۲۵٬۸۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== خطبه | == خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد خيف<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۵۹. اسرار غدير: ص ۳۹. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۶.</ref>== | ||
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] قبل از غدير، در دو موقعيت حساس براى مردم خطبه ايراد كرد كه اين دو خطبه زمينه سازى براى [[خطبه غدیر]] بود و در آن اشاره به [[ثقلین(حدیث)|حدیث ثقلین]] داشتند. | |||
دومين مورد خطابه حضرت در مسجد «خيف» در منى بود. در روز سوم از توقف در | دومين مورد خطابه حضرت در مسجد «خيف» در منى بود. در روز سوم از توقف در [[مِنی|منی]]، حضرت فرمان دادند تا مردم در مسجد خيف اجتماع كنند. | ||
در آنجا نيز خطابه اى ايراد فرمودند كه ضمن آن صريحاً از مردم خواستند گفته هاى او را به خاطر بسپارند و به غائبان برسانند. | |||
به بيان ديگر: پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر [[حجةالوداع]] و پيش از غدير، در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده [[جانشین|خلافت]] پيش بينى هاى اساسى بنمايد. | |||
با توجه به امامت ابدى دوازده امام عليهم السلام كه برنامه خلافت اسلام بود و مردم بايد دلسوزانه و از عمق جان از آنان حمايت مى نمودند و با حضور آنان از هر اختلافى پرهيز مى كردند، | در اين خطبه به اخلاص عمل و دلسوزى براى امام مسلمين و تفرقه نينداختن سفارش فرمودند و تساوى همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانين الهى را اعلام كردند. | ||
بعد از آن متعرض مسئله [[جانشین|خلافت]] شدند و حديث ثقلين بر لسان حضرت جارى شد، و بار ديگر زمينه را براى غدير آماده كردند. | |||
با توجه به امامت ابدى دوازده امام عليهم السلام كه برنامه خلافت [[اسلام]] بود و مردم بايد دلسوزانه و از عمق جان از آنان حمايت مى نمودند و با حضور آنان از هر اختلافى پرهيز مى كردند، پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر جمعيت عظيم حاجيان بر فراز منبر مسجد خيف چنين خطابه خواند: | |||
خدا آباد كند زندگى كسى را كه سخن مرا بشنود و آن را به خاطر بسپارد و به كسانى كه نشنيده اند برساند، كه چه بسا حمل كننده علمى كه خود اهل تفكر نيست، و چه بسا حمل كننده علمى به كسى كه از او فقيه تر و فكر كننده تر است. | خدا آباد كند زندگى كسى را كه سخن مرا بشنود و آن را به خاطر بسپارد و به كسانى كه نشنيده اند برساند، كه چه بسا حمل كننده علمى كه خود اهل تفكر نيست، و چه بسا حمل كننده علمى به كسى كه از او فقيه تر و فكر كننده تر است. | ||
اى مردم، من در ميان شما دو چيز گران بها باقى گذاشتم كه اگر به آن دو تمسّک كنيد هرگز گمراه نمى شويد و لغزش پيدا نمى كنيد: كتاب خدا و عترت من اهل بيتم. خداوند لطيف خبير به من خبر داده است كه اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض | اى مردم، من در ميان شما دو چيز گران بها باقى گذاشتم كه اگر به آن دو تمسّک كنيد هرگز گمراه نمى شويد و لغزش پيدا نمى كنيد: كتاب خدا و عترت من اهل بيتم. | ||
خداوند لطيف خبير به من خبر داده است كه اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند، مانند اين دو انگشتِ من - و حضرت دو انگشت سبابه را كنار يكديگر قرار دادند - و نمى گويم: مانند اين دو - و حضرت انگشت سبابه و وسط را كنار هم قرار دادند - كه يكى بر ديگرى فضيلت داشته باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۶۸ ح ۵ . تفسير القمى: ج ۱ ص ۳.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:وحدت بر محور امام علیه الصلوة و السلام]] | [[رده:وحدت بر محور امام علیه الصلوة و السلام]] | ||
[[رده:افقه و اعلم امت]] | [[رده:افقه و اعلم امت]] |