بن مالک، اسود، سعید بن جبیر، عطاء و طاوس به چشم می‌خورد. با این حال، برخی از اهل علم معتقدند که او ابن‌عباس را ندیده و تنها سعید بن جبیر را در شهر ری ملاقات کرده و تفسیر را از او آموخته است. در مقابل، در برخی نقل‌ها آمده که ضحاک هفت سال با ابن‌عباس مجاورت داشته است.

از جمله کسانی که از ضحاک روایت نقل کرده‌اند، می‌توان به عماره بن ابی حفصه، ابو سعد بقال، جویبر بن سعید، مقاتل بن حیان، علی بن حکم، ابوروَق عطیه، ابو جناب کلبی، نهشل بن سعید، عمر بن رماح، عبدالعزیز بن ابی رواد و قره بن خالد اشاره کرد.

در مورد وثاقت و اعتبار روایات ضحاک اختلاف نظر وجود دارد؛ احمد بن حنبل، یحیی بن معین، ابو زرعه، [۱۰]ابن حبان، عجلی و دارقطنی او را توثیق کرده‌اند و ابن حجر او را از رجال حدیث چهار کتاب صحیح اهل سنت دانسته است. اما یحیی بن سعید او را تضعیف کرده و برخی گفته‌اند که در روایت تدلیس می‌کرده است. داوودی نیز با اینکه او را صدوق دانسته، اشاره کرده که فراوان مرسل بدون سند روایت می‌کرده است.[۱۱]

ضحاک علاوه بر علم، معلمی دلسوز و پرتلاش بود؛ گفته‌اند که او مکتبی بزرگ با سه هزار کودک داشت و خود سوار بر الاغ می‌شد و بر شاگردانش نظارت می‌کرد. او در تفسیر قرآن و قصه‌گویی مهارت ویژه‌ای داشت و سفیان ثوری درباره‌اش گفته است که ضحاک بدون دریافت هیچ اجرتی به آموزش می‌پرداخت. ضحاک تا سن هشتاد سالگی همچنان نیرومند بود. درباره سال وفات او نیز اختلاف است: برخی سال ۱۰۲ هجری، برخی ۱۰۵ هجری و برخی دیگر ۱۰۶ هجری را زمان وفات او دانسته‌اند.[۱۲]

پانویس

  1. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۷۰
  2. فرائد السمطین (حموینی): باب دهم.
  3. الغدير جلد‏1 ؛ صفحه164
  4. تفسیر ابن کثیر، جلد ۴ صفحه۴۹۸
  5. معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ضحاک بن مزاحم
  6. الفهرست، صفحه۳۶
  7. تاریخ تفسیر قرآن، صفحه ۱۷۰–۱۷۱
  8. رجال الطوسی، صفحه۹۴ اصحاب علی بن الحسین علیه السلام
  9. تنقیح المقال، جلد۱، صفحه۷۷
  10. دانشنامه غدیر، جلد ۱۴، صفحه ۳۸۵
  11. سیر أعلام النبلاء. جلد 4 صفحه 600
  12. سیر أعلام النبلاء. جلد 4 صفحه 600