مراحل سخن در خطبه غدیر
مراحل سخن در خطبه غدیر[۱]
مراحل آغازين سخن در خطبه
پيامبرصلى الله عليه وآله خطابه بلند غدير را بر اساس چينشى دقيق تنظيم فرمودند، كه مخاطب مرحله به مرحله فرازهاى سخن را در قلب خود جاى دهد و گام به گام به هدف اصلى نزديک شود به طور كلى سه مرحله اول به سوى قله سخن چنين است:
حمد و ثناى الهى،
آيه تبليغ و فرمان اعلام ولايت،
اعلان ولايت دوازده امام عليهم السلام.
شرح اين مرحله چنين است:
۱ . در ابتداى سخن حمد و ثناى الهى در هفت مرحله به اين ترتيب طى شد:
ياد عظمت خداوند، ذكر قدرت و فضل الهى، توجه به علم بيكران پروردگار، مطرح كردن قداست خالق، يادآورى تسليم در برابر ذات الهى، تذكرِ در پناه خدا بودن بندگان، وظيفه سپاسگزارى و اطاعت از خداوند.[۲]
۲ . در گام بعدى فرمان اعلان ولايت در آيه تبليغ را مطرح كردند و بستر آن را در چهار مرحله گستردند:
نزول وحى خاص براى ابلاغ ولايت، سابقه قرآنى مسئله ولايت، علت امر شديد اللحن در ابلاغ ولايت، و اينكه خدا جز با ابلاغ ولايت راضى نمى شود.[۳]
۳ . مرحله سوم: اعلان ولايت دوازده امام عليهم السلام به عنوان هدف اصلى از خطابه غدير بود، اما تا قله سخن يك گام فاصله داشت.
اين مهم را از دوازده جهت مطرح فرمودند:
ولايت امامان عليهم السلام بر عرب و عجم و سياه و سفيد، ولايت امامان عليهم السلام ادامه ولايت خدا و رسول، اختصاص طريق الهى به حجج خداوند، همه علوم نزد اصحاب ولايت، هدايت به حق و دورى از باطل با راهنمايى صاحب ولايت، سبقت على عليه السلام در گذشته اسلام، عذاب دائم براى منكرين ولايت، شك در ولايت مساوى با كفر، لزوم پاسخگويى همه مردم درباره ولايت، اشاره به علت حضور على عليه السلام بر فراز منبر، بيان ثقل اكبر و ثقل اصغر، اعلام انجام وظيفه خود در ابلاغى همه جانبه.[۴]
نقطه اوج سخن در خطبه
قله خطابه غدير كه چشم همه مخاطبين آن روز و با خبر شوندگان از واقعه غدير در طول تاريخ را به حيرت واداشته، آنجا بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله براى معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام آن حضرت را بلند كردند و به همه نشان دادند.
اين مرحله در اوج عظمت در سه مرحله به انجام رسيد:
۱ . مرحله اول با اعلان اينكه مىخواهم على عليه السلام را معرفى كنم آغاز شد، و قبل از اين معرفى چند نكته مهم را يادآورى كردند:
على عليه السلام را مفسر قرآن معرفى كردند.
اعلان كردند كه مى خواهم لحظاتى ديگر على عليه السلام را بر سر دست بلند كنم.
تصريح كردند كه «من كنت مولاه ...»را درباره او خواهم گفت. اعلان كردند كه ولايت او از طرف خداست. حديث ثقلين را بر زبان جارى كردند تا معلوم باشد كه معرفى على عليه السلام يعنى معرفى همه دوازده امام عليهم السلام.
اعلان كردند كه اين نقطه اوج ابلاغ ولايت و انجام وظيفه من در پيشگاه خداست. اختصاص لقب «اميرالمؤمنين» را به على عليه السلام اعلان كردند.[۵]
۲ . مرحله دوم بلند كردن و نشان دادن اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه در چند مرحله به انجام رسيد:
ابتدا ولايت خود بر مردم را مقدمه بر ولايت علىعليه السلام قرار دادند؛ و استناد اين ولايت را به قرآن بر اساس «النَّبِىُّ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم» اعلام كردند، و در اين باره از مردم سؤال كردند و اقرار گرفتند.
آنگاه بازوان على عليه السلام را گرفتند و او را بلند كردند تا حدى كه پاهاى آن حضرت موازى زانوان پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد!
سپس «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ» را بر زبان جارى كردند.
آنگاه «اَللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ» را فرمودند.
سپس مسئله وصايت و خلافت علىعليه السلام را در بيان معناى «مولى» مطرح كردند.[۶]
۳ . مرحله سوم پس از معرفى و پايين آوردن اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه چند نكته مهم را در بر داشت:
على عليه السلام را جنگ كننده با دشمنان خدا معرفى كردند و جنگهاى جمل و صفين و نهروان را نام بردند!
اعلان كردند كه به امر مستقيم خداوند درباره ولايت سخن مى گويم، و ولايت على عليه السلام تغيير يافتنى نيست.
از نزول آيه «اليَومَ اَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ اَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسلامَ ديناً» در لحظه اعلان ولايت و بر فراز منبر خبر دادند.
