طلحة بن مصرف ایامی
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | طلحة بن مصرف بن عمرو بن کعب بن جحدب الیامی الهمدانی الکوفی |
| سرشناسی | تابعی، حافظ، قاری، محدث کوفی |
| تولد | اواخر قرن اول هجری |
| وفات | ۱۱۲ ق (برخی منابع: ۱۱۳ ق) |
| خویشان سرشناس | محمد بن طلحة (فرزندش) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | أنس بن مالک، مجاهد بن جبر، خیثمة بن عبدالرحمن، و دیگران |
| شاگردان | محمد بن طلحة (فرزندش)، منصور بن معتمر، سلیمان الأعمش، و دیگران |
| مذهب | اهل سنت (عثمانی مذهب) |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | قرائت قرآن، نقل حدیث |
| علت شهرت | سید القراء کوفه، وثاقت در نقل حدیث |
طلحة بن مصرف یامی کوفی (درگذشته ۱۱۲ هجری)، از تابعین، حافظ، از برجستهترین قاریان و راویان حدیث کوفه بود که به «سید القراء» شهرت داشت و در وثاقت و علم حدیث مورد اعتماد بزرگان اهل سنت قرار گرفت. او از بسیاری از صحابه و تابعین روایت نقل کرد و شاگردان فراوانی تربیت نموده است.
روایت حدیث غدیر[۱]
طلحة بن مصرف ماجرای احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام به حدیث غدیر در رحبه کوفه را نقل کرده است.[۲]
عن طلحة بن مصرف، عن عمیرة ابن سعد قال: شهدت علیا علیه السلام علی المنبر ناشد أصحاب رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم، من سمع رسول اللَّه یوم غدیر خم یقول ما قال فلیشهد، فقام اثنی عشر رجلا، منهم أبو سعید الخدری، و أبو هریرة و أنس بن مالک، فشهدوا انهم سمعوا رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله وسلم یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه اللَّهمّ وال من والاه، و عاد من عاداه.[۳]
از طلحة بن مصرف، از عمیره بن سعد نقل شده است که گفت: شاهد بودم که علی علیهالسلام بر منبر بود و اصحاب رسول خدا صلیالله علیه و آله را سوگند داد و فرمود: هر کس از رسول خدا در روز غدیر خم شنیده آنچه را که ایشان فرمود، شهادت دهد. پس دوازده نفر برخاستند که از جمله آنان ابوسعید خدری، ابوهریره و انس بن مالک بودند، و شهادت دادند که شنیدند رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: «هر کس من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که با او دشمنی کند.»
جایگاه راوی
طلحة بن مصرف بن عمرو بن کعب بن جحدب، معروف به ابومحمد یامی همدانی، از تابعین و اهل کوفه و از قبیله یام (شاخهای از همدان) بود. او از برجستهترین قاریان و محدثان کوفه و به «سید القراء» شهرت داشت. وی قرآن را حفظ کرد و بر یحیی بن وثاب عرضه نمود و در قرائت و تجوید قرآن سرآمد شد، تا جایی که اهل کوفه او را «سید القراء» نامیدند. اما زمانی که این شهرت به او رسید، برای دوری از شهرت به نزد اعمش رفت و بر او قرائت کرد و مردم نیز به تدریج به اعمش روی آوردند.[۴]
بسیاری از بزرگان از او تمجید کردند. عبدالملک بن أبجر گفت: «هیچگاه طلحة بن مصرف را در جمعی ندیدم مگر اینکه او را بر دیگران برتر یافتم.» همچنین حریش بن سلیم نقل میکند که بزرگان کوفه چون ابواسحاق، سلمة بن کهیل و حبیب بن ابی ثابت همگی گفتهاند: «مانند طلحة را ندیدهایم.» لیث بن ابی سلیم نیز نقل میکند: «مجاهد به من دستور داد که همراه چهار نفر باشم که یکی از آنها طلحة بن مصرف بود.» عبدالله بن ادریس کوفی نیز میگوید: «اعمش را ندیدم که از کسی که او را درک کرده باشد، به اندازه طلحة بن مصرف تعریف کند.»[۵]
طلحة بن مصرف در واقعه دِیرالجماجم در زمان حجاج بن یوسف از قاریان کوفه بود که در آن حضور یافت اما در جنگ شرکت نکرد. او در پایان سال ۱۱۲ هجری قمری (برخی منابع ۱۱۳ هجری) درگذشت.[۶]
طلحة در گرایشهای اعتقادی خود با بسیاری از اهل کوفه اختلاف داشت. عَجَلی درباره او گفته است: «عثمانی بود و عثمان را بر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برتری میداد و از بهترین قاریان و مردان نیک کوفه بود.»[۷]او نسبت به شیعیان نیز دیدگاه منفی داشت و گفته است: «اگر وضو نداشتم، به تو میگفتم که رافضه چه میگویند.»[۸]
اما برخی شواهد نشان میدهد که او به اهل بیت نیز تمایل داشت. از جمله گفته است: «دشمنی با بنیهاشم نشانه نفاق است.»[۹]در ماجرای دیگری، طلحة بن مصرف از عبدالله بن ابی اوفی پرسید: «آیا پیامبر اسلام وصیتی کرد؟» و او پاسخ منفی داد. طلحة پرسید: «چگونه ممکن است با اینکه پیامبر مردم را به وصیت توصیه میکرد، خود وصیت نکرده باشد؟» عبدالله گفت: «قرآن وصیت پیامبر بود.» این پرسش و پاسخ نشان میدهد که طلحة با طرح چنین سؤالاتی، جریان منکر وصیت پیامبر را به چالش میکشید.[۱۰]
طلحة بن مصرف از راویان مورد اعتماد بود. ابن سعد درباره او گفته است: «ثقه بود و احادیث صالحهای داشت.» همچنین یحیی بن معین، ابوحاتم رازی و عجلی او را توثیق کردهاند و همه اصحاب صحاح از او حدیث نقل کردهاند.[۱۱]
پانویس
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۷۰.
- ↑ دانشنامه غدیر، جلد ۱۴، صفحه ۴۰۴.
- ↑ عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار؛ جلد1؛ صفحه22
- ↑ الطبقات الکبری، جلد 6، صفحه 308؛ تاریخ الاسلام، جلد 7، صفحه 386؛ الاعلام، جلد 3، صفحه 147.
- ↑ الطبقات الکبری، جلد 6، صفحه 308
- ↑ المعارف، صفحه 529؛ تاریخ الاسلام، جلد 7، صفحه 388
- ↑ تاریخ الاسلام، جلد 7، صفحه 388.
- ↑ الطبقات الکبری، جلد 6، صفحه 308.
- ↑ ذخائر العقبی، جلد 1، صفحه 66.
- ↑ شرح نهج البلاغة، جلد 2، صفحه 53.
- ↑ الطبقات الکبری، جلد 6، صفحه 308؛ تاریخ الاسلام، جلد 7، صفحه 386.