۱٬۶۲۶
ویرایش
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== '''تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت''' == | == '''تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت''' == | ||
درباره | درباره آمدن آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از منظر ارتباط تقوا و ولايت چنین گفته شده است: موضوع اين آيه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بىتقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» بهمعناى ترس از خدا و اطاعت از فرمانهای اوست، و اصل آن بهمعناى «حفظ از خطر» است. در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مىشود.بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمىدهد، بلكه ظهور آثار تقوا در دو موقعيت در زندگى بروز مىكند: يكى در مقام اعتقاد و فكر و ديگرى در مقام عمل كه در مقام عمل نيز تأثيريافته از گناه قلب و فكر است. | ||
فرمانهای الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آنگونه كه او دستور داده عمل شود. همانگونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه میکند، بههمان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحباختيارى على بن ابىطالب عليه السلام سر باز مىزند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بىتقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهمتر از بىتقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گستردهاى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مىيابند؛ مثلاً كسى كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه عليهم السلام]] را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مىگيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | فرمانهای الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آنگونه كه او دستور داده عمل شود. همانگونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه میکند، بههمان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحباختيارى على بن ابىطالب عليه السلام سر باز مىزند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بىتقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهمتر از بىتقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گستردهاى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مىيابند؛ مثلاً كسى كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه عليهم السلام]] را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مىگيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ابوايوب انصارى نيز بىتقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوبشده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.</ref> | ابوايوب انصارى نيز بىتقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوبشده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.</ref> | ||
== تحلیل اعتقادی آیه: تشريفات خاص براى ورود باشکوه شيعيان به بهشت == | |||
نكتۀ دومى كه از تضمين دو آيۀ مزبور در اين قسمت از خطابۀ غدير قابل توجه است عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه عليهم السلام را پذيرفتهاند. لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى دربارۀ صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديدۀ منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند. | |||
در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد. | |||
در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل بيت عليهم السلام - كه مظهر تقوايند - چنين آمده است: | |||
1. با سلام وارد بهشت مىشوند. | |||
2. در آن غوغاى محشر در امن و امانند. | |||
3. بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مىشود. | |||
4. ملائكۀ موكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: | |||
سلام بر شما! | |||
پاكيزه شديد! | |||
تا ابد در بهشت خواهيد بود! | |||
البته احاديث بسيار مفصلى دربارۀ كرامت خداوند دربارۀ شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همۀ مردم جهان در آن روز آرزو مىكنند كه اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آنهمه عنايت الهى دست مىيافتند.1 | |||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش