حوض کوثر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== ائمه ‏عليهم السلام و حوض كوثر<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶. </ref>==
== ائمه ‏عليهم السلام و حوض كوثر<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶. </ref>==
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جنگ صفين احتجاج مفصلى فرمود و در ضمن اشاره به غدير و نزول آيه اكمال پس از خطبه و بيان حديث غدير فرمود:
[[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] در [[صفین|جنگ صفین]] احتجاج مفصلى فرمود و در ضمن اشاره به غدير و نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] پس از [[خطبه غدیر|خطبه]] و بيان [[حدیث غدیر]] فرمود:


... سپس خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد:
... سپس خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد:


«اليَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإسْلامَ ديناً»<ref>مائده /  ۳.</ref> : «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما به حد كمال رساندم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم» .
«اليَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإسْلامَ ديناً»<ref>مائده /  ۳.</ref>: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما به حد كمال رساندم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».


سلمان فارسى پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، آيا اين آيات به خصوص درباره على نازل شده است؟  
[[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان فارسی]] پرسيد: يا رسول‏ الله، آيا اين آيات به خصوص درباره على نازل شده است؟  


پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: درباره او و جانشينانم تا روز قيامت نازل شده است.
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] فرمود: درباره او و جانشينانم تا روز قيامت نازل شده است.


و سپس فرمود: اى سلمان، تو و كسانى كه با تو در اين مطلب حاضر بودند شاهد باشيد و حاضران به غايبان برسانند.
و سپس فرمود: اى سلمان، تو و كسانى كه با تو در اين مطلب حاضر بودند شاهد باشيد و حاضران به غايبان برسانند.


سلمان فارسى عرض كرد: يا رسول‏ اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما.
سلمان فارسى عرض كرد: يا رسول‏ الله، آنان را براى ما بيان فرما.


فرمود: على برادرم و وزيرم و وصيّم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، و يازده امام از فرزندانش، اول آنان فرزندم حسن و سپس حسين
فرمود: على برادرم و وزيرم و وصيّم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، و يازده امام از فرزندانش، اول آنان فرزندم حسن و سپس حسين
خط ۱۹: خط ۱۹:


== حوض كوثر در ماجراى غدير<ref>اسرار غدير: ص ۶۵  - ۶۲ .</ref>==
== حوض كوثر در ماجراى غدير<ref>اسرار غدير: ص ۶۵  - ۶۲ .</ref>==
پس از [[خطبه غدیر]] و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلى الله عليه و آله حضور مى ‏يافتند.  
پس از [[خطبه غدیر]] و در طول سه روز كه مراسم [[بیعت]] ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلى الله عليه و آله حضور مى ‏يافتند.  


در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند.
در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به [[اهمیت]] خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند.


پس چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره ‏هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبر صلى الله عليه وآله در ادامه فرمود:
پس چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و [[ولایت]] و اشاره ‏هاى مكرر به مسئله [[امامت]] و [[حدیث غدیر]]، پيامبر صلى الله عليه وآله در ادامه فرمود:


بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد مى ‏شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست. <ref><big>بُصرى شهرى در شام، و «صنعا» شهرى در يمن است و در اينجا منظور بزرگى حوض كوثر است.</big></ref> در آن قدح‏ هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.
بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى [[قیامت]] كنار حوض كوثر بر من وارد مى ‏شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست.<ref>بُصرى شهرى در شام، و «صنعا» شهرى در يمن است و در اينجا منظور بزرگى حوض كوثر است.</ref>


بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض (كوثر) نزد من مى ‏آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آنچه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به [[ثقلین]] پس از من چه كرديد؟
در آن قدح‏ هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.
 
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض (كوثر) نزد من مى ‏آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آنچه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به [[ثقلین(حدیث)|ثقلین]] پس از من چه كرديد؟


ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى ‏كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى ‏كنيد.
ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى ‏كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى ‏كنيد.


پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: [[ثقل اكبر]] كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه‏ اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست.
پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه‏ اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست.


در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. [[ثقل اصغر]] همتاى قرآن است و آن على بن ابی‏ طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.
در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابی‏ طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.


از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى ‏شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست ‏هايى كرده ‏ام و خداوند به من عطا فرموده است.  
از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى ‏شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست ‏هايى كرده ‏ام و خداوند به من عطا فرموده است.  
خط ۴۳: خط ۴۵:
بدانيد كه من عده ‏اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده ‏اى را از دست من مى ‏گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟!  
بدانيد كه من عده ‏اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده ‏اى را از دست من مى ‏گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟!  


به من گفته مى ‏شود: تو نمی‏دانى اينان پس از تو چه كردند!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۴۳ ،۴۴ ،۴۶ ،۴۹ ،۵۴ ،۷۵ ،۹۷ ،۱۹۶-۱۹۹ ،۲۳۹ ،۲۶۱</ref>
به من گفته مى ‏شود: تو نمی‏دانى اينان پس از تو چه كردند!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۳ ،۴۴ ،۴۶ ،۴۹ ،۵۴ ،۷۵ ،۹۷ ،۱۹۶-۱۹۹ ،۲۳۹ ،۲۶۱</ref>


== خطبه غدير و حوض كوثر<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷  - ۱۷۰.</ref>==
== خطبه غدير و حوض كوثر<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷  - ۱۷۰.</ref>==
خط ۵۹: خط ۶۱:
إنّى سائِلُكُمْ غَداً فيما اشْهَدْتُ اللَّه بِهِ عَلَيْكُمْ فى يَوْمِكُمْ هذا اذا وَرَدْتُمْ عَلَىَّ حَوْضى وَ ما ذا صَنَعْتُمْ بِالثَّقَلَيْنِ بَعْدى، فَانْظُرُوا كَيْفَ خَلَّفْتُمُونى فيهِما حينَ تَلْقُونى:
إنّى سائِلُكُمْ غَداً فيما اشْهَدْتُ اللَّه بِهِ عَلَيْكُمْ فى يَوْمِكُمْ هذا اذا وَرَدْتُمْ عَلَىَّ حَوْضى وَ ما ذا صَنَعْتُمْ بِالثَّقَلَيْنِ بَعْدى، فَانْظُرُوا كَيْفَ خَلَّفْتُمُونى فيهِما حينَ تَلْقُونى:


من فرداى قيامت كه بر سر حوضم نزد من مى ‏آييد از شما بازخواست خواهم كرد درباره آن چيزى كه امروز خداوند را بر شما براى آن شاهد گرفتم. ببينيد چگونه با امانت‏ هاى من رفتار مى ‏كنيد، و پاسختان در روزى كه به ملاقات من مى ‏آييد چيست؟<ref>الخصال: ص ۶۵ ح ۹۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۹۷.</ref>
من فرداى قيامت كه بر سر حوضم نزد من مى ‏آييد از شما بازخواست خواهم كرد درباره آن چيزى كه امروز خداوند را بر شما براى آن شاهد گرفتم. ببينيد چگونه با امانت‏ هاى من رفتار مى ‏كنيد، و پاسختان در روزى كه به ملاقات من مى ‏آييد چيست؟<ref>الخصال: ص ۶۵ ح ۹۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۹۷.</ref>


الا وَ انى فَرْطُكُمْ وَ انْتُمْ تَبَعى، تُوشِكُونَ انْ تَرِدُوا عَلَىَّ الْحَوْضَ، فَاسْالُكُمْ حينَ تَلْقُونى عَنْ ثِقْلَىَّ: كَيْفَ خَلَّفْتُمُونى فيهِما؟ :
الا وَ انى فَرْطُكُمْ وَ انْتُمْ تَبَعى، تُوشِكُونَ انْ تَرِدُوا عَلَىَّ الْحَوْضَ، فَاسْالُكُمْ حينَ تَلْقُونى عَنْ ثِقْلَىَّ: كَيْفَ خَلَّفْتُمُونى فيهِما؟:


بدانيد كه من پيش از شما بر سر حوض كوثر حاضر مى ‏شوم و شما از پى من مى ‏آييد و بر سر حوض كوثر بر من وارد مى‏ شويد. آنگاه كه مرا ملاقات مى ‏كنيد از شما درباره دو يادگار گرانبهايم سؤال مى ‏كنم: پس از من با آنان چگونه رفتار كرديد؟<ref>الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۷۶.</ref>
بدانيد كه من پيش از شما بر سر حوض كوثر حاضر مى ‏شوم و شما از پى من مى ‏آييد و بر سر حوض كوثر بر من وارد مى‏ شويد. آنگاه كه مرا ملاقات مى ‏كنيد از شما درباره دو يادگار گرانبهايم سؤال مى ‏كنم: پس از من با آنان چگونه رفتار كرديد؟<ref>الطرائف: ص ۴۳ ح ۲۱۸. مناقب ابن مغازلى: ص ۱۶ ح ۲۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۸۴ ح ۶۹ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۷۶.</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۷۴: خط ۷۶:
در مواردى از اين هم فراتر مى‏ رود و به صراحت اخطار مى ‏شود كه در اين باره از شما بازخواست خواهم كرد، و حتماً در انتخاب خود دقت كنيد كه بايد پاسخگو باشيد.
در مواردى از اين هم فراتر مى‏ رود و به صراحت اخطار مى ‏شود كه در اين باره از شما بازخواست خواهم كرد، و حتماً در انتخاب خود دقت كنيد كه بايد پاسخگو باشيد.


==== الف. سؤال از ثقلين در قيامت ====
==== الف) سؤال از ثقلين در قيامت ====
مسئله ثقلين تنها مطلبى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله با صداى بلند اعلام فرموده كه در روز قيامت درباره آن سؤال خواهم كرد و همه بايد درباره راه انتخابى خود پاسخ و دليل محكم داشته باشند، و اين اختصاص عظمت آن را مى‏ رساند.
مسئله ثقلين تنها مطلبى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله با صداى بلند اعلام فرموده كه در روز قيامت درباره آن سؤال خواهم كرد و همه بايد درباره راه انتخابى خود پاسخ و دليل محكم داشته باشند، و اين اختصاص عظمت آن را مى‏ رساند.


خط ۸۷: خط ۸۹:
چه پاسخى خواهند داشت آنان كه قرآن را كنار گذاردند، و يا الفاظ آن را به صحنه آوردند و مردم را از تعليم معانى آن باز داشتند، و يا مفسر حقيقى آن را وادار به سكوت كردند و مفسران به رأى خود را وارد ميدان كردند؟
چه پاسخى خواهند داشت آنان كه قرآن را كنار گذاردند، و يا الفاظ آن را به صحنه آوردند و مردم را از تعليم معانى آن باز داشتند، و يا مفسر حقيقى آن را وادار به سكوت كردند و مفسران به رأى خود را وارد ميدان كردند؟


==== ب. سقيفه سدّ راه قرآن ====
==== ب) سقيفه سدّ راه قرآن ====
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] از همان آغاز سقيفه، بر ظاهر قرآن تأكيد كردند و از تفسير آن منع نمودند؛ چرا كه نياز به مفسر آن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود، و آنان از حضور حضرت ابا داشتند. حتى آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده بود منع مى‏ كردند.
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] از همان آغاز سقيفه، بر ظاهر قرآن تأكيد كردند و از تفسير آن منع نمودند؛ چرا كه نياز به مفسر آن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود، و آنان از حضور حضرت ابا داشتند. حتى آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده بود منع مى‏ كردند.


خط ۱۰۲: خط ۱۰۴:
روز ديگر ابن ‏عباس را مى ‏بينيم كه به معاويه وارث سقيفه مى‏ گويد: آيا ما را از قرائت قرآن مانع مى ‏شوى؟  
روز ديگر ابن ‏عباس را مى ‏بينيم كه به معاويه وارث سقيفه مى‏ گويد: آيا ما را از قرائت قرآن مانع مى ‏شوى؟  


[[معاويه]] گفت: نه. گفت: از تأويل آن مانع مى‏ شوى؟  
[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] گفت: نه. گفت: از تأويل آن مانع مى‏ شوى؟  


گفت: آرى.  
گفت: آرى.  


ابن‏ عباس گفت: تو مى‏ گويى قرآن را بخوانيم ولى نپرسيم مقصود خدا چه بوده است؟  
[[عبدالله بن عباس|ابن‏ عباس]] گفت: تو مى‏ گويى قرآن را بخوانيم ولى نپرسيم مقصود خدا چه بوده است؟  


معاويه گفت: آرى!!
معاويه گفت: آرى!!
خط ۱۱۴: خط ۱۱۶:
معاويه گفت: عمل به آن! ابن‏ عباس گفت: چگونه به قرآن عمل كنيم قبل از آنكه بدانيم خداوند از آنچه بر ما نازل كرده چه مقصودى داشته است؟  
معاويه گفت: عمل به آن! ابن‏ عباس گفت: چگونه به قرآن عمل كنيم قبل از آنكه بدانيم خداوند از آنچه بر ما نازل كرده چه مقصودى داشته است؟  


معاويه گفت: معنى و مقصود قرآن را از كسانى بپرس كه بر خلاف آنچه تو و اهل‏بيت مى‏ گوييد معنى كنند.
معاويه گفت: معنى و مقصود قرآن را از كسانى بپرس كه بر خلاف آنچه تو و [[معصومین علیهم السلام|اهل ‏بیت]] مى‏ گوييد معنى كنند.


ابن ‏عباس گفت: قرآن بر اهل‏ بيتى كه با آنان نسبت دارم نازل شده، و با اين حال معناى آن را از آل ابى ‏سفيان يا آل ابى‏ معيط يا يهود و نصارى و مجوس بپرسم؟! معاويه گفت: ما را با اين كفار يكسان قرار دادى و از آنان حساب كردى!  
ابن ‏عباس گفت: قرآن بر اهل‏ بيتى كه با آنان نسبت دارم نازل شده، و با اين حال معناى آن را از آل ابى ‏سفيان يا آل ابى‏ معيط يا يهود و نصارى و مجوس بپرسم؟! معاويه گفت: ما را با اين كفار يكسان قرار دادى و از آنان حساب كردى!  
خط ۱۲۲: خط ۱۲۴:
معاويه گفت: پس قرآن را بخوانيد و آن را تأويل هم بنماييد ولى آنچه از تفسير قرآن كه خداوند درباره شما نازل كرده و پيامبر صلى الله عليه و آله درباره شما فرموده نقل نكنيد، و هر چه غير آن است نقل كنيد! سپس ابن ‏عباس را تهديد كرد و گفت: اگر هم خواستى از آن معانى قرآن نقل كنى پنهانى باشد و به صورت علنى كسى از تو چنين چيزى را نشنود!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۱۵ حديث ۲۶.</ref>
معاويه گفت: پس قرآن را بخوانيد و آن را تأويل هم بنماييد ولى آنچه از تفسير قرآن كه خداوند درباره شما نازل كرده و پيامبر صلى الله عليه و آله درباره شما فرموده نقل نكنيد، و هر چه غير آن است نقل كنيد! سپس ابن ‏عباس را تهديد كرد و گفت: اگر هم خواستى از آن معانى قرآن نقل كنى پنهانى باشد و به صورت علنى كسى از تو چنين چيزى را نشنود!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۱۵ حديث ۲۶.</ref>


==== ج. غوغاى قرآن كنار حوض كوثر ====
==== ج) غوغاى قرآن كنار حوض كوثر ====
نبايد وعده پيامبرصلى الله عليه و آله را براى پاسخ امت بر سر حوض كوثر ساده تلقى كنيم. صحنه ‏اى عظيم به وقوع خواهد پيوست كه امت عظيم مسلمان در محضر پيامبرشان بايستند و با پاسخ به پرسش‏ هاى آن حضرت درباره قرآن و عترت به صورت جدى تكليف خود را روشن كنند.
نبايد وعده پيامبر صلى الله عليه و آله را براى پاسخ امت بر سر حوض كوثر ساده تلقى كنيم. صحنه ‏اى عظيم به وقوع خواهد پيوست كه امت عظيم مسلمان در محضر پيامبرشان بايستند و با پاسخ به پرسش‏ هاى آن حضرت درباره قرآن و عترت به صورت جدى تكليف خود را روشن كنند.


آن منظره ديدنى را خود پيامبر صلى الله عليه و آله در حديثى ترسيم فرموده است آنجا كه مى‏ فرمايد:
آن منظره ديدنى را خود پيامبر صلى الله عليه و آله در حديثى ترسيم فرموده است آنجا كه مى‏ فرمايد:
خط ۱۳۷: خط ۱۳۹:
در پاسخ مى‏ گويند: ثِقْل بزرگ‏تر (يعنى قرآن) را تكذيب نموديم و پاره پاره كرديم، و ثِقْل كوچك‏تر (عترت) را در تنگنا قرار داديم و حقش را گرفتيم.
در پاسخ مى‏ گويند: ثِقْل بزرگ‏تر (يعنى قرآن) را تكذيب نموديم و پاره پاره كرديم، و ثِقْل كوچك‏تر (عترت) را در تنگنا قرار داديم و حقش را گرفتيم.


آنگاه من مى ‏گويم: به سمت چپ برويد. آنان از نزد من تشنه و جگر سوخته و روسياه باز گردانده مى‏ شوند در حالى كه قطره‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.
آنگاه من مى ‏گويم: به سمت چپ برويد. آنان از نزد من تشنه و جگر سوخته و روسياه باز گردانده مى‏ شوند در حالى كه قطره ‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.


سپس رايت فرعون امتم بر سر حوض وارد مى ‏شوند كه اكثر مردم اينانند كه توسط او از راه راست منحرف شده ‏اند ... . دست رئيس آنان را مى‏ گيرم، و به محض آنكه دست او را مى ‏گيرم رويش سياه مى‏ شود و قدم ‏هايش مى‏ لرزد و اعماء و احشاء او منقلب مى ‏شود، و آنان كه تابع او بوده ‏اند نيز چنين مى ‏شوند.
سپس رايت فرعون امتم بر سر حوض وارد مى ‏شوند كه اكثر مردم اينانند كه توسط او از راه راست منحرف شده ‏اند ... .
 
دست رئيس آنان را مى‏ گيرم، و به محض آنكه دست او را مى ‏گيرم رويش سياه مى‏ شود و قدم ‏هايش مى‏ لرزد و اعماء و احشاء او منقلب مى ‏شود، و آنان كه تابع او بوده ‏اند نيز چنين مى ‏شوند.


من مى ‏گويم: درباره ثِقْلين بعد از من چه رفتارى كرديد؟
من مى ‏گويم: درباره ثِقْلين بعد از من چه رفتارى كرديد؟


مى‏ گويند: ثِقل بزرگ‏تر را تكذيب كرده و آن را پاره پاره كرديم، و با ثِقل اصغر جنگيديم و او را كشتيم. من مى‏ گويم: شما هم به راه گروه اول برويد. آنان هم تشنه و جگر سوخته و روسياه باز مى ‏گردند در حالى كه قطره ‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.
مى‏ گويند: ثِقل بزرگ‏تر را تكذيب كرده و آن را پاره پاره كرديم، و با ثِقل اصغر جنگيديم و او را كشتيم. من مى‏ گويم: شما هم به راه گروه اول برويد.
 
آنان هم تشنه و جگر سوخته و روسياه باز مى ‏گردند در حالى كه قطره ‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.


سپس رايت هامان امتم كه امام پنجاه هزار نفر از آنان است نزد من مى ‏آيند. من بر مى‏ خيزم و دست او را مى ‏گيرم. آنگاه كه دست او را گرفتم روى او سياه مى ‏شود و قدم‏هايش به لرزه مى ‏افتد و امعاء و احشايش منقلب مى ‏شود، و تابعين او نيز چنان مى ‏شوند.  
سپس رايت هامان امتم كه امام پنجاه هزار نفر از آنان است نزد من مى ‏آيند. من بر مى‏ خيزم و دست او را مى ‏گيرم. آنگاه كه دست او را گرفتم روى او سياه مى ‏شود و قدم ‏هايش به لرزه مى ‏افتد و امعاء و احشايش منقلب مى ‏شود، و تابعين او نيز چنان مى ‏شوند.  


من مى ‏پُرسم: درباره ثِقلين بعد از من چه كرديد؟  
من مى ‏پُرسم: درباره ثِقلين بعد از من چه كرديد؟  
خط ۱۵۳: خط ۱۵۹:
من مى ‏گويم: شما به راه گروه‏ هاى قبل برويد. آنان نيز تشنه و جگرسوخته و روسياه باز مى ‏گردند در حالى كه قطره‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.
من مى ‏گويم: شما به راه گروه‏ هاى قبل برويد. آنان نيز تشنه و جگرسوخته و روسياه باز مى ‏گردند در حالى كه قطره‏اى از حوض كوثر ننوشيده‏ اند.


