واکاوی مفهومی و مصداقی آیه تبلیغ بر اساس دلالت سیاق: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتاب‌های آسمانی و موضوعی دیگر که‌ خارج از آنهاست تمایز‌ قائل‌ شده است، بـه رسـول الله  صلی الله علیه و آله امر می‌کند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق{{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}مانند مذمّت‌ اهل کتاب، احکام کلی و جزئی دیـن، ... مـطرح کرده‌اند، دقیقا با استناد به سیاق آیـات مـردود اسـت. به اعتقاد شیعیان در غدیر بعد از این کـه تـمام قرآن و احکام و قوانین آن به‌ مردم‌ ابلاغ شده بود، رسول الله صلی الله علیه و آله مأموریت داشتند که مـقولة دیـگری را ابلاغ کنند که همان ابـلاغ ولایـت علی بـن ابـی‌طالب علیه السلام اسـت.<ref>بررسی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره تغنی در قرائت قرآن، ص ۳۰۵</ref>
خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتاب‌های آسمانی و موضوعی دیگر که‌ خارج از آنهاست تمایز‌ قائل‌ شده است، بـه رسـول الله  صلی الله علیه و آله امر می‌کند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق{{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}مانند مذمّت‌ اهل کتاب، احکام کلی و جزئی دیـن، ... مـطرح کرده‌اند، دقیقا با استناد به سیاق آیـات مـردود اسـت. به اعتقاد شیعیان در غدیر بعد از این کـه تـمام قرآن و احکام و قوانین آن به‌ مردم‌ ابلاغ شده بود، رسول الله صلی الله علیه و آله مأموریت داشتند که مـقولة دیـگری را ابلاغ کنند که همان ابـلاغ ولایـت علی بـن ابـی‌طالب علیه السلام اسـت.<ref>بررسی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره تغنی در قرائت قرآن، ص ۳۰۵</ref>


با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر‌ از‌ تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا  صلی الله علیه و آله در حدیث مـتواتر ثـقلین<ref>الفصوال المهمه، ص۴۲.</ref> از ایشان نـقل می‌شود را می‌یابیم. دو مقوله‌ای‌ کـه‌ اگـر چه هرگز از هم جدا نـمی‌شوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور‌ حدیث‌ ثقلین‌ بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ‌، مـی‌تواند‌ نـشان‌دهندة‌ ارتباط بین آن دو باشد.
با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر‌ از‌ تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا  صلی الله علیه و آله در حدیث مـتواتر ثـقلین<ref>الفصول المهمه، ص۴۲.</ref> از ایشان نـقل می‌شود را می‌یابیم. دو مقوله‌ای‌ کـه‌ اگـر چه هرگز از هم جدا نـمی‌شوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور‌ حدیث‌ ثقلین‌ بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ‌، مـی‌تواند‌ نـشان‌دهندة‌ ارتباط بین آن دو باشد.


از سـویی ازآیـه ۶۸ برمی‌آید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}} است، نـه کـتاب آسمانی‌شان. چون پس از‌ این‌ که به ایـشان مـی‌گوید اگر کـتاب آسـمانی و{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ}}را اقامه نکنید، هیچ ندارید، می‌فرماید که‌ {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا‌ باید «{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّکَ}}در امـتداد{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُم}}و در حـقیقت تکامل یافتة آن‌ باشد‌. ثانیا‌ مشکل اصلی اهل کتاب هم در قبال این موضوع باشد. گویا‌ آنـها‌ از ابـتدا در قـبال این مقوله طاغی و کافر بوده‌اند و پس از ابلاغ رسـول الله  صلی الله علیه و آله بـه {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}، بر این طغیان و کفر اضافه کرده‌اند.
از سـویی ازآیـه ۶۸ برمی‌آید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}} است، نـه کـتاب آسمانی‌شان. چون پس از‌ این‌ که به ایـشان مـی‌گوید اگر کـتاب آسـمانی و{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ}}را اقامه نکنید، هیچ ندارید، می‌فرماید که‌ {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا‌ باید «{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّکَ}}در امـتداد{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُم}}و در حـقیقت تکامل یافتة آن‌ باشد‌. ثانیا‌ مشکل اصلی اهل کتاب هم در قبال این موضوع باشد. گویا‌ آنـها‌ از ابـتدا در قـبال این مقوله طاغی و کافر بوده‌اند و پس از ابلاغ رسـول الله  صلی الله علیه و آله بـه {{قرآن|مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ}}، بر این طغیان و کفر اضافه کرده‌اند.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
علامة طباطبایی ذیـل آیـه۶۴ پس از اینکه چهار احتمال مطرح شـده دربـاره این‌ قـول یـهود را مـطرح و در‌ همگی‌ آنها خدشه‌ می‌کند‌ <ref>المیزان، ج۶، ص۳۲-۳۳</ref> چـند روایـت در‌ این‌ مورد نقل می‌کند <ref>همان، ج۶، ص۴۰</ref>که معنای طرح شده در آنها با‌ سـیاق‌ آیـات بسیار هماهنگ است:
علامة طباطبایی ذیـل آیـه۶۴ پس از اینکه چهار احتمال مطرح شـده دربـاره این‌ قـول یـهود را مـطرح و در‌ همگی‌ آنها خدشه‌ می‌کند‌ <ref>المیزان، ج۶، ص۳۲-۳۳</ref> چـند روایـت در‌ این‌ مورد نقل می‌کند <ref>همان، ج۶، ص۴۰</ref>که معنای طرح شده در آنها با‌ سـیاق‌ آیـات بسیار هماهنگ است:


'''۱ـ''' شيخ طوسی‌ در كتـاب مجالس به‌ اسناد‌ خـود از ابـن ابى عمير‌ از‌ هشام بن سـالم از امـام صادق علیه السلام نقل مى ‏كند كه آن جناب در ذيل‌ آيه {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}} فرمودند‌: يهود‌ مى‏ گفتند خدا از‌ كارهاى‌ خـدايى خـود و تدبير عالم‌ فارغ‌ شده اسـت و نـسبت بـه امور عالم مـسلوب الاخـتيار و دست بسته است<ref>طـوسی، ج۱، ص۶۶۱؛ بـحرانی‌، ۱۴۱۶‌، ص ۴۸۶</ref>. سپس می‌نویسدکه همين معنا‌ را‌ عياشى در‌ تفسير‌ خود‌ از يعقوب بن شعيب‌ و از حماد از آن جناب نـقل كرده اسـت.<ref>بررسی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره تغنی در قرائت قرآن، ص ۳۱۱</ref>
'''۱ـ''' شيخ طوسی‌ در كتـاب مجالس به‌ اسناد‌ خـود از ابـن ابى عمير‌ از‌ هشام بن سـالم از امـام صادق علیه السلام نقل مى ‏كند كه آن جناب در ذيل‌ آيه {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}} فرمودند‌: يهود‌ مى‏ گفتند خدا از‌ كارهاى‌ خـدايى خـود و تدبير عالم‌ فارغ‌ شده اسـت و نـسبت بـه امور عالم مـسلوب الاخـتيار و دست بسته است<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۶۱؛البرهان فی تفسیر القرآن، ص ۴۸۶</ref>. سپس می‌نویسدکه همين معنا‌ را‌ عياشى در‌ تفسير‌ خود‌ از يعقوب بن شعيب‌ و از حماد از آن جناب نـقل كرده اسـت.<ref>بررسی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره تغنی در قرائت قرآن، ص ۳۱۱</ref>


'''۲ـ''' در تفسير قمى است كه يهود مى‏ گفتند‌: خـداى‌ تـعالى عالم را آفـريد و آفـرينش آن را‌ بطور‌ خودكار‌ قرار‌ داده و ديگـر به‌ مدبرى‌ نيازمند نيست، خداوند متعال آنها را در اين عقيده تخطئه و رد كرده و می ‏فرمايد: {{متن قرآن|بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ}}. يعـنى اين چنين كه شما خيال‌ كرده ‏ايد‌ نيست‌؛ دسـت‌ خـدا‌ در‌ پس و پيش كردن و كم و كاسـت نـمودن امـور عالم باز اسـت و او داراى مـشيت است. يعنى بعضى از تصرفات، زمانى مورد خواست او قرار می ‏گيرد و براى اوست بداء‌<ref>تفسیرقمى، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱</ref>. سپس می‌گوید کـه هـمين مـعنا را شيخ صدوق در معانى الاخبار <ref>ج۱، ص۱۸</ref> بـه اسـناد خـود از اسـحاق بـن عـمار از كسى كه اسحاق‌ از‌ او شنيده از امام صادق علیه السلام نقل مى‏ كند.
'''۲ـ''' در تفسير قمى است كه يهود مى‏ گفتند‌: خـداى‌ تـعالى عالم را آفـريد و آفـرينش آن را‌ بطور‌ خودكار‌ قرار‌ داده و ديگـر به‌ مدبرى‌ نيازمند نيست، خداوند متعال آنها را در اين عقيده تخطئه و رد كرده و می ‏فرمايد: {{متن قرآن|بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ}}. يعـنى اين چنين كه شما خيال‌ كرده ‏ايد‌ نيست‌؛ دسـت‌ خـدا‌ در‌ پس و پيش كردن و كم و كاسـت نـمودن امـور عالم باز اسـت و او داراى مـشيت است. يعنى بعضى از تصرفات، زمانى مورد خواست او قرار می ‏گيرد و براى اوست بداء‌<ref>تفسیرقمى، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱</ref>. سپس می‌گوید کـه هـمين مـعنا را شيخ صدوق در معانى الاخبار <ref>ج۱، ص۱۸</ref> بـه اسـناد خـود از اسـحاق بـن عـمار از كسى كه اسحاق‌ از‌ او شنيده از امام صادق علیه السلام نقل مى‏ كند.
۴٬۰۶۴

ویرایش