احمد بن عمرو بصری (ابوبکر، بزّار)
ابوبكر احمد بن عمرو بن عبدالخالق عَتَكی (درگذشته 292ق)، محدث بصری و از قدیمترین مسند نویسان بود. نسبت عتكی، به سبب انتساب وی به قبیلۀ عتیك ازد است. ذهبی حدود سال 210ق را زمان تولد وی دانسته است[۱].
جایگاه علمی
بزار در یكی از مهمترین مقاطع تاریخ تدوین حدیث پا به عرصه وجود نهاد، زمانی که کتاب های حدیثی همچون صحاح سته، مسانید و سنن گوناگون به وجود آمده یا در حال شكلگیری بودند. او در محیط علمی بصره به درس مشایخ بزرگ آن روزگار كشیده شد و افزونبر بصره، در كوفه، واسط و بغداد به دانش اندوزی پرداخت[۲].
شاخصترین شیخ وی در دورۂ آموزش، بخاری، صاحب صحیح بود. بزار برای آموزش حدیث، سفرهای بسیاری به مكه، شام، مصر و نیز اصفهان داشت. رجالیان غالباً او را ثقه، صدوق و حافظ دانستهاند[۳]، اما برخی به اعتماد بیش از اندازۂ بزار به حافظه اشاره كردهاند[۴]. سیوطی و متّقی هندی[۵]: او صاحب مسند كبير به نام «المعلّل» است. هيثمى و ابن حجر او را ثوثيق كرده اند.
از شاگردان وی باید به ابوالقاسم طبرانی و ابوالشیخ اصفهانی اشاره كرد[۶]. طبری در كتابهای تاریخ و تفسیر خود، از بزار روایت كرده است.
روايت حديث غدير[۷]
ابوبكر بزّار حديث غدير را با اشاره به ماجراى احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام در رحبه کوفه با بيش از پنج سند روایت كرده است.
متّقی هندی حديث غدير را در «کنز العمّال» از بزّار نقل كرده است.[۸]
عن إسحاق عن عمرو ذي مر وسعيد بن وهب وزيد ابن ينيع قالوا : سمعنا عليا علیه السلام يقولُ : نشدت الله رجلاً سمع رسول الله صلی الله علیه وآله يقول يوم غدير خم ما قال لما قام ، فقام ثلاثة عشر رجلاً فشهدوا أن رسول الله صلی الله علیه وآله قال : ألستُ أولى بالمؤمنين من أنفسهم ؟ قالوا بلى يا رسول الله، قال فأخذ بيد علي علیه السلام قال : من كنتُ مولاه فعلي مولاه ، اللهم والِ من والاه ، وعاد من عاداه ، وأحب من أحبه ، وأبغض من أبغضهُ ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله.
ما را از اسحاق، از عمرو ذی مر، سعید بن وهب، و زید بن ینیع روایت شده است که گفتند: ما علی علیه السلام را شنیدیم که میگفت: من از کسی که رسول الله را شنیده است در روز غدیر خم، سوگند میخواهم که بلند شود تا آن چه را که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود، شهادت دهد. پس سیزده مرد بلند شدند و گواهی دادند که رسول الله صلی الله علیه وآله فرمود: «آیا من بر مؤمنین از خودشان سزاوارتر نیستم؟» گفتند: «آری، ای رسول خدا!» سپس پیامبرصلی الله علیه وآله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: «هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست دارد، دشمن بدار کسی را که او را دشمن دارد، محبت کن کسی را که او را دوست دارد، بغض کن کسی را که او را دشمن دارد، یاری کن کسی را که او را یاری میکند، و خوار کن کسی را که او را خوار میکند.»
پانویس
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۵۵۵
- ↑ سير اعلام النبلاء - الذهبي، شمس الدين، جلد : 13 صفحه : 556
- ↑ ميزان الاعتدال، الذهبي، شمس الدين، جلد : 1 صفحه : 124
- ↑ وَقَدْ ذَكَرَهُ أَبُو الحَسَنِ الدَّارَقُطْنِيُّ، فَقَالَ: ثِقَةٌ، يُخْطِئ وَيَتَّكلُ عَلَى حِفْظِهِ. وَقَالَ أَبُو أَحْمَدَ الحَاكِمُ: يُخْطِئ فِي الإِسْنَاد وَالمتن. وَقَالَ الحَاكِمُ أَبُو عَبْدِ اللهِ: سَأَلْتُ الدَّارَقُطْنِيّ عَنْ أَبِي بَكْرٍ البَزَّار، فَقَالَ: يُخْطِئ فِي الإِسْنَاد وَالمتن، حَدَّثَ بِالمُسْنَد بِمِصْرَ حِفْظاً، يَنْظُر فِي كُتب النَّاس، وَيُحَدِّث مِنْ حِفْظِهِ، وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ كُتُب، فَأَخْطَأَ فِي أَحَادِيْث كَثِيْرَة سير اعلام النبلاء -الذهبي، شمس الدين، جلد : 13 صفحه : 556
- ↑ طبقات الحفّاظ: ۲۸۵. كنز العمّال: ج ۱۳ ص ۱۵۸. همچنين ر.ك: تذكرة الحفّاظ: ج ۲ ص ۶۵۳ . العِبَر فى خبر من غَبَر: ج ۲ ص ۹۲ . تاريخ بغداد: ج ۴ ص ۳۳۴. شَذَرات الذهب: ج ۲ ص ۲۰۹. نجوم الزاهرة: ج ۳ ص ۱۵۷.
- ↑ سير اعلام النبلاء - الذهبي، شمس الدين، جلد : 13 صفحه : 555
- ↑ چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۲۸.
- ↑ كنز العمّال ۱۵۸/۱۳.