اتمام حجت با آیه اکمال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


=== آخرين درجه اتمام حجت ===
=== آخرين درجه اتمام حجت ===
براى رسيدن به اين نتيجه كه اعلان ولايت در آخرين درجه عظمت برگزار شده، با نگاهى به مراسم غدير مى ‏توان دريافت كه آن برنامه ريزى پر ماجرا براى يک اتمام حجت عادى نيست. در تاريخ شش هزار ساله انبياء عليهم السلام تا آن روز هيچ پيامبرى در مجلسى با صد و بيست هزار مستمع كه همه او را ببينند و صدايش را بشنوند سخنرانى نكرده است.
براى رسيدن به اين نتيجه كه اعلان ولايت در آخرين درجه عظمت برگزار شده، با نگاهى به مراسم غدير مى ‏توان دريافت كه آن برنامه ريزى پر ماجرا براى يک اتمام حجت عادى نيست.


از سوى ديگر برنامه ‏ريزى اين خطابه در بيابان و ساختن آن [[سخنرانی|منبر]] استثنايى و سپس ايستادن پيامبر و على‏ عليهما السلام بر فراز آن منبر و يک ساعت تمام به حالت ايستاده سخنرانى نمودن، شكل بى‏سابقه‏اى در طول عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است.
در تاريخ شش هزار ساله انبياء عليهم السلام تا آن روز هيچ پيامبرى در مجلسى با صد و بيست هزار مستمع كه همه او را ببينند و صدايش را بشنوند سخنرانى نكرده است.


همچنين بلند كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با دو دست كه پاهاى حضرت تا محاذى زانوان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار بگيرد و در آن حال «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» گفتن، و از فراز [[سخنرانی|منبر]] جملاتى را به عنوان بيعت لسانى مطرح كردن و تكرار مردم بعد از آن حضرت، همه اينها برخوردهاى تازه با منبر و سخنرانى بود كه مردم براى اولين بار تجربه مى‏كردند.
از سوى ديگر برنامه ‏ريزى اين خطابه در بيابان و ساختن آن [[سخنرانی|منبر]] استثنايى و سپس ايستادن پيامبر و على‏ عليهما السلام بر فراز آن منبر و يک ساعت تمام به حالت ايستاده سخنرانى نمودن، شكل بى‏ سابقه ‏اى در طول عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است.
 
همچنين بلند كردن [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] با دو دست كه پاهاى حضرت تا محاذى زانوان پيامبر صلى الله عليه و آله قرار بگيرد و در آن حال «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» گفتن، و از فراز [[سخنرانی|منبر]] جملاتى را به عنوان [[بیعت]] لسانى مطرح كردن و تكرار مردم بعد از آن حضرت، همه اينها برخوردهاى تازه با منبر و سخنرانى بود كه مردم براى اولين بار تجربه مى‏ كردند.


بيانات بسيار مفصل در همه جوانبِ «[[ولایت]]» در طول يک ساعت، به حدى كه هيچ نقطه ابهامى درباره آن باقى نماند، نيز گونه ‏اى منحصر به فرد در خطابه ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله است.
بيانات بسيار مفصل در همه جوانبِ «[[ولایت]]» در طول يک ساعت، به حدى كه هيچ نقطه ابهامى درباره آن باقى نماند، نيز گونه ‏اى منحصر به فرد در خطابه ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله است.
خط ۳۰: خط ۳۲:
مراسم سه روزه بيعت آن هم به صورت يک نفرى كه هر كدام ابتدا در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله بايستند و با او بيعت كنند و سپس در برابر على ‏عليه السلام بايستند و «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ» بگويند و دست [[بیعت]] دهند، عظيم ‏ترين و منظم ‏ترين برنامه بيعت در طول تاريخ به حساب مى ‏آيد.
مراسم سه روزه بيعت آن هم به صورت يک نفرى كه هر كدام ابتدا در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله بايستند و با او بيعت كنند و سپس در برابر على ‏عليه السلام بايستند و «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ» بگويند و دست [[بیعت]] دهند، عظيم ‏ترين و منظم ‏ترين برنامه بيعت در طول تاريخ به حساب مى ‏آيد.


به قدرى آن برنامه ‏ريزى عجيب و غير منتظره و فوق ‏العاده بود كه در روايات به صراحت آمده است كه خبر آن روز به عنوان «يوم الولاية» به سرعت در مناطق مختلف منتشر شد و در شهرها شايع گرديد و به گوش همگان رسيد. حتى عده ‏اى از غير مسلمانان هم در غدير حضور يافتند، و خبر آن تا اقصى نقاط جهان در آن روز يعنى ايران و روم و چين رسيد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۶ و ج ۳۹ ص ۳۳۶ و ج ۴۱ ص ۲۲۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۶۸ .</ref>
به قدرى آن برنامه ‏ريزى عجيب و غير منتظره و فوق ‏العاده بود كه در روايات به صراحت آمده است كه خبر آن روز به عنوان «[[یوم الولایة]]» به سرعت در مناطق مختلف منتشر شد و در شهرها شايع گرديد و به گوش همگان رسيد. حتى عده ‏اى از غير مسلمانان هم در غدير حضور يافتند، و خبر آن تا اقصى نقاط جهان در آن روز يعنى ايران و روم و چين رسيد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۶ و ج ۳۹ ص ۳۳۶ و ج ۴۱ ص ۲۲۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۶۸ .</ref>


چنين برنامه مفصل با محتواى قوى در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله به معناى سنگ تمام در [[اتمام حجت]] و اقدام به آن در اعلا درجه بود، چنانكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏فرمايد:
چنين برنامه مفصل با محتواى قوى در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله به معناى سنگ تمام در [[اتمام حجت]] و اقدام به آن در اعلا درجه بود، چنانكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏فرمايد:


ما عَلِمْتُ انَّ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله تَرَكَ يَوْمَ الْغَديرِ لاحَدٍ حُجَّةً وَ لا لِقائِلٍ مَقالاً : پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير براى احدى عذرى و براى كسى سخنى باقى نگذاشت.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۵ ح ۴۷۶.</ref>
ما عَلِمْتُ انَّ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله تَرَكَ يَوْمَ الْغَديرِ لاحَدٍ حُجَّةً وَ لا لِقائِلٍ مَقالاً: پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير براى احدى عذرى و براى كسى سخنى باقى نگذاشت.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۵ ح ۴۷۶.</ref>
 
مسئله [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] كه به نمايندگى از منكرين ولايت رو در روى خدا ايستاد و گفت:


مسئله [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] كه به نمايندگى از منكرين ولايت رو در روى خدا ايستاد و گفت: «خدايا، عذابت را خريدارم ولى امر ولايت تو را نمى‏ پذيرم»، و پاسخ فورى خداوند كه با [[عذاب]] آسمانى او را هلاک كرد و همه آن منظره را ديدند، به خوبى فرمايش امام رضا عليه السلام را به ما مى ‏فهماند كه فرمود:
«خدايا، عذابت را خريدارم ولى امر ولايت تو را نمى‏ پذيرم»، و پاسخ فورى خداوند كه با [[عذاب]] آسمانى او را هلاک كرد و همه آن منظره را ديدند، به خوبى فرمايش [[امام رضا علیه السلام]] را به ما مى ‏فهماند كه فرمود:


مَثَلُ الْمُؤْمِنينَ فى قَبُولِهِمْ وِلاءَ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام فى يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ كَمَثَلِ الْمَلائِكَةِ فى سُجُودِهِمْ لِآدَمَ ‏عليه السلام، وَ مَثَلُ مَنْ ابى وِلايَةَ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام فى يَوْمِ الْغَديرِ مَثَلُ ابْليسَ، وَ فى هذَا الْيَوْمَ انْزِلَتْ هذِهِ الْآيَةِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»:
مَثَلُ الْمُؤْمِنينَ فى قَبُولِهِمْ وِلاءَ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام فى يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ كَمَثَلِ الْمَلائِكَةِ فى سُجُودِهِمْ لِآدَمَ ‏عليه السلام، وَ مَثَلُ مَنْ ابى وِلايَةَ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام فى يَوْمِ الْغَديرِ مَثَلُ ابْليسَ، وَ فى هذَا الْيَوْمَ انْزِلَتْ هذِهِ الْآيَةِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»:
خط ۴۸: خط ۵۲:
قَدْ قُبِضَ رَسُولُ الله ‏صلى الله عليه و آله وَ قَدْ اكْمَلَ الدّينَ وَ بَيَّنَ لَكُمْ سَبيلَ الْمَخْرَجِ، فَلَمْ يَتْرُكْ لِجاهِلٍ حُجَّةً. فَمَنْ جَهِلَ اوْ تَجاهَلَ اوْ انْكَرَ اوْ نَسِىَ اوْ تَناسى فَعَلَى الله حِسابُهُ:
قَدْ قُبِضَ رَسُولُ الله ‏صلى الله عليه و آله وَ قَدْ اكْمَلَ الدّينَ وَ بَيَّنَ لَكُمْ سَبيلَ الْمَخْرَجِ، فَلَمْ يَتْرُكْ لِجاهِلٍ حُجَّةً. فَمَنْ جَهِلَ اوْ تَجاهَلَ اوْ انْكَرَ اوْ نَسِىَ اوْ تَناسى فَعَلَى الله حِسابُهُ:


پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت در حالى كه دين را كامل كرده بود و راه نجات را براى شما روشن فرموده بود، و براى هيچ جاهلى حجتى باقى نگذاشته بود. بنابراين هر كس ناآگاه باشد يا خود را به ناآگاهى بزند يا انكار نمايد يا فراموش كند يا خود را به فراموشى بزند، حسابش با خدا خواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۵۳۷ ح ۳۹.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت در حالى كه دين را كامل كرده بود و راه نجات را براى شما روشن فرموده بود، و براى هيچ جاهلى حجتى باقى نگذاشته بود.
 
بنابراين هر كس ناآگاه باشد يا خود را به ناآگاهى بزند يا انكار نمايد يا فراموش كند يا خود را به فراموشى بزند، حسابش با خدا خواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۵۳۷ ح ۳۹.</ref>


=== سِرِّ عظمتِ آخرين اتمام حجت ===
=== سِرِّ عظمتِ آخرين اتمام حجت ===
خط ۵۵: خط ۶۱:
تمام اسرار اين اتمام حجت بزرگ در غدير را مى ‏توان چنين خلاصه كرد:
تمام اسرار اين اتمام حجت بزرگ در غدير را مى ‏توان چنين خلاصه كرد:


معرفى امامانى كه در مقام علم و عصمت و ساير شئون همانند پيامبرند و قادر به برآوردن همه نيازهاى بشرند و تا آخرين روز دنيا چنين خواهند بود.
معرفى امامانى كه در مقام علم و [[عصمت]] و ساير شئون همانند پيامبرند و قادر به برآوردن همه نيازهاى بشرند و تا آخرين روز دنيا چنين خواهند بود.


اين به معناى حضور شخص پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان تمام نسل‏ هاى آينده بشريت است. آيا مردم می ‏توانند بالاتر از اين از خدا درخواستى داشته باشند؟!
اين به معناى حضور شخص پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان تمام نسل‏ هاى آينده بشريت است. آيا مردم می ‏توانند بالاتر از اين از خدا درخواستى داشته باشند؟!
خط ۶۳: خط ۶۹:
اينک دوازده امام‏ عليهم السلام به ترتيب در جاى او قرار گرفته ‏اند و داراى همه شئون او هستند، به گونه‏ اى كه گويا خود او حاضر است.
اينک دوازده امام‏ عليهم السلام به ترتيب در جاى او قرار گرفته ‏اند و داراى همه شئون او هستند، به گونه‏ اى كه گويا خود او حاضر است.


اين عظيم‏ ترين فرض اتمام حجت است كه در غدير با معرفى امامان تحقق پذيرفته است، و از همين ديدگاه است كه اسلام در غدير حقيقتاً كامل شده و در اين باره از هيچ كس عذرى پذيرفته نيست.
اين عظيم‏ ترين فرض اتمام حجت است كه در غدير با معرفى امامان تحقق پذيرفته است، و از همين ديدگاه است كه [[اسلام]] در [[غدیر]] حقيقتاً كامل شده و در اين باره از هيچ كس عذرى پذيرفته نيست.


[[امام رضا علیه السلام]] اين نكته را با صراحت تمام چنين بيان مى ‏فرمايد:
[[امام رضا علیه السلام]] اين نكته را با صراحت تمام چنين بيان مى ‏فرمايد:


انَّ اللَّه لَمْ يَقْبِضْ نَبِيَّهُ حَتّى اكْمَلَ لَهُ الدّينَ ... . وَ انْزَلَ فى حَجَّةِ الْوِداعِ -  وَ هِىَ فى آخِرِ عُمْرِهِ -  :
انَّ اللَّه لَمْ يَقْبِضْ نَبِيَّهُ حَتّى اكْمَلَ لَهُ الدّينَ ... . وَ انْزَلَ فى حَجَّةِ الْوِداعِ -  وَ هِىَ فى آخِرِ عُمْرِهِ -:


«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». وَ امْرُ الامامَةِ مِنْ تَمامِ الدّينِ.
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». وَ امْرُ الامامَةِ مِنْ تَمامِ الدّينِ.


وَ لَمْ يَمْضِ ‏صلى الله عليه وآله حَتّى بَيَّنَ لِأُمَّتِهِ مَعالِمَ دينِهِمْ وَ اوْضَحَ لَهُمْ سَبيلَهُمْ وَ تَرَكَهُمْ عَلى قَصْدِ سَبيلِ الْحَقِّ. فَمَنْ زَعَمَ انَّ اللَّه لَمْ يَكْمُلْ دينَهُ فَقَدْ رَدَّ كِتابَ اللَّه، وَ مَنْ رَدَّ كِتابَ اللَّه فَهُوَ كافِرٌ بِهِ:
وَ لَمْ يَمْضِ ‏صلى الله عليه و آله حَتّى بَيَّنَ لِأُمَّتِهِ مَعالِمَ دينِهِمْ وَ اوْضَحَ لَهُمْ سَبيلَهُمْ وَ تَرَكَهُمْ عَلى قَصْدِ سَبيلِ الْحَقِّ. فَمَنْ زَعَمَ انَّ اللَّه لَمْ يَكْمُلْ دينَهُ فَقَدْ رَدَّ كِتابَ اللَّه، وَ مَنْ رَدَّ كِتابَ اللَّه فَهُوَ كافِرٌ بِهِ:


