مقام نورانیت امام زمان

تمام انبیا و اوصیا انوار الهیه حقاند؛ ولی چون نور مقول به تشکیک است ممکن است گفته شود نسبت به این ذوات از لحاظ صدق متفاوت است، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ[۱]برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم.

و دربارهٔ ائمه معصومین علیهم السلام از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده است که فرمودند: «جملگی نوری واحدند.»

ولی این نور ممکن است از لحاظ ظهور متفاوت باشد. پس چون امام زمان علیه السلام خاتم اوصیا و مجری عدل است بعید نیست که بگوییم ظهور نور در آن حضرت اجلی و اتم است؛ زیرا وجود مقدس آن حضرت است که: فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا؛[۲] زمین را از عدل و داد پر می‌کند بعد از آن که از ظلم و ستم پر شده باشد.» پس ظهور نور در آن حضرت کامل‌تر و روشنتر خواهد بود، و این معنا منافات ندارد که تمام اوصیا انوار حق‌اند؛ چون مقام وجود با مقام ظهور فرق دارد.[۳]

آخرین نور الهی[۴]

خداوند متعال نور را از جانب خودش در وجود پیامبر صلی الله علیه وآله قرار داد و آنگاه در وجود مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام سپس در نسل آن حضرت تا به حضرت مهدی همانگونه که پیامبر در خطبه غدیر می‌فرمایند: مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْلُوکٌ فِیَّ، ثُمَّ فی عَلِیِّ بْنِ ابی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ الَی الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ؛ ای مردم! نور از جانب خداوند عز و جل در وجود من، سپس در وجود علی بن ابی طالب و پس از او در نسل او تا مهدی قائمخواهد بود.

بنابراین آخرین نور الهی حضرت بقیةالله الاعظم است و پس از آن این نور ادامه ندارد؛ لذا این نور حجت خدا بر خلق بوده و قرار نیست نور خدا خاموش گردد، بلکه تا برپایی قیامت این نور فروزان و پابرجا خواهد بود. پیامبر صلی الله علیه وآله چشمه‌های نور بعد از خود را امیرمؤمنان علی علیه السلام و فرزندان ایشان علیهم السلام معرفی کردند. کوردلان و سالکان وادیهای ضلالت می‌خواهند نور خدا و حجّت او را با فوت کردن و دمیدن خاموش کنند و نگذارند نور خدا بر عالم بتابد. در آیهٔ کریمه می‌خوانیم: یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون؛ می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا -گر چه کافران را ناخوش اُفتد- نور خود را کامل خواهد گردانید.[۵]

در زیارت نامهٔ امام عصر علیه السلام همین مضمون آیه کریمه اقتباس شده است: السَّلَامُ عَلَی النُّورِ الَّذِی أَرَادَ أَهْلُ الْکُفْرِ إِطْفَاءَهُ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ بِکُرْهِهِمْ وَ أَیَّدَهُ بِالْحَیَاةِ حَتَّی یُظْهِرَ عَلَی یَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِم؛ سلام بر نوری که کافران می‌خواستند خاموشش کنند، اما خداوند نگذاشت و با وجود بدخواهی آنها نورش را اتمام گرداند و او را با حیات تأییدش کرد، تا این که حقّ را به دستش علی‌رغم دشمنان ظاهر نماید.[۶]

در میان انوار مقدسّهٔ اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله نور امام زمان علیه السلام به‌طور مجزا در خطبهٔ غدیر ذکر شده است. پیامبر صلی الله علیه وآله می‌فرماید: وَ لَا نُورَ إِلَّا عِنْدَهُ…و نور تنها نزد او می‌باشد.

پیامبر صلی الله علیه وآله زمانی را می‌دیدند که حجّت خدا از نظرها غائب می‌شود و تنها راه نجات بندگان نور فرزندش حضرت مهدی علیه السلام است. آخرین وارث غدیر روزی خواهد آمد که زمین را پر از نور کند و مردم را حتّی از نور خورشید بی‌نیاز سازد.

