پیامبران علیهم السلام و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ارتباط پیامبران علیهم السلام و غدیر''' از خلال آیات مربوط به غدیر و موضوعاتی چون احياء عيد غدير توسط آنان، بشارت آنان به بنيانگذار غدير و دعوت همه آنان به اسلام و [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] مورد بحث قرار گرفته است.
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] از اکثریت گمراه و اقلیت رستگار در انقلاب انبیاء و رخداد غدیر یاد شده است. همچنین، درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آيه ۱۴۴ آل عمران و غدیر|آیه ۱۴۴ سوره آل عمران]] در [[خطبه غدیر]] به شباهت تبليغ رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ پيامبران گذشته اشاره شده که همان‌گونه كه امت‌هاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالت‌ها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود.
برخی محققان از میان آیات غدیری از دو آیه [[آيه ۱۹ آل عمران و غدیر|۱۹ آل عمران]] و [[آيه ۸۵ آل عمران و غدیر|۸۵ آل عمران]] برای بحث درباره دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] چنین استفاده کرده‌اند: غير اسلام نزد خدا مردود است و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى کرد كه ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام اصل آن است. بدون این ولایت مفهوم «رضایت الهی از دین» تحقق نيافته است. در نتیجه، همه انبياء عليهم السلام به ولايت على‏ عليه السلام دعوت كرده‏‌اند و همه اين پيمان را بر امت‏‌هاى خويش عرضه كرده‌اند. اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم برای آن پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت بشر به آن تمایل دارد اسلام با ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام است. به همین دلیل است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كرده‌‏اند
برخی محققان، درباره عظمت غدیر و پیامبران عليهم السلام با تکیه بر منابع چنین نوشته‌اند: پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مى‏‌كنند. آنان وقتى دستور عيدگرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى‏‌شنوند، به‌خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى‏‌شوند و عظمت فوق ‏العاده آن را دريافت مى‏‌كنند. درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است: يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران‏ عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است.
== پیامبران الهی در آیه غدیری ۷۱ سوره صافات==
== پیامبران الهی در آیه غدیری ۷۱ سوره صافات==
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] چنین آمده است: {{قرآن|وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ|ترجمه=قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند}}.
درباره ارتباط پیامبران و غدیر در ذیل طرح [[آیه ۷۱ صافات و غدیر|آیه ۷۱ سوره صافات]] در [[خطبه غدیر]] چنین آمده است: {{قرآن|وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ|ترجمه=قبل از آنان اكثر پيشينيان گمراه شدند}}.
خط ۴۱: خط ۴۹:
در اين باره [[امام صادق ‏علیه السلام]] هم فرمودند: خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴. </ref> همچنين امام صادق‏ عليه السلام مى‌‏فرمايد: انبياء [[بنی اسرائیل و غدیر|بنى‏ اسرائيل]] روزى را كه جانشينِ بعد از خود را تعيين مى‏‌كردند عيد قرار مى‏‌دادند. «عيد غدير» هم روزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله على ‏عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۰.</ref>
در اين باره [[امام صادق ‏علیه السلام]] هم فرمودند: خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴. </ref> همچنين امام صادق‏ عليه السلام مى‌‏فرمايد: انبياء [[بنی اسرائیل و غدیر|بنى‏ اسرائيل]] روزى را كه جانشينِ بعد از خود را تعيين مى‏‌كردند عيد قرار مى‏‌دادند. «عيد غدير» هم روزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله على ‏عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود.<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۰.</ref>


== ايمان به پيامبران‏ عليهم السلام در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۳۷- ۱۴۶.</ref>==
== ايمان به پيامبران‏ عليهم السلام در خطبه غدير==
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش اول خطبه غدير ايمان به پيامبران‏ عليهم السلام را مطرح فرمود:
همچنین درباره ارتباط پیامبران و غدیر چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش اول [[خطبه غدیر|خطبه غدير]] ايمان به پيامبران‏ عليهم السلام را مطرح فرمود:
 
اَحْمَدُهُ كَثيراً وَ اَشْكُرُهُ دائِماً عَلَى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ، وَ اُومِنُ بِهِ وَ بِمَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ. اَسْمَعُ لاَمْرِهِ وَ اُطيعُ وَ اُبادِرُ اِلى كُلِّ ما يَرْضاهُ وَ اَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَنَّهُ اللَّهُ الَّذى لا يُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَ لا يُخافُ جَوْرُهُ:
 
بسيار مى ‏گويم و دائماً شكر مى‏ نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه ‏اش و كتاب‏ ها و پيامبرانش ايمان مى ‏آورم. دستور او را گوش مى‏ دهم و اطاعت مى‏ نمايم و به آنچه او را راضى مى‏ كند مبادرت مى‏ ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏ شوم به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى ‏توان از مكر او در امان بود و به عنوان ظلم از او ترسيده نمى ‏شود (يعنى ظلم نمى‏ كند).
 
== بشارت انبياء عليهم السلام به بنيانگذار غدير<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۹۷ -۱۰۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۵۷ -۱۷۰. اسرار غدير: ص ۹۰.</ref>==
نكته قابل توجه اينكه پيامبران عظيم‏ الشأن‏ عليهم السلام جوامع بشرى را به ظهور پيامبر خاتم حضرت محمد بن عبداللَّه ‏صلى الله عليه و آله بشارت مى ‏دادند، چرا كه رسالتش جهانى و مكتبش تا قيام قيامت ادامه خواهد يافت:
 
«و اذ قال عيسى بن مريم يا بنى‏ اسرائيل انى رسول‏ اللَّه اليكم مصدّقاً لما بين يدىَّ من التوراة و مبشّراً برسول يأتى من بعدى اسمه احمد»<ref>صفّ /  ۶ .</ref>:
 
به ياد آوريد هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت اى بنى‏ اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده تورات مى‏ باشم و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏ آيد و نام او احمد است.
 
اين پيامبر خاتم‏ صلى الله عليه و آله است كه دينش هميشگى و در رسالت او عدالت جهانى گسترده خواهد شد: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليُظهره على الدين كله و لو كره المشركون»<ref>صفّ /  ۹.</ref>:
 
او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشركان كراهت داشته باشند.
 
بعد از آنكه رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله رسالتشان را در طى ۲۳  سال به صورت ظاهر به مردم معرفى فرمودند و مردم را به دين دعوت كردند، از جانب حق [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه تبلیغ]] نازل شد؛ به اين معنى كه اگر اين امر عظيم را ابلاغ نكنى تمام هدف الهى به هدر رفته و تبليغ رسالت نشده است.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان [[عذاب]] منكرين [[ولایت]]، توازن مقام [[رسالت|نبوت]] و [[امامت]] و خاتميت و بشارت همه انبياء عليهم السلام به پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله را يادآور شد.
 
ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد.
 
مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ:
 
اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده ‏اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه مخلوقين از اهل آسمان‏ ها و زمين ‏ها هستم.
 
هر كس در اين مطالب شک كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شک كند در همه آنچه بر من نازل شده شک كرده است، و هر كس در يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شک كننده درباره ما در آتش است.
 
== بشارت انبياء عليهم السلام به حضرت مهدى ‏عليه السلام در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱۳- ۲۱۸.</ref>==
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش هشتم [[خطبه غدیر]] درباره موعود امت ‏ها حضرت مهدى‏ عليه السلام چند جهت مهم را خاطر نشان ساخت.
 
از يک سو خاتميت آن حضرت در مقام امامت را و اينكه حجتى بعد از او نيست، در كنار بشارت انبياء گذشته درباره آن حضرت مطرح كرد.
 
از سوى ديگر هدايت او از جانب پروردگار و برگزيده بودن او از بين خلايق را يادآور شد.
 
اَلا اِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَمْرِ آياتِهِ. اَلا اِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. اَلا اِنَّهُ الْمُفَوَّضُ اِلَيْهِ. اَلا اِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرُونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. اَلا اِنَّهُ الْباقى حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ:
 
بدانيد كه اوست خبر دهنده از پروردگارش، و بالا برنده آيات الهى. اوست هدايت يافته محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است.
 
اوست كه پيشينيان به او بشارت داده‏ اند، اوست كه به عنوان حجت باقى مى‏ ماند و بعد از او حجتى نيست. هيچ حقى نيست مگر همراه او، و هيچ نورى نيست مگر نزد او.
 
== پيامبران‏ عليهم السلام و غدير در قيامت<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳- ۲۳۵ .</ref>  ==
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:
 
روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.
 
خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان [[جبرئیل]] است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «[[غدیر]]» را همراهى مى‏ كنند تا آن را وارد [[بهشت]] نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲. </ref>
 
== دعوت همه انبياءعليهم السلام به اسلام و ولايت<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۱۴۸،۱۴۷ ، ۱۵۵-۱۵۹.</ref>==
با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است.
 
اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۹ و ۸۵ سوره آل عمران است. پيامبر صلى الله عليه وآله در دو فراز از خطبه غدير فرمود:
 
اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ، وَ قُلْتَ: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ»<ref>آل عمران /  ۱۹. </ref>، وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ»<ref>آل عمران /  ۸۵ .</ref>:
 
خدايا، هنگام تبيين ولايت على و نصب او به امامت در اين روز، اين آيه را نازل كردى: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم»، و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى‏ شود و در آخرت از زيانكاران است».<ref>مراجعه شود به عنوان: اسرار غدير: ص ۱۴۶،۱۴۵ بخش ۴. </ref>
 
اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ عَلَىَّ انَّ الامامَةَ لِعَلِىٍّ، وَ انَّكَ عِنْدَ بَيانى ذلِكَ وَ نَصْبى ايّاهُ -  لِما اكْمَلْتَ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِمْ نِعْمَتَكَ وَ رَضِيتَ لَهُمُ الْاسْلامَ ديناً -  قُلْتَ: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ» وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى‏الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ»:
 
خدايا، تو بر من اين مطلب را نازل فرمودى كه امامت براى على است. و هنگامى كه اين مطلب را بيان كردم و او را منصوب نمودم، آنگاه كه دين آنان را كامل نمودى و نعمت خود را بر آنان تمام كردى و [[اسلام]] را به عنوان دين آنان راضى شدى، فرمودى:
 
«دين نزد خدا فقط اسلام است» و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى‏ شود و در آخرت از زيانكاران است».<ref>مراجعه شود به عنوان: اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴ پاورقى ۲ از نسخه «ب» .</ref>
 
آنچه در اينجا قابل ذكر است دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و [[ولایت]] با اين توضيح است كه دين خدا يكى است و انبياى الهى حامل يک پيام از سوى خداوند بوده ‏اند.
 
اين پايه اعتقادى را از همين آيات سوره آل عمران با تفسير غديرىِ پيامبر صلى الله عليه و آله به خوبى مى‏ توان دريافت، همان گونه كه احاديث بسيارى در اين زمينه وارد شده است.
 
در آيه ۱۸ مى ‏فرمايد: «اصلاً دين نزد خدا يكى بيشتر نيست». به دنبال اين صراحت، علتِ اختلاف اديان الهى و اعتقاداتِ متفاوت و متباين آنها را ساخته و پرداخته سردمداران جاهلى مى‏ داند كه دست به چنين جنايتى زده‏ اند، حتى خود حضرت موسى و عيسى‏ عليهما السلام در حيات خود آثار كفر را در قوم خود ديدند، چنانكه در آيه ۵۲ بدان اشاره مى‏ كند.
 
آيه ۶۷ در يک عبارت پرمحتوا به صراحت نزديک تر مى ‏شود و با استفاده از اين نكته كه همه اديان [[ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم ‏علیه السلام]] را قبول دارند اعلام مى‏ فرمايد كه اگر همه او را قبول دارند بايد بدانند كه آن حضرت نه يهودى بوده و نه مسيحى، بلكه دين او اسلام بوده است.
 
در آيه ۸۱ تصريح به اينكه دين همه پيامبران ‏عليهم السلام اسلام است بيشتر مى‏ شود تا اين درجه كه از انبياء عليهم السلام پيمان گرفته شده كه پيامبرى خواهد آمد كه گفته‏ هاى او با شما مطابق و «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ» است، و نتيجه گرفته كه به او ايمان آوريد و او را يارى كنيد، و از آنان بر اين مهم اقرار گرفته و آنان پيمان را پذيرفته ‏اند و خدا بر اين پيمان شاهد گرفته است.
 
آنگاه در آيه ۸۴ انبياء عليهم السلام را با نامشان به ميان مى‏ آورد و اسلام را چنين معنى مى‏ كند كه «به آنچه بر پيامبر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و [[اسماعیل علیه السلام|اسماعیل]] و [[اسحاق علیه السلام|اسحاق]] و [[یعقوب علیه السلام|یعقوب]] و فرزندانشان و [[موسی علیه السلام|موسی]] و [[عیسی علیه السلام|عیسی]] و همه پيامبران از سوى پروردگارشان نازل شده ايمان مى‏ آوريم».
 
به اين اكتفا نكرده و تصريح كرده كه «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ» يعنى: «بين هيچ يک از پيامبران فرقى قائل نمى ‏شويم و اختلافى بين آنان نمى ‏دانيم»، و در نهايت امضاى «مسلمان بودن» را بر چنين دينى داده و فرموده: «وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».
 
مسير اين آيات كه اتحاد همه پيامبران‏ عليهم السلام بر [[اسلام]] را به صراحت اعلام كرده، وقتى مى‏ رسد به آيه ۸۵ كه غير اسلام را نزد خدا مردود مى ‏داند، و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى مى‏ كند كه ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام اصل آن است و بدون آن «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» تحقق نيافته، از اين مجموعه نتيجه گرفته مى‏ شود كه همه انبياء عليهم السلام به ولايت على‏ عليه السلام دعوت كرده و همه آن را بر امت ‏هاى خود عرضه كرده‏ اند.
 
اعتقادى كه خدا در روز «الست» از مردم پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت دست نخورده و پاک بشر بدان سو مى‏ رود، اسلام با ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام است، و براى همين دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كرده ‏اند.
 
امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «فِطْرَتَ اللَّه الَّتِى  فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» مى‏ فرمايد: آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق فرموده اين است: توحيد، محمد رسول الله، على اميرالمؤمنين.<ref>اليقين: ص ۴۳۱،۱۸۸.</ref>
 
امام باقرعليه السلام درباره آيه «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى»<ref>اعراف /  ۱۷۲.</ref> مى‏ فرمايد: آنگاه كه خداوند عز و جل از بنى آدم پيمان گرفت و آنان را شاهد بر خود قرار داد، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ و آيا محمد پيامبر من نيست؟ و آيا على اميرالمؤمنين نيست؟<ref>اليقين: ص ۲۳۵،۲۳۱،۲۲۲. </ref>
 
درباره اينكه همه انبياء عليهم السلام بر سر ولايت اهل بيت‏ عليهم السلام با خدا پيمان بسته ‏اند و در آرزوى نصرت آنان بوده ‏اند، احاديث بسيارى وارد شده است، كه ذيلاً به چند آيه اشاره مى ‏گردد:
 
پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: هيچ پيامبرى به نبوت نرسيد مگر با معرفت او و اقرارش به ولايت، و هيچ خلقى سزاوار نظر رحمت خداوند نشد مگر با بندگى در برابر او و اقرار به ولايت على بعد از من.<ref>كتاب سليم: ص ۳۸۲.</ref>
 
[[امام صادق ‏علیه السلام]] مى‏ فرمايد: خداوند هيچ نبى و رسولى را نفرستاد مگر آنكه از آنان براى نبوت محمد و امامت على پيمان گرفت.<ref>تأويل الآيات: ص ۱۲۱.</ref>
 
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: يا على، خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نفرموده مگر آنكه او را به ولايت تو فرا خوانده است... .<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۸۰. المحتضر: ص ۱۱۷. </ref>
 
[[امام باقر علیه السلام]] فرمود: خداوند هر پيامبرى را -  از آدم تا آخر پيامبران -  مبعوث فرموده، به دنيا بازخواهند گشت و پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام را يارى خواهند نمود.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۳۷ و ج ۱۱ ص ۲۵ و ج ۵۳ ص ۵۰ .</ref>
 
در شب معراج خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد از انبيا عليهم السلام بپرسد كه به چه چيزى شهادت مى ‏دهند؟
 
پيامبران در پاسخ حضرت گفتند: شهادت مى‏ دهيم كه خدايى جز الله نيست، يكتاست و شريک ندارد؛ و تو رسول خدايى، و على اميرالمؤمنين و وصى توست ... . و شهادت مى ‏دهيم كه تو پيامبر خدا و سيد انبيايى و على بن ابى‏ طالب سيد وصيين است. بر اين شهادت از ما پيمان گرفته شده است.<ref>اليقين: ص ۴۰۶،۲۹۵.</ref>


در پى اين پيمان، روايات بسيارى داريم كه انبيا عليهم السلام امت‏ هاى خود را به ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام دعوت كرده ‏اند:
{{متن عربی|اَحْمَدُهُ كَثيراً وَ اَشْكُرُهُ دائِماً عَلَى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ، وَ اُومِنُ بِهِ وَ بِمَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ. اَسْمَعُ لاَمْرِهِ وَ اُطيعُ وَ اُبادِرُ اِلى كُلِّ ما يَرْضاهُ وَ اَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَنَّهُ اللَّهُ الَّذى لا يُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَ لا يُخافُ جَوْرُهُ|ترجمه=بسيار مى‌گويم و دائماً شكر مى‏‌نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه‌اش و كتاب‏‌ها و پيامبرانش ايمان مى‌آورم. دستور او را گوش مى‏‌دهم و اطاعت مى‏‌نمايم و به آنچه او را راضى مى‏‌كند مبادرت مى‏‌ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏‌شوم به‌عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى‌توان از مكر او در امان بود و به‌عنوان ظلم از او ترسيده نمى‌‏شود (يعنى ظلم نمى‏‌كند)}}.<ref>سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۳۷-۱۴۶.</ref>


پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند دائماً در امت‏ هايى كه پيامبرى بر آنان فرستاده شد با على اتمام حجت مى ‏كرد، و هر كس در آن امت ‏ها نسبت به على معرفت بيشترى داشت صاحب درجه والاترى نزد خداوند بود.<ref>كتاب سليم: ص ۳۸۱. </ref>
== بشارت انبياء عليهم السلام به بنيانگذار غدير==
همچنین درباره ارتباط پیامبران و غدیر در زمینه بشارت انبياء عليهم السلام به بنيانگذار غدير چنین گفته شده است: نكته قابل توجه اينكه پيامبران عظيم‏ الشأن‏ عليهم السلام جوامع بشرى را به ظهور پيامبر خاتم حضرت محمد بن عبداللَّه ‏صلى الله عليه و آله بشارت مى‌دادند؛ چرا كه رسالتش جهانى و مكتبش تا قيام قيامت ادامه خواهد يافت:


[[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود: ولايت ما ولايت خداى عز و جل است، كه هيچ پيامبرى جز با آن مبعوث نشده است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۸۱ و ج ۹۷ ص ۲۶۲. </ref>
{{قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ|ترجمه=به ياد آوريد هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت اى بنى‏ اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق‌كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده تورات مى‏‌باشم و بشارت‌دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏‌آيد و نام او احمد است|سوره=صف|آیه=۶}}.


[[امام باقر علیه السلام]] فرمود: خداوند هيچ پيامبرى مبعوث نفرموده مگر براى ولايت ما و بيزارى و برائت از دشمنان ما.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۳۰ ح ۵۱ . </ref>
اين پيامبر خاتم‏ صلى الله عليه و آله است كه دينش هميشگى و در رسالت او عدالت جهانى گسترده خواهد شد: {{قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ|ترجمه=او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشركان كراهت داشته باشند|سوره=صف|آیه=۹}}.


[[امام هادی ‏علیه السلام]] فرمود: خداوند مبعوث نفرموده محمد و پيامبران قبل از او را مگر به دين حنيف ... ، و ولايت.<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۳۱۶. </ref>
بعد از آنكه رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله رسالتشان را در طى ۲۳  سال به‌صورت ظاهر به مردم معرفى فرمودند و مردم را به دين دعوت كردند، از جانب حق [[آیه تبلیغ و شبهات|آیه تبلیغ]] نازل شد؛ به اين معنى كه اگر اين امر عظيم را ابلاغ نكنى، تمام هدف الهى به هدر رفته و تبليغ رسالت نشده است.


[[امام حسن عسکری علیه السلام]] فرمود: اگر خداوند نمى‏ خواست حق ما را ظاهر كند پيامبران را به عنوان مبشر و منذر براى مردم نمى‏ فرستاد.<ref>الخرائج والجرائح: ج ۱ ص ۴۴۹. بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۸۱.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان [[عذاب]] منکران [[ولایت]]، توازن مقام [[رسالت|نبوت]] و [[امامت]] و خاتميت و بشارت همه انبياء عليهم السلام به پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه و آله را يادآور شد.


امام صادق ‏عليه السلام فرمود: هيچ نبيّى به نبوت نرسيد و هيچ پيامبرى فرستاده نشد مگر براى ولايت ما و فضيلت ما بر غير ما.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۸۱.</ref>
ابتدا گستره حجت‌بودن خود را بر تمام مخلوقات بيان كرده و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد: {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، بى وَ اللَّهِ بَشَّرَ الاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيّينَ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ اَنَا وَ اللَّهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ. فَمَنْ شَكَّ فى ذلِكَ فَقَدْ كَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِيَّةِ الاوُلى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْ شَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الاَئِمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشّاكُ فينا فِى النّارِ|ترجمه=اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده‌اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و حجت بر همه مخلوقات از اهل آسمان‏‌ها و زمين‌‏ها هستم. هر كس در اين مطالب شک كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شک كند در همه آنچه بر من نازل شده شک كرده است، و هر كس در يكى از امامان شک كند در همه آنان شک كرده است، و شک‌كننده درباره ما در آتش است}}.<ref>تجلّى غدير در عصر ظهور، ص۹۷-۱۰۳؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۵۷-۱۷۰؛ اسرار غدير، ص۹۰.</ref>


[[امام رضا علیه السلام]] فرمود: ولايت على در كتاب ‏هاى همه پيامبران آمده است، و خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر با نبوت محمد و وصايت على.<ref>تأويل الآيات: ص ۸۴ .</ref>
== بشارت انبياء عليهم السلام به حضرت مهدى ‏عليه السلام در خطبه غدير==
درباره ارتباط غدیر و پیامبران عليهم السلام در زمینه بشارت آنان به حضرت مهدى ‏عليه السلام در [[خطبه غدیر|خطبه غدير]] چنین گفته شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش هشتم [[خطبه غدیر]] درباره موعود امت‌ها حضرت مهدى‏ عليه السلام چند جهت مهم را خاطر نشان ساخت:


از اين مجموعه نتيجه گرفته مى‏ شود كه همه انبياء عليهم السلام به ولايت على‏ عليه السلام دعوت كرده ‏اند و همه اين پيمان را بر امت‏ هاى خويش عرضه كرده ‏اند.
* از يک سو، خاتميت آن حضرت در مقام امامت را و اينكه حجتى بعد از او نيست، در كنار بشارت انبياء گذشته درباره آن حضرت مطرح كرد.
* از سوى ديگر، هدايت او از جانب پروردگار و برگزيده‌بودن او از بين مخلوقات را يادآور شد: {{متن عربی|اَلا اِنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَمْرِ آياتِهِ. اَلا اِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. اَلا اِنَّهُ الْمُفَوَّضُ اِلَيْهِ. اَلا اِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرُونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. اَلا اِنَّهُ الْباقى حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ|ترجمه=بدانيد كه اوست خبردهنده از پروردگارش، و بالابرنده آيات الهى. اوست هدايت‌يافته محكم بنيان. اوست كه كارها به او سپرده شده است. اوست كه پيشينيان به او بشارت داده‏‌اند، اوست كه به‌عنوان حجت باقى مى‏‌ماند و بعد از او حجتى نيست. هيچ حقى نيست مگر همراه او، و هيچ نورى نيست مگر نزد او}}.<ref>سخنرانى استثنائى غدير ص۲۱۳-۲۱۸.</ref>


== عظمت غدير براى انبياء عليهم السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۱۵۴.</ref>==
== پيامبران‏ عليهم السلام و غدير در قيامت  ==
پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مى‏ كنند.
برخی محققان، درباره ارتباط غدیر و پیامبران عليهم السلام در قیامت چنین گفته‌اند:<ref>اسرار غدير، ص۲۳۳-۲۳۵.</ref> احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از زبان [[معصومین علیهم السلام|معصومان‏ عليهم السلام]] وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است.  


