۲۲٬۹۷۹
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== دورى از شک در ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲.</ref> == | == دورى از شک در ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲.</ref> == | ||
پيامبر در فرازى از بخش هفتم [[خطبه غدیر]] آيه ۱۵ سوره حجرات: «اِنَّمَا الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» را ضمن كلام خود آورده فرمود: «اولياى اهل بيت كسانى اند كه ايمان آورده و به شک نيفتاده اند» . | پيامبر در فرازى از بخش هفتم [[خطبه غدیر]] آيه ۱۵ سوره حجرات: | ||
«اِنَّمَا الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» را ضمن كلام خود آورده فرمود: «اولياى اهل بيت كسانى اند كه ايمان آورده و به شک نيفتاده اند» . | |||
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَرْتابُوا : | اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَرْتابُوا : | ||
خط ۷: | خط ۹: | ||
== مؤمنين و يقين و ايمان راسخ<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۵-۳۴۷.</ref> == | == مؤمنين و يقين و ايمان راسخ<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۵-۳۴۷.</ref> == | ||
در خطابه غدير آياتى از [[قرآن]] به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان | در خطابه غدير آياتى از [[قرآن]] به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولایت اميرالمؤمنين عليه السلام ديده مى شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. | ||
آن پاداش بزرگ [[بهشت]] است و امان از آتش، و استقبال از محبين على عليه السلام با سلام بهشتى. | |||
اين | اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۵ سوره حجرات است: | ||
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِى سَبِيلِ اللَّه أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»<ref>حجرات / ۱۵.</ref>: | «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِى سَبِيلِ اللَّه أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»<ref>حجرات / ۱۵.</ref>: | ||
خط ۱۷: | خط ۲۱: | ||
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است: | ||
=== متن خطبه غدير === | |||
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَرْتابُوا: | الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَرْتابُوا: | ||
بدانيد كه اولياء | بدانيد كه اولياء امامان معصوم علیهم السلام كسانى اند كه ايمان آورده و به شک نيفتاده اند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref> | ||
=== موقعيت تاريخى === | |||
در اواسط [[خطبه غدیر]]، پيامبر صلى الله عليه و آله پس از معرفى امامان معصوم بعد از خود تا روز قیامت، به توصيف مواليان و معتقدين به ولايت آنان پرداخته است. در مرحله اول قوت ايمان آنان را توصيف مى نمايد و از جمله پايدار بودن ايمانشان و راه نداشتن شک در اعتقادشان را مطرح مى كند. | |||
در اواسط [[خطبه غدیر]]، | |||
آن حضرت اين معنى را با اقتباس از آيه [[قرآن]] به صورت تركيب آن با كلام خود فرموده است. در اين تضمين «ايمان به رسول» ذكر نشده، و به جاى «ثُمَّ» كه در آيه آمده «واو» در كلام حضرت به كار رفته است. | آن حضرت اين معنى را با اقتباس از آيه [[قرآن]] به صورت تركيب آن با كلام خود فرموده است. در اين تضمين «ايمان به رسول» ذكر نشده، و به جاى «ثُمَّ» كه در آيه آمده «واو» در كلام حضرت به كار رفته است. | ||
=== موقعيت قرآنى === | |||
اين آيه در اواخر سوره حجرات است و موضوع سخن از آيه ۱۴ آغاز مى شود و تا آخر سوره ادامه مى يابد. | |||
در اين آيات، [[خداوند]] كسانى را كه ايمانشان بى پايه است و يا در آن ضعفى دارند موضوع سخن قرار داده و از آيه «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا، قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا» آغاز مى كند. | |||
سپس مؤمنين واقعى را در آيه ۱۵ - كه آيه مورد بحث ماست - معرفى مى كند، و در آيات بعد بار ديگر كسانى را كه مسلمان شدن خود را منتى بر خدا و رسول مى دانند مورد مؤاخذه قرار مى دهد. | |||
استفاده تفسيرى كه از تضمين اين آيه در كلام حضرت به دست مى آيد اين است كه پذيرنده واقعى ولايت امامان عليهم السلام كسى است كه نه تنها از ايمان و | === تحليل اعتقادى === | ||
استفاده تفسيرى كه از تضمين اين آيه در كلام حضرت به دست مى آيد اين است كه پذيرنده واقعى ولايت امامان عليهم السلام كسى است كه نه تنها از ايمان و اعتقاد خود باز نگردد، و نه تنها در آنچه معتقد است عميق و مطالعه كرده و پايدار باشد و در هيچ قسمت آن شكى نداشته باشد، بلكه هيچ گاه در اين ولايت و محبت ترديد و تزلزلى هم به قلب او راه پيدا نكند؛ بلكه «كَالْجَبَلِ الرّاسِخ» باشد كه «لا تُحَرِّكُهُ الْعَواصِفُ» است. | |||
اين همان اعتقادى است كه از ما خواسته اند و بايد در مسئله ولايت آن قدر پخته بوده و در جوانب آن فكر و مطالعه كرده باشيم كه شبهات سم پاشان و دشمنان [[اهل بیت علیهم السلام]] كوچک ترين خللى بر دلمان وارد نكند. | اين همان اعتقادى است كه از ما خواسته اند و بايد در مسئله ولايت آن قدر پخته بوده و در جوانب آن فكر و مطالعه كرده باشيم كه شبهات سم پاشان و دشمنان [[اهل بیت علیهم السلام]] كوچک ترين خللى بر دلمان وارد نكند. | ||
در اين باره [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] مى فرمايد: لا تَرْتابُوا فَتَشُكُّوا، وَ لا تَشُكُّوا فَتَكْفُرُوا: ريبه و شبهه به دل خود راه ندهيد كه به شک و ترديد منجر شود، و شک و ترديد مكنيد كه به كفر منجر شود. | در اين باره [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] مى فرمايد: | ||
لا تَرْتابُوا فَتَشُكُّوا، وَ لا تَشُكُّوا فَتَكْفُرُوا: ريبه و شبهه به دل خود راه ندهيد كه به شک و ترديد منجر شود، و شک و ترديد مكنيد كه به كفر منجر شود. | |||
اين جمله عميق حاكى از آن است كه گاهى اشكال تراشى و ايجاد شبهه از خودِ انسان آغاز مى شود، و [[شیطان]] سعى در پرورش آن مى نمايد، و اين روند از شبهه اندازىِ ساده آغاز مى شود و به شک عميق مى رسد، و پس از سست شدن اعتقاد آنچه باقى مى ماند كفر و دست كشيدن از اعتقاد است. | اين جمله عميق حاكى از آن است كه گاهى اشكال تراشى و ايجاد شبهه از خودِ انسان آغاز مى شود، و [[شیطان]] سعى در پرورش آن مى نمايد، و اين روند از شبهه اندازىِ ساده آغاز مى شود و به شک عميق مى رسد، و پس از سست شدن اعتقاد آنچه باقى مى ماند كفر و دست كشيدن از اعتقاد است. | ||
در دنباله همان كلام يقين را بهترين سرمايه قلوب معرفى كرده مى فرمايد: اعْلَمُوا انَّ خَيْرَ ما دارَ فِى الْقَلْبِ الْيَقينُ: بدانيد بهترين چيزى كه در قلب مى گردد يقين است. | در دنباله همان كلام يقين را بهترين سرمايه قلوب معرفى كرده مى فرمايد: | ||
اعْلَمُوا انَّ خَيْرَ ما دارَ فِى الْقَلْبِ الْيَقينُ: بدانيد بهترين چيزى كه در قلب مى گردد يقين است. | |||
و آنگاه دستور مى دهد كه اين سرمايه بنيادين اعتقادى را از خدا بخواهيم: | |||
سَلُوا اللَّه الْيَقينَ، فَانَّ الْيَقينَ رَأْسُ الدّينِ<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۵۴،۳۹ و ج ۶۹ ص ۳۹۸ و ج ۷۷ ص ۳۹۳.</ref>: از خدا يقين بخواهيد، كه يقين سرآمد و باارزش ترين جنبه دين است» . | |||
== پانویس == | == پانویس == |