ابوایوب انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابو ایوب انصاری، خالد بن زید بن کلیب''' '''(کعب) بن ثعلبه خزرجی مدنی'''<ref>واسمه خالد بن زيد بن كليب بن ثعلبة بن عبد بن عوف بن غنم وأمه زهراء بنت سعد بن قيس بن عمرو بن امرئ القيس بن مالك من بلحارث بن الخزرج وكان لأبي أيوب من الولد عبد الرحمن وأمه أم حسن بنت زيد بن ثابت بن الضحاك من بني مالك بن النجار وقد انقرض ولده فلا نعلم له عقبا.
الطبقات الكبرى - جلد : 3  صفحه : 484</ref>، یکی از صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و از حامیان امیر المومنین علی علیه السلام بود<ref>نَصْرٌ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ عَنِ الْأَعْمَشِ قَالَ:: كَتَبَ مُعَاوِيَةُ إِلَى أَبِي أَيُّوبَ خَالِدِ بْنِ زَيْدٍ الْأَنْصَارِيِ‌ صَاحِبِ مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ كَانَ سَيِّداً مُعَظَّماً مِنْ سَادَاتِ الْأَنْصَارِ وَ كَانَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع كِتَاباً .
وقعة صفين، المنقري، نصر بن مزاحم    جلد : 1  صفحه : 366</ref> که در سال 52 هجری قمری از دنیا رفت. او از نخستین انصاری بود که اسلام را پذیرفت و در بیعت عقبه دوم در مکه مکرمه حضور داشت.
== جایگاه در اسلام ==
'''ابو ایوب انصاری''' از سابقین در اسلام بود و در تمام غزوات و جنگ‌های زمان پیامبر صلی ذالله علیه وآله شرکت داشت. او در بیعت عقبه دوم، جزو 73 نفری بود که مخفیانه با رسول خدا صلی الله علیه وآله بیعت کردند<ref>وشهد أبو أيوب العقبة مع السبعين من الأنصار
الطبقات الكبرى - جلد : 3  صفحه : 484</ref>. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مراسم اخوت اسلامی، بین او و مصعب بن عمیر پیمان برادری برقرار کرد.
هنگام ورود پیامبر صلی الله علیه وآله به مدینه، خانه ابو ایوب انصاری را انتخاب کردن و همین سبب شد تا ابو ایوب انصاری جایگاه ویژه ای در دید مردم بگیرد. او هم خانه و زندگی ساده‌اش را به آن حضرت تقدیم کرد. این اقدام باعث شد که او به شدت مورد احترام و عنایت پیامبر صلی الله علیه وآله، حضرت علی علیه السلام و سایر اصحاب و تابعین قرار گیرد.
پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله، ابو ایوب انصاری از حامیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود. او در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان در کنار حضرت علی علیه السلام جنگید<ref>خطيب در تاريخ خود مطلبى را ذكر كرده است كه دلالت دارد بر اين كه «علقمه» و «اسود» به طور مكرر ابو ايوب‏ انصارى‏ را به خاطر كمك كردنش به على (عليه السلام) مورد عتاب و سرزنش قرار مى‏دادند.
از جمله: از علقمه و اسود روايت كرده كه گفتند: بعد از آن كه ابو ايوب انصارى از جنگ صفين بر گشت به ديدنش رفتيم و گفتيم: اى ابو ايوب خدا ترا گرامى داشت به اين كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم وارد منزل تو شد و شتر او به در خانه تو ايستاد با اين كه خيلى‏ها علاقه داشتند كه آنها ميزبان پيامبر بشوند، ولى از ميان همه آنها اين افتخار نصيب تو شد، آيا سزاوار است همه اين افتخارات خود و الطاف خداوندى را پشت سر اندازى و شمشير خودت را روى شانه‏ات بگيرى و بيائى به جنگ گويندگان كلمه توحيد؟! يعنى لشكر معاويه؟
ابو ايوب به ما گفت: «انّ الرّائد لا يكذب اهله و انّ رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلّم امرنا بقتال ثلاثة مع علىّ (عليه السلام) بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين».
هيچ وقت راهنما و قاصد به راهروان خود دروغ نمى‏گويند، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم ما را مأمور كرد با سه طايفه در ركاب على (عليه السلام) بجنگيم: «ناكثين، قاسطين و مارقين».
الطرائف / ترجمه داود إلهامى، ص: 245
</ref><ref>وأبو موسى * (ب * أبو أيوب) * الأنصاري واسمه خالد بن زيد بن كليب بن ثعلبة بن عبد عوف بن غنم ابن مالك بن النجار الأنصاري الخزرجي النجاري شهد العقبة وبدرا واحدا والخندق وسائر المشاهد مع رسول الله صلى الله عليه وسلم وكان مع علي بن أبي طالب رضي الله عنه ومن خاصته قال ابن الكلبي وابن إسحاق وغيرهما شهد أبو أيوب مع علي الجمل وصفين وكان على مقدمته يوم النهروان.
أسد الغابة - ابن الأثير، عزالدین    جلد : 5  صفحه : 143</ref>.
== اقرار به غدير در صفين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۷.</ref> ==
== اقرار به غدير در صفين<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۷.</ref> ==
در صفين كه حضرت فضايل خود من جمله حديث و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل [[بدر]] برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و پيامبر صلى الله عليه و آله ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.
در [[صفین]] كه حضرت فضايل خود من جمله [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل [[بدر (جنگ)|بدر]] برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.


بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».
بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».


از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند: ابوالهيثم بن تيهان، ابوايوب انصارى، عمار بن ياسر و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند. اينان گفتند: شهادت مى ‏دهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.
از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند:


سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل ‏بيتم بعد از من باشد. كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است. من از ترس اهل نفاق و تكذيب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵. </ref>
[[ابوالهیثم بن التیهان|ابوالهیثم بن تیهان]]، ابوایوب انصاری، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار بن یاسر]] و [[خزیمة بن ثابت]] ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند.
 
اينان گفتند: شهادت مى ‏دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.
 
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
 
اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل ‏بيتم بعد از من باشد.
 
كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است.
 
من از ترس اهل نفاق و [[تکذیب]] آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا [[عذاب]] خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵. </ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴. </ref> ==
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴. </ref> ==
يكى از [[صحابه]] كه حديث غدير را نقل كرده خالد بن زيد انصارى، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.  
يكى از [[صحابه]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده خالد بن زید انصاری، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.  
 
ابن‏ عقده در «حديث الولاية» حدیث غدیر را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است:


ابن‏ عقده در «حديث الولاية» [[حدیث غدیر]] را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است: جعابى در «نخب المناقب»، محب‏ الدين طبرى در «الرياض النضرة»، [[ابن‏ اثیر]] «اسد الغابة»، [[ابن‏ کثیر]] در «البداية و النهاية»، سیوطی در «جمع الجوامع» و در «تاريخ الخلفاء»، متقى هندى در «كنز العمال»، طبرانى در «المعجم الكبير»، ضياء مقدسى، [[ابن‏ حجر عسقلانی]] در «الاصابة»، سمهودى در «جواهر العقدين»، بدخشى در «نزل الابرار»، [[جزری]] در «اسنى المطالب».<ref>الرياض النضرة (محب‏ الدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن ‏اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن‏ كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن‏ حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref>
جعابى در «[[نخب المناقب (کتاب)|نخب المناقب]]»، [[محب‏ الدین طبری]] در «[[الریاض النضرة (کتاب)|الریاض النضرة]]»، [[ابن‏ اثیر]] «[[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]»، [[ابن‏ کثیر]] در «[[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]]»، [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] در «[[جمع الجوامع (کتاب)|جمع الجوامع]]» و در «[[تاریخ الخلفاء (کتاب)|تاریخ الخلفاء]]»، [[متقی هندی]] در «[[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]»، [[سلیمان بن احمد لخمی (ابوالقاسم، طَبَرانی)|طبرانی]] در «[[المعجم الکبیر (کتاب)|المعجم الکبیر]]»، ضیاء مقدسی، [[ابن‏ حجر عسقلانی]] در «الاصابة»، [[علی بن عبدالله سَمهودی (نورالدین)|سمهودی]] در «[[جواهر العقدین (کتاب)|جواهر العقدین]]»، بدخشی در «[[نزل الابرار (کتاب)|نزل الابرار]]»، [[جزری]] در «[[اسنی المطالب (کتاب)|اسنی المطالب]]».<ref>الرياض النضرة (محب‏ الدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن ‏اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن‏ كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن‏ حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />
[[رده:راویان حدیث غدیر]]
[[رده:حدیث غدیر]]
[[رده:اقرار به غدیر]]