آيه ۷۱ اسراء و غدیر
يكى از جلوه هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسیر آيات مربوط به غدير پرداخته شده است.
در بسيارى از دعاها و زيارات - به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است - ناگفته هايى از مسئله غدير به چشم مى خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى شود.
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ :
«روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان صدا مى زنيم».
وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً [۱]:
«و ما را براى متقين امام و پيشوا قرار ده».
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
متن دعا
فرازى ديگر از دعا بعد از نماز روز عيد غدير چنين است:
«فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا ، وَ اجْعَلْ لَنا مِنَ الْمُتَّقينَ اماماً الى يَوْمِ الّدينِ، يَوْمَ يُدْعى كُلَّ اناسٍ بِامامِهِمْ»[۲]:
پروردگارا، از تو مى خواهم نعمتت را بر ما كامل كنى ...، و براى ما از متقين امامى تا روز قيامت قرار دهى، همان روزى كه هر گروه از مردم با امامشان صدا زده مى شوند.
نتيجه اعتقادى
در اين فراز دو آيه مزبور به صورت تضمين در كلام گنجانده شده است. آيه اول با تغيير«نَدْعُوا»به«يُدْعى»، و آيه دوم به صورت نتيجه گيرى با افزودن«مِن» آمده است و فرموده:«مِنَ الْمُتَّقينَ».
يعنى آنچه در قرآن است كلام امامان به خداست كه ما را براى متقين امام قرار ده، و در اين دعا با اشاره به همان آيه مى گوييم:
خدايا، براى ما از متقين امامى قرار ده، كه رواياتى نيز در اين باره وارد شده است.[۳]
از اين فرازِ دعاى غدير سه نكته درباره اين آيات به دست مى آيد:
الف) امام غدير مظهر تقوا و موضع اعتماد
امام غدير موضع اعتماد و مظهر تقواست. در واقع ما كه از خدا امامى از متقين مى خواهيم، براى آن است كه راهبر ما به سوى خداست و اگر مانند پيشوايان سقيفه فاسقى بعد از فاسقى باشد چگونه مىتوان در راه خدا پيرو آنان شد؟! امام باقر علیه السلام در بيان اين آيه مى فرمايد:
«وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً»يعنى امامان هدايت كننده هدايت شده، كه مردم توسط ما هدايت مى شوند، و اين مخصوص آل محمد عليهم السلام است.[۴]
ب) امامت متقين تا قيامت
رشته اين امامت متقين بايد تا دامنه قيامت ادامه يابد، چرا كه خداوند فرموده:
«هر گروهى از مردم را با امامشان صدا مى زنيم». بنا بر اين همه نسل ها بايد از متقين امامى داشته باشند تا در روز قيامت پاسخگوى نداى الهى باشند.
ج) سرفرازى پيروان غدير در قيامت
آثار اصلى غدير در روز قيامت ظاهر مى شود. در آن روز كه غديريان را با امامانشان فرا مى خوانند، امام آنان با ديگران قابل مقايسه نخواهند بود، و آن روز است كه از انتخاب الهى خرسند و سرفراز خواهند شد.
در حديث آمده است:
روز قيامت كه مى شود خداوند عز و جل امامان هدايت و چراغ هاى تاريكى و عَلَم هاى تقوى، يعنى اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام را صدا مى زند.
سپس به آنان گفته مى شود: شما و شيعيانتان از صراط عبور كنيد و بدون حساب وارد بهشت شويد. پس از آن امامان فسق فرا خوانده مى شوند ... .[۵]
پس از غدير منافقين در خلوت همچنان اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مى نمودند. اين شكست آتش كينه آنان را شعله ور مى كرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مى ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه اى مى زدند و در دنياى كفر آميز خود به استهزاء مى پرداختند.
در حالى كه عده اى از آنان كنار يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاده بود تأسف مى خوردند، سوسمارى از كنار آنان عبور كرد.
يكى از آنان گفت: «اى كاش محمد اين سوسمار را به جاى على امير ما قرار مى داد»! ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را حاضر نمود و خبر ابوذر را برايشان بازگو كرد.
آنان در حالى كه ابوذر را در برابر خود مى ديدند انكار كردند و بر اين انكار خود قسم ياد كردند! ولى از طرف خداوند بار ديگر آيه ۷۴ سوره توبه در ردّ آنان آمد:
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ اِسْلامِهِمْ : «به خدا قسم ياد مى كنند كه نگفته اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آورده اند».
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر»، و بعد از آن فرمود:
«جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى آورند كه امام آنان سوسمار است! مواظب باشيد كه شما نباشيد»!! آنگاه آيه ۷۱ سوره اسراء را شاهد آورده فرمود:
خداوند تعالى مى فرمايد: يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ : «روزى كه هر گروهى از مردم را با امامشان فرا مى خوانيم».[۶]
منبع
- غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۸۳ - ۳۸۵.
- واقعه قرآنى غدير: ص ۱۳۶.
- اسرار غدير: ص ۸۳ .
پانویس
- ↑ فرقان / ۷۴.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.
- ↑ تأويل الآيات: ج ۱ ص ۳۸۵. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۰ و ج ۲ ص ۱۱۷. نور الثقلين: ج ۴ ص ۴۳. بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۲ - ۱۳۵ و ج ۶۷ ص ۲۷۶ و ج ۸۹ ص ۶۲ و ج ۹۵ ص ۳۰۶.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵.
- ↑ مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۶۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲.