۴٬۴۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:قرآن و غدیر using HotCat) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
«قُلْ آمَنَّا بِاللَّه وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِىَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»، يعنى: | «قُلْ آمَنَّا بِاللَّه وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِىَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»، يعنى: | ||
«بگو: | «بگو: [[ایمان]] آورديم به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعیل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش نازل شده، و آنچه به موسى و عيسى و پيامبران از سوى پروردگارشان داده شد، و ما بين هيچ يک از پيامبران فرق نمى گذاريم و در برابر او سر تسليم فرود مى آوريم». | ||
به آيه ۸۵ كه مى رسد پس از مقدمات قبلى و اتحاد همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى فرمايد: | به آيه ۸۵ كه مى رسد پس از مقدمات قبلى و اتحاد همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى فرمايد: | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۱: | ||
=== اگر غدير عملى مى شد دنيا چگونه بود؟ === | === اگر غدير عملى مى شد دنيا چگونه بود؟ === | ||
نسل امروز مايل است تصورى از روزگارى داشته باشد كه در آن مسير طبيعى خلافت پيش مى رفت و على عليه السلام به خلافت مى رسيد، ولى افسوس كه گرفتار ظلمتى از | نسل امروز مايل است تصورى از روزگارى داشته باشد كه در آن مسير طبيعى خلافت پيش مى رفت و على عليه السلام به [[جانشین|خلافت]] مى رسيد، ولى افسوس كه گرفتار ظلمتى از [[سقیفه]] است كه نمى تواند اين منظره را در ذهن خود به تصوير بكشد. | ||
او مى خواهد بداند كه اگر فقط غدير بود و سقيفه اى نبود دنيا چگونه بود، و چه مسيرى را در پيش مى گرفت؟ | او مى خواهد بداند كه اگر فقط غدير بود و سقيفه اى نبود دنيا چگونه بود، و چه مسيرى را در پيش مى گرفت؟ | ||
اگر دستورات | اگر دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله درباره دوازده امام عليهم السلام عملى مى شد چه فرقى با وضع موجود داشت؟ | ||
اينكه سلمان و ابوذر و مقداد در آن روزهاى اول به مردم نهيب مى زدند كه اگر خلافت به صاحبش بازگردد نعمت هاى الهى از آسمان و زمين بر مردم ارزانى خواهد شد، منظورشان چه بود؟ | اينكه [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] در آن روزهاى اول به مردم نهيب مى زدند كه اگر خلافت به صاحبش بازگردد نعمت هاى الهى از آسمان و زمين بر مردم ارزانى خواهد شد، منظورشان چه بود؟ | ||
غاصبانى را كه اين همه نعمت را از دست همه بشريت گرفتند با چه زبانى مى شود نفرين كرد؟ | غاصبانى را كه اين همه نعمت را از دست همه بشريت گرفتند با چه زبانى مى شود نفرين كرد؟ | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۶: | ||
== اسلامِ كامل با غدير<ref>مكتب قرآن (نشريه): ص ۲۲.</ref>== | == اسلامِ كامل با غدير<ref>مكتب قرآن (نشريه): ص ۲۲.</ref>== | ||
اسلام به معنى سِلم و سلام و تسليم و سلامت نفس و دين و آئين است، كه پيامبر خاتم النبيين صلى الله عليه | اسلام به معنى سِلم و سلام و تسليم و سلامت نفس و دين و آئين است، كه پيامبر خاتم النبيين صلى الله عليه و آله آورده است. در [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] مى فرمايد: «خداوند به مؤمنين احسان فرمود و رسولانى فرستاد شما منت نگذاريد كه اسلام آورديد خداوند در دعوت به دين اسلام بر شما احسان فرمود».<ref>آل عمران/۱۶۴. </ref> | ||
اسلام آخرين برنامه و آئين انسانيت و كمال آدميت است؛ كه فرمود: «و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن بقبل منه».<ref>آل عمران/۸۵.</ref> | اسلام آخرين برنامه و آئين انسانيت و كمال آدميت است؛ كه فرمود: «و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن بقبل منه».<ref>آل عمران/۸۵.</ref> | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
اسلام دين كمال نفس و ترقى عقل و منطق مستدلِ علم و حكمت است، و بدون برنامه اسلام - كه قرآن است - هيچ بشرى به كمال مطلوب خود نمى رسد. اسلام تسليم شدن به معنى واقعى به توحيد و اقرار به معاد و عمل به قرآن است، و غير از اين راهى براى تكامل بشر تا روز قيامت نيست. | اسلام دين كمال نفس و ترقى عقل و منطق مستدلِ علم و حكمت است، و بدون برنامه اسلام - كه قرآن است - هيچ بشرى به كمال مطلوب خود نمى رسد. اسلام تسليم شدن به معنى واقعى به توحيد و اقرار به معاد و عمل به قرآن است، و غير از اين راهى براى تكامل بشر تا روز قيامت نيست. | ||
اسلام دينى است كه بشر را به مراتب كمال راهنمايى مى نمايد، و اين قرآن است كه ايصال به مطلوب مى كند. | اسلام دينى است كه بشر را به مراتب كمال راهنمايى مى نمايد، و اين قرآن است كه ايصال به مطلوب مى كند. [[ایمان]] به مراحل مختلف اعمال احكام شريعت و تفقه و فهم دقايق قرآن در سير كمال مطلوب تا رضوان حق جل شانه از مختصات اسلام است. به همين جهات، اسلام و دين و قرآن و ايمان در عالم آفرينش از همه چيز ارزنده تر و پر بهاتر است. اين دين كامل است كه علم و عقل را براى بشر تفهيم نمود. بزرگانى فداى اين دين شدند تا شايد بشر بفهمند و به كمال لايق خود برسند و به علت غائى خلقت پى برند. | ||
اينجاست كه عظمت غدير و امر امامت و ولايت روشن مى شود؛ چرا كه كمالِ اين اسلامِ با اين عظمت و كمال، در غدير و با امر امامت و مسئله ولايت رخ داد. | اينجاست كه عظمت غدير و امر امامت و ولايت روشن مى شود؛ چرا كه كمالِ اين اسلامِ با اين عظمت و كمال، در غدير و با امر [[امامت]] و مسئله ولايت رخ داد. | ||
== اسلام كامل در دعاهاى روز غدير<ref>اسرار غدير: ص۲۵۴-۲۵۶، ۳۶۲، ۳۶۳. چهارده قرن با غدیر: ص۲۳۵، ۲۳۶.</ref>== | == اسلام كامل در دعاهاى روز غدير<ref>اسرار غدير: ص۲۵۴-۲۵۶، ۳۶۲، ۳۶۳. چهارده قرن با غدیر: ص۲۳۵، ۲۳۶.</ref>== | ||
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده<ref>اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص ۴۶۰ به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص۲۱۵-۲۲۰ نيز ذكر شده است.</ref>اسلام كامل است: | يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده<ref>اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص ۴۶۰ به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص۲۱۵-۲۲۰ نيز ذكر شده است.</ref> اسلام كامل است: | ||
خدايا، تو را شكر كه بعد از | خدايا، تو را شكر كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله ما را به امامان عليهم السلام [[هدایت]] كردى كه آنان كمال دين و تمام [[نعمت]] بودند، و با اين هدايت بود كه اسلام را به عنوان دين ما پسنديدى. | ||
== اسلام واقعى و غير واقعى<ref>ژرفاى غدير: ص: ۵۸ . </ref>== | == اسلام واقعى و غير واقعى<ref>ژرفاى غدير: ص: ۵۸ . </ref>== | ||
يكى از اسرار غدير آشكار شدن توطئه هاى پنهان است. در سايه غدير اسرارى كشف شد كه اگر اين برنامه نبود آن برنامه ها هرگز دست يافتنى نبود | يكى از اسرار غدير آشكار شدن توطئه هاى پنهان است. در سايه غدير اسرارى كشف شد كه اگر اين برنامه نبود آن برنامه ها هرگز دست يافتنى نبود. | ||
چه كسانى حقيقتاً بيعت مى كنند و چه كسانى به ظاهر بيعت مى كنند و در صدد شكستن آن هستند. چه كسانى از نصب اميرالمؤمنين عليه السلام به خلافت خوشحالند و چه كسانى ناراحت | در سقيفه اى كه بعد از غدير خود را نشان داد معلوم شد چه كسانى به سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله و دستورات الهى ايمان و اعتقاد دارند و چه كسانى ندارند. | ||
چه كسانى حقيقتاً بيعت مى كنند و چه كسانى به ظاهر بيعت مى كنند و در صدد شكستن آن هستند. چه كسانى از نصب اميرالمؤمنين عليه السلام به خلافت خوشحالند و چه كسانى ناراحت مى شوند. | |||
چه كسانى در ظاهر مسلمانند و در باطن [[کفّار|کفر]] محض اند. | |||
غدير مرز حقيقى اسلامِ واقعى و كفرِ واقعى بود. يعنى بسيار از كفرهاى واقعى به اسلام ظاهرى تبديل گشته بود و بسيارى از اسلام هاى واقعى درست به چشم نمى آمد و نياز به محكى براى امتحان مردم بود. | غدير مرز حقيقى اسلامِ واقعى و كفرِ واقعى بود. يعنى بسيار از كفرهاى واقعى به اسلام ظاهرى تبديل گشته بود و بسيارى از اسلام هاى واقعى درست به چشم نمى آمد و نياز به محكى براى امتحان مردم بود. | ||
اين محتواى غدير بود كه كار را يكسره كرد، و پس از | اين محتواى غدير بود كه كار را يكسره كرد، و پس از پيامبر صلى الله عليه و آله در عرض چند ساعت يا چند روز تمام باطن ها را آشكار ساخت، و هر دو دسته به خوبى شناخته شدند و درجات مختلف ايمانِ افراد، هم براى خودشان روشن شد و هم براى ساير مردم معلوم گرديد. | ||
آنان كه در مقابل على عليه السلام قرار گرفتند در واقع مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله و خداوند قرار داشتند، و با اين همه كار خود را كردند و هيچ كوتاه نيامدند. كفرهاى واقعى آنان از پس اسلام ظاهرى بيرون آمد، و در يک لحظه به صورت تمام عيار بروز كرد. | آنان كه در مقابل على عليه السلام قرار گرفتند در واقع مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله و خداوند قرار داشتند، و با اين همه كار خود را كردند و هيچ كوتاه نيامدند. كفرهاى واقعى آنان از پس اسلام ظاهرى بيرون آمد، و در يک لحظه به صورت تمام عيار بروز كرد. | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۹: | ||
== اقتدار اسلام<ref>ژرفاى غدير: ص ۴۹. </ref>== | == اقتدار اسلام<ref>ژرفاى غدير: ص ۴۹. </ref>== | ||
يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت | يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و طبعاً در روزها و ماه ها و سال هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى كرد و مى بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى شد اقتدار اسلام و نشان دادن پابرجايى اسلام به ملل جهان بود. | ||
در دولت ها و مللِ جهانِ آن روز، اين مسئله مطرح بود كه بعد از پيامبر معظم اسلام صلى الله عليه | در دولت ها و مللِ جهانِ آن روز، اين مسئله مطرح بود كه بعد از پيامبر معظم اسلام صلى الله عليه و آله سرنوشت اسلام چه خواهد شد؟ اينجا بود كه نقطه غدير پاسخى به همه آنان بود. | ||
== اولين مسلمان در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۵۷، ۱۷۰.</ref>== | == اولين مسلمان در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۵۷، ۱۷۰.</ref>== | ||
خط ۳۱۸: | خط ۳۲۲: | ||
اول كسى است كه نماز خواند. | اول كسى است كه نماز خواند. | ||
اين موارد در فرازى از بخش سوم خطبه | اين موارد در فرازى از بخش سوم [[خطبه غدیر]] آمده است. پيامبر صلى الله عليه و آله سابقه على بن ابى طالب عليه السلام را به ميان آورد و سبقت او در ايمان، فداكارى او در شب هجرت و نماز او در اولين روزهاى اسلام را يادآور شد: | ||
اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، لَمْ يَسْبِقْهُ اِلَى الايمانِ بى اَحَدٌ، وَ الَّذى فَدى رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ، وَ الَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا اَحَدَ يَعْبُدُ اللَّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. اَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ اَوَّلُ مَنْ عَبَدَ اللَّهَ مَعى. اَمَرْتُهُ عَنِ اللَّهِ اَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ: | اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، لَمْ يَسْبِقْهُ اِلَى الايمانِ بى اَحَدٌ، وَ الَّذى فَدى رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ، وَ الَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا اَحَدَ يَعْبُدُ اللَّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. اَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ اَوَّلُ مَنْ عَبَدَ اللَّهَ مَعى. اَمَرْتُهُ عَنِ اللَّهِ اَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ: | ||
خط ۳۲۴: | خط ۳۲۸: | ||
على اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچ كس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست كه با جان خود در راه رسول خدا فداكارى كرد. اوست كه با پيامبر خدا بود در حالى كه هيچ كس از مردان همراه او خدا را عبادت نمى كرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. از طرف خداوند به او امر كردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى كه جانش را فداى من كرده بود در جاى من خوابيد. | على اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچ كس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست كه با جان خود در راه رسول خدا فداكارى كرد. اوست كه با پيامبر خدا بود در حالى كه هيچ كس از مردان همراه او خدا را عبادت نمى كرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. از طرف خداوند به او امر كردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى كه جانش را فداى من كرده بود در جاى من خوابيد. | ||
در همين رابطه | در همين رابطه [[سلیم بن قیس هلالی (ابوصادق)|سلیم]] نقل مى كند: ابوذر و سلمان و مقداد برايم نقل كردند، و سپس از على عليه السلام شنيدم. آنان گفتند: مردى بر على بن ابى طالب عليه السلام فخر نمود. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: اى على، تو بر همه عرب فخر كن<ref>در كتاب فضائل شاذان عبارت چنين است: اى على، بر اهل شرق و غرب و عجم و عرب فخر كن. </ref>كه تو از نظر پسر عمو و پدر و برادر از همه بزرگوارتر هستى. | |||
تو خودت و نَسَبَت و همسرت و فرزندانت و عمويت از همه بزرگوارتريد. تو در تقديم جان و مالت از همه بالاتر، و در بردبارى از همه كامل تر، و در اسلام از همه پيشتر و از نظر علم از همه بيشتر هستى.<ref>كتاب سليم: حديث ۶.</ref> | |||
== پيشرفت اسلام<ref>اسرار غدير: ص ۲۲. </ref>== | == پيشرفت اسلام<ref>اسرار غدير: ص ۲۲. </ref>== | ||
پيشينه تركيب مسلمين تا روز غدير، مسئله اى است كه بسيارى از سؤالات مربوط غدير را پاسخ مى دهد. بايد تركيب جامعه مسلمين را پس از ورود | پيشينه تركيب مسلمين تا روز غدير، مسئله اى است كه بسيارى از سؤالات مربوط غدير را پاسخ مى دهد. بايد تركيب جامعه مسلمين را پس از ورود پيامبر صلى الله عليه و آله به [[مدینه]] و استقبال از حضرت و پيدا شدن پايگاهى امن براى مسلمين دنبال كرد كه روز به روز عده مسلمانان زيادتر مى شد. | ||
سرعت پيشرفت به حدى بود كه گروه گروه و گاهى تمامى يک قبيله مسلمان مى شدند. از اطراف و اكناف نيز خدمت | سرعت پيشرفت به حدى بود كه گروه گروه و گاهى تمامى يک قبيله مسلمان مى شدند. از اطراف و اكناف نيز خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله مىرسيدند و اسلام را مى پذيرفتند. | ||
بدين ترتيب تركيب جمعيت مسلمين تغييرى اساسى يافت، و شامل مشركين و يهود و نصاراى تازه مسلمان شد و قبايل و گروه هاى گوناگونى را در بر گرفت. | بدين ترتيب تركيب جمعيت مسلمين تغييرى اساسى يافت، و شامل مشركين و يهود و نصاراى تازه مسلمان شد و قبايل و گروه هاى گوناگونى را در بر گرفت. | ||
خط ۳۳۵: | خط ۳۴۳: | ||
در ميان اين عده، بعضى از روى تبعيّت از رؤساى قبائل و عده اى به قصد شركت در جنگ ها و به دست آوردن غنائم و برخى براى كسب موقعيت هاى اجتماعى و امثال آن مسلمان مى شدند. | در ميان اين عده، بعضى از روى تبعيّت از رؤساى قبائل و عده اى به قصد شركت در جنگ ها و به دست آوردن غنائم و برخى براى كسب موقعيت هاى اجتماعى و امثال آن مسلمان مى شدند. | ||
آنگاه كه جنگ هاى | آنگاه كه جنگ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله بالا گرفت و مسلمين در جنبه هاى اجتماعى و نظامى قوت گرفتند و در جنگ ها فاتح شدند، افراد زيادى به عنوان حفظ جان و مال خود مسلمان شدند، و عده اى هم خود را به اكثريت ملحق كردند تا رسوا نشوند. | ||
البته مسلمانان مخلص و فداكار بسيار بودند، و همان ها بودند كه مانع كارشكنى هاى منافقين و هوسرانى هاى دنياپرستان مى شدند. | البته مسلمانان مخلص و فداكار بسيار بودند، و همان ها بودند كه مانع كارشكنى هاى منافقين و هوسرانى هاى دنياپرستان مى شدند. | ||
در سال آخر عمر | در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله در بين چنين تركيب جمعيتى مسلمانان مراسم غدير اجرا شد و كسانى كه مقابل [[سخنرانی|منبر]] حضرت بودند شامل همه انواع ذكر شده از مسلمين بودند، و چاره اى هم جز اين نبود كه اين [[اتمام حجت]] عظيم در بين همان جمعيت انجام شود. | ||
به همين دليل نيز آنچه بعد حضرت در مانع سازى از اجراى غدير اتفاق افتاد جاى تعجبى ندارد، اگرچه بسيارى از نسل هاى بعدى مسلمين در اعتقاد به غدير از همين اتمام حجت بهره بردند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص۱۰۴-۱۳۳ و ج۲۰ همه صفحات و ج ۲۱ ص۱-۹۰.</ref> | به همين دليل نيز آنچه بعد حضرت در مانع سازى از اجراى غدير اتفاق افتاد جاى تعجبى ندارد، اگرچه بسيارى از نسل هاى بعدى مسلمين در اعتقاد به غدير از همين اتمام حجت بهره بردند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص۱۰۴-۱۳۳ و ج۲۰ همه صفحات و ج ۲۱ ص۱-۹۰.</ref> | ||
== تنها دين الهى در خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۸۹ . </ref>== | == تنها دين الهى در خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۸۹ . </ref>== | ||
پس از بيان | پس از بيان [[حدیث غدیر]] توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و نزول آيه «اليوم اكملت لكم دينكم»، حضرت براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: | ||
يكى آيه 19 سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خدا فقط اسلام است»، و ديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: | يكى آيه 19 سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خدا فقط اسلام است»، و ديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: | ||
خط ۳۵۰: | خط ۳۵۸: | ||
«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | «هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | ||
انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام عليهم السلام هستند. اينجا بود كه | انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام عليهم السلام هستند. اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم». | ||
== ثمرات اسلام در خطبه غدير<ref>ژرفاى غدير: ص۵۲-۵۷.</ref>== | == ثمرات اسلام در خطبه غدير<ref>ژرفاى غدير: ص۵۲-۵۷.</ref>== | ||
خط ۳۵۷: | خط ۳۶۵: | ||
لذا در غدير اهداف روشن و والايى براى آينده آن - كه تاكنون چهارده قرن از آن گذشته - پيش بينى شد. آنچه در غدير به عنوان عصاره ختم نبوت، براى امت عظيم اسلام در طول زمان ها و به وسعت مكان ها، در نظر گرفته شد در جهات زير قابل ترسيم است: | لذا در غدير اهداف روشن و والايى براى آينده آن - كه تاكنون چهارده قرن از آن گذشته - پيش بينى شد. آنچه در غدير به عنوان عصاره ختم نبوت، براى امت عظيم اسلام در طول زمان ها و به وسعت مكان ها، در نظر گرفته شد در جهات زير قابل ترسيم است: | ||
=== امامت === | |||
محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرفنگرى و آينده بينى دقيق - كه در هيچ يك از اديان و ملل جهان نظير ندارد - پيش بينى شده است. اين پيش بينى ها در جهات زير قابل توجه است: | محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرفنگرى و آينده بينى دقيق - كه در هيچ يك از اديان و ملل جهان نظير ندارد - پيش بينى شده است. اين پيش بينى ها در جهات زير قابل توجه است: | ||
==== جهت اول: انتخاب بهترين مولى ==== | |||
يافتن فردى مناسب براى يک مقام تا وقتى در اختيار بشر باشد احتمال خطا در آن راه دارد. وقتى مسئله به عظمت جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله باشد كوچک ترين اشتباه بزرگ ترين ضررها را به دنبال خواهد داشت. | يافتن فردى مناسب براى يک مقام تا وقتى در اختيار بشر باشد احتمال خطا در آن راه دارد. وقتى مسئله به عظمت جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله باشد كوچک ترين اشتباه بزرگ ترين ضررها را به دنبال خواهد داشت. | ||
در اين مرحله خدا بر مسلمانان منت گذاشت و اين انتخاب را خود بر عهده گرفت. بر همه واضح است كه انتخاب خداوند نه تنها احتمال اشتباه ندارد، بلكه قطعاً بهترين انتخابى خواهد بود كه فوق آن تصور نمى شود. | در اين مرحله خدا بر مسلمانان منت گذاشت و اين انتخاب را خود بر عهده گرفت. بر همه واضح است كه انتخاب خداوند نه تنها احتمال اشتباه ندارد، بلكه قطعاً بهترين انتخابى خواهد بود كه فوق آن تصور نمى شود. | ||
==== جهت دوم: معرفى دوازده امام عليهم السلام تا آخر دنيا ==== | |||
نكته بسيار مهم و قابل توجه در غدير، يكسره كردن مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله تا آخرين روز دنيا بود. | نكته بسيار مهم و قابل توجه در غدير، يكسره كردن مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله تا آخرين روز دنيا بود. | ||
خط ۳۷۵: | خط ۳۸۰: | ||
البته بايد هم چنين مى شد، زيرا آنچه درباره تعيين جانشين اول پيامبر صلى الله عليه وآله ضرورت داشت دقيقاً در مراحل بعد نيز تا آخر دنيا مورد توجه بود، و به همان دليل پيامبرصلى الله عليه وآله رشته جانشينى خود تا روز قيامت را در غدير بيان كردند و دوازده امام عليهم السلام را يكجا به مردم معرفى نمودند، و بر حضور آنان به عنوان امام در همه اعصار تأكيد كردند و امامت هركس ديگرى را به هر دليلى و در هر مقامى و با هر نسبتى به صراحت نفى كردند. | البته بايد هم چنين مى شد، زيرا آنچه درباره تعيين جانشين اول پيامبر صلى الله عليه وآله ضرورت داشت دقيقاً در مراحل بعد نيز تا آخر دنيا مورد توجه بود، و به همان دليل پيامبرصلى الله عليه وآله رشته جانشينى خود تا روز قيامت را در غدير بيان كردند و دوازده امام عليهم السلام را يكجا به مردم معرفى نمودند، و بر حضور آنان به عنوان امام در همه اعصار تأكيد كردند و امامت هركس ديگرى را به هر دليلى و در هر مقامى و با هر نسبتى به صراحت نفى كردند. | ||
==== جهت سوم: تعيين امام معصوم ==== | |||
بشر هميشه در جستجوى راهى است كه او را قطعاً به هدف برساند، و اين دست يافتنى نيست مگر در سايه مصونيت از خطاهاى عمدى و سهوى. بين تمام اديان و مذاهب جهان تنها مذهب شيعه است كه مى تواند اين ادعا را با ضمانت الهى داشته باشد. | بشر هميشه در جستجوى راهى است كه او را قطعاً به هدف برساند، و اين دست يافتنى نيست مگر در سايه مصونيت از خطاهاى عمدى و سهوى. بين تمام اديان و مذاهب جهان تنها مذهب شيعه است كه مى تواند اين ادعا را با ضمانت الهى داشته باشد. | ||
يعنى امامان معصوم عليهم السلام رهبران و مقتدايان دينى ما هستند كه از طرف خداوند عصمتشان از هر خطايى تضمين شده است. در سايه عصمت، شيعه مطمئن است راهى كه در پيش گرفته درست بوده و همان است كه خداوند از بندگانش طلب كرده است. اين پايه اى بود كه در غدير با عبارات مختلف از آن ياد شد. | يعنى امامان معصوم عليهم السلام رهبران و مقتدايان دينى ما هستند كه از طرف خداوند عصمتشان از هر خطايى تضمين شده است. در سايه عصمت، شيعه مطمئن است راهى كه در پيش گرفته درست بوده و همان است كه خداوند از بندگانش طلب كرده است. اين پايه اى بود كه در غدير با عبارات مختلف از آن ياد شد. | ||
==== جهت چهارم: معدن علم ==== | |||
تأكيدى كه در غدير براى مقام امامت بود اطمينان دادن به مردم درباره اتصال علم اهل بيت عليهم السلام به علم الهى بود. پيداست نيازهاى علمى مردم گستره اى به وسعت زمان ها و مكان ها و موضوعات مختلف دارد، و با توجه به بى نهايت بودن علم جا دارد سؤالات علمى را هم نامتناهى تعبير كنيم. | تأكيدى كه در غدير براى مقام امامت بود اطمينان دادن به مردم درباره اتصال علم اهل بيت عليهم السلام به علم الهى بود. پيداست نيازهاى علمى مردم گستره اى به وسعت زمان ها و مكان ها و موضوعات مختلف دارد، و با توجه به بى نهايت بودن علم جا دارد سؤالات علمى را هم نامتناهى تعبير كنيم. | ||
خط ۳۸۹: | خط ۳۹۲: | ||
در غدير پاسخى بلند به اين نياز عظيم داده شد و خداوند با ضمانت خويش، پيامبر و دوازده امام عليهم السلام را معادن علم خود توصيف كرد و تأكيد نمود كه در هر باره اى نياز داشتيد از ايشان سؤال كنيد، و آنان هيچ نيازى به علم و عالم ندارند. | در غدير پاسخى بلند به اين نياز عظيم داده شد و خداوند با ضمانت خويش، پيامبر و دوازده امام عليهم السلام را معادن علم خود توصيف كرد و تأكيد نمود كه در هر باره اى نياز داشتيد از ايشان سؤال كنيد، و آنان هيچ نيازى به علم و عالم ندارند. | ||
==== جهت پنجم: ولايت مطلقه الهيه ==== | |||
