جاهلیت و نفاق صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۶: خط ۱۶:
با اين اعلام كه خبر از نزديكى برنامه مى ‏داد پيامبر صلى الله عليه و آله [[تکذیب]] مردم و تحريكات [[منافقین]] را به ياد آورد و خود را در شرايطى سخت احساس كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ - ۵۲. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>
با اين اعلام كه خبر از نزديكى برنامه مى ‏داد پيامبر صلى الله عليه و آله [[تکذیب]] مردم و تحريكات [[منافقین]] را به ياد آورد و خود را در شرايطى سخت احساس كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ - ۵۲. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>


و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشک شد و فرمود: «إِنَّ قَوْمى حَديثُو عَهْدٍ بِالْجاهِلَيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ إِذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى؟»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۴۰.</ref>:
و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشک شد و فرمود: {{متن عربی|إِنَّ قَوْمى حَديثُوا عَهْدٍ بِالْجاهِلَيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ إِذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى؟}}<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۴۰.</ref>:


اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته‏ اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمک جنگ‏ ها به انقياد خود درآورده‏ ام.  
اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته‏ اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمک جنگ‏ ها به انقياد خود درآورده‏ ام.  
خط ۲۲: خط ۲۲:
اكنون اگر بخواهم ديگرى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد؟<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۹۷. الاقبال: ج ص ۴۵۳ - ۴۵۹.</ref> اين جهت را پيامبر صلى الله عليه و آله به چند تعبير ياد كردند: «قوم من به جاهليت قريب العهد هستند.  
اكنون اگر بخواهم ديگرى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد؟<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۹۷. الاقبال: ج ص ۴۵۳ - ۴۵۹.</ref> اين جهت را پيامبر صلى الله عليه و آله به چند تعبير ياد كردند: «قوم من به جاهليت قريب العهد هستند.  


من با آنان براى قبول دين جنگيده‏ ام و با اختيار يا اكراه در برابرم تسليم شده ‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم»؟ و يا فرمود: «انَّ النّاسَ حَديثُو عَهْدٍ بِالاسْلامِ».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۲ ح ۲۱۱.</ref>
من با آنان براى قبول دين جنگيده‏ ام و با اختيار يا اكراه در برابرم تسليم شده ‏اند. پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم»؟ و يا فرمود: {{متن عربی|انَّ النّاسَ حَديثُوا عَهْدٍ بِالاسْلامِ}}.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۲ ح ۲۱۱.</ref>


«مردم تازه مسلمان شده ‏اند»؛ و يا در روايت آمده: «فَخَشِىَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله مِنْ قَوْمِهِ أَنْ يَرْجِعُوا إِلى جاهِلِيَّةٍ»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷.</ref>:
«مردم تازه مسلمان شده ‏اند»؛ و يا در روايت آمده: {{متن عربی|فَخَشِىَ رَسُولُ اللَّه‏ مِنْ قَوْمِهِ أَنْ يَرْجِعُوا إِلى جاهِلِيَّةٍ}}<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷.</ref>:


«پيامبر صلى الله عليه و آله از قوم خود ترسيد كه به جاهليت باز گردند». به تعبير ديگر: اين يک امر طبيعى است كه هركس تازه متوجه اشتباه خود شده و از فكرى دست برداشته و گرايش جديدى پيدا كرده، زمانى لازم دارد تا آخرين بقاياى گذشته را از جان و تن خويش بزدايد، و در عمق و جوانب راه نو پرورده شود.
«پيامبر صلى الله عليه و آله از قوم خود ترسيد كه به جاهليت باز گردند». به تعبير ديگر: اين يک امر طبيعى است كه هركس تازه متوجه اشتباه خود شده و از فكرى دست برداشته و گرايش جديدى پيدا كرده، زمانى لازم دارد تا آخرين بقاياى گذشته را از جان و تن خويش بزدايد، و در عمق و جوانب راه نو پرورده شود.
خط ۳۸: خط ۳۸:
اين نكته جدى نيز در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان يكى از علل ترس از فتنه مردم مطرح شد و حضرت چنين تعبير فرمود:
اين نكته جدى نيز در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان يكى از علل ترس از فتنه مردم مطرح شد و حضرت چنين تعبير فرمود:


«إِنَّ قَوْمى حَديثُو عَهْدٍ بِالْجاهِلِيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ إِذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى؟»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷.</ref>:
{{متن عربی|إِنَّ قَوْمى حَديثُو عَهْدٍ بِالْجاهِلِيَّةِ، ضَرَبْتُهُمْ عَلَى الدّينِ طَوْعاً وَ كَرْهاً حَتَّى انْقادُوا لى، فَكَيْفَ إِذا حَمَلْتُ عَلى رِقابِهِمْ غَيْرى؟}}<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷.</ref>:


«سابقه قوم من با [[جاهلیت]] نزديک است من با آنان براى قبول دين به اختيار يا با كراهت جنگيده ‏ام تا آن كه در برابر من تسليم شده‏ اند پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم؟».
«سابقه قوم من با [[جاهلیت]] نزديک است من با آنان براى قبول دين به اختيار يا با كراهت جنگيده ‏ام تا آن كه در برابر من تسليم شده‏ اند پس چگونه خواهد بود اگر بر آنان ديگرى را حاكم كنم؟».


