پرش به محتوا

ابن تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
<big>حارث بن نعمان از صحابه است: ابن‏ تيميه گفتارش را با اين سخن به پايان برده كه: اين مرد در ميان صحابه شناخته شده نيست، بلكه نام حارث از اسامى است كه طُرُقيّه آنها را به كار مى‏ برند.</big>
<big>حارث بن نعمان از صحابه است: ابن‏ تيميه گفتارش را با اين سخن به پايان برده كه: اين مرد در ميان صحابه شناخته شده نيست، بلكه نام حارث از اسامى است كه طُرُقيّه آنها را به كار مى‏ برند.</big>


<big>پاسخ: اولاً بطلان اين سخن، گفتار شخص ابن‏تيميه است كه گفته بود: گوينده به مبانى پنجگانه اسلام ايمان داشته و از اين رو مسلمان بوده است. بنابراين گوينده نزد ابن‏تيميه از صحابه مسلمان بوده است. ثانياً اينكه پيشتر گفتيم كه اين حديث به ارتداد و كفر حارث دلالت مى‏كند و او به اين سبب از شمار صحابه بيرون مى‏رود، زيرا يكى از شروط صحابى بودن مسلمان مردن است، و البته هر كس از اسلام بيرون رود صحابى به شمار نمى‏رود و نويسندگان هرگز نام او را در ميان صحابه نمى‏آورند. ثالثاً اگر هم با ابن‏تيميه همراه شويم و بگوييم كه حارث به سبب آنچه بر زبان آورده از اسلام و از شمار صحابه رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله خارج نشده، چه دليلى وجود دارد كه نويسندگان نام همه صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله را در كتاب‏هايشان آورده باشند و نام صحابيان در آنچه نويسندگان در كتاب‏هايشان آورده‏اند منحصر باشد؟ نويسندگانى كه شرح حال صحابه را نوشته‏اند، تصريح كرده‏اند كه نتوانسته‏اند حتى به يك دهم اسامى صحابه دست يابند.</big>  
<big>پاسخ: اولاً بطلان اين سخن، گفتار شخص ابن‏ تيميه است كه گفته بود: گوينده به مبانى پنجگانه اسلام ايمان داشته و از اين رو مسلمان بوده است. بنابراين گوينده نزد ابن‏تيميه از صحابه مسلمان بوده است. ثانياً اينكه پيشتر گفتيم كه اين حديث به ارتداد و كفر حارث دلالت مى ‏كند و او به اين سبب از شمار صحابه بيرون مى‏ رود، زيرا يكى از شروط صحابى بودن مسلمان مردن است، و البته هر كس از اسلام بيرون رود صحابى به شمار نمى‏رود و نويسندگان هرگز نام او را در ميان صحابه نمى ‏آورند. ثالثاً اگر هم با ابن‏تيميه همراه شويم و بگوييم كه حارث به سبب آنچه بر زبان آورده از اسلام و از شمار صحابه رسول‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله خارج نشده، چه دليلى وجود دارد كه نويسندگان نام همه صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله را در كتاب‏هايشان آورده باشند و نام صحابيان در آنچه نويسندگان در كتاب‏ هايشان آورده‏اند منحصر باشد؟ نويسندگانى كه شرح حال صحابه را نوشته‏اند، تصريح كرده‏اند كه نتوانسته‏اند حتى به يك دهم اسامى صحابه دست يابند.</big>  


<big>در اين باره [[ابن‏ حجر عسقلانى]] در خطبه كتابش «[[الإصابة]]»، پس از بيان اهميت علم حديث و كتب آن و نيز لزوم علم رجال و اشاره به كتاب‏ هاى «[[أُسد الغابة]]» از ابن‏اثير و نيز حافظ ذهبى و كتابش، به سخن ذهبى از قول ابوزُرعه اشاره كرده كه پس از پيامبرصلى الله عليه وآله صد هزار مرد و زن بودند كه حضرتش را ديدند و سخنش را شنيدند.</big>
<big>در اين باره [[ابن‏ حجر عسقلانى]] در خطبه كتابش «[[الإصابة]]»، پس از بيان اهميت علم حديث و كتب آن و نيز لزوم علم رجال و اشاره به كتاب‏ هاى «[[أُسد الغابة]]» از ابن‏ اثير و نيز حافظ ذهبى و كتابش، به سخن ذهبى از قول ابوزُرعه اشاره كرده كه پس از پيامبرصلى الله عليه وآله صد هزار مرد و زن بودند كه حضرتش را ديدند و سخنش را شنيدند.</big>


<big>[[ابن‏ فتحون]] نيز در ذيل «[[الاستيعاب]]» پس از اين كلام گويد كه ابوزُرعه اين سخن را در پاسخ كسى گفته كه او را تنها از شمار راويان پرسيده بود. پس شمار غير راويان چه اندازه خواهد بود؟ با اين همه، همه نام‏ هاى مذكور در «[[الاستيعاب]]» -  يعنى كسانى كه نام يا كنيه آنان يا هم نام و هم كنيه آنان در اين كتاب آمده -  سه هزار و پانصد تن هستند! [[ابن‏ فتحون]] افزوده كه كار [[ابن‏ عبدالبَرّ]] را در «[[الاستيعاب]]» موافق با شروط وى استدراک كرده است.</big>
<big>[[ابن‏ فتحون]] نيز در ذيل «[[الاستيعاب]]» پس از اين كلام گويد كه ابوزُرعه اين سخن را در پاسخ كسى گفته كه او را تنها از شمار راويان پرسيده بود. پس شمار غير راويان چه اندازه خواهد بود؟ با اين همه، همه نام‏ هاى مذكور در «[[الاستيعاب]]» -  يعنى كسانى كه نام يا كنيه آنان يا هم نام و هم كنيه آنان در اين كتاب آمده -  سه هزار و پانصد تن هستند! [[ابن‏ فتحون]] افزوده كه كار [[ابن‏ عبدالبَرّ]] را در «[[الاستيعاب]]» موافق با شروط وى استدراک كرده است.</big>