سردمداران خط نفاق و ضد غدیر

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۴ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «سردمداران خط نفاق و ضد غدير××× 1 غدير در قرآن: ج 2 ص 123. ×××   هر چه به سال‏هاى آ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سردمداران خط نفاق و ضد غدير××× 1 غدير در قرآن: ج 2 ص 123. ×××

  هر چه به سال‏هاى آخر عمر حضرت نزديك‏تر مى‏شد عده منافقين بيشتر و اقدامات آنان علنى‏تر مى‏گشت و خطر آنان جدى‏تر احساس مى‏شد، تا آنجا كه اكثر آيات مربوط به منافقين در سال‏هاى اخير حيات حضرت نازل شده است.××× 2 بحار الانوار: ج 22، و نيز به سوره‏هاى آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، محمدصلى الله عليه وآله، فتح، مجادله، حديد، منافقين، و حشر مراجعه شود. ×××


قبل از همه و پيش از اطلاع هر شخص ديگرى، اولى و دومى بنيان اين توطئه را ريختند و بين خود هم پيمان شدند كه هرگز در پيشبرد هدف خود كوتاه نيايند و كنار نكشند. هدف را هم در يك جمله حساب شده تابلو كردند كه »اگر محمد از دنيا رفت يا كشته شد نگذاريم خلافت و جانشينى او در اهل‏بيتش مستقر شود، اگر چه به ما هم نرسد« .××× 3 بحار الانوار: ج 17 ص 29 و ج 37 ص 135 114. كتاب سليم: ص 346. ×××

در مرحله بعد سه نفر را داخل پيمان خود نمودند. يكى ابوعبيده جراح بود كه به عنوان امين بين امضا كنندگان و ناظر بر اجراى پيمان انتخاب كردند. ديگرى معاذ بن جبل بود كه مُهره‏اى با نفوذ بود و ظاهرى مقدس داشت. او را براى حل مشكل انصار در نظر گرفتند، چرا كه قريش را به راحتى مى‏توانستند با خود همراه كنند ولى سعد بن عباده رئيس كل انصار كسى نبود كه با ابوبكر و عمر هم پيمان شود و آنگاه ممكن بود انصار در مقابل اقدامات اين گروه مقاومت كنند و عملاً نقشه‏ها بر آب شود.


معاذ بن جبل به آنان گفت: شما مسئله را از جهت قريش حل كنيد. من درباره انصار مشكلات را رفع مى‏كنم. او براى اين هدف بشير بن سعيد و اسيد بن حضير را در نظر گرفت كه هر كدام بر نيمى از انصار -  يعنى دو طايفه اوس و خزرج نفوذ و حكومت داشتند -  و مخفى از سعد بن عباده آنان را بر سر غصب خلافت با خود هم پيمان نمود.××× 1 كتاب سليم: ص 346. بحار الانوار: ج 30 ص 128. ×××


سومين نفرى كه ملحق شد سالم مولى ابى‏حذيفه بود. ورود اين شخص در پيمان آنان از آنجا آغاز شد كه جلسه مذاكره آنان در اين باره مورد استراق سمع او قرار گرفت و از آن اطلاع يافت و چون با راه آنان موافق بود صلاح ندانستند او را از خود جدا بدانند كه مبادا خبر را منتشر كند.


اين گروه پنج نفرى پس از اتمام اعمال حج، در مكه كنار كعبه جمع شدند و پيمان نامه‏اى را با هدف مذكور امضا كردند، و آن را داخل كعبه زير خاك پنهان نمودند تا سندى براى التزام عملى آنان به پيمانشان باشد، و ابوعبيده را هم ناظر بين خود قرار دادند.××× 2 بحار الانوار: ج 28 ص 101. ×××


و اين گونه بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير »اصحاب صحيفه« را امامانى معرفى كرد كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏كنند.