علم پیامبر به نامهای منافقان در روز غدير
وَ لَوْ شِئْتُ اَنْ اُسَمِّیَ الْقائِلینَ بِذلِکَ بِاَسْمائِهِمْ لَسَمَّیْتُ، وَ اَنْ اُومِئَ اِلَیْهِمْ بِاَعْیانِهِمْ لَاَوْمَأْتُ، وَ اَنْ اَدُلَّ عَلَیْهِمْ لَدَلَلْتُ، وَ لکِنّی وَ اللَّهِ فی اُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ.
و اگر بخواهم کسانی را که چنین گفتاری دارند نام ببرم یا به شخص آنها اشاره کنم یا شما را به سوی آنان راهنمایی کنم میتوانم. ولی به خدا قسم! من در مورد کارشان بزرگواری از خود نشان دادهام.
پرده پوشی خداوند از منافقان در روز غدیر
پیامبر صلی الله علیه وآله مظهر غفّاریت خداوند عالم است. او که خود پیشوای مردم است، در مرحلهٔ عمل از همگی بهتر عمل میکند و به مسلمانان درس عفو و بخشش را میآموزد. در جریان فتح مکّه چون سپاه اسلام به نزدیکی مکّه رسیدند، در حالی که «سعد بن عباده» رئیس خزرجیان پرچم سپاه اسلام را در دست داشت، همین که در برابر ابو سفیان قرار گرفت، خطاب به او این شعر را سرود: الیَومَ یَومُ المَلحَمَةِ، الیَومَ تُستَحَلُّ الحُرمَةُ، الیَومَ اَذَلَّ اللهُ قُرَیشًا؛ امروز، روز خونریزی است، امروز حرمتها شکسته میشوند، امروز خدا قریش را ذلیل میکند.
ابو سفیان تا چشمش به پیامبر صلی الله علیه وآله افتاد، عرضه داشت: «پدر و مادرم به فدایت! آیا دستور دادهای قومت را قتلعام کنند که سعد چنین شعار میدهد؟! در حالی که تو مهربانترین افراد به مردم هستی. پیامبر صلی الله علیه وآله از شنیدن این سخن سخت ناراحت شد و بلافاصله فرمود: الیَومَ یَومُ المَرحَمَةِ، الیَومَ اَعَزَّ اللهُ قُریشًا، الیَومَ یُعَظِّمُ اللهُ فِیهِ الکَعبَةَ؛ امروز روز رحمت است، امروز خدا قریش را عزّت بخشید، امروز خداوند کعبه را بزرگ ساخت.
سپس سعد را از مقام خود عزل کرد و علی علیه السلام را به جای او منصوب نمود، و به او دستور داد فوراً به سوی سعد بشتابد و پرچم اسلام را از او بگیرد، و بدین ترتیب ارتش نیرومند اسلام با ده هزار نیروی مسلح با پرچمداری علی علیه السلام و با شعار رحمت، وارد مکّه معظمه شدند.[۱]پیامبر صلی الله علیه وآله با علم الهی، از درون سینهها آگاه است و منافق را از مؤمن تشخیص میدهد و بسیاری از سران آنها را در دوران رسالت خود شناسایی نموده است، و از نیّت آنها نسبت به امیرالمؤمنین علی علیه السلام خبر دارد و لکن در مورد معرّفی آنها کرامت را پیشه میکند. باید منافقان ناشناخته بمانند و در بوتهٔ امتحان قرار بگیرند و کسانی که تنها ادعای ایمان دارند، در آزمایشهای الهی قرار گیرند و بالاخره پاکان و خبیثان حقیقی از یکدیگر جدا شوند. در جای دیگر خطبه حضرت همین مطلب را به مردم گوشزد فرمود:
مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّب؛ ای مردم! همانا خداوند شما را به حالی که هستید رها نکند تا آن که جدا سازد پاک را از ناپاک. آری این از سنّتهای تغییرناپذیر خداوند متعال، بلکه یکی از أهداف خلقت است که در قرآن کریم بارها به آن متذکّر شده است، آنجا که فرمود: الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أیُّکُمْ أحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُور ؛ همانکه مرگ و زندگی را پدیدآورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و اوست ارجمند آمرزنده.[۲]