مهندسی مخاطب در تبلیغ غدیر

از دانشنامه غدیر

مهندسى مخاطب در تبليغ غدير

از آنجا كه تبليغ با همه جزئياتش هدفى جز مخاطب ندارد و اگر او نباشد اصلاً تبليغ معنى ندارد، لذا بايد مخاطبين غدير را به دقت تقسيم كنيم تا به اقتضاى حال آنان مقدار و سنگينى مطالب و نوع مطلب و كيفيت بيان آن را پيدا كنيم. در واقع فصاحت و بلاغت كه ركن تبليغ است، معنايش مراعات همين امور است.

در اين بخش از كتاب حاضر در عين اينكه مهندسى مخاطب را به مُبلّغ مى‏ آموزيم، به خود مخاطب هم مى ‏آموزيم كه به غدير چگونه نگاه كند و با مُبلّغ آن چگونه برخورد نمايد، و چرا بايد خود را موظف به آموختن و سپس تبليغ غدير بداند.

۸  قسمت اين بخش به اين مسائل مى ‏پردازد.

درجات مخاطبين نسبت به دريافت غدير

هم بايد مُبلّغ بداند و هم بايد مخاطبين اعتراف كنند كه برخورد ذهن انسان ‏ها با مسئله غدير -  به تناسب عمق نگاهى كه در محتواى آن مى‏ نمايند - مراتبى دارد. اين درجاتِ معرفت، اگرچه با مطالعه بيشتر و عميق شدن در زلال غدير قابل رشد و پيشرفت است، اما در مرحله اول نمى‏ توان بيش از تحمل مخاطب براى او از غدير گفت. آنجا كه حوصله و ظرفيت دريافت مخاطب با مطالب ارائه شده از غدير مطابق نباشد يا درک غلط پيش مى ‏آيد و يا شبهه ‏هاى بيجا ايجاد مى‏ شود و يا مخاطب متوجه چيزى از منظور گوينده نمى ‏شود و متحير مى ‏ماند.

با ترسيم ۶ نگاه از سوى مخاطب به غدير، مرورى بر اين مراتب خواهيم داشت تا هنگام مهندسى مخاطب آن تصوير دقيقى از او داشته باشيم و مطابق ذهنيت او وارد تبليغ غدير شويم.

نگاه اول: برنامه يک ساعته با توقفى ناگهانى

در نگاه اول، غدير قضيه‏ اى را تداعى مى ‏كند كه حداكثر يک ساعت طول آن است. تصور عموم مخاطبين آن است كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از مراسم حج به مدينه بازمى ‏گشت و بدون اطلاع قبلى در بين راه، ناگهان با خطاب «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...»[۱] مواجه شد.

آنگاه بود كه كاروانِ بى‏ خبر را فرمان توقف داد، و حتى عده ‏اى را كه بى‏ خبر از آنچه نازل شده پيش تر رفته بودند به منطقه غدير بازگرداند.

سپس فوراً جاى بلندى ساخته شد و حضرت بر فراز آن قرار گرفتند و امیرالمؤمنین ‏عليه السلام را معرفى كرده و فرمودند: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخْذُل مَن خَذَلَهُ».

اين نگاه اول و سطحىِ عدّه ‏اى از مخاطبين به واقعه غدير است. اگر چه اين نگاه در واقع ملخص از يک واقعه مفصل است، ولى به گونه‏ اى در برخى اذهان جاى گرفته كه تمام تفاصيل آن پاک شده و فقط همين مقدار باقى مانده است.

اگر مخاطب غدير تحمل همين اندازه از ماجرا و توضيح پيرامون آن را داشت، نبايد از اين فراتر رويم و بايد در همين محدوده به تبليغ غدير بپردازيم.

نگاه دوم: مراسمى سه روزه با حضور ۱۲۰۰۰۰ نفر

با مراجعه‏اى گذرا و مرورى سريع بر منابع در دسترس مانند «بحار الانوار» و «الغدير» چشم انداز ديگرى از غدير نمودار مى‏ شود. در همين مطالعه فورى مخاطب متوجه مى ‏شود كه غدير مراسمى سه روزه با حضور بيش از صد و بيست هزار نفر بوده و با اطلاع قبلى انجام شده است.

پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه با نيت اعلام ولايت حركت كرده و در مكه به اطلاع مردم رسانده كه در غدير متوقف خواهيم شد.

با رسيدن به غدير زمانى براى ساختن منبر در جايى خاص صرف شده و سپس نماز جماعت بر پا گرديده است. آنگاه حضرت بر فراز منبر آمده و بيش از يک ساعت سخنرانى نموده، و در بين سخنرانى على‏ عليه السلام را بر سر دست بلند كرده و «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلىٌّ مَولاهُ» را بر زبان جارى نموده و مسئله ولايت را كاملاً تبيين  فرموده است.

آنگاه عمامه خود را بر سر آن حضرت بسته و حسان بن ثابت شعر بلندى درباره غدير سروده و با اجازه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم خوانده است.

پس از آن سه روز طول كشيده تا يكايک آن جمعيت صد و بيست هزار نفرى از مرد و زن بيعت كرده ‏اند.

در پايان روز سوم يكى از معاندين كه منكر ولايت بوده به اقرار خويش درخواست عذاب الهى نموده، و سنگى از آسمان بر سر او نازل شده و پيش چشم همه او را به قتل رسانده، و اين گونه ارتباط غدير با وحى بر همگان ثابت شده است.

اين نگاه، نخستين پرده ‏اى است كه از روى يک واقعه مفصل براى مخاطب برداشته مى‏ شود، و ديدگاه او را در تحليل ماجرا تغيير مى‏ دهد.

وقتى مخاطب غدير تا اين حد از واقعه اطلاع دارد، امكان تحليل‏ ها و نتيجه‏ گيرى‏ هاى متعدد براى مُبلِّغ وجود دارد و رسيدن به اهداف اعتقادى آسان‏ تر مى ‏شود.

نگاه سوم: پشت پرده غدير، توطئه‏ هاى منافقين

در يک مطالعه عميق‏ تر، پشت پرده غدير نمايان مى‏ شود و توطئه‏ هاى عظيم و پى در پى منافقين را به مخاطب نشان مى‏ دهد.

امضاى صحيفه ملعونه اول مقارن با غدير توسط كسانى كه بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله خلافت را به دست گرفتند، و نقشه‏ هاى مختلف آنان براى بر هم زدن مراسم غدير، و سپس توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله در راه بازگشت از غدير، و تنظيم صحيفه ملعونه دوم به محض رسيدن به مدينه و تدوين اساس نامه غصب خلافت براى آينده ‏هاى مسلمين، همه اينها دقيقاً براى مقابله با غدير و هم زمان با آن انجام شده است.

اگر مخاطب اينها را بداند دريچه‏ هاى ديگرى از ژرفاى غدير به رويش باز مى‏ شود، و او را با مسائلى كه احتمال نمى‏ داده رو به رو مى‏ كند و اسرار برخى فرازهاى خطبه درباره دشمنان غدير برايش روشن مى ‏شود، و نوع تبليغ غدير براى مُبلّغ كاملاً تغيير مى‏ كند.

نگاه چهارم: برنامه ‏اى مفصل با پيش بينى ‏هاى لازم

دقت در جزئيات هر يک از وقايع اتفاق افتاده در فاصله زمانى سه روزه در غدير و كيفيت خاصى كه براى هر يک در نظر گرفته شده، پنجره هاى جديدى را بر ذهن مخاطب باز مى‏ كند و نگرش وسيع ‏ترى نسبت به غدير به او مى ‏دهد.

فرستادن جارچيان به اطراف مدينه براى خبر كردن مردم قبل از سفر حجة الوداع، نامه پيامبرصلى الله عليه وآله به يمن براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  كه به آنجا سفر كرده بود - براى بازگشت به مكه از يمن، اتصال جمعيت عظيم حجاج بين مكه و مدينه، آماده سازى مردم براى غدير طى چند خطابه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله در مكه و عرفات و منا و مسجد خيف، مراسم سلام به على ‏عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» در مكه، همه اينها مراحل حساب شده غدير براى آمادگى مخاطبين است.

اعلان حضور در غدير براى همگان توسط بلال و به دستور پيامبرصلى الله عليه وآله، حركت فورى براى غدير پس از مراسم حج، خصوصيت جغرافيايى غدير از نظر وقوع آن قبل از تقاطع جاده ‏ها در جحفه و وجود درخت و آب در آنجا، انتخاب سلمان و ابوذر و مقداد و عمار براى ساختن منبر، و بناى آن به بلندى قامت پيامبرصلى الله عليه وآله، و كيفيت خاص پرداخت آن با چيدن سنگ‏ ها و قرار دادن رواندازهاى شتران روى آنها براى نرمى آن و تزيين آن با پارچه، جزئياتى است كه جلوه‏ هاى پرمايه‏ ترى از غدير را به مخاطب نشان مى ‏دهد.

قرار گرفتن پيامبر صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام بر فراز منبر در كنار هم از آغاز سخنرانى، بستن  عمامه سحاب بر سر على‏ عليه السلام به عنوان اعلام نيابت از پيامبرصلى الله عليه وآله، بلند كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر فراز منبر و نشان دادن او به مردم، گرفتن بيعت لسانى از مردم در اواخر سخنرانى، صورت فوق العاده ‏اى از خطابه است كه در تاريخ بشريت سابقه ندارد و غير عادى بودن مراسم غدير را به مخاطب گوشزد مى‏ كند.

مسير دقيق سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در بيان جوانب مسئله خلافت و امامت و تعيين دوازده امام ‏عليهم السلام تا روز قيامت از فراز منبر غدير، استناد به بيش از ۱۰۰ آيه قرآن در متن خطبه، نام بردن از منجى عالم بشريت حضرت مهدى‏ عليه السلام در آغاز راه اسلام، ابعادى از آينده نگرى اين مراسم عظيم را براى مخاطب بازگو مى ‏كند.

تبريک و تهنيت مردم و به خصوص امضاكنندگان صحيفه ملعونه پس از سخنرانى، اجازه پيامبرصلى الله عليه وآله به حَسّان براى سرودن شعرِ غدير با سابقه منع شديد حضرت از شعر، كيفيت خاص بيعت كه با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و گفتن «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» ضمن دست دادن به عنوان بيعت، كيفيت خاص بيعت زنان، همه اينها ضمائمى بود كه به عنوان پشتوانه غدير و فهماندن ابعاد اعتقادى و عملى آن انواع مخاطبان را بيدار كرد و آنان را با فراتر از آنچه پيش بينى مى‏ كردند رو به رو ساخت.

نوشتن صحيفه ملعونه توسط منافقين در كعبه با مضمون منع از خلافت اهل بيت‏ عليهم السلام، و عبور عده ‏اى از منافقين از غدير به سوى جُحفه براى بر هم زدن مراسم و باز گرداندن آنها توسط پيامبرصلى الله عليه وآله؛ مباهله‏ اى كه توسط حارث فهرى در غدير صورت گرفت و خود او از خدا درخواست عذاب كرد، براى مخاطب نشانگر فشارى است كه از عظمت غدير بر روح منافقان وارد شده است.

حضور چهارده نفر از سردمداران سقيفه بر فراز كوه هَرشى براى قتل پيامبرصلى الله عليه وآله، و نجات حضرت در سايه امداد الهى، و معرفى و ديدن چهره چهارده نفر توسط حذيفه و عمار، تنظيم متن سه صفحه ‏اى صحيفه ملعونه دوم و پيش بينى تمام نيازهاى اصلى غصب خلافت در آن قبل از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله، نگاه عميق ‏ترى است كه مخاطب را با مسائل پيچيده‏ اى در پشت پرده غدير رو به رو مى‏ كند.

اگر مخاطب تا اين عمق با غدير مأنوس شده باشد مى ‏توان با او درباره چرائى گذشته تلخ و شيرين غدير، و آينده تجلى غدير در عصر ظهور گفتگو كرد و اسرارى از غدير را براى او تبيين نمود.

نگاه پنجم: غدير با نكات شاخص و اهداف پيگيرى شده

با توجه به نكات شاخص غدير و دقت در اهداف پيگيرى شده در خطبه غدير و تحقق آنها، و آثار و نتايج به دست آمده از غدير در طول تاريخ، جلوه ‏هاى نورانى غدير براى مخاطب آشكار مى‏ شود.

شاهد گرفتن خدا و مردم بر تبليغ توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، تأكيد حضرت بر امامت دوازده امام ‏عليهم السلام بعد از خود، تبيين حلال و حرام تا روز قيامت توسط آنان، اشاره به منافقين و اقدامات گذشته و آينده آنان تصريحاً و تلويحاً، اختصاص نيمه اول خطابه به اعلان اصل ولايت ائمه ‏عليهم السلام و توضيح درباره آن در نيمه دوم، نكات شاخص خطبه را به مخاطب يادآورى مى ‏نمايد.

مطرح شدن موضوعات اساسى اسلام از توحيد، نبوت، ولايت على و امامان‏ عليهم السلام، فضايل اهل بيت‏ عليهم السلام، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، لقب «اميرالمؤمنين»، علم اهل بيت‏ عليهم السلام، حضرت مهدى‏ عليه السلام، محبين و شيعيان اهل بيت‏ عليه السلام، دشمنان اهل بيت‏ عليه السلام، ائمه ضلالت، اتمام حجت بر مردم، بيعت، معرفى قرآن و مفسر آن، حلال و حرام، و قيامت و معاد، اهداف پيگيرى شده در خطابه غدير را به مخاطب نشان مى‏ دهد.

اعلان رسمى ولايت على‏ عليه السلام در بزرگترين خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله براى جهان بشريت در سطح جهانى، حفظ انسجام امت اسلامى با تعيين خليفه، مقابله با توطئه‏هاى منافقين و اتمام حجت بزرگ بر همه مردم، آثار و نتايجى را كه غدير در صدد آن بوده براى مخاطب ظاهر مى ‏نمايد.

مطالعه و تجزيه و تحليل اين اهداف، مرواريدهاى گرانبهايى است كه مخاطب را وادار مى‏كند تا وارد عمق درياى غدير شود. با چنين مخاطبى مى‏توان بسيارى از ناگفته ‏هاى غدير را در ميان گذاشت و او را متوجه اسرار اين برنامه الهى نمود.

نگاه ششم: غدير تاريخچه ‏اى به بلنداى چهارده قرن

نگاهى به تاريخچه غدير در چهارده قرن، كه به طور مستمر از سوى دشمنانش مورد حمله و از سوى معتقدانش مورد حراست قرار گرفته، اسناد متعدد آن كه حتى از سوى مخالفينش نقل شده، تواتر آن و حفظ متن بلند خطابه‏اش و متون ديگر مربوط به آن، مباحث علمى و احتجاجاتى كه پيرامون آن صورت گرفته، شعرهايى كه درباره آن سروده شده، كتاب‏هايى كه درباره آن تأليف شده، و جشن‏هاى مفصلى كه هر ساله به مناسبت آن برگزار شده، ابعاد ديگرى است كه پرونده حراست از غدير را به روى مخاطب مى‏ گشايد و احساس مسئوليت پذيرى در برابر غدير را در او بيدار مى‏ كند.

اينجاست كه مخاطب متوجه مى ‏شود در آن روز عظيم، پيامبر عظيم الشأن‏ صلى الله عليه وآله كدامين آينده‏ هاى بلند مدت را زير نظر داشته، و براى كدامين نسل‏ها سخن مى ‏گفته است.

بر اين اساس او خود را از فاصله هزار و چهارصد سال، در برابر منبر غدير و به عنوان مستمع اصلى آن حاضر خواهد يافت. چنين مخاطبى را بايد براى مهندسى و طراحى برنامه‏هاى بلند مدت غدير در نظر گرفت، و از فكر او در راه اعتلاى غدير استفاده كرد.

با اذعان به اينكه ژرفاى غدير بيش از آن است كه بتوان آخرين عمق آن را به دست آورد، اين نگاه‏هاى ششگانه كه ذكر شد به معناى دست يافتن به آنچه در غدير نهفته و پايان غوص در معارف وسيع آن نيست.

اين دقت‏ها بايد همچنان ادامه يابد، و هر روز بُعد تازه‏اى از آن به روى نسل‏هاى مخاطب غدير باز گردد، و به نظر مى ‏رسد تاكنون فقط برگ‏هاى اول اين پرونده عظيم باز شده است.

تفاوت تبليغ غدير در مخاطب مفرد و عام

مخاطب تبليغِ غدير از يك نفر تا صدها و هزاران نفر امكان دارد و واقع هم شده است. بنابراين نبايد بر اين تصور باشيم كه هميشه بايد جمعى به عنوان مخاطب باشند تا دست به كار تبليغ غدير شويم.

در شيوه تبليغى غدير توسط معصومين‏ عليهم السلام، پاسخ به سؤال مخاطب مفرد يا بيان ابتدائى براى يك نفر بسيار ديده مى‏ شود. اين يعنى حتى اگر در دوردست‏ها يك مخاطب براى غدير پيدا شود و يا فقط تبليغ غدير به صورت يكى يكى ممكن باشد، بايد انجام وظيفه كرد و تكليف ساقط نمى‏ شود!

متقابلاً مخاطبين جمعى غدير، بايد به صورت مجموعى محاسبه شوند، و به گونه ‏اى تبليغ درباره آنان انجام پذيرد كه ميانگينى از پذيرش همه مخاطبين را داشته باشد. در مخاطب عام بايد به همه گروه‏ها توجه داشت، و بايستى اطلاعات مخاطبين سنجيده شده باشد.

بايد موضوع و طرز گفتار را مناسب با ذهنيت‏ها و قابليت‏هاى شنونده تنظيم كرد، كه مبادا نتيجه معكوس يا غلط دهد.

  تخاطب درباره غدير با سنين مختلف

در مديريت سنين مختلف از مخاطبين غدير، بايد با توجه به اقتضائات سنى با آنان سخن گفت و با همان معيار با آنان برخورد داشت.

به ۳ نمونه زير توجه كنيد:

۱ . در گفتگو با اطفال به تناسب سن، هم بايد جملات كوتاه و هم كلمات ساده‏ تر را در تبليغ غدير به كار گرفت، و هم بايد ممزوج با عواطف سخن گفت تا باعث فرار و اشمئزاز نشود.

۲ . براى نوجوانان و جوانان بايد غرور جوانى آنان را در نظر گرفت، و ممزوجى از استدلال و عاطفه را در تبليغ غدير به ميان آورد.

۳ . تأثير گذارى بر افراد مسنّ كه عقايد و روحشان محكم شده، فقط با شيوه‏هاى روانشناسى تبليغ غدير ممكن است.

آموزش گوش دادن و فهميدنِ غدير

وقتى با مخاطبى براى شنيدن معارف غدير رو به رو مى‏شويم، بايد قبل از گفتگو و همزمان با آن و نيز بعد از آن، او را در تحويل گرفتن مطلب يارى كرد. بسيارى از مخاطبين نياز به آموزش فنون ياد گيرى دارند و گاهى خودشان هم اين نياز را احساس نمى‏ كنند.

با اين كمك رسانى به مخاطب در واقع ما تبليغ خود را از هدر رفتن نجات داده ‏ايم.

۶  آموزش زير به مخاطب در خوب فهميدن سخنان مُبلّغ غدير كمك خواهد كرد:

۱ . عوامل منحرف كننده حواس از سخنان مُبلّغ را در حد امكان دور كرد، از گرما و سرما گرفته تا صداهاى زايد و يا نور كم يا زياد، و تا هر چيزى كه فكر مستمع را به خود مشغول مى‏كند.

۲ . بايد به مخاطب گوش دادن و دقت كردن و تحويل گرفتن مطلب را آموخت، كه با تقسيم مطالب به قطعه ‏هاى كوتاه كمك خوبى مى‏توان به تحقق اين هدف نمود.

۳ . بايد مخاطب را از جدل و مقابله ابتدائى بر حذر داشت، و او را قانع كرد كه در مرحله اول سعى در درك و فهم دقيق از مطلب داشته باشد. شكى نيست كه با ادامه برخورد جدلى رشته سخن گم مى ‏شود و حد اقل درست فهميدنِ مطلب خدشه ‏دار مى‏ گردد.

۴ . بايد با استفاده از ساده گويى و بيان رسا و احتراز از تكرار و تطويل، مخاطب را در فهم درست مطالب غدير يارى كرد، و به عبارت ديگر براى فهم آسان با دست خودمان او را به پيچ و خم نيندازيم.

۵ . با استفاده از كلمات و جملات و داستان‏هاى حساس و تعجب برانگيز، توجه مخاطب را براى شنيدن ادامه سخن مشتاق نماييم.

۶ . بايد به مخاطب تلقين كنيم كه ما فقط قسمتى از مطلب را براى به حركت در اوردن چرخه تفكر درباره غدير مطرح مى‏ كنيم، و ادامه مسير بايد توسط خود او بعد از مجلس تخاطب انجام شود.

اين احساس مخاطب را وادار مى‏ كند تا براى راهى كه در پيش دارد ره توشه درستى به دست آورد تا در ادامه راه به بيراهه نرود.

دلسوزى براى آنان كه غدير را نمى ‏دانند

بايد به كسانى كه از نعمت ولايت محروم‏اند، به چشم مظلومانى نگاه كنيم كه به خاطر جاه طلبى و حق ستيزى ظالمان از اين نعمت محروم شده ‏اند. بايد همچون طبيبى مهربان كه به معالجه مريض مى ‏پردازد، سراغ آنان رويم و اين چراغراه هدايت را نشانشان دهيم و به آنان تفهيم نماييم.

در واقع غدير از صفحات زرين تاريخ است كه مردمان از خواندنش غافل و از بركاتش محروم مانده ‏اند. جاى تعجب است كه واقعه‏اى با امضاى خير الاولين و آخرين و مربوط به سرگذشت امت مسلمان باشد، و مورد غفلت ميليون‏ها مسلمان قرار گيرد!

تاريخ مقصر نيست، زيرا جاى ابهام و سؤالى درباره غدير باقى نگذاشته است. مقصر كسانى هستند كه تاريخ را با گزينش به مردم عرضه كرده و مى‏كنند، و حقايق را سانسور شده و تحريف شده ارائه مى‏ نمايند.

بر اين اساس، وقتى با يك ملحد و لائيک و بت پرست رو به رو مى ‏شويم، نبايد احساس كنيم چون فاصله بسيارى تا غدير دارد و او هنوز توحيد را نپذيرفته پس فعلاً نوبت تبليغ غدير به او نمى ‏رسد! بلكه بايد اذعان داشت كه غدير وصل كننده انسان با خداست، و در همه كسانى كه در صف غدير نيستند قطع ارتباط با خدا حلقه مفقوده آنان است.

در اين باره فرقى نمى‏ كند كه كسى در مخالفت با خداوند او را انكار كند يا به جاى پرستش او سراغ ديگرى مانند بت برود يا به جاى اطاعت از نمايندگان منصوب از طرف خداوند از مدعيان دروغين يا ظالمان و فاسدانى كه حتى ادعايى ندارند، پيروى كند!

پس ما بايد دلسوزانه غدير را در ۴  فاز تبليغ كنيم، كه بازگشت همه آنها به اساس غدير يعنى ارتباط خلق با خدا يا نمايندگان منصوب از طرف خداست:

۱ . به مسلمانانى كه همه دوازده امام بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله را قبول ندارند، و مثلاً چهار امامى يا شش امامى يا هفت امامى هستند و يا حضرت حجت‏عليه السلام را قبول ندارند، دلسوزانه غدير را تبليغ مى ‏كنيم به عنوان اينكه خداوند اتصال بين خود و بندگانش را تا قيامت تعيين و تضمين فرموده، و زمين را از حجت خود خالى نگذاشته است.

۲ . به همه اهل سنت كه از آغاز راه غدير را كنار گذاشته و سراغ سقيفه رفته‏اند، و در آن مسيرِ منحرف در طول چهارده قرن سر از بنى ‏اميه و بنى ‏عباس و بنى‏عثمان و آل سعود در آورده ‏اند، دلسوزانه غدير را تبليغ مى‏ كنيم كه ضرر را از هر كجا قطع كنند منفعت است، و جا دارد هر چه زودتر اين قطع ارتباط با خدا را با بازگشت به دامان غدير جبران نمايند و اعتقاد خود را تطهير نمايند.

۳ . به همه اهل كتاب مانند يهوديان و مسيحيان كه گذشته از تحريفات دينشان، بايد به اين نقطه توجه كنند كه نمايندگان خدا به نمايندگان بعدى بشارت داده‏اند و هر كدام براى اثبات نمايندگى خود معجزاتى نشان داده‏اند، و اعلام كرده ‏اند كه نمايندگى آنان ناسخ نمايندگان پيشين است، و هنگام رفتن از دنيا نمايندگان ديگرى را به جاى خود تا آخر دنيا تعيين كرده ‏اند.

به اين گروه هم دلسوزانه تبليغ مى ‏كنيم كه غدير در واقع ادامه راه انبيا و اتصال حجج بين خلق و خداست و اگر همان مسير انبيا را درست طى مى‏ كردند منتها اليه آن جز غدير نبود!

۴ . به همه كفّار و ملحدين و بت پرستان و بى‏خدايان و ملحدين، دلسوزانه غدير را تبليغ مى‏ كنيم كه چون خدايى را كه بازگشت همه به سوى اوست انكار مى ‏كنند يا خداى اشتباهى را به جاى خداى حقيقى قرار داده ‏اند، طبعاً نمايندگان خدا را نمى ‏شناسند تا راه درست را از آنان بياموزند.

اگر با اعتقاد به خدا نوبت به نمايندگان او برسد مسير شش هزار ساله پيامبران انتهايى جز محمد مصطفى‏ صلى الله عليه وآله ندارد، انتهاى نبوت محمدى پايانى جز غدير ندارد كه آغاز راه اسلام تا قيامت با دوازده نماينده معصوم علیهم السلام خداست.

گفتمان ملت‏ها درباره غدير

با تصور مخاطبان غدير از همه ملت ‏ها و مليت‏ ها و نژادها و اقوام، مجموعه جالبى از انسان‏ ها را در كنار هم خواهيم ديد، كه با انواعى از شكل زندگى و تنوعى از فرهنگ‏ ها و تفاوتى در رنگ و زبان و آداب و رسومى گوناگون، همگى در انتظار غديرند و يا آن را در سينه جاى داده و بر زبان خود جارى ساخته ‏اند و به آن افتخار مى ‏كنند و به تبليغ آن مى‏ پردازند.

پس براى تبليغ غدير بايد به همه اين ملت‏ هاى غديرى و مليت‏ هاى ولايى سر زد و همه را از اين بركه زيبا بهره‏ مند ساخت.

بر اين اساس يكى از شيوه ‏هاى تبليغ غدير، مطرح كردن آن بين ملت‏ هاى مختلف با سابقه ‏هاى فكرى و فرهنگى متفاوت است. مرحله بعد نظر خواهى از آنان است درباره تحليل غدير به عنوان يک ايده حكومتى و مديريتى اجتماع، و در مرحله بعد مقايسه آن با سقيفه و همه شكل‏هاى حكومتى دنيا، چه مسلمان و ساير اديان الهى و چه كفار و چه شيوه‏ هاى سياسى مختلفى كه دين در آنها مطرح نيست.

فراگيرى طبيعى غدير در سايه ارتباطات جهانى و ملّيت ‏هايى كه پيام واقع‏ گرايانه آن را مى ‏شنوند، روندى است كه با سرعتى بيش از انتظار پيش مى‏ رود

. امروز روزى است كه غديرِ مظلوم - كه در طول چهارده قرن از چشم ملت ‏ها پنهان مانده - خود را به جهانيان نشان دهد، و ملت ‏ها با مطالعه آن و شنيدن بنيادهاى كارسازش در امر دين و دنيا و آخرتشان، گمشده خود را بيابند و با آغوشى باز به استقبالش آيند و بر جهانيان معلوم شود كه غدير عيد جهانى به خاطر بدست آوردن كليد طلايى حل مشكلات همه مردم عالم است.

مسابقات درباره فرهنگ غدير

يكى از راه ‏هاى تشويق مخاطبان غدير برگزارى مسابقات در سطوح مختلف و با نگاه به ابعاد مختلف غدير است. برگزارى اين رقابت‏هاى فكرى در ايام غدير و در مناسبت‏هاى مذهبى تأثير و جذابيّت بيشترى دارد.

عنوان اين مسابقات مى‏ تواند پاسخ به سؤالات، قرائت متن يا ترجمه خطبه، حفظ متن يا ترجمه خطبه، و فراخوان مقاله درباره غدير باشد.

نكته ‏اى كه در مسابقات قابل توجه است احتراز از تكرار مفاهيم اوليه غدير و فاز بندى آن براى ارتقاء فكرى درباره معارف آن و تعميم آن نسبت به همه جوانب غدير است.

در واقع بايد مسابقات بهانه ‏اى براى ارتقاء مخاطب درباره غدير باشد، و با برنامه ريزى حساب شده‏ اى فكر مخاطب را با معارف غدير درگير نمايد.

بيمارستان غدير!

شايد از به كار بردن واژه «بيمارستان»درباره «غدير» تعجب كنيم، اما واقعيت اين است كه مداواى بيماران غدير بخشى از تبليغ آن است و تعداد اين بيماران هم كم نيست.

منظور از بيماران غدير كسانى هستند كه غديرى به دنيا آمده‏اند و عمرى با غدير همراه بوده و به آن معتقد بوده ‏اند، ولى در اثر شبهات يا فاصله گرفتن از معارف غدير يا در اثر گناه، مبتلا به بيمارى ترك غدير يا فراموشى آن يا بى ‏توجهى نسبت به آن و يا حتى انكار آن شده‏ اند! پس در كنار ابلاغ غدير به آنان كه با آن بيگانه‏ اند، بايد به فكر بيماران غدير باشيم.

اين مريض ‏هاى اعتقادى نياز به محبت و دلجويى فراوان دارند، و نجات غريق‏ هاى ماهرى لازم دارند كه آنان را از تلاطم بى‏امان ايادى سقيفه و كفر و الحاد و نفاق و تحريف و تشكيک و ضلالت نجات بخشد، و دست آنان را گرفته به ساحل غدير باز گرداند. صاحبان غدير اهميت سرمايه گذارى براى از دست ندادن ياران غدير را به ما گوشزد كرده و دستور آن را به ما داده ‏اند.

امام صادق‏ عليه السلام چنين مبلغينى را مرزبانان اعتقادى معرفى كرده و مى ‏فرمايند:

علماى شيعيان ما در مرزهايى دفاع مى‏ كنند كه در سوى ديگر آن ابليس و دار و دسته‏ اش قرار دارند. اين علما آن شياطين را از حمله به ضعفاى شيعيان ما مانع مى‏شوند و از اينكه ابليس و پيروان ناصبى‏اش بر شيعيان مسلط شوند.

بدانيد كه هر كس از شيعيان ما اين مرزبانى را بر عهده بگيرد فضيلتش يك ميليون بار بالاتر است از كسانى كه براى جهاد با روم و ... مى‏ روند، چرا كه اين عالم از دينِ محبين ما دفاع مى‏ كند و آن جهادگر از جسمشان خطر را دور مى‏ نمايد.[۲]

امام جواد عليه السلام بيماران غدير را با عنوان ايتام آل محمد ياد مى ‏كنند و مى‏ فرمايند:

هر كس سرپرستى ايتام آل محمد را بر عهده بگيرد، كه ارتباط آنان با امامشان قطع شده و در بى‏اطلاعى خود متحير مانده ‏اند، و در دست شياطين و ناصبيان از دشمنان ما (از نظر فكرى) اسير شده ‏اند، كسى كه شيعيان را از دست آنان نجات دهد و با ردّ تشكيكات شياطين بر آنان غالب شود و با حجت‏هاى پروردگار و دلايل امامان شيعه ناصبيان را مقهور نمايد، چنين كسانى نزد خداوند تعالى بر ساير بندگان فضيلت بسيارى دارند، بيشتر از فضيلت آسمان بر زمين ....[۳]

امام صادق‏ عليه السلام درباره جنگ فكرى با دشمنان غدير براى نجات بيچارگان را چنين بيان مى ‏فرمايند:

هر كس كه تمام همتش را صرف شكست دادن ناصبيان در مقابل بيچارگان (فكرى) از شيعيان و مواليان ما اهل بيت قرار دهد، كه آنان را در برابر شيعيان ما خُرد كند و از بى ‏آبرويى‏ هاى آنان پرده بردارد و عيوب آنان را بيان كند، و امر آل محمد را عظمت بخشد، خداوند همت ملائكه بهشت را در بناى قصرهاى او قرار مى‏ دهد.[۴]

امام كاظم ‏عليه السلام علاج بيماران غدير را با بيدارى غافلان و توجه آموزندگان و بصيرت عالمان چنين بيان مى ‏فرمايند:

هر كس يكى از دوستان ما را در مقابل دشمن ما كمك كند و او را تقويت نمايد و تشويق كند، تا حقى را كه دلالت بر فضيلت ما دارد با زيباترين صورت عرضه نمايد و باطلى را كه دشمنان ما قصد اشاعه آن را براى مقابله با حق ما دارند به قبيح‏ترين صورت عرضه كند، به گونه‏اى كه غافلان بيدار شوند و آنان كه در پى يادگيرى هستند متوجه شوند و آنان كه عالم بوده‏اند بصيرت بيشترى پيدا كنند، خداوند چنين كسى را در روز قيامت در بالاترين منازل بهشت مبعوث مى‏ فرمايد.[۵]

در يك جمع بندى ۸ نكته مهم از احاديث فوق براى مهندسى تبليغ غدير در برابر دشمنان استفاده مى‏ شود:

۱ . مانع شدن دشمنان از حمله فكرى به ضعيفان شيعه درباره غدير.

۲ . دفاع و پشتيبانى از ضعفاى اعتقادى شيعه در موضوع غدير.

۳ . سرپرستى و آموزش ضعيفان شيعه درباره غدير.

۴ . ردّ تشكيكات دشمنان شيعه درباره غدير.

۵ . مقهور كردن و شكست دشمنان غدير و پرده بردارى از بى ‏آبرويى ‏هاى آنان.

۶ . بيان حق غدير به صورتى كه عظمت آل محمدعليهم السلام جلوه كند.

۷ . زيبا و دلنشين عرضه كردن حقايق غدير.

۸ . بيدار كردن غافلان از حقيقت غدير.

پانویس

  1. سوره مائده: آيه ۶۷ .
  2. بحار الانوار: ج ۲ ص ۵ .
  3. بحار الانوار: ج ۲ ص ۶ .
  4. بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۰ .
  5. بحار الانوار: ج ۷ ص ۲۲۶ .