در حديث ديگرى تازه مسلمان بودن آنان را مطرح مى ‏كند و مى‏ فرمايد: «إِنَّ النّاسَ حَديثُو عَهْدٍ بالاسْلامِ فَأَخْشى أَنْ يَضْطَرِبُوا»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۲ ح ۲۱۱.</ref>:
در حديث ديگرى تازه مسلمان بودن آنان را مطرح مى ‏كند و مى‏ فرمايد: {{متن عربی|إِنَّ النّاسَ حَديثُو عَهْدٍ بالاسْلامِ فَأَخْشى أَنْ يَضْطَرِبُوا}}<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۲ ح ۲۱۱.</ref>:


«سابقه مردم با [[اسلام]] نزديک است، مى ‏ترسم به اضطراب بيفتند».
«سابقه مردم با [[اسلام]] نزديک است، مى ‏ترسم به اضطراب بيفتند».


در حديث ديگر از اين احساس چنين تعبير شده است: «فَكَرِهَ أَنْ يُحَدِّثَ النَّاسَ بِشَيْ‏ءٍ كَرَاهِيَةَ أَنْ يَتَّهِمُوهُ لِأَنَّهُمْ كَانُوا حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّة»<ref>امالى الصدوق: ص ۲۹۰ ح ۱۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۰</ref>:
در حديث ديگر از اين احساس چنين تعبير شده است: {{متن عربی|فَكَرِهَ أَنْ يُحَدِّثَ النَّاسَ بِشَيْ‏ءٍ كَرَاهِيَةَ أَنْ يَتَّهِمُوهُ لِأَنَّهُمْ كَانُوا حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّة}}<ref>امالى الصدوق: ص ۲۹۰ ح ۱۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۰</ref>:


«پيامبر صلى الله عليه و آله ترسيد او را متهم كنند چرا كه به جاهليت نزديک بودند»، و يا چنين آمده است:
«پيامبر صلى الله عليه و آله ترسيد او را متهم كنند چرا كه به جاهليت نزديک بودند»، و يا چنين آمده است:


«فَخَشِيَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قَوْمَهُ وَ أَهْلَ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ أَنْ يَتَفَرَّقُوا وَ يَرْجِعُوا إِلَى جَاهِلِيَّة».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱.</ref> «[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] ترسيد مردم به اعتقاد جاهليت بازگردند».
{{متن عربی|فَخَشِيَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قَوْمَهُ وَ أَهْلَ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ أَنْ يَتَفَرَّقُوا وَ يَرْجِعُوا إِلَى جَاهِلِيَّة}}.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱.</ref>  
 
«[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] ترسيد مردم به اعتقاد جاهليت بازگردند».


اين بود كه فعلاً چيزى در اين باره به مردم نگفت و صلاح دانست كه اطلاعى نداشته باشند تا مبادا او را متهم كنند. با پايان [[حجةالوداع]] و حركت از مكه به سوى غدير، در سه مرحله اين فرمان تكرار شد و نزول آيه در اين سه مرحله انجام گرفت.  
اين بود كه فعلاً چيزى در اين باره به مردم نگفت و صلاح دانست كه اطلاعى نداشته باشند تا مبادا او را متهم كنند. با پايان [[حجةالوداع]] و حركت از مكه به سوى غدير، در سه مرحله اين فرمان تكرار شد و نزول آيه در اين سه مرحله انجام گرفت.  


[[جبرئیل]] در بين راه آمد و از طرف خداوند سلام رساند و چنين خواند: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ»:
[[جبرئیل]] در بين راه آمد و از طرف خداوند سلام رساند و چنين خواند: {{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ}}:


«اى رسول خدا، برسان آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است».  
«اى رسول خدا، برسان آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است».  
خط ۶۶: خط ۶۸:
اين بار جبرئيل چنين گفت: يا محمد، خداى تعالى مى‏ فرمايد:
اين بار جبرئيل چنين گفت: يا محمد، خداى تعالى مى‏ فرمايد:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: «اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى».
{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}}:  
 
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى».


در اين مرحله دوم يک فراز به آيه اضافه شد، و جبرئيل دستور آورد كه بايد فردا در منزل بعدى كه اهل كاروان پياده مى‏ شوند، ولايت على‏ عليه السلام را بر مردم اعلام كنى.
در اين مرحله دوم يک فراز به آيه اضافه شد، و جبرئيل دستور آورد كه بايد فردا در منزل بعدى كه اهل كاروان پياده مى‏ شوند، ولايت على‏ عليه السلام را بر مردم اعلام كنى.
خط ۷۸: خط ۸۲:
در آنجا جبرئيل چنين گفت: يا رسول الله، خداى تعالى مى‏ فرمايد:
در آنجا جبرئيل چنين گفت: يا رسول الله، خداى تعالى مى‏ فرمايد:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»:
{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}:


«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند».
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند».