۱٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
=== على عليه السلام چگونه بشير است؟ === | === على عليه السلام چگونه بشير است؟ === | ||
در پاسخ به این سؤال چنین گفته شده است: مطمئناً پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دوگانگی بين كلام خود و آيه قرآن اشراف و در بیان آن تعمد داشته است. پاسخ پیامبر معطوف به رخدادهای پس از او بوده که با خانهنشینکردن علی على عليه السلام انحرافی در برنامه حسابشده الهى (امامت ادامه نبوت) ایجاد کردند. | در پاسخ به این سؤال چنین گفته شده است: مطمئناً پيامبر صلى الله عليه و آله به اين دوگانگی بين كلام خود و آيه قرآن اشراف و در بیان آن تعمد داشته است. پاسخ پیامبر معطوف به رخدادهای پس از او بوده که با خانهنشینکردن علی على عليه السلام انحرافی در برنامه حسابشده الهى (امامت ادامه نبوت) ایجاد کردند. چنين دريافتى از مسئله نبوت و امامت تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى است كه به اقتضائات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است. در این شرایط است که «امام» بعد از پيامبر «بشير» است. | ||
در این شرایط، سقيفه نظام الهى بشريت دچار اختلال کرد و خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و بازگشتی به جاهليت بود. مخالفت صريح با قول و عمل پيامبر و زيرپاگذاشتن نصّ قرآن بود. در فضای تسلط سقیفه پرونده ابلاغ دستورات الهى بسته شد و مردم از داشتن هرگونه نذير و بشيرى محروم شدند. در مقابل گفتمان سقیفه، گفتمان غدير برنامه اصيل الهى براى مردم جهان است. در اين فرهنگ تبليغ و مبلّغ الهى هميشه و به گونهای كه خدا بخواهد و در قالب مبشر و منذر حاضر هستند. گفتمان غدیر عادل است و امین اموال مردم؛ نه مانند [[سقیفه]] که ديوان عطايا ایجاد كند و بيتالمال مسلمين را ناعادلانه تقسیم کند،<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۵-۴۶.</ref> به فدک دستدرازی کند<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۰۵-۴۱۵.</ref> و همچون عثمان و معاويه اموال مردم را مصادره كند و به خويشان و دوستان خود ببخشد.<ref>بحارالانوار، ج۳۱، ص۲۱۸.</ref> | |||
صاحب گفتمان غدیر معدن علم است و در جستجوى كسانى است كه آن علوم را از او دريافت كنند و از جهل مردم رنج مى برد، نه مانند صاحبان گفتمان سقيفه كه نشر كلام پيامبر و تفسير قرآن را رسماً ممنوع كنند و فقط قرائت قرآن را مجاز بدانند و طالبان معارف قرآنى را زندانى و تبعيد كنند.<ref>الطبقات الكبرى، ج۳، ص۲۸۷؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۵؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳.</ref> صاحب غدیر خود را نايب پيامبر مىداند و حلال و حرام او را تا روز قيامت پایدار مىشمارد و بر خلاف برخی از اصحاب سقیفه در دین خدا بدعتهاى متعدد نمیگذارد. بنابراين اگر وصايت و خلافت آن باشد كه در غدير اعلام شد، امام با نبى در مأموريت الهى فرقى ندارند و هر دو نذير و بشيرند و هر دو يک دين الهى را به مردم معرفى مىكنند. این تحلیل زمانی تثبیت میشود که على عليه السلام را «نفس» پيامبربدانيم كه روايات متعددى بهضميمه آيه مباهله ( ۶۱ آلعمران) در قرآن مؤيد اين مطلب است. | |||
صاحب گفتمان غدیر معدن علم است و در جستجوى كسانى است كه آن علوم را از او دريافت كنند و از جهل مردم رنج مى برد، نه مانند صاحبان گفتمان سقيفه كه نشر كلام پيامبر و تفسير قرآن را رسماً ممنوع كنند و فقط قرائت قرآن را مجاز بدانند و طالبان معارف قرآنى را زندانى و تبعيد كنند.<ref>الطبقات الكبرى، ج۳، ص۲۸۷؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۵؛ تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳.</ref> صاحب غدیر خود را نايب پيامبر مىداند و حلال و حرام او را تا روز قيامت | |||
=== على عليه السلام چگونه نذير است؟ === | === على عليه السلام چگونه نذير است؟ === | ||
پاسخ به سؤال دوم كه على عليه السلام چگونه | در پاسخ به سؤال دوم كه على عليه السلام چگونه بهعنوان بشير معرفى شده در حالى كه به نظر مىرسد «نذير» بودن نيز درباره او مصداق دارد چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله روزگار سخت ترساندن مردم را به سر آورد و - اگر سقيفه نبود - پس از پيامبر آغاز روزهاى بشارت مردم به خير دنيا و آخرت در سايه زحمات ۲۳ ساله آن حضرت بود. سلمان فارسى در روزهاى غصب خلافت گفت: قسم به آنكه جان سلمان به دست اوست، اگر خلافت را به على مىسپرديد، از بالاى سرتان و از زير پايتان نعمتهاى الهى را مىخورديد... هيچ ولىّ خدايى فقير نمىشد و هيچ سهمى از فرايض الهى به بيراهه نمىرفت و در حكم خدا حتى دو نفر اختلاف نمىكردند.<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۸۰.</ref> اما، این بشارت غدیر با دخالت سقیفه به غم و اندوه دائمی مبدل شد. | ||
سلمان فارسى در روزهاى غصب خلافت | |||
هيچ ولىّ خدايى فقير | |||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش