تبیین ولایت توسط پیامبر
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در طول بیست و سه سال رسالت خویش همهٔ احکام الهی را برای مردم تبیین نموده و به آنها فهماندند، مهمترین و تنها حکمی که برای تبیین و فهماندن آن، زمان و مکان خاص و خطبهای خاص برای آن خوانده شد، حکم ولایت و انتصاب امیرالمؤمنین علیه السلام بود که در تمام جهات با یک مهندسی کامل اجرا گردید، در طول خطبهٔ غدیر در چند جا فرازهایی را مشاهده مینمائیم که با تأکید زیاد، تبیین و فهماندن این حکم برای مردم ذکر شده است.
در فرازی از خطبهٔ غدیر در مورد این حکم، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله میفرمایند: فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ، وَ اعْلَمُوا انَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَ اماماً فَرَضَ طاعَتَهُ … ای مردم! این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید، و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه. بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است.
در این فراز تأکید میشود که باید مردم علم به امام واجب الاطاعه خویش داشته و شخصِ امام را بشناسند و این موضوع عالوه بر علم به آن فهمیدنی است؛ لذا پیامبر صلی الله علیه وآله از طرف خداوند مأمور به فهماندن تمامی احکام الهی و از جمله مهمترین آنها امر ولایت است؛ بنابراین همانگونه که نبی موظف است در طول رسالت خویش احکام را تبیین نماید و بفهماند، بعد از نبی نیز امام موظف است این منصب نبی که تبیین احکام و فهماندن آن به مردم است را ادامه دهد به خاطر همین مطلب پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در این قسمت از خطبه غدیر قبل از گرفتن بیعت از مردم این موضوع مهم را آشکار کرده و تذکر میدهند که بدانید آن کسی که الان بعد از خطبهٔ من موظفید با او بیعت کنید همان کسی است که بعد از من مأمور به فهماندن تمامی مسائل و احکام به شماست، آنگاه میفرمایند: مَعاشِرَ النّاسِ، انّی قَدْ بَیَّنْتُ لَکُمْ وَ افْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِیٌّ یُفْهِمُکُمْ بَعْدی[۱] ای مردم! من برایتان روشن کردم و به شما فهمانیدم، و این علی علیه السلام است که بعد از من به شما میفهماند.
پانویس
- ↑ فراز «علیٌّ علیه السلام یفهمکم بعدی» در منابع عامه: فرائد السمطین ۲۶۸/۱ باب ۵۲ ح ۲۱۰؛ کفایة الطالب ۷۳ باب ۴، و ص ۲۱۱ باب ۵۴؛ الفردوس بمأثور الخطاب۶۵/۳ ح ۴۱۸۱؛ کنزالعمال ۶۱۴/۱۱ ح ۳۲۹۸۱. شواهد التنزیل ۳۹/۱ ح ۲۸؛ المستدرک علی الصحیحین ۱۲۲/۳؛ الفردوس بمأثور الخطاب ۳۳۲/۵ ح۸۳۴۷؛ کنزالعمال ۶۱۵/۱۱ ح ۳۲۹۸۳؛ تاریخ مدینة دمشق ۴۸۸/۲) ۳۸۷/۴۲ ح ۱۰۱۸–۱۰۱۶)؛ حلیة الاولیاء ۶۳/۱ شماره ۴؛ فرائد السمطین ۱۴۵/۱ باب ۲۷ ح ۱۰۹.