ناصر الدین البانی

نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۲ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (البانی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نظريه البانى در حديث غدير[۱]

ناصرالدين البانى حديث شناس و رجالى معروف و معاصر اهل‏ سنت كه صاحب تأليفات عديده در فن حديث است، در موسوعه حديثى خود موسوم به «سلسلة الاحاديث الصحيحة» -  كه در آن احاديث صحيح السند را جمع كرده - حديث شريف غدير را نقل كرده و مى‏ نويسد: حديث غدير از زيد بن ارقم و سعد بن ابى ‏وقاص و بريدة بن حصيب و على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و ابوايوب انصارى و براء بن عازب و عبدالله بن عباس و انس بن مالك و ابوسعيد و ابوهريره نقل شده است:

الف) حديث زيد بن ارقم از پنج طريق نقل شده، كه همگى صحيح السند است:

  1. ابوطفيل از زيد
  2. ميمون ابوعبدالله از زيد
  3. ابوسليمان مؤذن از زيد
  4. يحيى بن جعده از زيد
  5. عطيه عوفى از زيد


ب) حديث سعد بن ابى‏ وقاص از سه طريق رسيده، كه همگى صحيح السند هستند:

  1. عبدالرحمن بن سابط از سعد
  2. عبدالواحد بن ايمن از سعد
  3. خيثمة بن عبدالرحمن از سعد


ج) حديث غدير از بريده سه طريق دارد، كه همگى صحيح السند هستند:

  1. ابن‏ عباس از بريده
  2. فرزند بريده از بريده
  3. طاووس از بريده


د) حديث غدير از على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نُه طريق دارد، كه همگى صحيح السند است:

  1. طريق عمرو بن سعيد از امام على‏ عليه السلام
  2. طريق زاذان بن عمر از امام على‏ عليه السلام
  3. طريق سعيد بن وهب از امام على ‏عليه السلام
  4. طريق زيد بن يثيع از امام على‏ عليه السلام
  5. طريق شريک از امام على‏ عليه السلام
  6. طريق عبدالرحمن بن ابى‏ ليلى از امام على‏ عليه السلام
  7. طريق ابومريم از امام على ‏عليه السلام
  8. طريق يكى از هم مجلسى‏ هاى امام على‏ عليه السلام از امام على ‏عليه السلام
  9. طريق طلحة بن مصرف از امام على ‏عليه السلام


هـ) حديث ابوايوب انصارى از طريق رياح بن حارث نقل شده، كه رجال سند آن همگى ثقه اند.

و) حديث براء بن عازب از عدى بن ثابت نقل شده، كه رجال سند آن نيز ثقه مى ‏باشند.

ز) حديث ابن ‏عباس از عمر بن ميمون روايت شده، كه سند آن صحيح است.

ح) حديث انس ابن مالک از ابوسعيد و ابوهريره از عميرة بن سعد نقل شده، كه در آن سند هاى صحيح و موثق وجود دارد.


البانى سپس مى ‏گويد: اين مطلب را كه دانستى، بگويم كه انگيزه من بر تفصيل كلام در مورد اين حديث و بيان صحت آن اين بود كه مشاهده كردم شيخ‏ الاسلام ابن ‏تيميه جزء اول حديث را تضعيف كرده و جزء دوم را گمان كرده كه باطل است. به نظر من اين از مبالغه و تسريع او در تضعيف احاديث است، پيش از آنكه طرق آن را جمع كرده و در آن دقت كند... .[۲]

پانویس

  1. نمى از يم غدير (تبريزى): ص44-47.
  2. سلسلة الاحاديث الصحيحة: ح 1750.