امامت و ولايت در هر حدى محدود باشد در ماوراى آن حد زير سؤال مى رود، و مشكلاتى كه در صورت عدم تعيين امام قابل پيش بينى است در همان محدوده مطرح مى شود. | امامت و ولايت در هر حدى محدود باشد در ماوراى آن حد زير سؤال مى رود، و مشكلاتى كه در صورت عدم تعيين امام قابل پيش بينى است در همان محدوده مطرح مى شود. | ||
لذا در غدير پس از ضمانت هاى مختلفى مانند افضليت، عصمت و علم كه از طرف پروردگار درباره دوازده امام عليهم السلام داده شد، اختيار مطلق در امور دين و دنياى مردم از جهات مختلف به دست مقام عصمت سپرده شد كه به عنوان نايبان خداوند در زمين عمل مى كنند. | لذا در غدير پس از ضمانت هاى مختلفى مانند افضليت، عصمت و علم كه از طرف پروردگار درباره دوازده امام عليهم السلام داده شد، اختيار مطلق در امور دين و دنياى مردم از جهات مختلف به دست مقام عصمت سپرده شد كه به عنوان نايبان خداوند در زمين عمل مى كنند. | ||
==== جهت ششم: حضرت مهدى عليه السلام ==== | |||
پيداست كه با حضور منافقان و مسلمانان ضعيف العقيده، جنبه عملى امامت غدير به آسانى قابل تحقق نيست. | |||
پيداست كه با حضور منافقان و مسلمانان ضعيف العقيده، جنبه عملى امامت غدير به آسانى قابل تحقق نيست. | |||
لذا در غدير - يعنى روزى كه اصل امامت مطرح شد - اين پيش بينى به صراحت اعلام شد تا يک مسلمان پس از اعتقاد به امامت، بداند كه اين اعتقاد - طبق وعده خداوند - روزى محقق خواهد شد اگر چه آن روز دير باشد؛ و آن روزى است كه [[حضرت مهدی علیه السلام در خطبه غدیر|حضرت مهدی علیه السلام]] ظهور كند. | |||
اين مسئله دو جهت مهم اعتقادى را تأمين مى كند: | |||
الف) اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى زند. | الف) اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى زند. | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۱۰: | ||
ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد. | ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد. | ||
=== منابع و مراجع دينى === | |||
مسلمان به عنوان دينى كه انتخاب كرده ملتزم به دستوراتى است كه از سوى صاحب شريعت به او مى رسد، و اين الزامِ اعتقادى او را وادار مى كند تا هر چه بيشتر در جستجوى فرامين الهى باشد. | مسلمان به عنوان دينى كه انتخاب كرده ملتزم به دستوراتى است كه از سوى صاحب شريعت به او مى رسد، و اين الزامِ اعتقادى او را وادار مى كند تا هر چه بيشتر در جستجوى فرامين الهى باشد. | ||
با در نظر گرفتن اينكه ممكن است فكرهاى بشرى و عقل هاى كوتاه در صدد انحراف و تحريف حقايق دينى باشند، آن نياز و اين خط در غدير به صورتى عميق پيش بينى شده است: | با در نظر گرفتن اينكه ممكن است فكرهاى بشرى و عقل هاى كوتاه در صدد انحراف و تحريف حقايق دينى باشند، آن نياز و اين خط در غدير به صورتى عميق پيش بينى شده است: | ||
==== پيش بينى اول: حلال و حرام غير قابل تغيير ==== | |||
اسلام به عنوان دينى غير قابل تغيير با پايه هايى استوار - كه حلال و حرام آن تا روز قيامت به قوّت خود باقى خواهد بود - مطرح شده است، و تصريح شده كه حلال و حرام آن است كه خدا آن را حلال و حرام اعلام كند. | اسلام به عنوان دينى غير قابل تغيير با پايه هايى استوار - كه حلال و حرام آن تا روز قيامت به قوّت خود باقى خواهد بود - مطرح شده است، و تصريح شده كه حلال و حرام آن است كه خدا آن را حلال و حرام اعلام كند. | ||
==== پيش بينى دوم: اهل بيت عليهم السلام مبيّن حلال و حرام ==== | |||
قرآن و عترت به عنوان تنها مرجع دينى مردم معرفى شده و كيفيت مراجعه به آن ها نيز تعليم داده شده است. بدين صورت كه قرآن كتاب دائمى و متقن پروردگار است و پيامبر و امامان عليهم السلام در كنار قرآن دو نقش اساسى دارند: | قرآن و عترت به عنوان تنها مرجع دينى مردم معرفى شده و كيفيت مراجعه به آن ها نيز تعليم داده شده است. بدين صورت كه قرآن كتاب دائمى و متقن پروردگار است و پيامبر و امامان عليهم السلام در كنار قرآن دو نقش اساسى دارند: | ||
خط ۴۲۶: | خط ۴۲۵: | ||
ب) ادامه آنچه در قرآن گفته نشده و يا به صورت مجمل بيان شده توسط آنان بايد ارائه شود تا مصونيت قطعى احكام الهى از هر تحريف و اشتباهى ضمانت شده باشد. لذا تعابيرى از قبيل «لن يفترقا» و يا «كل واحد منهما مُنبِئٌ عن صاحبه» در صدد پايه ريزى اعتقادى در غدير بوده است. | ب) ادامه آنچه در قرآن گفته نشده و يا به صورت مجمل بيان شده توسط آنان بايد ارائه شود تا مصونيت قطعى احكام الهى از هر تحريف و اشتباهى ضمانت شده باشد. لذا تعابيرى از قبيل «لن يفترقا» و يا «كل واحد منهما مُنبِئٌ عن صاحبه» در صدد پايه ريزى اعتقادى در غدير بوده است. | ||
=== آينده مسلمين === | |||
شكى نيست كه آينده نگرى يک دين و فرستنده آن، دليل بر ژرفنگرى آن خواهد بود، و دلخوش كردن مردم به آنچه انتظارش نمى رود نشانه سطحى نگرى تلقى مى شود. | شكى نيست كه آينده نگرى يک دين و فرستنده آن، دليل بر ژرفنگرى آن خواهد بود، و دلخوش كردن مردم به آنچه انتظارش نمى رود نشانه سطحى نگرى تلقى مى شود. | ||
از اينجاست كه در غدير، آينده اى نگران كننده به عنوان زنگ خطر در گوش مردم به صدا در آمد. اين مهم به گونه هاى مختلفى به مردم ارائه شد و از حد تصريح هم گذشت؛ و شايد بتوان ادعا كرد كه نيمى از وقت غدير صرف اين جهت شد. نمونه هاى بارز اين مسئله را در دو جلوه مى توان ديد: | از اينجاست كه در غدير، آينده اى نگران كننده به عنوان زنگ خطر در گوش مردم به صدا در آمد. اين مهم به گونه هاى مختلفى به مردم ارائه شد و از حد تصريح هم گذشت؛ و شايد بتوان ادعا كرد كه نيمى از وقت غدير صرف اين جهت شد. نمونه هاى بارز اين مسئله را در دو جلوه مى توان ديد: | ||
==== اخطار اول: پيشگويى از امامان ضلالت ==== | |||
صراحت به ظهور امامان ضلالت و انحراف بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله و مقابله آنان با امامان معرفى شده در غدير و حتى غلبه آنان، مردم را متوجه خطر جدى مى نمود. | صراحت به ظهور امامان ضلالت و انحراف بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله و مقابله آنان با امامان معرفى شده در غدير و حتى غلبه آنان، مردم را متوجه خطر جدى مى نمود. | ||
==== اخطار دوم: پيشگويى از نفاق و ضعف ايمان مردم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله ==== | |||
تصريح به نفاق گروه هايى از مردم و ضعف ايمان عده اى ديگر كه به راحتى در اختيار امامان ضلالت قرار مى گيرند، و به عنوان اعوان و ياران گمراهى زمينه را براى غلبه ضد اسلام از درون آماده مى كنند، بيدار باشى ديگر از غدير بود. | تصريح به نفاق گروه هايى از مردم و ضعف ايمان عده اى ديگر كه به راحتى در اختيار امامان ضلالت قرار مى گيرند، و به عنوان اعوان و ياران گمراهى زمينه را براى غلبه ضد اسلام از درون آماده مى كنند، بيدار باشى ديگر از غدير بود. | ||
خط ۴۴۳: | خط ۴۳۹: | ||
== شرط قبولى اسلام<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۱-۱۷۸.</ref> == | == شرط قبولى اسلام<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۱-۱۷۸.</ref> == | ||
يكى از معارف بلند غدير اين است كه شرط قبولى اسلام با ولايت | يكى از معارف بلند غدير اين است كه شرط قبولى اسلام با ولايت [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] است. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير و پس از بيان حديث غدير و نزول آيه اكمال دين، براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: | |||
يكى آيه ۱۹ سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خدا فقط اسلام است»؛ و ديگرى آيه ۸۵سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: | |||
«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | «هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | ||
انضمام اين دو آيه به | انضمام اين دو آيه به [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته، آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام عليهم السلام هستند. | ||
اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم». | اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم». | ||
خط ۴۶۳: | خط ۴۶۱: | ||
و فرمودى: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خداوند اسلام است». | و فرمودى: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خداوند اسلام است». | ||
و فرمودى: «وَ مَنَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: «هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». | و فرمودى: «وَ مَنَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: | ||
«هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». | |||
پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم. | پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم. | ||
خط ۴۷۲: | خط ۴۷۲: | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام به عنوان صاحب غدير به اين مرحله اسلام افتخار مى كند و مى فرمايد: | اميرالمؤمنين عليه السلام به عنوان صاحب غدير به اين مرحله اسلام افتخار مى كند و مى فرمايد: | ||
«خداوند با ولايت من دين اين امت را كامل نمود و نعمتها را بر آنان تمام كرد، و اسلامشان را مورد رضايت قرار داد؛ هنگامى كه در يوم الولاية (روز غدير) به | «خداوند با ولايت من دين اين امت را كامل نمود و نعمتها را بر آنان تمام كرد، و اسلامشان را مورد رضايت قرار داد؛ هنگامى كه در يوم الولاية (روز غدير) به پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | ||
يا محمد، به مردم خبر ده كه امروز دينشان را كامل كردم و نعمتم را بر آنان تمام نمودم و اسلام را به عنوان دينشان راضى شدم».<ref>الخصال: ج ۲ ص ۴۲. بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۳۳۶ ح ۵ . </ref> | |||
در حساس ترين لحظات خطبه غدير - كه بخش چهارم خطبه بود - و پس از بيان جمله «من كنت مولاه فهذا على مولاه»، پيامبر صلى الله عليه و آله توانسته بود بار سنگين «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» را با موفقيت به مقصود برساند و ولايت دوازده امام عليهم السلام را تا آخر دنيا از فراز منبر غدير اعلام فرمايد. | |||
در | اينجا بود كه جبرئيل بر قلب مقدس آن حضرت نازل شد و در حالى كه حضرت خطابه را ادامه مى داد آيه ۳ سوره مائده را به عنوان سند افتخار ابدى غدير آورد: | ||
«الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم». | |||
بلافاصله پس از نزول آيه، | بلافاصله پس از نزول آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله در ادامه خطبه فرمود: خدايا، تو هنگام بيان اين مطلب و منصوب نمودنت على عليه السلام را در اين روز، اين آيه را درباره ولايت على نازل كردى: | ||
«الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». | «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». | ||
== لزوم غدير براى بقاى اسلام<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۳۷-۵۰.</ref> == | == لزوم غدير براى بقاى اسلام<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۳۷-۵۰.</ref> == | ||
استسقاى بيشتر بشر و اصرار بر «اهدنا» گفتن باعث گرديده كه خداى متعال دين حنيف اسلام را به وسيله حضرت | استسقاى بيشتر بشر و اصرار بر «اهدنا» گفتن باعث گرديده كه خداى متعال دين حنيف اسلام را به وسيله [[ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام]] نازل فرمايد. | ||
خداى متعال در طريق ابراهيم عليه السلام و مكتب او و نيز در نسل آن حضرت نورانيت و الگو شدن را قرار داد. امتحان ابراهيم عليه السلام فراتر از امتحان آدم ابوالبشرعليه السلام و مقام او بالاتر از بسيارى از انبياء عليهم السلام است. | |||
كلماتى كه ابراهيم عليه السلام بدان امتحان گرديد بيش از كلمات مورد امتحان آدم عليه السلام بوده است. مجاهده بزرگ ابراهيم عليه السلام در راه توحيد و پاكى و صفاى باطن آن حضرت باعث گرديد كه آن وجود مطهر امام مردم گردد، و خداى متعال در پاسخ طلب هدايت مردم رهبرى و حكومت الهى را در آل ابراهيم عليهم السلام قرار دارد: | كلماتى كه ابراهيم عليه السلام بدان امتحان گرديد بيش از كلمات مورد امتحان آدم عليه السلام بوده است. | ||
مجاهده بزرگ ابراهيم عليه السلام در راه توحيد و پاكى و صفاى باطن آن حضرت باعث گرديد كه آن وجود مطهر امام مردم گردد، و خداى متعال در پاسخ طلب هدايت مردم رهبرى و حكومت الهى را در آل ابراهيم عليهم السلام قرار دارد: | |||
«ان اول بيت وُضع للناس للذى ببكّه مباركاً و هدى للعالمين . فيه آيات بيّنات مقام ابراهيم و من دخله كان آمناً».<ref>آل عمران/۹۶.</ref> | «ان اول بيت وُضع للناس للذى ببكّه مباركاً و هدى للعالمين . فيه آيات بيّنات مقام ابراهيم و من دخله كان آمناً».<ref>آل عمران/۹۶.</ref> | ||
خط ۵۰۵: | خط ۵۱۳: | ||
البته آفت هاى هميشگى جوامع بشرى يعنى دانشمندان منحرف و امراى ستمگر، مردم نادان را از مسير توحيد ابراهيمى باز داشته و به شرک و نفاق سوق داده است. | البته آفت هاى هميشگى جوامع بشرى يعنى دانشمندان منحرف و امراى ستمگر، مردم نادان را از مسير توحيد ابراهيمى باز داشته و به شرک و نفاق سوق داده است. | ||
اينجا پرچمدارى انبياء و پيامبرانى مانند حضرت | اينجا پرچمدارى انبياء و پيامبرانى مانند [[موسی علیه السلام|حضرت موسی]] و [[عیسی علیه السلام|حضرت عیسی علیهما السلام]] در مبارزه با شرک و ظلم هويدا مى گردد، و اصرار درونى انسانى در گفتن «اهدنا» با مجاهده اين رسولان بزرگ و اوصياى آنان پاسخ داده مى شود. | ||
مقدمه چينى حضرت ابراهيم عليه السلام براى حكومتِ «ذريه معصوم» چه در دعايش و چه در مشخص نمودن جاى حكومت و چه در طلب محبوب القلوب شدنِ ذريه و چه در جهانى شدن و جاودانگى امامت، همه اينها اوج درخواست بشر نسبت به هدايت را مى رساند. | مقدمه چينى حضرت ابراهيم عليه السلام براى حكومتِ «ذريه معصوم» چه در دعايش و چه در مشخص نمودن جاى حكومت و چه در طلب محبوب القلوب شدنِ ذريه و چه در جهانى شدن و جاودانگى امامت، همه اينها اوج درخواست بشر نسبت به هدايت را مى رساند. | ||
خط ۵۲۵: | خط ۵۳۳: | ||
در خطبه غدير اين مسئله به خوبى روشن است كه هنوز درياى معارفِ دين چه تفسير قرآن و چه بيان احكام و چه اعتقادات و معارف دين بيان نشده، و اين همه توسط جانشينان تعيين شده اى كه از هر جهت - بخصوص از جهت علم و عصمت و اعتماد - ضمانت شده بودند براى مردم راهگشايى خواهد شد. | در خطبه غدير اين مسئله به خوبى روشن است كه هنوز درياى معارفِ دين چه تفسير قرآن و چه بيان احكام و چه اعتقادات و معارف دين بيان نشده، و اين همه توسط جانشينان تعيين شده اى كه از هر جهت - بخصوص از جهت علم و عصمت و اعتماد - ضمانت شده بودند براى مردم راهگشايى خواهد شد. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم مربوط به ارتباط قرآن با غدیر]] | ||