تمام خوبیها بهدست خداوند
تمام خوبیها بهدست خداوند مفاد عبارتی از پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر در وصف خداوند است.
درباره شرح این قسمت از خطبه غدیر برخی محققان چنین نوشتهاند:[۱] آنچه خیر به انسان میرسد تفضّل الهی است و آنچه شرّ میرسد از طرف نفس انسان است:[۲]
ما أصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ [ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست.
(نساء:۷۹).
کلمه «خیر» صفت مشبّهه بهمعنای مقبول و برگزیده است. از این جمله حصر استفاده میشود، یعنی هرچه در نظام آفرینش از نعمت هستی بهرهمند شود خیر و نیکو و برگزیده است.
جهان هستی فعل پروردگار و آینه صفات او است و هرگز در گوشه و کنار آن شرّ ذاتی و تیرهگی مطلق نخواهد بود؛ زیرا هر یک از آفریدهها که از نعمت هستی برخوردار شده در حدّ خود نیکو و برگزیده است. هر یک از این موجودات چنانچه به موجود دیگری زیان برساند نسبت به خصوص آن موجود شرّ و مضرّ خواهد بود، ولی در حدّ خود نیکو است.
از جمله خصوصیات نظام آفرینش درباره افراد بشر آن است که پروردگار هریک از افراد را بهقدر سعی و کوشش در ظرف امکانات به مقصدشان میرساند؛ مثلاً فرمانروایی بر اجتماعات بشر و هم چنان عزّت و موقعیّت در انظار مردم، نتیجه کوشش درباره فضیلتی پسندیده است و هم چنان محرومشدن از فرمانروائی یا دچار پستی و خواری در انظار مردم گرچه فقدان نعمت و ناگوار است، ولی آن نیز نتیجه مثبت عواملی است که خود فراهم آورده است.
و مفاد عبارت بِيَدِه الْخَيْرُ دلالت بر این دارد که هرگز شرّ ذاتی در جهان نخواهد بود و مفهومی نیز برای شرّ نمیتوان فهمید جز بیماری، مرگ، ناتوانی، عجز، زبونی، نابینائی، پستی و خواری که هیچیک بر وفق طبع و خواسته انسانی نخواهد بود.
ولی هر یک از این ناگواریها لازم اتصال نظم جهان است که بر اساس حرکت نهاده شده است؛ مثلاً شخص نیرومند چنانچه دچار بیماری شود و بهجای نیروهای بدن او که تحلیل رفته نیروی کمتری جایگزین آنها شود حالت بیماری و عجز و ناتوانی و زبونی بر او عارض خواهد شد.
قسم دیگر از خیر و شرّ عارض بر فعل اختیاری میشود؛ چنانچه از نظر عقل و منطق دین فائدهای بر آن مترتب شود، آن فعل پسندیده و فاعل آن مستحق مدح و ثواب میباشد. در صورتی که آن عمل اختیاری برای فاعل یا دیگری زیان داشته باشد ناپسند خواهد بود و فاعل آن مستحق ملامت یا کیفر.[۳]
پانویس
منابع
- أطیب البیان فی تفسیر القرآن؛ عبدالحسین طیب، تهران: انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- انوار درخشان در تفسیر قرآن؛ سید محمد حسینی همدانی، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران: انتشارات لطفی، ۱۳۸۰ق.
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.