سپس رايت مِخْدَج نزد من مى ‏آيد كه امام هفتاد هزار نفر از امت من است و من دست او را مى‏ گيرم. به محض آنكه دست او را گرفتم رويش سياه مى ‏شود و قدم‏ هايش به لرزه در مى ‏آيد و اعماء و احشاء او منقلب مى‏ شود، و تابعين او نيز چنان مى‏ شوند.  
سپس رايت مِخْدَج نزد من مى ‏آيد كه امام هفتاد هزار نفر از امت من است و من دست او را مى‏ گيرم.  
 
به محض آنكه دست او را گرفتم رويش سياه مى ‏شود و قدم‏ هايش به لرزه در مى ‏آيد و اعماء و احشاء او منقلب مى‏ شود، و تابعين او نيز چنان مى‏ شوند.
 
مى‏ گويم: بعد از من درباره ثِقْلين چه كرديد؟ مى‏ گويند: ثقل اكبر را تكذيب كرده و عصيان نموديم، و با ثقل اصغر جنگيديم و او را كشتيم.
 
مى ‏گويم: شما هم به راه گروه‏ هاى قبل برويد. آنان نيز تشنه و جگرسوخته و روسياه باز مى‏ گردند در حالى كه قطره‏اى از حوض كوثر ننوشيده باشند.


مى‏ گويم: بعد از من درباره ثِقْلين چه كرديد؟ مى‏ گويند: ثقل اكبر را تكذيب كرده و عصيان نموديم، و با ثقل اصغر جنگيديم و او را كشتيم. مى ‏گويم: شما هم به راه گروه‏ هاى قبل برويد. آنان نيز تشنه و جگرسوخته و روسياه باز مى‏ گردند در حالى كه قطره‏اى از حوض كوثر ننوشيده باشند.
سپس رايت اميرالمؤمنين و قائدِ پيشانى‏ سفيدان نزد من وارد مى‏ شود. من بپا مى‏ خيزم و دست او را مى‏ گيرم، و در اين حال روى او و اصحابش سفيد مى‏ شود.  


سپس رايت اميرالمؤمنين و قائدِ پيشانى‏ سفيدان نزد من وارد مى‏ شود. من بپا مى‏ خيزم و دست او را مى‏ گيرم، و در اين حال روى او و اصحابش سفيد مى‏ شود. مى ‏گويم: بعد از من درباره ثِقلين چه رفتارى داشتيد؟  
مى ‏گويم: بعد از من درباره ثِقلين چه رفتارى داشتيد؟  


مى ‏گويند: ثقل اكبر را تابع شديم و آن را تصديق نموديم، و ثقل اصغر را كمک كرديم و يارى نموديم و همراه او به شهادت رسيديم.
مى ‏گويند: ثقل اكبر را تابع شديم و آن را تصديق نموديم، و ثقل اصغر را كمک كرديم و يارى نموديم و همراه او به شهادت رسيديم.
خط ۱۶۵: خط ۱۷۷:
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بر اين پيشگويى من شاهد هستيد؟ گفتند: آرى، ما گواه اين مجلس خواهيم بود.<ref>اليقين: ص ۲۷۵ باب ۹۶.</ref>
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بر اين پيشگويى من شاهد هستيد؟ گفتند: آرى، ما گواه اين مجلس خواهيم بود.<ref>اليقين: ص ۲۷۵ باب ۹۶.</ref>


ما نيز از بلنداى چهارده قرن مى ‏گوييم: يا رسول‏ اللَّه! اين پنج گروه را نيک مى ‏شناسيم، و قبل از حوض كوثر در اين دنيا بر ضلالت آن چهار گروه معتقديم و شهادت مى‏ دهيم، و اميدواريم زير پرچم على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام از [[تابعین]] و تصديق كنندگان قرآن در قول و عمل در گروه پنجم باشيم.
ما نيز از بلنداى چهارده قرن مى ‏گوييم: يا رسول‏ الله! اين پنج گروه را نيک مى ‏شناسيم، و قبل از حوض كوثر در اين دنيا بر ضلالت آن چهار گروه معتقديم و شهادت مى‏ دهيم، و اميدواريم زير پرچم على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام از [[تابعین]] و تصديق كنندگان قرآن در قول و عمل در گروه پنجم باشيم.


== پانویس ==
== پانویس ==