خداوند پيامبرش را قبض روح نكرد تا آنگاه كه دينش را كامل فرمود ... . و در [[حجةالوداع]] -  كه در آخر عمر حضرت بود -  اين آيه را نازل كرد:
خداوند پيامبرش را قبض روح نكرد تا آنگاه كه دينش را كامل فرمود ... . و در [[حجةالوداع]] -  كه در آخر عمر حضرت بود -  اين آيه را نازل كرد:
خط ۸۱: خط ۸۷:
پس هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را ردّ كرده، و هر كس كتاب الله را ردّ كند به خداوند [[کفّار|کافر]] شده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۱۲۱. الاحتجاج: ج ۲ ص ۲۲۶. الايضاح (ابن شاذان): ص ۵۹ . معانى الاخبار: ص ۹۶. وسائل الشيعة: ج ۲۸ ص ۳۵۳. كمال الدين: ص ۶۷۶ . الكافى: ج ۱ ص ۱۹۸. عيون الاخبار: ج ۲ ص ۱۹۶. امالى الصدوق: ص ۷۷۴ ح ۱.</ref>
پس هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را ردّ كرده، و هر كس كتاب الله را ردّ كند به خداوند [[کفّار|کافر]] شده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۱۲۱. الاحتجاج: ج ۲ ص ۲۲۶. الايضاح (ابن شاذان): ص ۵۹ . معانى الاخبار: ص ۹۶. وسائل الشيعة: ج ۲۸ ص ۳۵۳. كمال الدين: ص ۶۷۶ . الكافى: ج ۱ ص ۱۹۸. عيون الاخبار: ج ۲ ص ۱۹۶. امالى الصدوق: ص ۷۷۴ ح ۱.</ref>


[[امام صادق‏ علیه السلام]] نيز تصريح مى ‏فرمايد كه آنچه از خدا و رسول رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بنى ‏آدم است، و براى اين مطلب به [[اتمام حجت]] خدا با آيه اكمال استناد مى ‏فرمايد:
[[امام صادق‏ علیه السلام]] نيز تصريح مى ‏فرمايد كه آنچه از خدا و رسول رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بنى ‏آدم است، و براى اين مطلب به [[اتمام حجت]] خدا با [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] استناد مى ‏فرمايد:


ما مِنْ شَىْ‏ءٍ يَحْتاجُ الَيْهِ وُلْدُ آدَمَ الاّ وَ قَدْ خَرَجَتْ فيهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّه وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لا ذلِكَ مَا احْتَجَّ. فَقالَ: بِمَا احْتَجَّ؟ فَقالَ ابُو عَبْدِاللَّه‏ عليه السلام: قَوْلُهُ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». فَلَوْ لَمْ يَكْمُلْ سُنَنَهُ وَ فَرائِضَهُ وَ ما يَحْتاجُ الَيْهِ النّاسُ، بِمَا احْتَجَّ بِهِ؟!
ما مِنْ شَىْ‏ءٍ يَحْتاجُ الَيْهِ وُلْدُ آدَمَ الاّ وَ قَدْ خَرَجَتْ فيهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّه وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لا ذلِكَ مَا احْتَجَّ. فَقالَ: بِمَا احْتَجَّ؟ فَقالَ ابُو عَبْدِاللَّه‏ عليه السلام: قَوْلُهُ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». فَلَوْ لَمْ يَكْمُلْ سُنَنَهُ وَ فَرائِضَهُ وَ ما يَحْتاجُ الَيْهِ النّاسُ، بِمَا احْتَجَّ بِهِ؟!


چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمى‏ كرد. راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ امام صادق‏ عليه السلام فرمود: كلام خدا «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...». اگر سنت ‏ها و فرائض و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده؟<ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref>
چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمى‏ كرد. راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ [[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود: كلام خدا «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...». اگر سنت ‏ها و فرائض و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده؟<ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref>


شكى نيست كه امام صادق‏ عليه السلام منظورى از بيان همه احكام الهى دارد، و گرنه در ظاهر همه مى ‏دانيم كه بسيارى از مسائل دين در فرصت كوتاه عمر پيامبر صلى الله عليه و آله ناگفته ماند.
شكى نيست كه امام صادق‏ عليه السلام منظورى از بيان همه احكام الهى دارد، و گرنه در ظاهر همه مى ‏دانيم كه بسيارى از مسائل دين در فرصت كوتاه عمر پيامبر صلى الله عليه و آله ناگفته ماند.
خط ۹۳: خط ۹۹:
آرى با نصب امامانى كه اين معارف را با سينه ‏اى متصل به اقيانوس بيكران علم الهى بيان مى‏ كنند گويا در زمان [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] همه معارف و احكام به مردم [[ابلاغ ولایت|ابلاغ]] شده است.
آرى با نصب امامانى كه اين معارف را با سينه ‏اى متصل به اقيانوس بيكران علم الهى بيان مى‏ كنند گويا در زمان [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] همه معارف و احكام به مردم [[ابلاغ ولایت|ابلاغ]] شده است.


اين رمز الهى بودن دين شيعه است كه آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث نداشته باشند به درگاه دوازده امام معصوم ‏عليهم السلام پناه مى ‏برند و پاسخى مطمئن دريافت مى‏ كنند، ولى غير شيعه دست به دامان قياس و استحسان مى‏ شوند، چرا كه با نپذيرفتن امامان راه ديگرى ندارند و درى به سوى فرامين الهى نمى ‏يابند.
اين رمز الهى بودن دين شيعه است كه آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث نداشته باشند به درگاه [[معصومین علیهم السلام|دوازده امام معصوم ‏علیهم السلام]] پناه مى ‏برند و پاسخى مطمئن دريافت مى‏ كنند، ولى غير شيعه دست به دامان قياس و استحسان مى‏ شوند، چرا كه با نپذيرفتن امامان راه ديگرى ندارند و درى به سوى فرامين الهى نمى ‏يابند.


امام باقر عليه السلام در دمشق وقتى خليفه اموى را مفتضح كرد و نمونه ‏اى از كامل عيار بودن مقام امامت را به او نشان داد، با استناد به آيه اكمال چنين فرمود:
[[امام باقر علیه السلام]] در دمشق وقتى خليفه اموى را مفتضح كرد و نمونه ‏اى از كامل عيار بودن مقام [[امامت]] را به او نشان داد، با استناد به آيه اكمال چنين فرمود:


انّا نَحْنُ نَتَوارَثُ الْكَمالَ وَ التَّمامَ اللَّذَيْنِ انْزَلَهُمَا اللَّه عَلى نَبِيِّهِ فى قَوْلِهِ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ الارْضُ لا تَخْلُو مِمَّنْ يَكْمُلُ هذِهِ الامُورَ الَّتى يَقْصُرُ غَيْرُنا عَنْها:
انّا نَحْنُ نَتَوارَثُ الْكَمالَ وَ التَّمامَ اللَّذَيْنِ انْزَلَهُمَا اللَّه عَلى نَبِيِّهِ فى قَوْلِهِ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ الارْضُ لا تَخْلُو مِمَّنْ يَكْمُلُ هذِهِ الامُورَ الَّتى يَقْصُرُ غَيْرُنا عَنْها:


مائيم كسانى كه كمال و تمام را به ارث مى‏ بريم، همان كه خداوند آنها را بر پيامبرش نازل كرد؛ آنجا كه مى‏ فرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...»، و زمين خالى نمى‏ ماند از كسى كه چنين امورى در او كامل باشد، كه ديگران از رسيدن به آن كمال عاجزند.<ref>بحار الانوار: ج ۶۹ ص ۱۸۳. مستدرک الوسائل: ج ۱۴ ص ۷۹. دلائل الإمامة: ص ۲۳۵. نوادر المعجزات: ص ۱۳۰.</ref>
مائيم كسانى كه كمال و تمام را به ارث مى‏ بريم، همان كه خداوند آنها را بر پيامبرش نازل كرد؛ آنجا كه مى‏ فرمايد:
 
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...»، و زمين خالى نمى‏ ماند از كسى كه چنين امورى در او كامل باشد، كه ديگران از رسيدن به آن كمال عاجزند.<ref>بحار الانوار: ج ۶۹ ص ۱۸۳. مستدرک الوسائل: ج ۱۴ ص ۷۹. دلائل الإمامة: ص ۲۳۵. نوادر المعجزات: ص ۱۳۰.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==