آنان وقتى دستور عيد گرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى‏ شنوند، به خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى‏ شوند و عظمت فوق ‏العاده آن را دريافت مى‏ كنند.
در این زمینه، از جمله حضرت فرمود: روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏‌برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه و عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏‌كند كه رئيسشان [[جبرئیل]] است و انبياء مرسل را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «[[غدیر]]» را همراهى مى‏‌كنند تا آن را وارد [[بهشت]] نمايند.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۲. </ref>


امام صادق ‏عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
== دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت==
برخی محققان از میان آیات غدیری از دو آیه [[آيه ۱۹ آل عمران و غدیر|۱۹ آل عمران]] و [[آيه ۸۵ آل عمران و غدیر|۸۵ آل عمران]] برای بحث درباره دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت]] چنین استفاده کرده‌اند:


شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت‏ تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵. </ref>
دين خدا يكى است و انبياى الهى حامل يک پيام از سوى خداوند بوده‌‏اند. اين پايه اعتقادى از طریق آیه ۸۵ سوره آل عمران با تفسير غديرىِ پيامبر صلى الله عليه و آله ارائه شده و احاديث بسيارى در اين زمينه وارد شده است. در آيه ۱۸ آل عمران مى‌‏فرمايد: «اصلاً دين نزد خدا يكى بيشتر نيست». به‌دنبال اين، علتِ اختلاف در اديان الهى سردمداران جاهلى دانسته شده است.


در اين باره مى‏ بينيم پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وصيت كرد كه اين روز را عيد بگيرد، و فرمود: انبياء هم چنين مى ‏كردند و به جانشينان خود وصيت مى‏ كردند كه اين روز را عيد بگيرند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۱.</ref>
مفاهیم ارائه‌شده آیات قبل از آیه ۸۵ آل عمران كه اتحاد همه پيامبران بر اسلام را اعلام كرده، در آيه ۸۵ چنین صورت‌بندی می‌شود: غير اسلام نزد خدا مردود است و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى کرد كه ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام اصل آن است. بدون این ولایت مفهوم «رضایت الهی از دین» تحقق نيافته است. در نتیجه، همه انبياء عليهم السلام به ولايت على‏ عليه السلام دعوت كرده‏‌اند و همه اين پيمان را بر امت‏‌هاى خويش عرضه كرده‌اند.


امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴. </ref>
اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم برای آن پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت بشر به آن تمایل دارد اسلام با ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام است. به همین دلیل است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كرده‌‏اند.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref>
====روایاتی درباره دین مورد قبول خداوند ====
در منابع درباره دین مورد قبول خداوند بر اساس آیه ۸۵ سوره آل عمران روایاتی وارد شده است؛ از جمله:
*[[امام صادق ‏علیه السلام]] درباره آيه ۳۰ سوره روم (آیه فطرت) مى‌‏فرمايد: آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق کرده این است: توحید، اینکه محمد رسول خداست و  اینکه على اميرالمؤمنين است.<ref>اليقين، ص۱۸۸.</ref>
*[[امام باقر علیه السلام]] درباه [[آيه ۱۷۲ اعراف و غدیر]] (آیه میثاق یا آیه ذر) مى‌فرمايد: آنگاه كه خداوند عزوجل از بنى‌آدم پيمان گرفت و آنان را شاهد بر خود قرار داد، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم و آيا محمد پيامبر من نيست و آيا على اميرالمؤمنين نيست؟<ref>اليقين، ص۲۳۵؛ اليقين، ص۲۳۱؛ اليقين، ص۲۲۲.</ref>
همچنین، درباره اينكه انبياء عليهم السلام براى ولايت اهل بيت‏ عليهم السلام با خدا پيمان بسته‌اند و در پى یاری آنان بوده‌‏اند، احاديث بسيارى وارد شده است؛ از جمله:
*پيامبر صلى الله عليه و آله: {{متن عربی|مَا تَنَبَّأَ نَبِيٌّ قَطُّ إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ‏ وَ الْإِقْرَارِ لَنَا بِالْوَلَايَةِ وَ لَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِيَّةِ لَهُ وَ الْإِقْرَارِ لِعَلِيٍّ بَعْدِي‏|ترجمه=هيچ پيامبرى به نبوت نرسيد مگر با معرفت او و اقرارش به ولايت، و هيچ خلقى سزاوار نظر رحمت خداوند نشد مگر با بندگى در برابر او و اقرار به ولايت على بعد از من}}.<ref>كتاب سليم بن قيس الهلالی، ص۲۰۶.</ref>
* امام صادق ‏عليه السلام: خداوند هيچ نبى و رسولى را نفرستاد مگر آنكه از او براى نبوت محمد و امامت على پيمان گرفت.<ref>تأويل الآيات الظاهره، ص۱۲۱.</ref>
*پيامبر صلى الله عليه و آله: يا على، خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نکرد مگر آنكه او را به ولايت تو فرا خوانده است.<ref>بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۰؛ المحتضر، ص۲۱۲.</ref>
*امام باقر عليه السلام: خداوند هر پيامبرى را -از آدم تا آخر پيامبران-  مبعوث کرده، به دنيا باز خواهد گرداند تا پيامبر و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام را يارى کنند.<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۲۳۷؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۵؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۵۰.</ref>
*در شب [[معراج]] خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد از انبيا عليهم السلام بپرسد كه به چه چيزى شهادت مى‏‌دهند. پيامبران در پاسخ حضرت گفتند: شهادت مى‌‏دهيم كه خدايى جز اللَّه نيست، يكتاست و شريک ندارد؛ و تو رسول خدايى، و على اميرالمؤمنين و وصى توست... و شهادت مى‌دهيم كه تو پيامبر خدا و سيد انبيايى و على بن ابى‌‏طالب سيد اوصیاء است. بر اين شهادت از ما پيمان گرفته شده است.<ref>اليقين، ص۲۹۵؛ الیقین، ص۴۰۶.</ref>
در پى اين پيمان، روايات بسيارى در منابع آمده كه انبيا عليهم السلام امت‌‏هاى خود را به ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام دعوت كرده‌‏اند؛ از جمله:
* پيامبر صلى الله عليه و آله: خداوند دائماً در امّت‏‌هايى كه پيامبرى بر آنان فرستاده شد درباره على اتمام حجت مى‌كرد، و هر كس در آن امت‏‌ها نسبت به على معرفت بيشترى داشت صاحب درجه والاترى نزد خداوند بود.<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۲۰۵.</ref>
*امام صادق ‏عليه السلام: ولايت ما ولايت خداى عز و جل است، كه هيچ پيامبرى جز با آن مبعوث نشده است.<ref>بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۱؛ بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۶۲.</ref>
*امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند هيچ پيامبرى مبعوث نکرده مگر براى ولايت ما و بيزارى و برائت از دشمنان ما.<ref>بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۳۰، ح۵۱.</ref>
*امام هادى‏ عليه السلام: خداوند مبعوث نفرموده محمد و پيامبران قبل از او را مگر به دين حنيف... و ولايت.<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۱۶.</ref>
*امام حسن عسکری ‏علیه السلام: اگر خداوند نمى‏‌خواست حق ما را ظاهر كند پيامبران را به‌عنوان مبشر و منذر براى مردم نمى‌فرستاد.<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۴۹؛ بحارالانوار، ج۲، ص۱۸۱.</ref>
*امام صادق ‏عليه السلام: هيچ نبيّى به نبوت نرسيد و هيچ پيامبرى فرستاده نشد مگر براى ولايت ما و فضيلت ما بر غير ما.<ref>بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۸۱.</ref>
*[[امام رضا علیه السلام]] فرمود: ولايت على در كتاب‌هاى همه پيامبران آمده و خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر با نبوت محمد و وصايت على.<ref>تأويل الآيات الظاهره، ص۸۴.</ref>
== عظمت غدير براى انبياء عليهم السلام==
برخی محققان، درباره عظمت غدیر و پیامبران عليهم السلام با تکیه بر منابع چنین نوشته‌اند:<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام، ص۱۵۴.</ref> پيامبران الهى اخبار عالم را از منبع اصلى آن يعنى خزانه غيب الهى و وحى دريافت مى‏‌كنند. آنان وقتى دستور عيدگرفتن روز غديرى را كه هنوز نيامده از خدا مى‏‌شنوند، به‌خوبى متوجه غير عادى بودن آن مى‏‌شوند و عظمت فوق ‏العاده آن را دريافت مى‏‌كنند.


== علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۲۶. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۹.</ref>==
امام صادق ‏عليه السلام در اين باره مى‌‏فرمايد:‌‌ شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت‏‌تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم!<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۵. </ref>
در مراسم حجة الوداع، در عرفات جبرئيل نازل شد و با اشاره به آيه ۷ سوره مائده «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ» -  كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود -  اين پيام را آورد:


«اى محمد، خداوند عز و جل به تو سلام مى‏ رساند و مى‏ فرمايد: اجل تو نزديک شده و مدت تو پايان يافته است؛ و من تو را به سوى آنچه چاره ‏اى و فرارى از آن نيست (يعنى مرگ) خواهم برد.
در اين باره پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وصيت كرد كه اين روز را عيد بگيرد و فرمود: انبياء هم چنين مى‌كردند و به جانشينان خود وصيت مى‏‌كردند كه اين روز را عيد بگيرند.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۱.</ref>


اكنون عهد خويش را بسپار و وصيت خود را پيش بينى نما؛ و آنچه از علم و ميراث علوم انبياى قبل از توست و اسلحه و تابوت و همه آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست به وصى و خليفه بعد از خود تحويل ده، كه او حجت تمام عيار من بر خلقم على بن ابى ‏طالب است.
امام صادق‏ عليه السلام مى‌‏فرمايد: خداوند هيچ پيامبرى نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۱۴. </ref>


او را به عنوان علامت براى مردم به پا دار و عهد و پيمان و بيعت او را تجديد كن، و به آنان ياد آورى كن آنچه از آنان تعهد گرفته ‏ام از بيعتم و پيمانى كه با آنان محكم كرده ‏ام، و عهدى كه با آنان داشته ‏ام درباره ولايت وليم و صاحب اختيار آنان و هر مرد و زن مؤمنى، يعنى على بن ابى ‏طالب».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۳،۲۰۲،۱۵۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۱۷۷،۱۷۶،۵۲،۵۱. الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .</ref>
== علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام==
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی در زمینه قرارگرفتن علوم انبياء عليهم السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام چنین نوشته شده است:<ref>واقعه قرآنى غدير، ص۲۶؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۹.</ref>


== قبول ولايت توسط انبياء عليهم السلام<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۹۲.</ref>==
در مراسم [[حجةالوداع|حجة الوداع]]، در عرفات جبرئيل نازل شد و با اشاره به [[آیه ۷ مائده و غدیر|آيه ۷ سوره مائده]]، كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود، اين پيام را آورد: «اى محمد، خداوند عزوجل به تو سلام مى‏‌رساند و مى‏‌فرمايد:  
يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران‏ عليهم السلام آن هم به امر و تفضّل الهى است. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد:


اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز غدير خم دست مرا گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه». آيا مؤمنين -  بجز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد -  اين مطلب را پذيرفتند؟
«اجل تو نزديک شده و مدت تو پايان يافته است؛ و من تو را به سوى آنچه چاره‌اى و فرارى از آن نيست (يعنى مرگ) خواهم برد. اكنون عهد خويش را بسپار و وصيت خود را پيش‌بينى نما؛ و آنچه از علم و ميراث علوم انبياى قبل از توست و اسلحه و تابوت و همه آنچه از نشانه‏‌هاى پيامبران نزد توست به وصى و خليفه بعد از خود تحويل ده، كه او حجت تمام‌عيار من بر خلقم على بن ابى‌طالب است. او را به‌عنوان علامت براى مردم به‌پا دار و عهد و پيمان و بيعت او را تجديد كن، و به آنان يادآورى كن آنچه از آنان تعهد گرفته‌ام از بيعتم و پيمانى كه با آنان محكم كرده‌‏ام، و عهدى كه با آنان داشته‌‏ام درباره ولايت ولی‌ام و صاحب اختيار آنان و هر مرد و زن مؤمنى، يعنى على بن ابى‌‏طالب».<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۱؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۵۱-۵۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۷۶-۱۷۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۷.</ref>


پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را ! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه ملائكه و پيامبران و مؤمنين را اختصاص نداده، و آن پذيرفتن امرِ ولايت ماست.<ref>تفسير فرات: ص ۵۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۴۳.</ref>
== قبول ولايت توسط انبياء عليهم السلام==
درباره ارتباط غدیر با انبیاء الهی علیهم السلام در زمینه قبول ولايت توسط آنان چنین گفته شده است:<ref>ژرفاى غدير، ص۱۹۲.</ref> يكى از معارف اعتقادى شيعه قبول ولايت توسط پيامبران‏ عليهم السلام آن هم به امر و عنایت الهى است.


== منبع ==
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى‏‌فرمايد: اما مؤمن، پيامبرِ ما در روز غدير خم دست مرا گرفت و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست». آيا مؤمنان -به‌جز كسانى كه خداوند آنان را از لغزش و گمراهى حفظ كرد- اين مطلب را پذيرفتند؟ پس آگاه باشيد! بشارت باد شما را! بشارتتان باد كه خداوند شما را اختصاص داده به آنچه همه فرشتگان و پيامبران و مؤمنان را اختصاص نداده و آن پذيرفتن امرِ ولايت ماست.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۵۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۳۴.</ref>
دانشنامه غدیر،جلد ۵،صفحه ۲۹۸


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۹۹: خط ۱۳۲:
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''اسرار غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* '''تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة'''؛ شرف‌الدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
* '''تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۱ش.
* '''تجلی غدیر در عصر ظهور''' (مجموعه مقالات درباره جلوه‌های تحقق غدیر در عصر ظهور)؛ مرکز تخصصی غدیرستان کوثر، قم: دلیل ما، ۱۳۹۲ش.
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
* '''الخرائج و الجرائح'''؛ سعید بن هبةالله (قطب‌الدین راوندی)، قم: مؤسسة الإمام المهدی (علیه السلام)، ۱۴۰۹ق.
* '''سخنرانی استثنائی غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
* '''عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال'''؛ عبدالله بن نورالله‏ بحرانى اصفهانى‏، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى‏، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
* '''کتاب سلیم بن قیس الهلالی'''؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاء‌الدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.
* '''المحتضر'''؛ حسن بن سلیمان حلی، تحقیق: علی اشرف، قم: المکتبة الحيدرية، ۱۴۲۴ق.
* '''واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
* '''اليقين باختصاص مولانا علی عليه‌السلام بامرة المؤمنين'''؛ سيد‌ ‎ على بن موسی بن طاووس، تحقیق: محمدباقر انصاری، قم: مؤسسه دار الکتاب الجزائری، ۱۴۱۳ق.
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


[[رده:پیامبران علیهم السلام و اقوام آنان در آیات مربوط به غدیر]]
[[رده:پیامبران علیهم السلام و اقوام آنان در آیات مربوط به غدیر]]
[[رده:اشخاص مرتبط با غدیر]]
[[رده:اشخاص مرتبط با غدیر]]