با قرائت آيه «اِنَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الاِسلامُ» آيه «رَضيتُ لَكُمُ الاِسلامَ ديناً» را تفسير كردند كه اسلام بدون ولايت قبول نيست.[۷]
مراحل فرود سخن در خطبه
سراشيبى سخن از قله بلندِ «مَن كُنتُ مَولاهُ ...»به تبيين اهداف و نتيجه گيرى از گذشته خطابه اختصاص يافت، كه در هفت مرحله پيش رفت:
۱ . مرحله نخست تبيين كمال دين با امامت و كيفيت رضايت الهى از دين با ولايت بود، كه مطالب زير را در بر داشت:
مساوى بودن انكار امامت با جهنم، رضايت خدا و رسول از على عليه السلام، على عليه السلام رئيس مؤمنين، مدح على عليه السلام در قرآن، يك سوره كامل درباره على عليه السلام، شيطان و حسد درباره على عليه السلام، سوره عصر درباره على عليه السلام، به انجام رسيدن رسالت عظيم با خطابه غدير.[۸]
2 . مرحله دوم اشاره به اهداف منافقين بود كه به عنوان بر هم زنندگان غدير معرفى شدند.
در اين باره مطالب زير مطرح شد:
مقام نورانى چهارده معصوم، نور ستيزى دشمنان ولايت، توطئه هاى اصحاب صحيفه، حب و بغض على عليه السلام معيار اعمال، خطر ارتداد مردم و غرور مسلمانان، خطر رهبران گمراه، معرفى اصحاب صحيفه با تصريح به همين عنوان، انحصار امامت در نسل پيامبرصلى الله عليه وآله، لزوم ابلاغ پيام غدير تا قيامت، پيشگويى از غصب خلافت، لزوم امتحان مردم و جدايى خبيث از طيب، فريب اكثريت را نخوردن، حضرت مهدى عليه السلام به عنون ريشه كن كننده ضلالتها.[۹]
۳ . مرحله سوم معرفى دوستان و دشمنان غدير بود كه مطالب زير را در بر داشت:
معرفى صراط مستقيم، تفسير «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيم» در سوره حمد به اهل بيت عليهم السلام، بيان اينكه امامان حزب اللَّه اند، معرفى دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام و اشاره به ظاهر فريبى دشمنان، قرار دادن برائت به عنوان نشان ولايت، لزوم تصفيه ايمان از شائبه هاى ظلم، هشدار در ارتباط با شک درباره ولايت، بهشت به عنوان جزاى دوستان اهل بيت عليهم السلام و آتش براى دشمنان ايشان، لعن دشمنان ولايت، اعتراف دشمنان ولايت در جهنم، ايمان به غيب در دوستان اهل بيت عليهم السلام، معرفى على عليه السلام به عنوان بشارت دهنده و هدايت كننده و پدر امامان.[۱۰]
۴ . مرحله چهارم به معرفى حضرت مهدى عليه السلام به عنوان آخرين امام غدير اختصاص يافت، كه ابعاد زير را درباره آن حضرت مطرح كرد:
حل مشكلات جهان به دست امام مهدى عليه السلام، حضرت مهدى عليه السلام آخرين حجت الهى، قيام و غلبه قائم آل محمدعليهم السلام، درياى علم الهى نزد حضرت مهدى عليه السلام، صاحب اختيارى آن حضرت از طرف خدا در زمين.[۱۱]
۵ . مرحله پنجم زمينه سازى براى بيعت غدير بود كه دو نكته داشت:
يكى تعيين كيفيت بيعت كه بايد به صورت زبانى و بعد با دست انجام مى شد. ديگرى بيان پشتوانه بيعت و اتصال آن به خدا و بيعت با پروردگار.[۱۲]
۶ . مرحله ششم درباره احكام الهى و ضوابط آن شامل مطالب زير بود:
قبولى حج و نماز و زكات به شرط كمال دين با ولايت، امامان مُبيِّن احكام الهى، مراجعه به امامان معصوم رعليهم السلام ضابطه كلى براى آينده احكام الهى و آنچه بيان نشده، مقام عصمت به عنوان ضابطه امر به معروف و نهى از منكر، امامت معصومين عليهم السلام از متن قرآن، هشدار درباره مرگ و معاد و حساب.[۱۳]
۷ . مرحله هفتم بيعت گرفتن رسمى به صورت لسانى بود كه مراحل زير را طى كرد:
دستور تكرار بيعت نامه با قرائت حضرت، متن بيعت نامه شامل اعتراف و اقرار به پذيرش و عدم تغيير و تبديل و نهايتاً ابلاغ به نسلهاى آينده.
سؤال از تصميم دلهاى مردم براى آينده، آمادگى براى بيعت با دست بعد از خطابه، سلام به على عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين»، سپاس بر نعمت ولايت، اشاره به فضايل بى انتهاى على عليه السلام، نشان بهشت براى اهل ولايت، به پايان بردن خطابه با دعا و حمد خداوند.[۱۴]
منبع
غدیر؛ کلاس فوری، تألیف: محمد باقر انصاری.
پانویس
- ↑ محمد باقر انصاری
- ↑ خطبه غدير: بخش اول .
- ↑ خطبه غدير: بخش دوم .
- ↑ خطبه غدير: بخش سوم .
- ↑ خطبه غدير: بخش سوم .
- ↑ خطبه غدير: بخش چهارم .
- ↑ خطبه غدير: بخش چهارم .
- ↑ خطبه غدير: بخش پنجم .
- ↑ خطبه غدير: بخش ششم .
- ↑ خطبه غدير: بخش هفتم .
- ↑ خطبه غدير: بخش هشتم .
- ↑ خطبه غدير: بخش نهم .
- ↑ خطبه غدير: بخش دهم .
- ↑ خطبه غدير: بخش يازدهم .