اتمام حجت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Modir صفحهٔ اتمام حجت قرآن اميرالمؤمنين عليه السلام را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به اتمام حجت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


==اتمام حجت قرآنىِ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام <ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۰  - ۳۱۸.</ref>==
==اتمام حجت قرآنىِ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام <ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۰  - ۳۱۸.</ref>==
در كنار آيات غدير، مى ‏توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى اتمام حجت غديرى -  قرآنى به حساب آورد. به خصوص استشهاد به آيات قرآن در بسيارى از مواضع خطابه غدير -  آن هم از لسان پيامبر معظم‏ صلى الله عليه و آله -  بُعد دگري از جنبه قرآنى غدير را بيان مى‏ كند. آياتى كه در خطابه غدير به عنوان شاهد يا [[مفسّرین|تفسیر]] قرآن آمده ۵۰ مورد است كه اهميت اين سند دائمى غدير را با پشتوانه قرآنى جلوه ‏گر مى ‏سازد.
در كنار آيات غدير، مى ‏توان همه [[احاديث مرتبط با غدير|احادیث]] وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى [[اتمام حجت]] غديرى -  قرآنى به حساب آورد.
 
به خصوص استشهاد به آيات قرآن در بسيارى از مواضع خطابه غدير -  آن هم از لسان [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر معظم‏ صلی الله علیه و آله]] -  بُعد دگري از جنبه قرآنى غدير را بيان مى‏ كند.
 
آياتى كه در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] به عنوان شاهد يا [[مفسّرین|تفسیر]] قرآن آمده ۵۰ مورد است كه اهميت اين سند دائمى غدير را با پشتوانه قرآنى جلوه ‏گر مى ‏سازد.


با توجه به همين استناد ريشه‏ اى غدير به قرآن، اتمام حجت‏ ها و دفاع از حريم غدير با تكيه بر آيات قرآنى در طول چهارده از سوى پيامبر و ائمه‏ عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته، كه از جمله آنها اتمام حجت‏ هاى قرآنىِ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است:
با توجه به همين استناد ريشه‏ اى غدير به قرآن، اتمام حجت‏ ها و دفاع از حريم غدير با تكيه بر آيات قرآنى در طول چهارده از سوى پيامبر و ائمه‏ عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته، كه از جمله آنها اتمام حجت‏ هاى قرآنىِ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است:
خط ۷: خط ۱۱:
غاصبين خلافت در كار خود بودند ولى على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله قسم ياد كرده تا قرآن را -  كه تا روز آخر حيات پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده -  جمع ‏آورى و به صورت واحدى در نياورد از خانه بيرون نيايد، و اين مهم هفت روز به طول انجاميد.
غاصبين خلافت در كار خود بودند ولى على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله قسم ياد كرده تا قرآن را -  كه تا روز آخر حيات پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده -  جمع ‏آورى و به صورت واحدى در نياورد از خانه بيرون نيايد، و اين مهم هفت روز به طول انجاميد.


اكنون اولين بارى است كه على‏ عليه السلام قدم از خانه بيرون مى‏ گذارد و اتمام حجت بر عليه غاصبين خلافت را آغاز مى‏ كند. موقعيتى پس از جمع قرآن كه اتمام‏ حجت قرآنى لازم است. چه حجتى بالاتر از غدير به خصوص آنگاه كه استناد آن به قرآن باشد، براى مردمى كه قرآنِ صامت و ناطق را رها كرده و به دنياپرستى خويش مشغولند و آزمونى سخت را با بى ‏توجهى مى‏ گذرانند.
اكنون اولين بارى است كه على‏ عليه السلام قدم از خانه بيرون مى‏ گذارد و اتمام حجت بر عليه غاصبين [[جانشین|خلافت]] را آغاز مى‏ كند. موقعيتى پس از جمع قرآن كه اتمام‏ حجت قرآنى لازم است.
 
چه حجتى بالاتر از غدير به خصوص آنگاه كه استناد آن به قرآن باشد، براى مردمى كه قرآنِ صامت و ناطق را رها كرده و به دنياپرستى خويش مشغولند و آزمونى سخت را با بى ‏توجهى مى‏ گذرانند.


روز هفتم پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله، بعد از آنكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از جمع قرآن فراغت يافت، در حالى كه غاصبين خلافت و بقيه مردم در مسجد بودند، از خانه بيرون آمده و خطاب به آنان در سخنان مفصلى فرمود:
روز هفتم پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله، بعد از آنكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از جمع قرآن فراغت يافت، در حالى كه غاصبين خلافت و بقيه مردم در مسجد بودند، از خانه بيرون آمده و خطاب به آنان در سخنان مفصلى فرمود:


خداوند تعالى به وسيله من بندگانش را آزمايش فرمود ... ، و مرا به وصايت پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص داد و به خلافت او در امتش برگزيد ... . پيامبر صلى الله عليه و آله به حجةالوداع رفت و سپس به غدير خم آمد. در آنجا شبيه منبرى براى او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوى مرا گرفت و بلند كرد به اندازه ‏اى كه سفيدى زير بغلش ديده شد و در آن مجلس با صداى بلند فرمود:
خداوند تعالى به وسيله من بندگانش را آزمايش فرمود ... ، و مرا به وصايت پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص داد و به خلافت او در امتش برگزيد ... .
 
پيامبر صلى الله عليه و آله به حجةالوداع رفت و سپس به غدير خم آمد. در آنجا شبيه منبرى براى او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوى مرا گرفت و بلند كرد به اندازه ‏اى كه سفيدى زير بغلش ديده شد و در آن مجلس با صداى بلند فرمود:


«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» . پس بر اين اساس ولايت من ولايت الهى است، و عداوت با من برابر با دشمنى خداست.
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» . پس بر اين اساس ولايت من ولايت الهى است، و عداوت با من برابر با دشمنى خداست.


خداوند در آن روز اين آيه را نازل كرد كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» . <ref>مائده /  ۳.</ref> پس ولايت من كمال دين و رضايت پروردگار تبارک و تعالى است.
خداوند در آن روز اين آيه را نازل كرد كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».<ref>مائده /  ۳.</ref> پس ولايت من كمال دين و رضايت پروردگار تبارک و تعالى است.
===سوره ‏اى از قرآن درباره من نازل شده است<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸.</ref>===
===سوره ‏اى از قرآن درباره من نازل شده است<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸.</ref>===
سقيفه هم حق اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را غصب كرد و هم مى‏ خواست براى خود حقى اثبات كند. اين بود كه گستاخانه آن حضرت را براى بيعت با ابوبكر دعوت كرد، و در اين باره تا آنجا پيش رفت كه حاضر شد با خليفه ساختگى به خانه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيايد!
سقيفه هم حق [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] را غصب كرد و هم مى‏ خواست براى خود حقى اثبات كند.
 
اين بود كه گستاخانه آن حضرت را براى [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] دعوت كرد، و در اين باره تا آنجا پيش رفت كه حاضر شد با خليفه ساختگى به خانه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيايد!


همه اين التماس ‏ها براى قانونى كردن عظيم‏ ترين غصب حق در عالم بود، كه غاصبين آماده دروغ‏ پردازى نيز بودند.
همه اين التماس ‏ها براى قانونى كردن عظيم‏ ترين غصب حق در عالم بود، كه غاصبين آماده دروغ‏ پردازى نيز بودند.


كافى بود وقتى از خانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيرون آمدند به دروغ بگويند: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با ابوبكر بيعت كرد!!
كافى بود وقتى از خانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيرون آمدند به دروغ بگويند: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با ابوبكر بیعت كرد!!


لذا بايد اتمام حجتى بدون از دست دادن وقت انجام مى‏ شد تا هر اقدام غافلگيرانه ‏اى را خنثى كند، و حجتى قرآنى به ميان مى ‏آمد كه راه هر گونه حيله ‏اى را ببندد.
لذا بايد اتمام حجتى بدون از دست دادن وقت انجام مى‏ شد تا هر اقدام غافلگيرانه ‏اى را خنثى كند، و حجتى قرآنى به ميان مى ‏آمد كه راه هر گونه حيله ‏اى را ببندد.


اين بود كه وقتى ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت ‏هايى در اين باره بيرون آمدند، بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيش گيرى از توطئه ‏هاى پيش‏ ساخته سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:
اين بود كه وقتى ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت ‏هايى در اين باره بيرون آمدند، بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به [[مسجد]] آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيش گيرى از توطئه ‏هاى پيش‏ ساخته سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:


ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره ‏اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل ‏بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوى پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند.
ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره ‏اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل ‏بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوى پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند.