بیعت در غدیر بیعت با خداوند

پیامبر صلی الله علیه وآله پس از تعیین جانشین بلافصل خود، یعنی؛ امیرالمؤمنین علیه السلام، آنگاه مردم را برای بیعت با وی آماده نموده و فرمودند:

أَلا وَ إِنَّی قَدْ بایَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِیٌّ قَدْ بایَعَنی. وَ أَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَهِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی علیه السلام با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت می‌گیرم.

در معنای «بیعت» گفته‌اند: (فُلَانٌ) بَایَعَ السُّلطَانَ: إِذَا تَضَمَّنَ بَذلَ الطَّاعَةِ لَهُ بِمَا رَضَخَ لَهُ، وَ یُقَالُ لِذَلِکَ: بَیْعَةٌ و مُبَایَعَةٌ؛[۱](فلانی) با سلطان بیعت کرد، یعنی اطاعت او را در برابر عطای اندکش پذیرفت، به این پذیرش بیعت و مبایعت گفته می‌شود.

ابن خلدون در تعریف «بیعت» روشن‌تر سخن می‌گوید:

بیعت، عهدی است بر فرمانبرداری، گویا بیعت کننده با امیرش معاهده می‌کند که رأی و نظرش را در مورد خود و سائر مسلمین به وی تسلیم کند و با او در مورد هیچ چیزی گفتگو نکند و در تکالیفی که به او می‌دهد، اطاعتش نماید، چه دلخواهش باشد یا نباشد. مردم زمانی که با أمیری بیعت کرده و با او پیمان می‌بستند، برای محکم شدن پیمان دستانش را در دست او قرار می‌دادند، از این رو شباهت پیدا می‌کند به فعل فروشنده و خریدار. به خاطر همین، عهد مذکور را «بیعت» گفتند که مصدر فعل «بَاعَ یَبِیعُ» است و از این رو بیعت مذکور دست به دست انجام می‌گرفت. این است مدلول لغوی و معهود شرعی واژهٔ بیعت.»[۲]

حالا که همگی با جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله آشنا شدند، نوبت به اینجا رسیده است که مسلمانان با او بیعت کرده و پیمان ببندند یعنی او را رها نکرده و در هر شرائطی از او پیروی نمایند، همان طوری که با رسول خدا صلی الله علیه وآله در بیعت رضوان و عقبه بیعت نمودند.

پانویس

  1. مفردات الفاظ القرآن، ص ۱۵۵.
  2. تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۲۰۹.