آيه ۲۵ و ۲۶ فجر و غدیر

نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۵ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

از جمله مسائلى كه در روايات به آن اشاره شده شدت عذاب عمر در قيامت و اينكه عذاب او از ابليس شديدتر است مى ‏باشد.

توضيح اين مطلب چنين است:

شيطان در برابر غدير با تمام توان و قدرت ايستاد چرا كه آن برنامه را خنثى كننده تلاش‏ هاى خود براى گمراهى مردم مى‏ دانست.

اما بدون شک فريادهايى كه در آن روز مى‏ كشيد به خاطر احساس عجزى بود كه در برابر غدير داشت.

اينجاست كه بايد بدانيم آنان كه از غدير سقيفه را پى ‏ريزى كردند نه تنها ياران راهگشاى ابليس بودند، بلكه شيطان به آنان آفرين گفت كه راهى را كه از آن عاجز بود توسط آنان گشوده شد و توانست دريچه اميدى به روى شيطان باز كند.

در اين باره سه جمله از ابليس نقل شده كه در غدير به شياطين گفت:

انَّ اصْحابَهُ لا يَفُونَ بِما عَقَدَ عَلَيْهِمْ: اصحاب او به آنچه بر آنان پيمان بسته وفا نمى‏ كنند.

انَّ اصْحابَهُ قَدْ وَعَدُونى انْ لا يَقِرُّوا لَهُ بِشَىْ‏ءٍ مِمّا قالَ: اصحاب او به من وعده داده ‏اند كه به چيزى از آنچه گفت اقرار نكنند.

انَّ الَّذينَ حَوْلَهُ قَدْ وَعَدُونى فيهِ عِدَةً وَ لَنْ يَخْلُفُونى فيها: آنان كه اطراف او هستند به من درباره او وعده ‏اى داده‏ اند كه هرگز در آن برخلاف وعده عمل نمى‏ كنند.

اينجاست كه وقتى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى بردند، سلمان خطاب به عمر گفت: شهادت مى‏ دهم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اين آيه پرسيدم:

«فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ، وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ»[۱] «در آن روز هيچكس مانند او عذاب نمى‏ شود و هيچ كس مانند او به بند كشيده نمى ‏شود»؛ پيامبر صلى الله عليه و آله به من خبر داد كه منظور از اين آيه تو هستى.[۲]

و نيز امام باقر عليه السلام در بيان اين آيه فرمود:

ذاكَ الثّانى، لا يُعَذِّبُ اللَّه يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَهُ احَداً: منظور از اين كسى كه عذابش از همه بالاتر است عمر است، كه خداوند در روز قيامت احدى را مانند او عذاب نمى‏ كند.[۳]

بلكه به صريح روايات عذاب او از عذاب ابليس هم بالاتر است، چنانكه امام صادق‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:

روز قيامت ابليس را در هفتاد غُل و زنجير و دومى را در صد و بيست غل و زنجير مى‏ آورند.

ابليس نگاهى به او مى‏ كند و مى‏ گويد: اين كيست كه خداوند عذاب او را بيش از من قرار داده در حالى كه من تمام مردم را گمراه كرده ‏ام؟!

به او گفته مى‏ شود: اين دومى است. ابليس مى ‏پرسد: براى چه مستحق چنين عذابى شده است؟ به او گفته مى‏ شود: به خاطر ظلم او به على.

او به دومى مى ‏گويد:

واى بر تو! آيا خبر نداشتى كه خداوند به من دستور سجده بر آدم داد ولى من سرپيچى كردم.

آنگاه از او خواستم براى من سلطه بر محمد و اهل‏بيت او و شيعيانش قرار دهد، ولى خداوند اجازه نداد و گفت:

«إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ». با اين همه خواسته نفس خود را عملى كردى و اكنون در پيشگاه خلايق از تو پرسيده مى ‏شود: اين چه برنامه ‏اى بود كه از تو و پيروانت در مخالفت على‏ عليه السلام صورت گرفت؟

دومى در پاسخ ابليس مى ‏گويد:

تو به من چنين دستورى دادى. ابليس مى‏ گويد: چرا از پروردگارت سرپيچى كردى و از من اطاعت نمودى؟ عمر در پاسخ آيه قرآن را به ياد مى ‏آورد كه خداوند از قول ابليس آورده:

«إِنَّ اللَّه وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»: «خدا به شما وعده حق داد، ولى من به شما وعده دادم و خلاف وعده نمودم، و مرا بر شما قدرتى نيست»!

پانویس

  1. فجر /  ۲۶،۲۵.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۷۸ و ج ۳۱ ص ۱۷۱ ح ۲۵.
  3. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۳۳۲،۳۳۱.