صبّاح مدائنی می‌گوید:

از امام صادق علیه السلام شنیدم که در توضیح آیهٔ کریمه وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛ و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود. فرمود: پروردگار و صاحب زمین، امام زمان علیه السلام است. از ایشان پرسیدم: وقتی امام خروج کند، چه اتفاقی می‌افتد: فرمود: إِذاً یَسْتَغْنِی النَّاسُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ نُورِ الْقَمَرِ وَ یَجْتَزُونَ بِنُورِ الْإِمَامِ؛ در آن هنگام مردم از روشنایی خورشید و نور ماه بی‌نیاز می‌شوند و به نور امام اکتفاء می‌کنند.[۷]

ابن‌عباس از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کرده است که فرمود: «همانا جانشینان و اوصیاء و حجّتهای خدا بر خلق بعد از من، دوازده نفرند؛ اولین آنها برادرم و آخرینشان فرزندم است. سؤال شد: ای رسول خدا! برادر تو کیست؟ فرمود: علی بن أبیطالب علیه السلام. عرض شد: فرزند تو کیست؟ فرمودند: مهدیّ است که زمین را پر از قسط و عدالت می‌کند، همانطوری که مملوّ از جور و ظلم بوده است. قسم به خدایی که مرا به حقّ، مبشّری مبعوث گرداند، اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را خداوند طولانی می‌گرداند تا این که فرزندم مهدی علیه السلام خروج نماید و روح‌الله عیسی بن مریم علیه السلام از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز خواند و زمین به نور پروردگارش روشن می‌گردد و حکومتش شرق و غرب را فرا گیرد.[۸]

خلقت نورانی أهل بیت علیهم السلام

رسول خدا صلی الله علیه وآله در خطبه فرمودند:مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها

ای گروه مردم! به خدا و پیامبرش و نوری که با او نازل شده، ایمان بیاورید پیش از آنکه چهره‌هایی را محو و ناپدید کنیم آنگونه که آنها را به پشت سرشان بگردانیم.

این فرمایش ظاهر در این است که هر کس می‌خواهد از گمراهیها نجات یابد، باید به دنبال پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام ایشان برود تا به نور آنها، هدایت شود و از چاه ضلالت نجات پیدا کند.

اما چه بسا حضرت اشاره به خلقت نورانی و شگفت‌آور خود و أهل بیتشان نیز کرده باشند که کاملاً متفاوت از آفرینش دیگر افراد می‌باشد و از این جهت احدی از مخلوقات عالم با ایشان شراکت ندارد. أهل بیت علیهم السلام هم بدن و هم روحشان با نور خدا عجین است.

خداوند متعال به راستی منّتی بزرگ بر ما گذاشته است که این اشرف مخلوقات خود را به زمین روانه ساخته است، چنانچه در زیارت جامعهٔ کبیره می‌خوانیم:

... خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّی مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ…خداوند شما را نورهایی آفرید، پس شما را اطراف عرش خود قرار داد تا این که به واسطه شما، بر ما منّت گذاشت. (نعمت بزرگی عطا فرمود)[۹]

کسی که به‌طور مستقیم از نور خدا خلق شده و واسطهٔ خلقت عالم باشد، سزاوار است که خلیفهٔ خدا باشد نه کس دیگر. رسول خدا صلی الله علیه وآله با این فرمایش خویش ملاک مهمّ جانشین خویش را این خلقت نورانی قرار داده‌اند.

در آفرینش نورانی أهل بیت علیهم السلام روایات متعدّدی وجود دارد و ما در این مقام تنها به دو روایت زیر بسنده می‌کنیم و ضمناً خدا را شاکریم که ما را از پیروان این چنین امامان و پیشوایانی نورانی قرار داده است:

خلقت اهل بیت علیهم السلام از نور خالص خداوند

سلمان فارسی می‌گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خطاب به من فرمود: ای سلمان! میدانی برگزیدگان بعد از من چه کسانی هستند و آیا میدانی دوازده نفری که خداوند بعد از من آنها را برای امر امامت اختیار کرده است، چه کسانی هستند؟

عرض کردم: خدا و رسولش داناترند. فرمود:

ای سلمان! خداوند مرا از نور خالصش آفرید و دعوتم نمود و اطاعتش کردم. از نور من علیّ را آفرید، پس او را فراخواند، او نیز گوش به فرمان خدا شد. از نور من و نور علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام را خلق نمود، او را خواند پس اطاعتش نمود. از من و علی و فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را آفرید، آن دو را دعوت نمود، آنها هم اطاعتش کردند. پس ما پنج نفر را به اسمهای پنجگانهاش نام نهاد؛ خداوند محمود است و من محمدّم، خداوند علی است و این هم علی علیه السلام است، خداوند فاطر است و این هم فاطمه علیها السلام است، خداوند ذو الاحسان است و این هم حسن علیه السلام است، خداوند محسن است و این هم حسین علیه السلام است. سپس از ما اهل بیت علیهم السلام از صلب حسین علیه السلام نُه امام را خلق نمود، پس آنها را فراخواند، آن‌ها نیز اطاعت نمودند قبل از این که آسمانی بنا گردیده شود، زمینی وسعت یابد، هوا، آب، فرشته و بشری آفریده شود. و ما نوری به علم خدا بودیم و او را تسبیح می‌گفتیم. می‌شنیدیم و اطاعتش می‌کردیم.[۱۰]

برتری اهل بیت علیهم السلام از عرش، ملائکه، ماه، خورشید، حورالعین و بهشت

انس بن مالک می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: همانا خدا من، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را قبل از خلقت آدم آفرید، زمانی که نه آسمانی بود، نه زمین، نه تاریکی، نه نور، نه خورشید، نه ماه، نه بهشت و نه جهنمی بود.

عبّاس گفت: ابتدای خلقت شما چگونه بوده است، ای رسول خدا؟! فرمود: ای عمو! زمانی که خداوند اراده کرد ما را بیافریند، به کلمه‌ای تکلّم نمود که از آن نوری آفریده شد. سپس به کلمهٔ دومی تکلّم نمود و از آن روحی آفریده گشت. سپس نور را با روح آمیخت و من و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را خلق نمود. پس ما خدا را تسبیح می‌گفتیم و تقدیسش می‌کردیم، در حالی که هیچ تسبیح و تقدیسی غیر از تسبیح و تقدیس ما نبود، وقتی خداوند متعال خواست خلقتش را ایجاد کند، نور مرا شکافت، پس از آن عرش را آفرید، پس عرش از نور من است و نور من از نور خداست و نور من برتر از تخت الهی است. سپس نور برادرم علی علیه السلام را شکافت، و از آن ملائکه را خلق نمود. پس ملائکه از نور علی علیه السلام هستند و نور علی علیه السلام از نور خداست و بنابراین علی برتر از ملائکه است. سپس نور دخترم را شکافت و از آن آسمانها و زمین را آفرید. پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه علیها السلام هستند و نور دخترم فاطمه علیها السلام از نور خداست و لذا دخترم فاطمه از آسمانها و زمین برتر است. سپس نور فرزندم حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را خلق نمود. پس خورشید و ماه از نور فرزندم هستند و نور حسن از نور خداست و از این رو پسرم حسن علیه السلام برتر از خورشید و ماه است. و سپس نور فرزندم حسین علیه السلام را شکافت و از آن بهشت و حورالعین را خلق نمود. پس بهشت و حور العین از نور فرزندم حسین علیه السلام هستند و نور فرزندم از نور خداست و بنابراین فرزندم حسین علیه السلام برتر از بهشت و حور العین است.[۱۱]

نورانیّت امیرالمؤمنین علیه السلام

در میان پیشوایان نور، امیرمؤمنان علی علیه السلام بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله جایگاه به خصوصی در خلقت نورانی خود دارند. در این موضوع به سه روایت زیبا و شنیدنی زیر بسنده می‌کنیم.

روایت اول: کعب بن عیاض می‌گوید: به علی علیه السلام در مقابل رسول خدا صلی الله علیه وآله حرف طعنه داری زدم. رسول خدا صلی الله علیه وآله خشمگین شدند و به سینهٔ من زدند و فرمودند:

ای کعب! علی علیه السلام دو نور دارد؛ نوری در آسمان و نوری در زمین، کسی که به نور او تمسّک کند، خداوند او را به بهشت وارد سازد و هرکس از او منحرف شود، خدا او را به جهنم می‌اندازد. از طرف من این پیام را به مردم بشارت بده.[۱۲]

روایت دوم: أنس بن مالک از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت کرده است که فرمود:

خداوند از نور صورت علی بن أبیطالب علیه السلام هفتاد هزار فرشته آفرید که برای او و دوست دارانش تا روز قیامت استغفار می‌کنند.[۱۳]

روایت سوم: امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند: من و محمد صلی الله علیه وآله نوری واحد از نور خداوند عزّ و جلّ بودیم، پس خداوند تبارک و تعالی آن را دستور داد، شکافته شود. به نصفی از آن فرمود: «محمد باش» و به نصف دیگر گفت: «علی باش». از این جهت است که پیامبر صلی الله علیه وآله می‌فرمودند: علی علیه السلام از من است و من هم از علی علیه السلام. تنها علی علیه السلام از طرف من (حقّم را) اداء می‌کند.[۱۴]

پانویس

  1. بقره / ۲۵۳.
  2. الطرائف، ج ۱، ص ۱۷۷.
  3. شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در غدیر خم، ص ۴۲۸ و ۴۲۷.
  4. النور / ۳۵ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم. ‏روی عن جابر بن عبدالله الأنصاری، قال: دخلت إلی مسجد الکوفة، و أمیر المؤمنین علیه السلام یکتب بإصبعه و یتبسم‏، فقلت له‏: یا أمیر المؤمنین، ما الذی یضحکک؟ فقال: «عجبت لمن یقرأ هذه الآیة و لم یعرفها حق معرفتها». فقلت له: أی آیة، یا أمیر المؤمنین؟ فقال: «قوله تعالی: اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ، المشکاة: محمد صلی الله علیه وآله، فِیها مِصْباحٌ‏، أنا المصباح. فِی زُجاجَةٍ الزجاجة الحسن و الحسین علیه السلام، کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌ و هو علی بن الحسین علیه السلام، یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ محمد بن علی علیه السلام، زَیْتُونَةٍ جعفر بن محمد علیه السلام لا شَرْقِیَّةٍ موسی بن جعفر علیه السلام، وَ لا غَرْبِیَّةٍ علی بن موسی علیه السلام، یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ محمد بن علی علیه السلام، وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ علی بن محمد علیه السلام، نُورٌ عَلی نُورٍ الحسن بن علی علیه السلام، یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ القائم المهدی علیه السلام وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ‏». البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص ۷۲.
  5. صف / ۸.
  6. المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص ۶۵۷.
  7. تفسیر القمی، ج‏۲، ص ۲۵۴.
  8. کشف الغمة فی معرفة الائمة (ط - القدیمة)، ج‏۲، ص ۵۰۷.
  9. من لا یحضره الفقیه، ج‏۲، ص ۶۱۳.
  10. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۱۵، ص ۹.
  11. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۱۵، ص ۱۱.
  12. بحار الانوار (ط - بیروت)، ج‏۲۳، ص ۳۲۰ – ۳۱۹.
  13. همان، ص ۳۲۰.
  14. همان، ج‏۲۶، ص ۳.