سخنرانی
آماده سازى منبر غدير[۱]
پس از رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير و فرمان توقف از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله، آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا به محل پنج درخت كهنسال - كه در يک رديف جلوى بركه غدير بودند - بروند و آنجا را براى اجراى مراسم آماده كنند.
آنان خارهاى زير درختان را كندند و سنگ هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو كردند و آب پاشيدند. سپس شاخه هاى پايين آمده درختان را - كه تا نزديكى زمين آمده بود - قطع كردند. بعد از آن در فاصله دو درختِ وسط، روى شاخه ها پارچه اى انداختند تا سايبانى از آفتاب باشد.
سپس در زير سايبان، بناى منبرى از سنگ را تدارك ديدند. ابتدا با جمع آورى سنگهاى بزرگ و كوچك، آنها را روى هم چيدند و شبه منبرى به بلندى قامت حضرت ساختند. سپس از رواندازهاى شتران و ساير مركب ها كمک گرفتند و بناى آن را تكميل كردند.
در مرحله بعد پارچه اى براى زيبايى از بالا تا پايين منبر انداختند. آنان منبر را طورى برپا كردند كه نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار بگيرد، و پيامبرصلى الله عليه وآله هنگام سخنرانى مُشرِف بر مردم باشد تا همه آن حضرت را ببينند. چنان كه در گزارش ماجراى غدير آمده است: احدى از حاضرين غدير خم نبود مگر آنكه آن حضرت را به چشم خود مى ديد و صداى آن حضرت را به گوش خود مى شنيد.
از سوى ديگر شخصى به نام ربيعة بن اُمية بن خلف - كه صداى بلندى داشتمأمور شد كلام حضرت را براى افرادى كه دورتر قرار داشتند تكرار كند تا همه سخنان حضرت را شنيده باشند.[۲]
دو نفر نيز مأموريت يافتند چند شاخه بلند اطراف منبر را كه قابل بريدن نبود با دست نگه دارند تا جايگاه سخنرانى بهتر ديده شود.[۳]
ايستادن دو نفر بر فراز منبر غدير[۴]
عادت ذهنى عموم مردم از منبر، نشستن بر فراز آن است نه ايستادن، و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز در تمام عمر خود هر گاه بر فراز منبر سخن گفته در حال نشسته بوده است. اما در غدير از همان آغاز خطابه اين منظره توجه همه را به خود جلب كرد كه حضرت پس از بالا رفتن از پله هاى منبر، بر فراز آن ننشست و در حال قيام رو به مردم نمود.
در حالى كه اين جلوه جالب ادامه داشت، جهت اعجاب برانگيز ديگرى بر آن افزوده شد. همچنان كه مردم منتظر آغاز سخنرانى بودند متوجه شدند پيامبرصلى الله عليه وآله به پايين منبر اشاره مى كند و لحظاتى بعد گام هاى بلند على بن ابى طالب عليه السلام را ديدند كه از پله هاى منبر بالا مى رود.
چشمها به منبر دوخته شده بود به گمان آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله با علىعليه السلام كار خاصى دارد و مى خواهد درباره نظم مجلس به او دستورى دهد، غافل از آنكه او بايد تا آخر سخنرانى در كنار خطيب حضور داشته باشد.
على عليه السلام پله هاى منبر را بالا رفت تا آنكه يک پله پايين تر از پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر در سمت راست آن حضرت ايستاد. اوج عظمت آنگاه جلوه گر شد كه به احترام ختم نبوت و براى آنكه پشت به حضرتش نباشد، خود را متمايل به طرف صورت مبارک خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله نمود.
در آن حال كه دو نور خلقت بر فراز منبر بودند دست محمدى بر شانه علوى فرود آمد، و صداى خطيب اعظم در فضاى غدير به «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» طنين انداز شد.
قيام بر منبر در غدير، در حالى كه اميرالمؤمنين عليه السلام نيز كنار حضرت ايستاده بودند، منظره اى بود كه براى اولين بار مردم دو نفر را در سابقه ذهن خود بر فراز منبر مى ديدند. در موقعيت حساس خطبه، پيامبرصلى الله عليه وآله دست على عليه السلام را گرفت و او را نزديک خود آورد و سپس بازوان وى را گرفت و بلند كرد و عملاً معرفى نمود. اين منظره از زيباترين جلوه هاى بيادماندنى غدير براى كسانى بود كه آن واقعه را ديدند يا شنيدند.[۵]
پانویس
- ↑ اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۷۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۴ ۲۰۳ ۱۷۳ ۱۶۸ ۱۴۹ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۱ ۱۰۶ ۸۰ ۷۹ ۷۵ ۶۰ ۵۰.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۲۳ ص ۳۶۲ و ج ۳۶ ص ۱۵۲ و ج ۳۷ ص ۲۰۴ ۲۰۳ ۱۷۳ ۱۵۲ ۱۴۰ ۱۱۹ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۱ - ۲۹۹ ۸۰ ۷۹ ۷۵ ۶۰ ۵۰. احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۴۶.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۰ . ژرفاى غدير: ص ۷۴.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹ ۱۱۱. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۳۰۱ ۹۷ ۴۷ ۴۴. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۶۷ ح ۳۹۱ ۳۸۷. احقاق الحق: ج ۶ ص ۲۷۰ و ج ۲۱ ص ۵۷۵۳ . كتاب سليم: ص ۸۸۸ ح ۵۵ .