پرش به محتوا

خطبه غدیریه امام علی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۸: خط ۴۸:
اشاره این خطبه اگرچه در کتب اربعه اول یافت نمی شود، اما در دیگر منابع معتبر وجود دارد که برخی از آنها را یادآور می شویم:
اشاره این خطبه اگرچه در کتب اربعه اول یافت نمی شود، اما در دیگر منابع معتبر وجود دارد که برخی از آنها را یادآور می شویم:


* ۱. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد: به حسب ظاهر مرجع اصلی این روایت «مصباح المتهجد وسلاح المتعبد» تألیف شیخ طوسی، مؤلف کتابهای «استبصار» و «تهذیب الاحکام»، از کتب اربعه است، که نویسنده مقاله نیز روایت را از تصویر نسخه خطی آن نقل می کند.<ref>...مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شیخ طوسی، به تصحیح اسماعیل انصاری زنجانی، ص۶۹۴، نسخه ای از این کتاب، در کتابخانه مدرسه امام حسین (علیه السلام) مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم وجود دارد.</ref>
* ۱. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد: به حسب ظاهر مرجع اصلی این روایت «مصباح المتهجد وسلاح المتعبد» تألیف شیخ طوسی، مؤلف کتابهای «استبصار» و «تهذیب الاحکام»، از کتب اربعه است، که نویسنده مقاله نیز روایت را از تصویر نسخه خطی آن نقل می کند.<ref>مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شیخ طوسی، به تصحیح اسماعیل انصاری زنجانی، ص۶۹۴، نسخه ای از این کتاب، در کتابخانه مدرسه امام حسین (علیه السلام) مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم وجود دارد.</ref>
* ۲. منابع دیگر: پس از شیخ طوسی، دیگر نویسندگان، مؤلفان جوامع روایی و ادعیه، این روایت را با واسطه و یا بی واسطه از شیخ طوسی و «مصباح المتهجد» نقل کرده اند، که برخی از آنها تمام خطبه را نقل کرده اند و بعضی تنها به نقل پاره هایی از آن بسنده کرده اند.
* ۲. منابع دیگر: پس از شیخ طوسی، دیگر نویسندگان، مؤلفان جوامع روایی و ادعیه، این روایت را با واسطه و یا بی واسطه از شیخ طوسی و «مصباح المتهجد» نقل کرده اند، که برخی از آنها تمام خطبه را نقل کرده اند و بعضی تنها به نقل پاره هایی از آن بسنده کرده اند.


خط ۵۴: خط ۵۴:


* '''۱. اقبال الاعمال:''' رضی الدین ابوالقاسم علی بن موسی بن طاووس (متوفای۶۶۴)، تمام این خطبه را در کتاب «اقبال الاعمال» نقل کرده است، یادآوری می کنیم ابن طاووس این روایت را به سند خود از شیخ طوسی و با همان سند شیخ با اندک تفاوتی در بعضی از کلمات نقل می کند.<ref>اقبال الاعمال، ص۴۶۱</ref>
* '''۱. اقبال الاعمال:''' رضی الدین ابوالقاسم علی بن موسی بن طاووس (متوفای۶۶۴)، تمام این خطبه را در کتاب «اقبال الاعمال» نقل کرده است، یادآوری می کنیم ابن طاووس این روایت را به سند خود از شیخ طوسی و با همان سند شیخ با اندک تفاوتی در بعضی از کلمات نقل می کند.<ref>اقبال الاعمال، ص۴۶۱</ref>
* '''۲. مصباح کفعمی:''' شیخ تقی الدین ابراهیم بن علی ابن الحسن … الکفعمی (متوفای۹۰۵)، این خطبه را از «مصباح المتهجد»، در کتاب خود به نام «جنة الامان الواقیة وجنة الایمان الباقیة» معروف به «مصباح کفعمی» با کمی تفاوت آورده است. <ref>.. مصباح کفعمی، ص۶۹۵</ref>
* '''۲. مصباح کفعمی:''' شیخ تقی الدین ابراهیم بن علی ابن الحسن … الکفعمی (متوفای۹۰۵)، این خطبه را از «مصباح المتهجد»، در کتاب خود به نام «جنة الامان الواقیة وجنة الایمان الباقیة» معروف به «مصباح کفعمی» با کمی تفاوت آورده است. <ref>مصباح کفعمی، ص۶۹۵</ref>
* '''۳.بحارالانوار:''' علامه ملا محمّد باقر مجلسی، این خطبه را از «مصباح الزائر»، تألیف سید ابن طاووس، صاحب «اقبال الاعمال»، و به طور کامل در «بحارالانوار» نقل کرده است، لکن با نسخه «مصباح المتهجد» اندکی تفاوت دارد.<ref>.. بحارالانوار، ج۹۷،ص۱۱۲</ref>
* '''۳.بحارالانوار:''' علامه ملا محمّد باقر مجلسی، این خطبه را از «مصباح الزائر»، تألیف سید ابن طاووس، صاحب «اقبال الاعمال»، و به طور کامل در «بحارالانوار» نقل کرده است، لکن با نسخه «مصباح المتهجد» اندکی تفاوت دارد.<ref>بحارالانوار، ج۹۷،ص۱۱۲</ref>
* '''۴. مصباح الزائر:''' از آنجاکه علامه مجلسی این خطبه را از «مصباح الزائر» نقل می کند بی شک این کتاب نیز از جمله منابعی است که خطبه را به طور کامل ذکر کرده است، ولی باید توجه داشت که چون مؤلف «اقبال الاعمال»، «مصباح الزائر» یک نفر است و کتاب اخیر اولین تألیف سید ابن طاووس است، ممکن است این دانشمند آنچه را که در «اقبال الاعمال»، نقل کرده است همان باشد که در «مصباح المتهجد» بیان داشته است.
* '''۴. مصباح الزائر:''' از آنجاکه علامه مجلسی این خطبه را از «مصباح الزائر» نقل می کند بی شک این کتاب نیز از جمله منابعی است که خطبه را به طور کامل ذکر کرده است، ولی باید توجه داشت که چون مؤلف «اقبال الاعمال»، «مصباح الزائر» یک نفر است و کتاب اخیر اولین تألیف سید ابن طاووس است، ممکن است این دانشمند آنچه را که در «اقبال الاعمال»، نقل کرده است همان باشد که در «مصباح المتهجد» بیان داشته است.
* '''۵. مسند الامام الرضا (علیه السلام):''' مؤلف این اثر، متن کامل خطبه را از کتاب «مصباح المتهجد» نقل کرده است. <ref>.. مسند الامام الرضا (علیه السلام)، عزیز اللّه عطاردی، ج۲، ص۱۱</ref>
* '''۵. مسند الامام الرضا (علیه السلام):''' مؤلف این اثر، متن کامل خطبه را از کتاب «مصباح المتهجد» نقل کرده است. <ref>مسند الامام الرضا (علیه السلام)، عزیز اللّه عطاردی، ج۲، ص۱۱</ref>


===== ب: منابعی که تنها به نقل پاره هایی از خطبه بسنده کرده اند =====
===== ب: منابعی که تنها به نقل پاره هایی از خطبه بسنده کرده اند =====


* '''۱. مناقب ابن شهر آشوب:''' رشید الدین محمّد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی (متوفای588)، بخش کمی از این خطبه را در کتاب خود به نام «مناقب آل ابی طالب» نقل کرده است.<ref>. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳،ص۴۳</ref>
* '''۱. مناقب ابن شهر آشوب:''' رشید الدین محمّد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی (متوفای588)، بخش کمی از این خطبه را در کتاب خود به نام «مناقب آل ابی طالب» نقل کرده است.<ref>مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳،ص۴۳</ref>
* '''۲. وسائل الشیعه:''' شیخ حر عاملی بخشهایی از این روایت را که در ارتباط با استحباب روزه عید غدیر است از کتاب «مصباح المتهجد»، در کتاب الصوم «وسائل الشیعه» با ذکر سند نقل کرده است.<ref>..وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۴۱) ح۱۱</ref>
* '''۲. وسائل الشیعه:''' شیخ حر عاملی بخشهایی از این روایت را که در ارتباط با استحباب روزه عید غدیر است از کتاب «مصباح المتهجد»، در کتاب الصوم «وسائل الشیعه» با ذکر سند نقل کرده است.<ref>وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۴۱) ح۱۱</ref>
* '''۳. تفسیر نورالثقلین:''' محدث مفسر عبدعلی حویزی، پاره هایی از این خطبه که در اهمیت عقل و خرد و کارایی آن است و مشتمل بر آیه شریفه «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ...»<ref>انفال، ۴۲</ref> است، ذیل همین آیه، و بخشی دیگر را به مناسبت آیه «لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ...»<ref>ممتحنه، ۱۰</ref>را در جای دیگر آورده است.<ref>.. تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۱۶۰ و ج۵، ص۳۰۵</ref>
* '''۳. تفسیر نورالثقلین:''' محدث مفسر عبدعلی حویزی، پاره هایی از این خطبه که در اهمیت عقل و خرد و کارایی آن است و مشتمل بر آیه شریفه «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ...»<ref>انفال، ۴۲</ref> است، ذیل همین آیه، و بخشی دیگر را به مناسبت آیه «لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ...»<ref>ممتحنه، ۱۰</ref>را در جای دیگر آورده است.<ref>تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۱۶۰ و ج۵، ص۳۰۵</ref>
* '''۴. جامع احادیث الشیعه:''' در این مجموعه که زیر نظر آیة اللّه العظمی بروجردی، تدوین گردیده است، به مناسبت استحباب روزه در روز هجدهم ذو الحجه، بخشی از خطبه را که مربوط به روزه و صدقه است،نقل شده است.<ref>.. جامع احادیث الشیعة، ج ۱۱،ص۶۶۶</ref>
* '''۴. جامع احادیث الشیعه:''' در این مجموعه که زیر نظر آیة اللّه العظمی بروجردی، تدوین گردیده است، به مناسبت استحباب روزه در روز هجدهم ذو الحجه، بخشی از خطبه را که مربوط به روزه و صدقه است،نقل شده است.<ref>جامع احادیث الشیعة، ج ۱۱،ص۶۶۶</ref>
* '''۵. الغدیر:''' علامه امینی در کتاب «الغدیر» به ذکر بخش هایی از این خطبه که مشتمل بر واژه «عید» است به مناسبت «عید الغدیر العترة» پرداخته است.<ref>.. الغدیر فی الکتاب والسنّة والأدب، ج۱، ص۲۸۴و ۲۸۷</ref>علامه امینی اگرچه خود تصریح نمی کند که خطبه را از کدام منبع نقل کرده است، ولی از قراین و شواهد و بویژه از پاورقی کتاب بخوبی معلوم می شود که آن را از «مصباح المتهجد» نقل کرده است.
* '''۵. الغدیر:''' علامه امینی در کتاب «الغدیر» به ذکر بخش هایی از این خطبه که مشتمل بر واژه «عید» است به مناسبت «عید الغدیر العترة» پرداخته است.<ref>الغدیر فی الکتاب والسنّة والأدب، ج۱، ص۲۸۴و ۲۸۷</ref>علامه امینی اگرچه خود تصریح نمی کند که خطبه را از کدام منبع نقل کرده است، ولی از قراین و شواهد و بویژه از پاورقی کتاب بخوبی معلوم می شود که آن را از «مصباح المتهجد» نقل کرده است.


==== ۴) پژوهشی در سند خطبه ====
==== ۴) پژوهشی در سند خطبه ====
خط ۷۴: خط ۷۴:
* «…اخبرنا جماعة عن ابی محمّد هارون بن موسی التلعکبری، قال حدثنا ابوالحسن علی بن احمد الخراسانی الحاجب فی شهر رمضان سنة سبع وثلاثین وثلاث مأة، قال حدثنا سعید بن هارون ابو عمرو المروزی وقد زاد علی الثمانین سنة، قال حدثنا الفیاض بن محمّد بن عمر الطوسی بطوس سنة تسع وخمسین ومأتین وقد بلغ التسعین، انه شهد ابا الحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فی یوم الغدیر و بحضرته جماعة من خاصته وقد احتبسهم للافطار… وهو یذکر فضل الیوم وقِدمه فکان من قوله (علیه السلام) حدثنی الهادی [الکاظم (علیه السلام)] ابی، قال حدثنی جدّی الصادق (علیه السلام) قال حدثنی الباقر (علیه السلام)، قال حدثنی سید العابدین (علیه السلام) قال حدثنی ابی الحسین (علیه السلام) قال: اتفق فی بعض سنتی امیرالمؤمنین الجمعة والغدیر فصعد المنبر علی خمس ساعات من نهار ذلک الیوم فحمد اللّه واثنی علیه حمداً لم یسمع مثله….»
* «…اخبرنا جماعة عن ابی محمّد هارون بن موسی التلعکبری، قال حدثنا ابوالحسن علی بن احمد الخراسانی الحاجب فی شهر رمضان سنة سبع وثلاثین وثلاث مأة، قال حدثنا سعید بن هارون ابو عمرو المروزی وقد زاد علی الثمانین سنة، قال حدثنا الفیاض بن محمّد بن عمر الطوسی بطوس سنة تسع وخمسین ومأتین وقد بلغ التسعین، انه شهد ابا الحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فی یوم الغدیر و بحضرته جماعة من خاصته وقد احتبسهم للافطار… وهو یذکر فضل الیوم وقِدمه فکان من قوله (علیه السلام) حدثنی الهادی [الکاظم (علیه السلام)] ابی، قال حدثنی جدّی الصادق (علیه السلام) قال حدثنی الباقر (علیه السلام)، قال حدثنی سید العابدین (علیه السلام) قال حدثنی ابی الحسین (علیه السلام) قال: اتفق فی بعض سنتی امیرالمؤمنین الجمعة والغدیر فصعد المنبر علی خمس ساعات من نهار ذلک الیوم فحمد اللّه واثنی علیه حمداً لم یسمع مثله….»


شیخ طوسی آنگاه خطبه غدیریه را تا پایان نقل می کند.<ref>.. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، ص۶۹۴</ref>
شیخ طوسی آنگاه خطبه غدیریه را تا پایان نقل می کند.<ref>مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، ص۶۹۴</ref>


====== ۱. بررسی رجال و سند روایت ======
====== ۱. بررسی رجال و سند روایت ======
خط ۸۳: خط ۸۳:


* مهمل، روایتی است که برخی از رجال سند آن در کتابهای رجالی ذکر نشده باشد و یا اگر ذکر شده وصفی از آن نشده باشد. <ref>ر.ک: مقباس الهدایة، ص۷۰؛ درایة الحدیث، شانه چی، ص۸۸؛ کلیات فی علم الرجال، جعفر سبحانی، ص۱۲۲</ref>
* مهمل، روایتی است که برخی از رجال سند آن در کتابهای رجالی ذکر نشده باشد و یا اگر ذکر شده وصفی از آن نشده باشد. <ref>ر.ک: مقباس الهدایة، ص۷۰؛ درایة الحدیث، شانه چی، ص۸۸؛ کلیات فی علم الرجال، جعفر سبحانی، ص۱۲۲</ref>
* ارباب رجال درباره رجال سند این روایت به جز «هارون بن موسی» که مدح و توثیق شده و با تعابیری چون، وجه، ثقه، معتمد، جلیل القدر، عظیم المنزلة وعدیم النظیر یاد شده است،<ref>.. ر.ک: رجال النجاشی، ج ۲،ص۴۰۷؛ جامع الرواة، ج ۲،ص ۳۰۸؛معجم الرجال، ج۱۹،ص۲۳۵</ref> از دیگران ذکری به میان نیاورده اند و وصفی چه مدح و چه ذم و قدح درباره آنها نگفته اند.  
* ارباب رجال درباره رجال سند این روایت به جز «هارون بن موسی» که مدح و توثیق شده و با تعابیری چون، وجه، ثقه، معتمد، جلیل القدر، عظیم المنزلة وعدیم النظیر یاد شده است،<ref>ر.ک: رجال النجاشی، ج ۲،ص۴۰۷؛ جامع الرواة، ج ۲،ص ۳۰۸؛معجم الرجال، ج۱۹،ص۲۳۵</ref> از دیگران ذکری به میان نیاورده اند و وصفی چه مدح و چه ذم و قدح درباره آنها نگفته اند.  
* مراجعه به جوامع رجالی و سخن علامه نمازی شاهرودی گواه بر این گفته است. وی تصریح دارد که علمای رجال از علی بن احمد، سعید بن هارون و فیاض بن محمّد طوسی سخنی به میان نیاورده اند. <ref>.. ر. ک: مستدرک علم رجال الحدیث،ج۵، ص۲۹۱؛ ج۴،ص۸۵ و ج۶،ص۳۲۸</ref> بنابراین، روایت مهمل است اما این باعث آن نمی شود که دست از روایت شسته و بدان توجهی نکنیم، چرا که میان دانشمندان علم رجال و درایت گفتار یکسان و هماهنگی وجود ندارد، و اتفاق و اجماعی بر میزان اعتبار روایت مهمل در بین نیست و در این باره دست کم سه نظریه وجود دارد.
* مراجعه به جوامع رجالی و سخن علامه نمازی شاهرودی گواه بر این گفته است. وی تصریح دارد که علمای رجال از علی بن احمد، سعید بن هارون و فیاض بن محمّد طوسی سخنی به میان نیاورده اند. <ref>ر. ک: مستدرک علم رجال الحدیث،ج۵، ص۲۹۱؛ ج۴،ص۸۵ و ج۶،ص۳۲۸</ref> بنابراین، روایت مهمل است اما این باعث آن نمی شود که دست از روایت شسته و بدان توجهی نکنیم، چرا که میان دانشمندان علم رجال و درایت گفتار یکسان و هماهنگی وجود ندارد، و اتفاق و اجماعی بر میزان اعتبار روایت مهمل در بین نیست و در این باره دست کم سه نظریه وجود دارد.


====== آراء دانشمندان درباره روایت مهمل ======
====== آراء دانشمندان درباره روایت مهمل ======


* ۱. روایت مهمل بسان روایت مجهول: این سخنی است که به شهید ثانی، مجلسی و ممقانی نسبت می دهند که گفته اند: مجهول اعم از روایتی است که تصریح به مجهول بودن آن شده باشد و روایتی که مدحی و قدحی درباره آن ذکر نشده باشد. <ref>.. ر. ک: کلیات علم الرجال، ص۱۲۲</ref>ممقانی ضمن این که روایت مهمل و مجهول را جزء اقسام خبر ضعیف می شمارد می افزاید: در «لب اللباب» <ref>... تألیف مولی محمّد جعفر شریعتمدار استرآبادی (م.۱۲۶۳). ر.ک: الذریعه، ج۱۸، ص۲۸۳</ref>نیز این قسم از روایات در حکم ضعیف دانسته شده است.<ref>.ر. ک: مقباس الهدایه، ص۷۱۷۲</ref>
* ۱. روایت مهمل بسان روایت مجهول: این سخنی است که به شهید ثانی، مجلسی و ممقانی نسبت می دهند که گفته اند: مجهول اعم از روایتی است که تصریح به مجهول بودن آن شده باشد و روایتی که مدحی و قدحی درباره آن ذکر نشده باشد. <ref>ر. ک: کلیات علم الرجال، ص۱۲۲</ref>ممقانی ضمن این که روایت مهمل و مجهول را جزء اقسام خبر ضعیف می شمارد می افزاید: در «لب اللباب» <ref>تألیف مولی محمّد جعفر شریعتمدار استرآبادی (م.۱۲۶۳). ر.ک: الذریعه، ج۱۸، ص۲۸۳</ref>نیز این قسم از روایات در حکم ضعیف دانسته شده است.<ref>.ر. ک: مقباس الهدایه، ص۷۱۷۲</ref>
* ۲.مهمل، مجهول لغوی است: این گفته محمّدباقر استرآبادی در «رواشح» است، که معتقد است مجهول بر دو قسم است: مجهول اصطلاحی، یعنی روایتی که پیشوایان رجال نسبت به یکی از راویان آن حکم به جهالت نموده باشد، و مجهول لغوی یعنی روایتی که از راوی آن در کتابهای رجالی نام برده نشده است. در قسم اول مسلماً روایت ضعیف است ولی در قسم دوم نمی توان حکم به ضعف و صحت نمود.<ref>. ر. ک: درایة الحدیث، ص۸۹</ref>
* ۲.مهمل، مجهول لغوی است: این گفته محمّدباقر استرآبادی در «رواشح» است، که معتقد است مجهول بر دو قسم است: مجهول اصطلاحی، یعنی روایتی که پیشوایان رجال نسبت به یکی از راویان آن حکم به جهالت نموده باشد، و مجهول لغوی یعنی روایتی که از راوی آن در کتابهای رجالی نام برده نشده است. در قسم اول مسلماً روایت ضعیف است ولی در قسم دوم نمی توان حکم به ضعف و صحت نمود.<ref>ر. ک: درایة الحدیث، ص۸۹</ref>
* ۳.  روایت مهمل جزء روایت ممدوح است: این عقیده علامه حلی و ابن داود (محمّد بن احمد بن داود) و گذشتگان از رجالیان است. مولف «قاموس الرجال» می نویسد:
* ۳.  روایت مهمل جزء روایت ممدوح است: این عقیده علامه حلی و ابن داود (محمّد بن احمد بن داود) و گذشتگان از رجالیان است. مولف «قاموس الرجال» می نویسد:


علامه، مهمل را اصلاً عنوان نکرده و ابن داود نیز آن را در جزء اول کتاب و در شمار روایت های ممدوح ذکر کرده است. مفهوم این کار این است که به روایت مهمل عمل می کرده اند همانند عمل به خبر ممدوح.
علامه، مهمل را اصلاً عنوان نکرده و ابن داود نیز آن را در جزء اول کتاب و در شمار روایت های ممدوح ذکر کرده است. مفهوم این کار این است که به روایت مهمل عمل می کرده اند همانند عمل به خبر ممدوح.


مؤلف«قاموس الرجال» با تعبیر «هو الحق الحقیق بالاتباع و علیه عمل الاصحاب» آن را تایید می کند. <ref>. ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱</ref>
مؤلف«قاموس الرجال» با تعبیر «هو الحق الحقیق بالاتباع و علیه عمل الاصحاب» آن را تایید می کند. <ref>ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱</ref>


در نتیجه باید گفت،از آنجا که نسبت به رجال روایت مهمل تصریحی بر جهل و قدح نشده است و میان دانشمندان نیز سخن یکسانی در بی ارزشی روایت مهمل وجود ندارد، و از سوی دیگر علامه مجلسی با فرض بی اعتباری و ضعف روایت مهمل، این خطبه را در «بحارالانوار» نقل کرده است می توان آن را تلقی به قبول کرد، بویژه اینکه بزرگانی چون شیخ طوسی، ابن طاووس، کفعمی، حرّ عاملی و امینی این خطبه را نقل کرده اند.
در نتیجه باید گفت،از آنجا که نسبت به رجال روایت مهمل تصریحی بر جهل و قدح نشده است و میان دانشمندان نیز سخن یکسانی در بی ارزشی روایت مهمل وجود ندارد، و از سوی دیگر علامه مجلسی با فرض بی اعتباری و ضعف روایت مهمل، این خطبه را در «بحارالانوار» نقل کرده است می توان آن را تلقی به قبول کرد، بویژه اینکه بزرگانی چون شیخ طوسی، ابن طاووس، کفعمی، حرّ عاملی و امینی این خطبه را نقل کرده اند.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
در عید بودن روز غدیر، روایات متعددی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان شیعه (علیه السلام) به ما رسیده است، از جمله در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می خوانیم که فرمود:
در عید بودن روز غدیر، روایات متعددی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان شیعه (علیه السلام) به ما رسیده است، از جمله در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می خوانیم که فرمود:


«یوم غدیرخم افضل اعیاد امتی».<ref>. ر. ک: بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۱۰</ref>
«یوم غدیرخم افضل اعیاد امتی».<ref>ر. ک: بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۱۰</ref>


و در روایتی از امام صادق می خوانیم که فرمود:«انه یوم عید و فرح و سرور».<ref>.. بحارالانوار، ج،۹۸ ص۲۹۸</ref>
و در روایتی از امام صادق می خوانیم که فرمود:«انه یوم عید و فرح و سرور».<ref>بحارالانوار، ج،۹۸ ص۲۹۸</ref>


و یا می فرماید:«اشرف و اعظم اعیاد است».<ref>.. ر. ک: وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۱۴) ح۱،۲،۴،۶،۷،۹ و۱۰</ref>
و یا می فرماید:«اشرف و اعظم اعیاد است».<ref>ر. ک: وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۱۴) ح۱،۲،۴،۶،۷،۹ و۱۰</ref>


نویسنده «الغدیر»، از برخی بزرگان از دانشمندان اسلام چون ابو ریحان بیرونی، ابن طلحه شافعی و ابن خلکان نقل می کند که از این روز با نام «عید» یاد کرده اند.<ref>.. الغدیر، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۶۸</ref>
نویسنده «الغدیر»، از برخی بزرگان از دانشمندان اسلام چون ابو ریحان بیرونی، ابن طلحه شافعی و ابن خلکان نقل می کند که از این روز با نام «عید» یاد کرده اند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۶۸</ref>


===== ۲-روز بیان اراده خدا و روز بلاغ: =====
===== ۲-روز بیان اراده خدا و روز بلاغ: =====
«فانزل اللّه علی نبیه فی یوم الدوح ما بیّن به عن ارادته فی خلصائه وذوی اجتبائه وامره بالبلاغ...». «واژه دوح»، جمع «دوحه» به معنای درختان بزرگ و تنومند است،<ref>. ر.ک: المصباح المنیر؛ مجمع البحرین: ماده «دوح»</ref>این بخش از خطبه در حقیقت بیانگر موقعیت جغرافیای تاریخی غدیر است. امام (علیه السلام) می فرماید، آن روز زیر درختان تنومند، آیاتی نازل شد که مبیّن اراده خدا برای بندگان خالص، مخلص و برگزیده اوست.در آن روز که هجدهم ذو الحجه بود جبرئیل فرود آمد و آیه «یا ایها الرسول بلغ...» را بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نازل کرد، و آن حضرت را مأمور به تبلیغ امری کرد که بین خدا وپیامبر (صلی الله علیه وآله) وجود داشت وآن ولایت علی (علیه السلام) است. <ref>. ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۹۶۱</ref>از جمله بلغ ما انزل الیک بخوبی روشن می شود که پیش از آن ولیّ امر تعیین شده بود و آن روز تنها برای معرفی و ابلاغ بوده است.
«فانزل اللّه علی نبیه فی یوم الدوح ما بیّن به عن ارادته فی خلصائه وذوی اجتبائه وامره بالبلاغ...». «واژه دوح»، جمع «دوحه» به معنای درختان بزرگ و تنومند است،<ref>ر.ک: المصباح المنیر؛ مجمع البحرین: ماده «دوح»</ref>این بخش از خطبه در حقیقت بیانگر موقعیت جغرافیای تاریخی غدیر است. امام (علیه السلام) می فرماید، آن روز زیر درختان تنومند، آیاتی نازل شد که مبیّن اراده خدا برای بندگان خالص، مخلص و برگزیده اوست.در آن روز که هجدهم ذو الحجه بود جبرئیل فرود آمد و آیه «یا ایها الرسول بلغ...» را بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نازل کرد، و آن حضرت را مأمور به تبلیغ امری کرد که بین خدا وپیامبر (صلی الله علیه وآله) وجود داشت وآن ولایت علی (علیه السلام) است. <ref>ر. ک: الغدیر، ج۱، ص۹۶۱</ref>از جمله بلغ ما انزل الیک بخوبی روشن می شود که پیش از آن ولیّ امر تعیین شده بود و آن روز تنها برای معرفی و ابلاغ بوده است.


===== ۳-غدیر روز بزرگ، روز گشایش ، روز تکامل...: =====
===== ۳-غدیر روز بزرگ، روز گشایش ، روز تکامل...: =====
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


* «ایهاالناس من اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ قالوا: اللّه ورسوله اعلم. قال: ان اللّه مولای وانا مولی المؤمنین و انا اولی بهم من انفسهم فمن کنت مولاه فعلی مولاه».<ref>الغدیر، ج۱ ص۱۱</ref>
* «ایهاالناس من اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ قالوا: اللّه ورسوله اعلم. قال: ان اللّه مولای وانا مولی المؤمنین و انا اولی بهم من انفسهم فمن کنت مولاه فعلی مولاه».<ref>الغدیر، ج۱ ص۱۱</ref>
* ممکن است عهد معهود اشاره به عهدی باشد که در آغاز خلقت از انسان گرفته شد، «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَني آدَمَ...» <ref>اعراف،۱۷۲</ref>، چرا که در دعای غدیر می خوانیم که علی (علیه السلام) فرمود: «وجددت لنا عهدک و ذکرتنا میثاقک المأخوذ منا فی ابتداء خلقک ایانا».<ref>.. مصباح المتهجد، ص۲۹۴</ref>
* ممکن است عهد معهود اشاره به عهدی باشد که در آغاز خلقت از انسان گرفته شد، «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَني آدَمَ...» <ref>اعراف،۱۷۲</ref>، چرا که در دعای غدیر می خوانیم که علی (علیه السلام) فرمود: «وجددت لنا عهدک و ذکرتنا میثاقک المأخوذ منا فی ابتداء خلقک ایانا».<ref>مصباح المتهجد، ص۲۹۴</ref>


===== ۷-روز شهود و حضور: =====
===== ۷-روز شهود و حضور: =====
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


===== ۱۰-روز راندن شیطان: =====
===== ۱۰-روز راندن شیطان: =====
«یوم دحر الشیطان». «دحر» بر وزن «دهر» به معنای راندن است.<ref>.صحاح اللغة، مادّه «دهر»</ref> در روز غدیر با کامل شدن دین، شیطان نیز برای دومین بار رانده شد، شیطان که از دین کامل و حقیقت ایمان دل خوشی ندارد، دوست می داشت دین، ناتمام و ابتر بماند و به کفار وعده می داد که با مرگ پیامبر (صلی الله علیه وآله) نفس راحتی می کشند، با واقعه غدیر، وسوسه ها، توطئه ها و نقشه ها، نقش بر آب شد و همان گونه که کافران مأیوس و نومید شدند «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ»»<ref>مائده، ۵</ref>، شیطان نیز مأیوس و رانده درگاه الهی شد؛ همو که راضی به خلافت انسان برای خدا نبود و با سجده نکردن طرد و رجم شد، راضی به خلافت علی (علیه السلام) برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز نبود و از این رو مدحور گردید. از این روست که در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) می خوانیم که فرمود:«یوم مرغمة الشیطان.»<ref>مسند الامام الرضا(ع)،ج۲،ص۱۸</ref>
«یوم دحر الشیطان». «دحر» بر وزن «دهر» به معنای راندن است.<ref>صحاح اللغة، مادّه «دهر»</ref> در روز غدیر با کامل شدن دین، شیطان نیز برای دومین بار رانده شد، شیطان که از دین کامل و حقیقت ایمان دل خوشی ندارد، دوست می داشت دین، ناتمام و ابتر بماند و به کفار وعده می داد که با مرگ پیامبر (صلی الله علیه وآله) نفس راحتی می کشند، با واقعه غدیر، وسوسه ها، توطئه ها و نقشه ها، نقش بر آب شد و همان گونه که کافران مأیوس و نومید شدند «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ»»<ref>مائده، ۵</ref>، شیطان نیز مأیوس و رانده درگاه الهی شد؛ همو که راضی به خلافت انسان برای خدا نبود و با سجده نکردن طرد و رجم شد، راضی به خلافت علی (علیه السلام) برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز نبود و از این رو مدحور گردید. از این روست که در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) می خوانیم که فرمود:«یوم مرغمة الشیطان.»<ref>مسند الامام الرضا(ع)،ج۲،ص۱۸</ref>


===== ۱۱-روز برهان: =====
===== ۱۱-روز برهان: =====
«یوم البرهان». قرآن کریم، یهود و نصارا را که مدعی انحصار بهشت بودند و می گفتند جز ما کسی به بهشت نمی رود «وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ» <ref>(بقره،۱۱۲)</ref>، محکوم می کند و آنان را به استدلال فرا می خواند و می فرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»<ref>همان قبلی</ref>. روز غدیر دلیل حقانیت اهل ولایت و رهروان امام و ولی اللّه الاعظم و منصوب الهی است، و دلیل و برهانی است که تاریخ، حدیث و تفسیر گواه آن است. دیگران اگر مدعی هستند باید اقامه دلیل کنند و برهان بیاورند.
«یوم البرهان». قرآن کریم، یهود و نصارا را که مدعی انحصار بهشت بودند و می گفتند جز ما کسی به بهشت نمی رود «وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ» <ref>بقره،۱۱۲</ref>، محکوم می کند و آنان را به استدلال فرا می خواند و می فرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»<ref>همان قبلی</ref>. روز غدیر دلیل حقانیت اهل ولایت و رهروان امام و ولی اللّه الاعظم و منصوب الهی است، و دلیل و برهانی است که تاریخ، حدیث و تفسیر گواه آن است. دیگران اگر مدعی هستند باید اقامه دلیل کنند و برهان بیاورند.


===== ۱۲-روز داوری: =====
===== ۱۲-روز داوری: =====
«هذا یوم الفصل الذی کنتم توعدون»، روز غدیر روز جدایی حق از باطل است و این عبارت امام (علیه السلام) در حقیقت تشبیهی از غدیر به قیامت است و یا به عبارت صحیح تر تاویل به آن است، که قرآن فرمود: «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»<ref>(صافات، ۲)</ref>و نیز فرمود: «هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»<ref>(انبیاء،۱۰۳)</ref>.
«هذا یوم الفصل الذی کنتم توعدون»، روز غدیر روز جدایی حق از باطل است و این عبارت امام (علیه السلام) در حقیقت تشبیهی از غدیر به قیامت است و یا به عبارت صحیح تر تاویل به آن است، که قرآن فرمود: «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»<ref>صافات، ۲</ref>و نیز فرمود: «هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»<ref>انبیاء،۱۰۳</ref>.


در این تشبیه و تأویل دو نکته وجود دارد:  
در این تشبیه و تأویل دو نکته وجود دارد:  
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


===== ۱۳-روز فرشتگان: =====
===== ۱۳-روز فرشتگان: =====
«هذا یوم الملاء الاعلی الذی انتم عنه معرضون»، غدیر روز فرشتگان والامقام در عالم بالاست. این فقره از خطبه، برگرفته از کلام الهی است که فرمود: «لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلی» <ref>(صافات،۸)</ref>. به کار بردن این تعبیر بیانگر آن است که در این روز فرشتگان به امر الهی فرود آمده و چنین مأموریتی را برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) آوردند، پس از، آن نیز طبق روایت رضوی در عالم فرشتگان محفل انس برگزار می شود که فرمود:
«هذا یوم الملاء الاعلی الذی انتم عنه معرضون»، غدیر روز فرشتگان والامقام در عالم بالاست. این فقره از خطبه، برگرفته از کلام الهی است که فرمود: «لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلی» <ref>صافات،۸</ref>. به کار بردن این تعبیر بیانگر آن است که در این روز فرشتگان به امر الهی فرود آمده و چنین مأموریتی را برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) آوردند، پس از، آن نیز طبق روایت رضوی در عالم فرشتگان محفل انس برگزار می شود که فرمود:


«وهو الیوم الذی یامر جبرئیل ان ینصب کرسی کرامة بازاء بین المعمور ویصعده جبرئیل وتجتمع الیه الملائکه من جمیع السموات.»<ref>مسند الامام الرضا (علیه السلام)، ج۲، ص۱۸</ref>  
«وهو الیوم الذی یامر جبرئیل ان ینصب کرسی کرامة بازاء بین المعمور ویصعده جبرئیل وتجتمع الیه الملائکه من جمیع السموات.»<ref>مسند الامام الرضا (علیه السلام)، ج۲، ص۱۸</ref>  
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:


===== ۱۶-روز پیشاهنگان: =====
===== ۱۶-روز پیشاهنگان: =====
«یوم الدلیل علی الرواد». «رواد» جمع «راید» به معنای پیش قراول است، این عبارت ممکن است بدین معنا باشد که علی (علیه السلام) که خود از پیشگامان ایمان و اسلام است (اول من آمن به، اول من اسلم<ref>فضایل الخمسة من الصحاح السته، ج۱، ص۱۷۸ و۱۸۷</ref> و گوی سبقت را در این میدان از دیگران ربوده است (که فرمود :«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» <ref>(واقعه،۱۰و۱۱)</ref>) <ref>ر. ک: الدر المنثور فی التفسیر الماثور، ج۸، ص۶</ref>،به این روز و واقعه غدیر بر فضایل خود استدلال می کند و می گوید: روز غدیر که روز ولایت و معرفی ولی است دلیلی است بر شناخت پیشگامان و پیشاهنگان. پیشگام در ایمانِ به رسالت، پیشاهنگِ در امامت و صدر الائمه است.
«یوم الدلیل علی الرواد». «رواد» جمع «راید» به معنای پیش قراول است، این عبارت ممکن است بدین معنا باشد که علی (علیه السلام) که خود از پیشگامان ایمان و اسلام است (اول من آمن به، اول من اسلم<ref>فضایل الخمسة من الصحاح السته، ج۱، ص۱۷۸ و۱۸۷</ref> و گوی سبقت را در این میدان از دیگران ربوده است (که فرمود:«وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» <ref>واقعه،۱۰و۱۱</ref>) <ref>ر. ک: الدر المنثور فی التفسیر الماثور، ج۸، ص۶</ref>،به این روز و واقعه غدیر بر فضایل خود استدلال می کند و می گوید: روز غدیر که روز ولایت و معرفی ولی است دلیلی است بر شناخت پیشگامان و پیشاهنگان. پیشگام در ایمانِ به رسالت، پیشاهنگِ در امامت و صدر الائمه است.


===== ۱۷-روز هویدا شدن نهان ها: =====
===== ۱۷-روز هویدا شدن نهان ها: =====
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:


===== ۱۹- روز اوصیا و انبیا: =====
===== ۱۹- روز اوصیا و انبیا: =====
«هذا یوم شیث، هذا یوم ادریس، هذا یوم یوشع، هذا یوم شمعون». در این بخش از خطبه امام به تعلق روز غدیر به برخی از انبیا و اوصیا چون ادریس، شیث، یوشع و شمعون اشارت می کند، قرآن کریم درباره ادریس می فرماید: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا»<ref>(مریم،۵۶)</ref>.
«هذا یوم شیث، هذا یوم ادریس، هذا یوم یوشع، هذا یوم شمعون». در این بخش از خطبه امام به تعلق روز غدیر به برخی از انبیا و اوصیا چون ادریس، شیث، یوشع و شمعون اشارت می کند، قرآن کریم درباره ادریس می فرماید: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا»<ref>مریم،۵۶</ref>.


شیث، به حسب تاریخ، وصی حضرت آدم بوده است؛ یوشع نیز جانشین حضرت موسی (علیه السلام)،<ref>مجمع البحرین:مادّه های«شیث»،«یوشع»؛تاریخ یعقوبی،ج۱،ص۸و۴۶</ref> و شمعون جانشین حضرت عیسی (علیه السلام) بوده است.<ref>وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (باب۱۴) ح۱۲</ref> در ادامه روایت می خوانیم که روز غدیر به آدم (قبول توبه)، ابراهیم (نجات از آتش)، هارون (جانشینی از موسی) و عیسی (علیه السلام) تعلّق دارد.<ref>همان.</ref>
شیث، به حسب تاریخ، وصی حضرت آدم بوده است؛ یوشع نیز جانشین حضرت موسی (علیه السلام)،<ref>مجمع البحرین:مادّه های«شیث»،«یوشع»؛تاریخ یعقوبی،ج۱،ص۸و۴۶</ref> و شمعون جانشین حضرت عیسی (علیه السلام) بوده است.<ref>وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (باب۱۴) ح۱۲</ref> در ادامه روایت می خوانیم که روز غدیر به آدم (قبول توبه)، ابراهیم (نجات از آتش)، هارون (جانشینی از موسی) و عیسی (علیه السلام) تعلّق دارد.<ref>همان.</ref>
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:
«هذا یوم ابلاء السرائر». این قسمت از خطبه تعبیر دیگری از بیانی است که قبلاً بیان شده بود، در حقیقت امام با توجه به اهمیت این اعلان، آن را به چند گونه بیان کرده است. یک بار فرمود: «یوم الایضاح»، بار دیگر گفت: «یوم ابدی خفایا الصدور و مضمرات الامور»، و در مرتبه بعد فرمود: «اظهار المصون» و بالاخره در آخر فرمود: «ابلاء السرائر»؛ روزی که اسرار درون اعم از کفر و ایمان، بغض و حب، شر و خیر، ریا و اخلاص و… آشکار شد.
«هذا یوم ابلاء السرائر». این قسمت از خطبه تعبیر دیگری از بیانی است که قبلاً بیان شده بود، در حقیقت امام با توجه به اهمیت این اعلان، آن را به چند گونه بیان کرده است. یک بار فرمود: «یوم الایضاح»، بار دیگر گفت: «یوم ابدی خفایا الصدور و مضمرات الامور»، و در مرتبه بعد فرمود: «اظهار المصون» و بالاخره در آخر فرمود: «ابلاء السرائر»؛ روزی که اسرار درون اعم از کفر و ایمان، بغض و حب، شر و خیر، ریا و اخلاص و… آشکار شد.


تعبیر اخیر برگرفته از وصف قیامت است که قرآن بدان اشارت دارد و می فرماید: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»<ref>(طارق، ۹)</ref>. تشبیه روز غدیر به روز قیامت می تواند بیانگر این نکته باشد که آن گونه که روز قیامت اعلان نهایی پایان دوره ای از حیات و آغاز حیاتی دیگر است، غدیر نیز به نوبه خود اعلان پایان دوره ای از هدایت و ارشاد (به صورت نبوت) وآغاز دوره ای دیگر درشکل امامت است و ویژگی جاودانگی دین را تضمین می کند.
تعبیر اخیر برگرفته از وصف قیامت است که قرآن بدان اشارت دارد و می فرماید: «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»<ref>طارق، ۹</ref>. تشبیه روز غدیر به روز قیامت می تواند بیانگر این نکته باشد که آن گونه که روز قیامت اعلان نهایی پایان دوره ای از حیات و آغاز حیاتی دیگر است، غدیر نیز به نوبه خود اعلان پایان دوره ای از هدایت و ارشاد (به صورت نبوت) وآغاز دوره ای دیگر درشکل امامت است و ویژگی جاودانگی دین را تضمین می کند.


==== نکته پایانی ====
==== نکته پایانی ====
۷۶۴

ویرایش