نگاهی به غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۳: خط ۹۳:
امروز کافران از [شکست] دین شما ناامید شدند پس از آن‌ها نترسید و از من بترسید. امروز [با نصبِ علی و فرزندان معصومش به ولایت و امامت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»
امروز کافران از [شکست] دین شما ناامید شدند پس از آن‌ها نترسید و از من بترسید. امروز [با نصبِ علی و فرزندان معصومش به ولایت و امامت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»


سپس پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلمبا خرسندی کامل بعد از قرائت آیة نازل شده در مورد اکمال دین و اتمام نعمت خطاب به حاضرین فرمود: {{متن عربی|اللّهُ أَكبَرُ عَلَي إِكمَالِ الدّينِ وَ إِتْمَامِ النّعْمَةِ وَ رِضَي الرّبّ بِرِسَالَتِی وَ وَلَايةِ علِيّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ بَعْدِي}}؛<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۸، ۱۹۵ و ۲۴۹.</ref> الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علیّ بن ابی طالب بعد از من.
سپس پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلمبا خرسندی کامل بعد از قرائت آیة نازل شده در مورد اکمال دین و اتمام نعمت خطاب به حاضرین فرمود: {{متن عربی|اللّهُ أَكبَرُ عَلَي إِكمَالِ الدّينِ وَ إِتْمَامِ النّعْمَةِ وَ رِضَي الرّبّ بِرِسَالَتِي وَ وَلَايةِ علِيّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ بَعْدِي}}؛<ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۸، ۱۹۵ و ۲۴۹.</ref> الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علیّ بن ابی طالب بعد از من.


شادمانی در وجود پیامبر موج می‌زد که حسّان بن ثابت از فرصت استفاده کرد و خطاب به پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلمگفت: آیا اجازه می‌دهید که در این حال اشعاری بسرایم؟ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلمبا گفتن جملة «عَلی بَرَکَةِ الله» به او اجازه دادند. حسّان بن ثابت نیز گفت: ای بزرگان عرب با اجازهای که رسول خدا به من دادند به من گوش فرا دهید. او اینچنین سرود:
شادمانی در وجود پیامبر موج می‌زد که حسّان بن ثابت از فرصت استفاده کرد و خطاب به پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلمگفت: آیا اجازه می‌دهید که در این حال اشعاری بسرایم؟ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلمبا گفتن جملة «عَلی بَرَکَةِ الله» به او اجازه دادند. حسّان بن ثابت نیز گفت: ای بزرگان عرب با اجازهای که رسول خدا به من دادند به من گوش فرا دهید. او اینچنین سرود:
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


=== ث) آیه ای دیگر: ===
=== ث) آیه ای دیگر: ===
پس از انتشار خبر انتصاب امام علیّ علیه السلام به ولایت و امامت در مناطق مختلف، شخصی به نام جابر بن نضر بن حارث بن کلده عبدری» در حالی که سوار بر شتری بود به سوی پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلم آمد. شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و نزد پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم آمده خطاب به آن حضرت گفت: ای محمد از طرف خدا به ما دستور دادی شهادت دهیم که جز خدا معبودی نیست، و اینکه تو فرستادة او هستی، ما هم قبول کردیم. سپس دستور دادی که نماز پنجگانه بخوانیم، پذیرفتیم و خواندیم. سپس دستور دادی زکات بدهیم، باز از تو پذیرفتیم و پرداخت کردیم. دستور دادی ماه رمضان را روزه بگیریم، پذیرفتیم و روزه گرفتیم. دستور دادی حج به جا آوریم، پذیرفتیم و انجام دادیم. به این مقدار راضی نشدی تا این که بازوی پسر عمویت را گرفته بلند کردی تا او را بر ما برتری دهی و گفتی: {{متن عربی|منْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَوْلاهُ»}}؛ ای محمد، آیا این سخن را از خودت گفتی یا این امری است از خدای عزّوجلّ؟  
پس از انتشار خبر انتصاب امام علیّ علیه السلام به ولایت و امامت در مناطق مختلف، شخصی به نام جابر بن نضر بن حارث بن کلده عبدری» در حالی که سوار بر شتری بود به سوی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمد. شترش را خوابانید و از آن پیاده شد و نزد پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم آمده خطاب به آن حضرت گفت: ای محمد از طرف خدا به ما دستور دادی شهادت دهیم که جز خدا معبودی نیست، و اینکه تو فرستادة او هستی، ما هم قبول کردیم. سپس دستور دادی که نماز پنجگانه بخوانیم، پذیرفتیم و خواندیم. سپس دستور دادی زکات بدهیم، باز از تو پذیرفتیم و پرداخت کردیم. دستور دادی ماه رمضان را روزه بگیریم، پذیرفتیم و روزه گرفتیم. دستور دادی حج به جا آوریم، پذیرفتیم و انجام دادیم. به این مقدار راضی نشدی تا این که بازوی پسر عمویت را گرفته بلند کردی تا او را بر ما برتری دهی و گفتی: {{متن عربی|منْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَوْلاهُ»}}؛ ای محمد، آیا این سخن را از خودت گفتی یا این امری است از خدای عزّوجلّ؟  


رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست و جز او معبودی نیست. این امر از نزد خدا است و از من نیست.
رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست و جز او معبودی نیست. این امر از نزد خدا است و از من نیست.


وقتی جابر بن نضر این را شنید، پشت کرد و برگشت در حالی که می‌گفت: {{متن عربی|اللّهُمّ إِنْ كانَ مَا يقُولُهُ مُحَمّدٌ حَقّاً فَأَمْطِرْ عَلَينا حِجارَ ةً منَ السماءِ أَوِ ائْتنا بِعَذابٍ أَلِيم}}؛ خداوندا اگر این که محمد می‌گوید حق و راست است، از آسمان سنگی بر ما بباران یا عذابی دردناک برای ما بفرست [که ما تحمل پذیرش این مطلب را نداریم]. هنوز به شتر خود نرسیده بود که سنگی از آسمان بر جابر بن نضر اصابت کرد که از دُبُر او خارج و در جا کشته شد و سپس این آیات نازل شد:
وقتی جابر بن نضر این را شنید، پشت کرد و برگشت در حالی که می‌گفت: {{متن عربی|اللّهُمّ إِنْ كانَ مَا يقُولُهُ مُحَمّدٌ حَقّاً فَأَمْطِرْ عَلَينا حِجارَ ةً منَ السماءِ أَوِ ائْتنا بِعَذابٍ أَلِيم}}؛ خداوندا اگر این که محمد می‌گوید حق و راست است، از آسمان سنگی بر ما بباران یا عذابی دردناک برای ما بفرست [که ما تحمل پذیرش این مطلب را نداریم].


{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}}<ref>معارج/۱–۳.</ref>؛ درخواست کننده ای عذاب واقع شدنی را درخواست کرد. این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را دفع کند. [این عذاب] از سوی خدای دارندة معارج است.»
هنوز به شتر خود نرسیده بود که سنگی از آسمان بر جابر بن نضر اصابت کرد که از دُبُر او خارج و در جا کشته شد و سپس این آیات نازل شد:
 
{{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ}}؛<ref>معارج/۱–۳.</ref> درخواست کننده ای عذاب واقع شدنی را درخواست کرد. این عذاب مخصوص کافران است، و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را دفع کند. [این عذاب] از سوی خدای دارندة معارج است.»


توجه به چند نکته برای کج اندیشان بسیار لازم است:
توجه به چند نکته برای کج اندیشان بسیار لازم است:
۴٬۰۶۴

ویرایش