آيات ۳۴ تا ۳۶ مطفّفین و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
}}
}}
== «فَالْيَوم الَّذينَ آمَنوا مِنَ الكُفّارِ يَضْحَكونَ عَلَى الأرائک يَنْظُرون»<ref>مطفّفين / ۳۴-۳۶. چهارده قرن با غدير: ص ۷۴. اسرار غدير: ص ۲۷۹. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۹۶.</ref> ==
== «فَالْيَوم الَّذينَ آمَنوا مِنَ الكُفّارِ يَضْحَكونَ عَلَى الأرائک يَنْظُرون»<ref>مطفّفين / ۳۴-۳۶. چهارده قرن با غدير: ص ۷۴. اسرار غدير: ص ۲۷۹. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۹۶.</ref> ==
'''سزای استهزاء کنندگانِ غدیر؛'''
سزای استهزاء کنندگانِ غدیر؛<ref>چهارده قرن با غدير، ص۷۴؛ اسرار غدير، ص۲۷۹؛ غدير در قرآن، ج۱، ص۲۹۶.</ref>


در حديثى امام كاظم ‏عليه السلام توطئه‏ هاى منافقين در غدير را بيان كردند و اشاره به جزاى اين رفتار آنان در روز قيامت نمودند. قسمتى از اين حديث چنين است:آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على‏ عليه السلام را در روز غدير خم منصوب كرد و به بزرگان مهاجرين و انصار دستور داد تا با او بيعت كنند، آنان در ظاهر بيعت كردند ولى بين خود توطئه كردند كه دو كار انجام دهند: يكى امر خلافت را پس از پيامبر صلى الله عليه و آله از على ‏عليه السلام بگيرند و ديگر اينكه در صورت امكان هر دو بزرگوار را به قتل برسانند.
در حديثى، [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام كاظم ‏عليه السلام]] توطئه‏‌هاى [[منافقین|منافقان]] در غدير را بيان كردند و اشاره به جزاى اين رفتار آنان در روز قيامت نمودند. قسمتى از اين حديث چنين است: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على‏ عليه السلام را در روز غدير خم منصوب كرد و به بزرگان مهاجران و انصار دستور داد تا با او بيعت كنند، آنان در ظاهر بيعت كردند ولى بين خود توطئه كردند كه دو كار انجام دهند: يكى امر خلافت را پس از پيامبر صلى الله عليه و آله از على ‏عليه السلام بگيرند و ديگر اينكه در صورت امكان هر دو را به‌قتل برسانند.


خداوند به پيامبرش خبر داد كه اينان حيله‏ گرند و شما را مسخره مى‏ كنند.
خداوند به پيامبرش خبر داد كه اينان حيله‏‌گرند و شما را مسخره مى‏‌كنند. در آخرت هم خداوند آنان را به استهزاء خواهد گرفت، به‌جزاى مسخره‌ای كه در اين دنيا كردند و خدا در دنيا به آنان مهلت داد. روز قيامت منافقان از جهنم مقامات شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را در بهشت مى‏‌بينند. مؤمنان آن منافقان را به اسم صدا مى‏‌زنند و به آنان مى‏‌گويند: چرا در آن عذاب و خوارى معطل مانده‏‌ايد، نزد ما بياييد تا درهاى بهشت را به روى شما باز كنيم و از آتش جهنم نجات يابيد. آنان در جهنمْ خود را به‌سوى بهشت مى‌كشانند و در همان حال مأموران عذابْ خود را به آنان مى‏‌رسانند و با عمودها و تازيانه‏‌هاى خود بر آنان مى‌زنند. وقتى نزديک درهاى بهشت مى‏‌رسند مى‌‏بينند درها به روى آنان بسته شده است. اينجاست كه بار ديگر به اعماق جهنم كشيده مى‌شوند، و مؤمنان از ديدن اين منظره مى‏‌خندند و آنان را مسخره مى‏‌كنند كه خداوند هم در قرآن فرموده: {{قرآن|فاليوم الذين آمنوا من الكفار يضحكون على الأرائك ينظرون|ترجمه=و امروز مؤمنان به كافران مى‌خندند بر تختها تكيه زده‌اند و مى‌نگرند}}.<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۵۳.</ref>


در آخرت هم خداوند آنان را به استهزاء خواهد گرفت، به جزاى استهزايى كه در اين دنيا كردند و خدا در دنيا به آنان مهلت داد. روز قيامت كه مى‏ شود از جهنم مقامات شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را در بهشت مى‏ بينند. مؤمنين آن منافقين را به اسم صدا مى‏ زنند و به آنان مى‏ گويند: چرا در آن عذاب و خوارى معطل مانده‏ ايد، نزد ما بياييد تا درهاى بهشت را به روى شما باز كنيم و از آتش جهنم نجات يابيد.
در تفسیر این آیه گفته شده که خداوند منظره حسرت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را در قيامت تدارک ديده كه بايد شيعيان آن را از بهشت ببينند و از حسرت آنان لذت ببرند. امام سجاد عليه السلام اين منظره را با اشاره به آيات ۳۴ تا ۳۶ سوره مطفّفين چنين توصيف کرده است: در روز قيامت دو تخت از بهشت بيرون آورده مُشرف بر جهنم قرار داده مى‏‌شود. سپس على‏ عليه السلام مى‌‏آيد و بر روى آن مى‏‌نشيند. آنگاه كه مى‏‌نشيند خنده‏‌اى مى‌‏نمايد و از خنده او جهنم زير و رو مى‏‌شود و طبقه پايين آن بالا مى‏‌آيد. سپس ابوبكر و عمر را از جهنم بيرون مى‌آورند و در مقابل آن حضرت نگاه مى‌دارند. آن دو مى‌گويند: يا اميرالمؤمنين! اى وصى رسول ‏اللَّه! آيا به ما رحم نمى‏‌كنى؟ آيا نزد پروردگارت شفاعت ما را نمى‏‌نمايى؟ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام (از روى استهزا) به آنان مى‏‌خندد و (بدون پاسخ به آنان) برمى‏‌خيزد و وارد بهشت مى‌‏شود و آن دو تخت را بر مى‌دارند و به‌جاى خود باز مى‏‌گردانند. و اين است معناى كلام خداوند عزوجل: {{قرآن|فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ . عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ . هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ|ترجمه=امروز كسانى كه ايمان آوردند به كفار مى‏‌خندند، در حالى كه از روى تخت‏‌ها تماشا مى‏‌كنند. آيا پاداشى كه به كافران مى‌دهند جز نتيجه اعمال زشت آنان است}}.<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۲۷۷-۲۷۸، ح۱۴۹.</ref>
 
آنان در جهنم خود را به سوى بهشت مى ‏كشانند و در همان حال مأمورين عذاب خود را به آنان مى‏ رسانند و با عمودها و تازيانه‏ هاى خود بر آنان مى ‏زنند. وقتى نزديک درهاى بهشت مى‏ رسند مى ‏بينند درها به روى آنان بسته شده است.
 
اينجاست كه بار ديگر به اعماق جهنم كشيده مى ‏شوند، و مؤمنين از ديدن اين منظره مى‏ خندند و آنان را مسخره مى‏ كنند كه خداوند هم در قرآن فرموده:
 
{{قرآن|فاليوم الذين آمنوا من الكفار يضحكون على الأرائك ينظرون}}.<ref>بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ .</ref>
 
خداوند منظره حسرت ابوبكر و عمر را در قيامت تدارك ديده كه بايد شيعيان آن را از بهشت ببينند و از حسرت آنان لذت ببرند.
 
امام سجاد عليه السلام اين منظره دل ‏انگيز را با اشاره به آيات ۳۴ تا ۳۶ سوره مطفّفين چنين توصيف فرموده است:
 
در روز قيامت دو تخت از بهشت بيرون آورده مُشرف بر جهنم قرار داده مى‏ شود. سپس على‏ عليه السلام مى ‏آيد و بر روى آن مى‏ نشيند. آنگاه كه مى‏ نشيند خنده‏ اى مى ‏نمايد و از خنده او جهنم زير و رو مى‏ شود و طبقه پايين آن بالا مى‏ آيد! سپس ابوبكر و عمر را از جهنم بيرون مى ‏آورند و در مقابل آن حضرت نگاه مى ‏دارند. آن دو مى ‏گويند: يا اميرالمؤمنين! اى وصى رسول ‏اللَّه! آيا به ما رحم نمى‏ كنى؟ آيا نزد پروردگارت شفاعت ما را نمى‏ نمايى؟
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام (از روى استهزا) به آنان مى‏ خندد و (بدون پاسخ به آنان) برمى‏ خيزد و وارد بهشت مى ‏شود، و آن دو تخت را بر مى دارند و به جاى خود باز مى‏ گردانند. و اين است معناى كلام خداوند عز و جل:  
 
{{قرآن|فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ . عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ . هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ}}،
 
«امروز كسانى كه ايمان آوردند به كفار مى‏ خندند در حالى كه از روى تخت‏ ها تماشا مى‏ كنند. آيا پاداشى كه به كافران مى ‏دهند جز نتيجه اعمال زشت آنان است» ؟!<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۷۷ ح ۱۴۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۶۲۶

ویرایش