مهندسی مبلغ غدیر
مهندسى مُبلّغ غدير
مهندسى مُبلّغ غدير بر اساس انواع مُبلّغين از نظر روحيات و شرايط متفاوتى كه در آن قرار مى گيرند، اخلاقياتى كه يک مُبلّغ بايد مراعات كند، آنچه بايد از غدير بداند، شيوه تشخيص او نسبت به حالات و نيازهاى مخاطب، بايد تنظيم شود.
آنچه به مديريت و اوصاف كلى مُبلّغ غدير باز مى گردد به ۷ جهت باز مى گردد.
از مُبلّغ خاص تا مُبلّغ عام
در مهندسى مُبلّغ غدير ، بايد سعى در رفع انحصار كرد؛ يعنى به جاى آنكه فقط يک گروه خاص براى تبليغ غدير تربيت شوند سعى كنيم تا حد امكان پاى همه را به اين ميدان باز كنيم و هر كس را در سطح و محدوده خودش مُبلّغ غدير قرار دهيم.
اين اساس تبليغى غدير را پيامبرصلى الله عليه وآله با عمومى ترين لفظى كه انتخاب كرده اعلام فرموده است: «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الوَلَدَ».[۱] بر اين اساس هر كسى به هر صورتى از غدير اطلاع پيدا مى كند «حاضر» مى شود و دستور تبليغ مى يابد و هيچ قيد و شرطى درباره او وجود ندارد.
يعنى هر اندازه اطلاع مى يابد به همان اندازه تابلوى «مُبلّغ» بر پيشانى او نوشته مى شود.
از سوى ديگر كلمه اى عام تر از «والد» (پدر) نيست و به قرائنى شامل «والده» (مادر) هم مى شود. چون اكثريت مردم دنيا تشكيل خانواده داده و از نگاهى پدر يا مادر حساب مى شوند، و از اين نگاه همه پدران و مادران دنيا بايد مُبلّغ غدير باشند.
علم به مباحث تبليغ غدير
مُبلّغ غدير براى ورود به عرصه تبليغ آن بايد مجهز به دو علم باشد: يكى علم به غدير و ديگرى علم به فن تبليغ.
علم به فن تبليغ همان چيزى است كه در كتاب حاضر پيگير آن هستيم و ابعاد آن را بيان مى كنيم. اما علم به امامت و غدير، بايد مُبلّغ طبق نياز تبليغى خود مقدار لازم از ۵ جهت زير را درباره آن آموزش ببيند و مطالعه كند و تمرين عملى هم داشته باشد:
۱ . مباحث عام امامت.
۲ . تاريخ اجمالى امامان عليهم السلام.
۳ . مباحث عمومى غدير.
۴ . مباحث تخصصى غدير.
۵ . پاسخ شبهات.
قدرت تشخيص ابعاد تبليغى غدير
براى مهندسى و برنامه ريزى تبليغ غدير، يک مُبلّغ بايد فكر مديريتى و قدرت تشخيص شرايط با ابزارهاى خاص آن را داشته باشد، تا با تسلط و اطمينان خاطر امور تبليغى خود را طراحى نمايد.
آنچه به قدرت تشخيص باز مى گردد اين ۶ نقطه است: قدرت تشخيص نسبت به ضرورت ها، امكانات، حال مخاطبين، كيفيت برخورد، درک صحيح از مفاهيم بلند غدير، ميادين تزاحم. اكنون به شرح اين موارد مى پردازيم:
الف . تشخيص ضرورت ها
براى تبليغ غدير در هر موردى ضرورت هاى خاصى وجود دارد، كه بدون تأمين آنها چرخه تبليغ به حركت در نمى آيد. مُبلّغ غدير در اولين مرحله بايد با ترازوى فكر ضرورت ها را پيدا كند، و به فكر تأمين آنها به عنوان اولين گام در تبليغ باشد.
اين ضرورتها مى تواند از هر نوعى باشد كه به ۳ نمونه اصلى آن اشاره مى كنيم:
۱ . تهيه لوازم خاص براى محيطى خاص.
۲ . مراعات ها و تحمل هاى اخلاقى خاصى نسبت به جمعيتى خاص.
۳ . ادبيات خاصى براى گفتگو با مخاطبانى معين.
ب . تشخيص امكانات
تشخيص امكاناتى كه در يک محيط تبليغى وجود دارد و درجه كارآيى هر يک براى تبليغ غدير، يكى ديگر از وظايف مُبلّغ است.
اين امكانات را در ۷ جهت زير مى توان مورد بررسى قرار داد:
۱ . امكانات كليدى و كيفيت استفاده از آنها.
۲ . انواع امكانات، اگرچه كوچک ديده شود.
۳ . انواع محدوديت ها و كيفيت برنامه ريزى در آن محدوده.
۴ . انواع هزينه ها و تطبيق شيوه تبليغ با مقدار آنها.
۵ . موانع تبليغى و راه عبور از آنها.
۶ . نيروهاى كار آمد و كمكى.
۷ . نحوه تركيب و استفاده بهينه از امكانات متعددى كه داريم.
ج . تشخيص حال مخاطبين
يكى از ضروى ترين وظايف مُبلّغ تجزيه و تحليل خصوصيات مختلف مخاطبين است. اگر مُبلّغ نتواند حال و هواى مخاطب را به خوبى محک بزند و آن را به دست بياورد گاهى تبليغش بى نتيجه مى ماند و مانند كوبيدن آب در هاون مى شود و گاهى درصد تأثير آن تنزل مى كند.
به ۷ مورد مثبت و منفى در اين باره اشاره مى كنيم كه موارد مشابه از روى آنها به دست مى آيد، و در مهندسى مخاطب (در بخش بعدى) به برخى از آنها اشاره خواهيم كرد:
۱ . محتواى الهى و فطرى غدير باعث پذيرش آن توسط مردم مى شود، چنان كه در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده است.
۲ . خالى بودن عرصه تبليغ غدير بين مخاطبين باعث استقبال مردم از آن مى شود.
۳ . يكسان نبودن مخاطبين لزوم تفكيک بين آنها در تبليغ را تداعى مى كند، تا ارائه محتواها به صور مناسب دسته بندى و ابلاغ شود.
۴ . مشغوليات متعدد و متنوع زندگى، كه فرصت كمى براى توجه به غدير در مخاطبين باقى مى گذارد.
۵ . برنامه هاى متنوع فرهنگى يا غير فرهنگى پر جاذبه امروز درباره غير غدير كه در اختيار مخاطبين است، مانع از توجه زياد مخاطبين به غدير خواهد بود.
۶ . تقيدات دينى مُبلِّغ مانع از استفاده از هر شيوه تبليغى براى غدير مى شود، و لذا مخاطبين توجه كمترى به مبلّغ خواهند داشت و يا آنها را از دست خواهند داد.
۷ . دين گريزى و وسوسه هاى شيطان عامل درونى در مقابل تبليغ غدير است.
د . تشخيص كيفيت برخورد با مخاطبين
پس از تشخيص خصوصيات مخاطبين از سوى مُبلّغ نوبت به يافتن شيوه هاى مناسب تبليغ براى هر كدام از موارد مى رسد. در اين باره توجه به ۲۰ نكته زير در يافتن راهكارهاى مطابق با مخاطب كمک مى كند.
۱ . دقت در ابعاد جامعه شناسى و روان شناسى مخاطبين.
۲ . پيدا كردن شيوه هاى ميان بُر تبليغى، براى سرعت عمل و تأثير گذارى فورى.
۳ . پيدا كردن راهكارهاى غير معروف و ابتكارى، براى ورود به ذهن مخاطب از غير راه عادى تبليغى.
۴ . استفاده از شيوه هايى كه مخاطب را به سوى مُبلّغ بكشاند، نه آنكه مُبلّغ به دنبال مخاطب برود.
۵ . بيان اهميت و ارزش و نتيجه مطلوب قبل از تبليغ براى آمادگى مخاطب.
۶ . آماده سازى برنامه هاى مختلف براى تبليغ غدير مناسب با درصد اشتياق مخاطب.
۷ . استفاده از شيوه جزئى به كلى در تبليغ غدير، يعنى از مصاديق و ماجراهاى كوچک به سمت نتيجه گيرى پايه هاى اعتقادى برويم.
۸ . ايجاد انگيزه در مخاطبين با طرح راهكارهاى خوب و قوى و جذاب.
۹ . استفاده از كيفيت هاى مختلف سخن و تغيير لهجه و چهره به عنوان عامل اساسى در تأثير گذارى بر مخاطب.
۱۰ . پرهيز از تطويل كلام يا برنامه، و سعى در تلخيص كلام و گزيده گويى.
۱۱ . استفاده از مسائل فطرى و وجدانى با فهم عمومى در سخن با توجه به شرايط مخاطبين.
۱۲ . تقويت محبت به صاحب غدير در كنار قبول ولايت و صاحب اختيارى آن حضرت.
۱۳ . بيان توجهات امامان غدير به غديريان در جهات مختلف.
۱۴ . بيان ارتباط مناسبت هاى مذهبى با غدير خم از جمله محرم، فاطميه، نيمه شعبان و ماه رمضان.
۱۵ . ايجاد زمينه هاى آموزشى و غير آموزشى.
۱۶ . تأكيد بر تاريخچه مخالفان غدير براى روشن شدن عاقبت راه ضد غدير.
۱۷ . انتخاب مسائل كليدى براى ورود به تبليغ غدير.
۱۸. انتخاب سر نخ هاى قرآنى براى تبليغ غدير.
۱۹ . تركيب جنبه هاى اثباتى امامت با جنبه هاى مخالف آن، با هدف ايجاد مقايسه براى مخاطب.
۲۰ . بيان معجزات و فضائل امامان غدير براى پذيرش قلبى مخاطب.
ه . تشخيص مفاهيم بلند غدير
اگر مُبلّغ بر مفاهيم غدير مسلّط نباشد هرگز نمى تواند فرازهاى متفاوت آن را در موقعيت هاى مناسب تبليغى استفاده كند. در حالى كه مخاطبين منتظر استفاده از معارف بلند غدير هستند، اين مُبلّغ است كه بايد جايگاه ويژه خود در حسن انتخاب و تركيب مطالب را براى انتقال آنها به مخاطبين نشان دهد.
از همين نگاه، اگر تشخيص او نادرست باشد يا معرفت و تسلط كافى به معانى و مفاهيم و معارف و وقايع غدير نداشته باشد، مى تواند باعث ايجاد شبهه و درک معكوس و يا نتيجه گيرى هاى نابجا از آن شود، و اثر مخربى بر پيكره غدير وارد نمايد.
و . تشخيص هنگام تزاحم
از آنجا كه روند طبيعى تبليغ غدير پيش آمدن شرايطى متغير است، تشخيص بين خوب و خوب تر و يا بد و بدتر از ابزارهاى مهم براى حل مشكل تبليغى است. اين مسئله از ابتدا تا انتهاى كار تبليغى مورد نياز مُبلّغ غدير خواهد بود.
كسانى در اين راه موفق تر بوده اند كه در موارد تزاحم با انتخاب سريع و درست، كار تبليغى خويش را دنبال كرده و اجازه توقف آن را نداده اند.
نگاه هاى مُبلّغ به غدير
گذشته از تک تک مفاهيم غدير، بايد يک برداشت كلى از آن در ذهن مُبلّغ مجسم باشد، كه روح غدير حساب مى شود.
اين برداشت كلى باز مى گردد به عصاره و پيام غدير، حضور قلبى در غدير، سؤالات و خواسته هاى مخاطبين غدير، كه طى ۴ قسمت بيان مى كنيم:
الف . تصور يک مُبلّغ از غدير
مُبلّغ نبايد غدير را بار سنگينى بر دوش خود احساس كند، بلكه با اشتياق و ديده منت به خدمت گزارى در راه آن مشغول شود. بايد بداند كه سنگينى آن را پيامبر و امامان عليهم السلام بر دوش كشيدهاند تا ما سعادتمند شويم.
در واقع ولايت و خلافت بزرگ ترين لطف پروردگار بر بندگان است، كه زندگى آنان را بر پايه جهان بينى توحيدى استوار ساخته است.
پيامبرصلى الله عليه وآله مقدماتى را در طول ۲۳ سال آماده كرد تا تضمين آينده امت با مراسم غدير به احسن وجه به اجرا درآيد. پس غدير بهترين راهى بود كه با آمدن آن سكولاريسم و دموكراسى و تئوكراسى و امثال اينها براى هميشه سخنى براى گفتن نخواهد داشت.
با اين نگاه، مُبلّغ بايد خود را موظف بداند كه حق اين امانت الهى را ادا نمايد، زيرا ولايت امانتى است كه خداوند در نگهدارى آن به ما نياز ندارد، ولى ما براى سعادت مادى و معنوى خود به آن نيازمنديم.
ب . تبليغ در حد حضور در غدير
بالاترين و بهترين نوع تبليغ غدير آن است كه مُبلّغ قبل از تبليغ فرض كند كه اگر در غدير حاضر بود چه مى ديد و چه مى پرسيد و چه مى شنيد و چه مى فهميد؟ آنگاه پاسخ اين سؤالات را تا حد امكان عميق تر پيدا كند، به گونه اى كه نزديک ترين حالت به حضور در غدير باشد. آنگاه غدير را براى مخاطبين به همين صورت تبليغ كند تا آنان نيز خود را حاضر در غدير ببينند و پاسخ سؤالات خود را دريابند.
بايد بگوييم يك مُبلّغ غدير بر اساس «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ»، مى خواهد غايب را تبديل به حاضر كند و اشتياق حضور در غدير را در او ايجاد نمايد، و پاسخگوى هزاران سؤال باشد كه با حضور در آن مجلس شور انگيز در دل خطور مى كند.
بر اين اساس بايد اذعان داشته باشيم كه اگر با تمام وجود در غدير باشيم و زواياى مختلف آن را زير ذره بين آوريم، متن ماجرا گوياى همه چيز است و هيچ سؤالى را بىپاسخ نخواهد گذاشت، و شبهات را نيز پاسخ خواهد داد. در واقع خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله غدير را به گونه اى برنامه ريزى كرده اند كه مانند روز روشن از هر ابهامى به دور باشد، و هر روز كه مى گذرد گنج هاى تازه اى از اعماق آن بركه آسمانى استخراج شود.
ج . سؤالاتى كه مُبلّغ بايد تصور نمايد
جا دارد قبل از آنكه مخاطب سؤال كند مبلغ ذهن او را بخواند و سؤالات احتمالى او را تشخيص دهد. يعنى بايد تصور كند كه دست مخاطب را گرفته و همراه خود تا غدير برده است. واقعاً اگر در غدير باشيم چه چيزهايى جلب توجه مى كند؟ آن روز مردم چه چيزهايى را دانستند كه تا آن روز نمى دانستند؟ آن روز چه مطالبى مستحكم شد كه دشمنان را مأيوس كرد؟ آن روز كدام پايه اسلام پى ريزى شد كه ابديت آن را تضمين كرد؟
اين تصوير كه اگر ما در كاروان غدير بوديم با چه احساس شعفى از لحظه به لحظه آن روز برگى براى پرونده خود ورق مى زديم، منظره سبزى را در ذهن باز مى كند كه چشم انداز آن مى گويد: در آن روز هر كسى آرزو داشت بيشتر همراه رسول صلى الله عليه وآله باشد تا پيام هاى غديرى بيشترى به منطقه خود به عنوان هديه ببرد.
د . خواسته هاى نسل جديد از مُبلّغ غدير
مُبلّغ غدير بايد بداند كه برخورد نسل امروز با نسل قديم چه تفاوت هايى دارد. امروز غدير تقديم به نسلى است كه لذت آن را چشيده و در درياى معارف آن گنجى فراتر از آنچه تاكنون شناخته جستجو مى كند.
شيفتگان سفر به ژرفاى غدير كه از زلالش گوهر خود را مى يابند، نسلى هستند كه كنجكاوانه و واقع گرايانه در جستجوى حقايق دينشان تلاش مى كنند، و غدير را به عنوان يكى از اساسى ترين بخش هاى اعتقاد و تاريخشان با نگاهى تيزبين زير نظر دارند.
امروز پيروان دين پژوهِ غدير به اين باور رسيده اند كه فراتر از آنچه درباره اش مى دانند در اين گنج عظيم نهفته است؛ و روشى را جستجو مى كنند كه اعماق آن را دَرنَوَردد و گوهرهاى گران سنگ را از درياى زلالش دريابد و به آنان تقديم نمايد.
با شكل گيرى همه جانبه فرهنگ مردم در ارتباط با يكديگر و رشد عمومى فكرها در نسل جديد، جا دارد غدير نيز در آينه هاى تازه اى جلوه گر شود و سؤال گونه هاى فكر امروز درباره آن پاسخ داده شود.
بنابراين نبايد به اين اكتفا كرد كه درباره غدير فقط اسناد و مدارک جمع آورى شود و يا به اِشكالى جواب داده شود؛ بلكه وظيفه محققان دينى است كه دست نسل امروز را گرفته با خود به اعماق غدير ببرند. دين پژوهان بايد ريشه هاى عميق غدير را از لابلاى متونى - كه در چهارده قرن گذشته به خوبى حفظ شده - به فرزندان امروز اسلام نشان دهند.
روان شناسى مُبلّغ
براى تبليغ غدير شناخت مخاطب لازم است، و براى شناخت مخاطب بايد روان شناسى آموخت، تا تبليغى كامل عيار و مؤثر از غدير ارائه داد.
۷ نتيجه كه روانشناسى براى يک مُبلّغ غدير به ارمغان مى آورد چنين است:
۱ . مُبلّغ غدير با روش هاى روان شناختى راه هاى نفوذ در فكر مخاطب را پيدا مى كند، و كيفيت قانع كردن او و شيوه ترغيبش به غدير را مى يابد.
۲ . مُبلّغ غدير با توجه به روانشناسى، در بيان هدفش آرامش خواهد داشت و با تسلط بر اعصاب پيش مى رود.
۳ . مُبلّغ غدير با توجه به روانشناسى گام هاى تبليغ را حساب شده و با دقت برمى دارد.
۴ . مُبلّغ غدير با توجه به روانشناسى از اضطراب و عجله در تبليغ در امان مى ماند.
۵ . مُبلّغ غدير با توجه به روانشناسى حالات و افكار مخاطب را پيشخوانى مى كند، و با آمادگى كامل به تبليغ آن مى پردازد و مطلب خود را حساب شده مطرح مى كند.
۶ . مُبلّغ غدير بايد هم روانشناسى فردى و هم روانشناسى اجتماعى را به كار گيرد، تا تركيبى از خواسته هاى انفرادى و اجتماعى را در تبليغش مورد نظر داشته باشد.
۷ . مُبلّغ غدير بايد تبليغ را به ديگران تلقين كند و به همه مخاطبانش اين دستور العمل را منتقل نمايد كه بايد «ابلاغ غدير» را تبليغ كرد!! اين يكى از رمزهاى تبليغ است كه شيوه تبليغِ اصلِ مطلب به گونه اى باشد كه خود به خود هر مخاطبى وادار به تبليغ غدير شود.
جامعه شناسى مُبلّغ
شناخت فرهنگ و مسائل و مشكلات مختلف هر جامعه اى يک ضرورت براى مُبلّغ غدير است، تا برنامه ريزى و طراحى برنامه تبليغ غدير را بر اساس يافته هاى خود نظم دهد و مراحل پيشرفت را پيش بينى نمايد.
۱۷ نمونه از ابعاد جامعه شناختى را كه در تبليغ غدير تأثير گذار است مى آوريم:
۱ . مُبلّغ غدير بايد به كار خود ايمان داشته باشد و به عنوان كارى كه به شكل مكانيكى انجام مى دهد تبديل نشود.
۲ . مُبلّغ غدير بايد براى تبليغش هدفِ از پيش تعيين شده داشته باشد، و سعى كند خود را با توجه به فرهنگ و مشكلات به آن نتيجه برساند.
۳ . مُبلّغ غدير بايد استقامت داشته باشد. يعنى اگر غدير را يک سال يا يک دهه يا در يک مجلس گفت و رفت، به همان سرعت اثر آن كم رنگ خواهد شد. اما اگر مُبلّغ سماجت داشته باشد و به انواع طرق كارش را ادامه دهد، معارف غدير كم كم جايى در جامعه باز مى كند؛ و مُبلّغ هم شيوه هاى جديد و تكميلى تبليغ خود را پيدا مى كند، و آنجاست كه ديگر غدير قابل از بين بردن و مقابله و شبهه افكنى نخواهد بود.
۴ . مُبلّغ غدير بايد شرايط و فضاى تبليغى خود را از جهات سياسى و اجتماعى و اقتصادى و نافذين در منطقه تبليغ بسنجد، و لقمه ها را بزرگتر از دهان برندارد كه با مقابله و نابودى رو به رو شود.
۵ . مُبلّغ غدير بايد سعى كند گروه بندى ايجاد نكند و مانند انبيا همه مردم را مخاطب خود بداند و همه را به غدير دعوت كند، زيرا گروه بندى مردم را آماده مى كند كه بگويند: «ما حوصله نداريم و آن گروه ديگر كافى هستند»!!
۶ . مُبلّغ غدير بايد شاهد و ناظر پيشرفت و روند كار باشد، و اعمال همكاران و يارانش را زير نظر داشته باشد.
۷ . مُبلّغ غدير بايد از يک سو ترغيب به موضوع كند، و از سوى ديگر از ضد آن پرهيز نمايد.
۸ . مُبلّغ غدير بايد مثل چراغى راهنماى ديگران در علم و عمل باشد، نه اينكه خودش را در حد ديگران بداند و همه او را مثل خود ببينند. امام باقرعليه السلام مى فرمايند:
العالِمُ كَمَن مَعَهُ شَمعَةٌ تُضىءُ لِلنّاسِ، فَكُلُّ مَن اَبصَرَ شَمعَتَهُ دَعا لَهُ بِخَيرٍ. [۲]
عالم مانند كسى است كه شمعى در دست دارد كه براى مردم نور مى دهد. هر كس به كمک شمع او ببيند براى او دعاى خير مى نمايد.
۹ . مُبلّغ غدير بايد اميدوار باشد و در مشكلات با نااميدى برخورد نكند.
۱۰ . مُبلّغ غدير نبايد خسته شود و بايستى اراده قوى داشته باشد، كه اگر خسته شود ديگران زودتر خسته مى شوند!
۱۱ . مُبلّغ غدير بايد انتقاد پذير باشد و با درايت از نظرات ديگران استفاده كند.
۱۲ . مُبلّغ غدير بايد هم در امور تبليغ خود و هم در امور شخصى منظّم باشد.
۱۳ . مُبلّغ غدير بايد گذشت داشته باشد، چرا كه با سختگيرى كارها قفل مى شود؛ به خصوص در مراحل تبليغ كه در هر مرحله موانع و مشكلاتى پيش مى آيد كه چاره اى جز گذشت نيست و بدين وسيله مى توان به مراحل بعدى عبور كرد.
۱۴ . مُبلّغ غدير بايد دائماً در فكر ابتكار و ابداع باشد، و راه ها و راهكارهاى جديد را جستجو كند.
۱۵ . مُبلّغ غدير بايد سعى كند زمينه را براى ادامه راه تبليغ آن آماده كند، كه هنگام عدم حضورش و يا وقتى به كلى از منطقه تبليغ مى رود پرچم غدير بر زمين نيفتد و همواره كسانى باشند كه اين راه را ادامه دهند.
۱۶ . مُبلّغ غدير بايد فرمانده عمليات تبليغى باشد و زير دستان خود را متوجه اين نظم نمايد، تا برنامه هاى در نظر گرفته شده به طور حساب شده اجرا شود و هر گاه تغييرى لازم بود فوراً تصميم گيرى شود.
۱۷ . مُبلّغ غدير بايد به كودكان و نوجوانان و جوانان و در صد آنان در جامعه توجه خاص داشته باش، كه آمادگى هدايت در آنان بيشتر است.
اوصاف اخلاقى مُبلّغ غدير
با توجه به اينكه اخلاق را صاحبان غدير به ما دستور داده اند، بايد مُبلّغ غدير با اخلاق نيكوى خود زينتى براى مذهب اهل بيت عليهم السلام باشد و با اين زيبايى روحى و معنوى غدير را در قلوب مردم جاى دهد. امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
مَعاشِرَ الشّيعَةِ، كونوا لَنا زَيناً وَ لا تَكونوا عَلَينا شَيناً. قولوا لِلنّاسِ حُسناً وَ احفَظوا اَلسِنَتَكُمُ وَ كُفّوها عَنِ الفُضولِ وَ قُبحِ القَولِ.[۳]
اى گروه شيعه، زينت ما باشيد و باعث عار براى ما نباشيد. به مردم سخن نيک بگوييد و زبان خود را حفظ كنيد و آن را از گفتار زايد و كلام قبيح نگه داريد.
بنابراين اساس هيچ تبليغى بدون اخلاق نيكو و پرهيز از آنچه قلوب مردم را مشمئز مى كند، امكان پذير نيست. در مقابل هر آسيبى در اثر ناپرهيزى اخلاقى مُبلّغ به او وارد شود ضررش فقط به شخص او نيست، بلكه به تبليغ غدير مى رسد و آثار آن را خنثى مى كند. در اينجا به ۲۲ نمونه از آدابى كه توسط يک مُبلّغ غدير بيشتر بايد مراعات شود، اشاره مى كنيم.
۱ . مُبلّغ غدير بايد از مواضع تهمت و حركاتى كه موجب سوء ظن مى شود بپرهيزد.
۲ . مُبلّغ غدير بايد از تجسس در امور شخصى مردم و در امور غير لازم اجتناب كند.
۳ . مُبلّغ غدير بايد نسبت به مشكلات و گرفتارى هاى مردم بى تفاوت نباشد.
۴ . مُبلّغ غدير بايد براى حفظ ارتباط با همه، در تأييد يا رد اشخاص عجله نكند.
۵ . مُبلّغ غدير بايد از وقت خود حداكثر استفاده را بنمايد و به فكر تفريح نباشد.
۶ . مُبلّغ غدير بايد متانت ظاهرى را حفظ كند، و به خصوص در هنگام اجراى برنامه تبليغى از امثال بازى با تسبيح و يا محاسن يا هر حركت غيرعادى پرهيز كند.
۷ . مُبلّغ غدير بايد سعى كند سوابق كسانى را كه با آنها بيشتر معاشرت دارد به دست آورد، تا سوابق كسى براى خود او سابقه سوء نشود.
۸ . مُبلّغ غدير بايد كسانى را كه در تبليغ آن مؤثر بوده اند بسيار ياد كند.
۹ . مُبلّغ غدير بايد در اخلاص عمل دقت كند و از تأثير مدح مردم در خود بپرهيزد.
۱۰ . مُبلّغ غدير بايد از خدا بترسد و هر جا احساس كرد خداوند به شيوه و كيفيتى از تبليغ راضى نيست آن را كنار بگذارد، چنان كه خداوند فرموده: «الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخشَونَهُ وَ لا يَخشَونَ اَحَداً اِلاَّ اللَّهَ».[۴]
۱۱ . مُبلّغ غدير هرگز نبايد مردم را به شخص خود دعوت كند، بلكه بايد به هدف دعوت نمايد.
۱۲ . مُبلّغ غدير بايد سعى كند دين خدا را سهل جلوه دهد و مسائل را پيچيده نكند، كه مبادا باعث فرار مردم شود.
۱۳ . مُبلّغ غدير بايد به مقدار نياز مردم را تبليغ كند و آنچه نياز نيست حذف كند.
۱۴ . مُبلّغ غدير بايد همه سخنانش مستند و قابل دفاع باشد، و هميشه درباره پشتوانه هاى سخنانش پاسخگو باشد.
۱۵ . مُبلّغ غدير بايد موارد ابتلاء مردم در موضوع غدير را بيشتر تأكيد كند و راهكار آموزشى و عملى آن را ارائه دهد.
۱۶ . مُبلّغ غدير بايد درباره اخبار و شايعات تحقيق كند و سعى كن بازيچه شايعه پراكنان قرار نگيرد.
۱۷ . مُبلّغ غدير بايد با مردم ارتباط عاطفى برقرار كند و در مجالس آنان حاضر شود، اما از مسائل جنبى در اين باره بپرهيزد.
۱۸ . مُبلّغ غدير بايد مواظب باشد برخوردهايش مؤيد خلاف كاران عقيدتى و احكامى و اخلاقى نباشد!
۱۹ . مُبلّغ غدير بايد هدايا و دعوت ها را بپذيرد، به شرط عدم مواضع تهمت در اجتماع و آثار سوء آن.
۲۰ . مُبلّغ غدير بايد سعى كند در محيط تبليغ كم تر مزاحم مردم باشد و كارهايش را خودش انجام دهد.
۲۱ . مُبلّغ غدير بايد از عكس گرفتن با كسانى كه نمى شناسد پرهيز كند، كه مبادا در مواضع تهمت قرار بگيرد.
۲۲ . مُبلّغ غدير بايد از مزاح و كلمات قبيح و اهانت به ديگران پرهيز كند.
نگاه خانواده و نزديكان مُبلّغ غدير
اولين مخاطب براى مُبلّغ غدير همسر اوست، و اولين گروه مخاطبين خانواده او هستند، و در لايه هاى بعدى اقوام و نزديكان او خواهند بود. بنابراين كسى كه قصد تبليغ غدير را دارد، بايد همسر خود را نسبت به راهى كه انتخاب كرده توجيه نمايد و او را آموزش دهد، تا تحمل فراز و نشيب هاى اين مسير تبليغى بر او هموار شود و خود را شريک اين راه بداند.
بعد از همسر، اولين گروهى كه براى مُبلّغ غدير مخاطب خواهند بود، خانواده چند نفرى او هستند، كه بايد با راهى كه او طى مى كند آشنا باشند و تا حد امكان او را يارى كنند. بنابراين تنها يک مُبلّغ غدير نداريم، بلكه مجموع يک خانواده در درجه اول يک گروه تبليغى براى غدير را تشكيل مى دهند. با اين شيوه در واقع مُبلّغ غدير قبل از آنكه مأموريت «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ» را در خارج از خانه عملى كند، به فرمان «فَليُبَلِّغِ الوالِدُ الوَلَدَ» در محيط خانواده عمل كرده است.
بعد از نوبت به اقوام و فاميل نزديک و دور مى رسد كه آنان نيز بر خانواده مُبلّغ تأثيرات مثبت و منفى دارند.
بنابراين با توجيه آنان به تبليغ غدير محيط خانواده هم از آسيب هاى ناخواسته و سنگ اندازى هاى مغرضانه در راه تبليغ غدير در امان مى ماند. اين در واقع مهندسى تبليغ غدير از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله است، كه پله هاى تبليغ غدير را از محيط خانواده تا مجموعه فاميلى و سپس تا اجتماع بالا برده و غديريان چنين تعهد داده اند:
نَحنُ نُؤَدّى ذلِكَ عَنكَ الدّانِىَ وَ القاصِىَ مِن اَولادِنا وَ اَهالينا.[۵]
ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان مى رسانيم.
در اينجا نوبت پدر غديرى است كه با عملكرد خود چه در تبليغ غدير و چه در تربيت خانواده، به فرزندانش نشان دهد در ادعايى كه براى تبليغ غدير دارد چه اندازه فعال و فداكار و زحمتكش است. همراهى اهل خانه و فاميل و سرايت تبليغ غدير به كسانى كه با آنان مرتبط هستند، همگى در سايه عملكرد صادقانه و خستگى ناپذير والد و والدهاى است كه مسئوليت اين تبليغ را بر عهده گرفته اند، و آنجاست كه اوج و تأثير گذارى روز افزون خود را نشان خواهد داد.