عبدالله بن جعفر هاشمی
اتمام حجت با غدير[۱]
از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته اند.
يكى از اصحاب معصومين عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده عبداللَّه بن جعفر است:
معاويه در سال اول حكومتش پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام به مدينه آمد. در آنجا مجلسى تشكيل داد و از امام حسن و امام حسين عليهما السلام و عبداللَّه بن جعفر و ابن عباس و عده اى ديگر دعوت كرد و همه جمع شدند.
در آن مجلس احتجاجات بسيارى بر معاويه شد. از جمله عبداللَّه بن جعفر اين مطلب را مطرح كرد:
اى معاويه، من از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم در حالى كه حضرت بر فراز منبر بود و من و عمر بن ابى سلمة و اسامة بن زيد و سعد بن ابى وقاص و سلمان و ابوذر و مقداد و زبير در برابر او نشسته بوديم. حضرت فرمود: آيا من نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان نيستم؟ گفتيم: بلى يا رسول اللَّه ... . فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».
معاويه گفت: اى حسن، اى حسين، اى ابن عباس، عبداللَّه بن جعفر چه مى گويد؟ ابن عباس گفت: تو به آنچه مى گويد ايمان نمى آورى. اكنون سراغ كسانى كه نام برد بفرست و از آنان سؤال كن.
معاويه كسى را سراغ عمر بن ابى سلمة و اسامة بن زيد فرستاد و از آنان نيز سؤال كرد. آنان شهادت دادند كه آنچه عبداللَّه بن جعفر مى گويد از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده اند همانگونه كه او مى گويد.[۲]
روايت حديث غدير[۳]
يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده عبداللَّه بن جعفر بن ابى طالب هاشمى (م ۸۰ ق) است. ابنعقده حديث غدير را از عبداللَّه بن جعفر روايت كرده است. همچنين او با حديث غدير بر معاويه احتجاج كرده است.
منبع
دانشنامه غدير،جلد ۱۴،صفحه ۵۲۹.