مَقریزی: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
<big>در اينجا فرازهايى از كتاب گرانسنگ «الخطط مقريزيه» را مى‏ آوريم:</big>
<big>در اينجا فرازهايى از كتاب گرانسنگ «الخطط مقريزيه» را مى‏ آوريم:</big>


<big>نخستين جشن رسمى غدير به سال ۳۵۲ ق، در ايام معزّالدوله بوَيهى (ت 303 -  م 356 ق) در عراق پايه ‏گذارى شد. اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: در يكى از سفرها در خدمت رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم. فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد. زير دو درخت براى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: آيا مى ‏دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر (اولى به نفس) هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.</big>
<big>نخستين جشن رسمى غدير به سال ۳۵۲ ق، در ايام معزّالدوله بوَيهى (ت ۳۰۳ -  م ۳۵۶ ق) در عراق پايه ‏گذارى شد. اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: در يكى از سفرها در خدمت رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم. فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد. زير دو درخت براى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: آيا مى ‏دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر (اولى به نفس) هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.</big>


<big>اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. [[عمر بن خطاب]] او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.<ref>الخطط المقريزيه: ج 2 ص 116.</ref></big>
<big>اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. [[عمر بن خطاب]] او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.<ref>الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۶.</ref></big>




<big>آنگاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى ‏نويسد:</big>
<big>آنگاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى ‏نويسد:</big>


<big>غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى ‏باشد. چشم ه‏اى در آن بركه مى‏ ريزد. درختان فراوانى در اطراف آن هست، و از سنت آنها (شيعيان) است كه همواره در اين روز روز 18 ذي حجة عيد برگزار مى ‏شود. احياء شب عيد با عبادت مى ‏باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى ‏خوانند، جامه ‏هاى نو مى‏ پوشند، برده‏ ها خريده و آزاد مى كنند، قربانى مى ‏كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى‏ دهند.<ref>الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.</ref></big>
<big>غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى ‏باشد. چشم ه‏اى در آن بركه مى‏ ريزد. درختان فراوانى در اطراف آن هست، و از سنت آنها (شيعيان) است كه همواره در اين روز روز ۱۸ ذي حجة عيد برگزار مى ‏شود. احياء شب عيد با عبادت مى ‏باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى ‏خوانند، جامه ‏هاى نو مى‏ پوشند، برده‏ ها خريده و آزاد مى كنند، قربانى مى ‏كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى‏ دهند.<ref>الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷.</ref></big>




<big>سپس مى‏ افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى ‏ها خواستند خود را به آنها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال 389 ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله با ابوبكر صديق در غار مى‏ باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.<ref>الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117. </ref></big>
<big>سپس مى‏ افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى ‏ها خواستند خود را به آنها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال 389 ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله با ابوبكر صديق در غار مى‏ باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.<ref>الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷. </ref></big>




<big>جالب توجه است كه: اولاً: هجرت در شب اول [[ربيع الاول]] آغاز شده و دخول پيامبرصلى الله عليه وآله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه 26 ذيحجة الحرام!</big>
<big>جالب توجه است كه: اولاً: هجرت در شب اول [[ربيع الاول]] آغاز شده و دخول پيامبرصلى الله عليه وآله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه ۲۶ ذيحجة الحرام!</big>


<big>ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبداللَّه بن اريقط به عنوان راهنما در غار بود.<ref>صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر (نجاح الطائى): ص 62. </ref></big>
<big>ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبداللَّه بن اريقط به عنوان راهنما در غار بود.<ref>صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر (نجاح الطائى): ص ۶۲. </ref></big>


<big>مقريزى در ادامه مى‏ گويد: در روز 18 ذی حجة الحرام 362 ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند.</big>
<big>مقريزى در ادامه مى‏ گويد: در روز ۱۸ ذی حجة الحرام ۳۶۲ ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند.</big>


<big>آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله على ‏عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.</big>
<big>آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله على ‏عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.</big>


<big>در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آنگاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.<ref>الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117. </ref></big>
<big>در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آنگاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.<ref>الخطط المقريزيه: ج ۲ ص ۱۱۷. </ref></big>




<big>سپس مقريزى مى ‏نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجه‏داران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى‏ كنند. روز هجدهم ذی حجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى ‏شود. در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى ‏شود. خليفه حركت مى‏ كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى‏ كند. تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى‏ گذارند.</big>
<big>سپس مقريزى مى ‏نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجه‏داران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى‏ كنند. روز هجدهم ذی حجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى ‏شود. در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى ‏شود. خليفه حركت مى‏ كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى‏ كند. تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى‏ گذارند.</big>


<big>بيش از 5000 نفر نظامى سواره و در حدود 1000 نفر تيرانداز پياده و در حدود 7000 نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف‏ هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى‏ كنند تا به مقام رأس الحسين‏ عليه السلام مشرف مى‏ شوند. خليفه در جايگاه قرار مى ‏گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله را -  كه در روز غدير ايراد فرموده بود -  قرائت مى ‏كند. پس از القاى خطبه، قاضى ‏القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى‏ خواند.</big>
<big>بيش از ۵۰۰۰ نفر نظامى سواره و در حدود ۱۰۰۰ نفر تيرانداز پياده و در حدود ۷۰۰۰ نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف‏ هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى‏ كنند تا به مقام رأس الحسين‏ عليه السلام مشرف مى‏ شوند. خليفه در جايگاه قرار مى ‏گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله را -  كه در روز غدير ايراد فرموده بود -  قرائت مى ‏كند. پس از القاى خطبه، قاضى ‏القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى‏ خواند.</big>


<big>در نزد آن ها [[عيد غدير]] بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى‏ گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى ‏خواند.</big>
<big>در نزد آن ها [[عيد غدير]] بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى‏ گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى ‏خواند.</big>




<big>در سال 516 ق در مراسم [[جشن غدير]]، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند. همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند. كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى‏ شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند. شعرا شعر مى‏ خوانند و صله مخصوص دريافت مى‏ كنند: 790 دينار به درجه‏ داران تقديم مى ‏شود، 144 قطعه لباس فاخر تقسيم مى ‏شود، 258 دينار از سوى وزير جايزه داده مى‏ شود.</big>
<big>در سال ۵۱۶ ق در مراسم [[جشن غدير]]، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند. همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند. كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى‏ شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند. شعرا شعر مى‏ خوانند و صله مخصوص دريافت مى‏ كنند: ۷۹۰ دينار به درجه‏ داران تقديم مى ‏شود، ۱۴۴ قطعه لباس فاخر تقسيم مى ‏شود، ۲۵۸ دينار از سوى وزير جايزه داده مى‏ شود.</big>


<big>موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين ‏انداز مى ‏شود و نماز ظهر به امامت قاضى ‏القضاة ادا مى ‏گردد. خليفه به قصر مى ‏رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى ‏كند و جايزه مى‏ دهد.</big>
<big>موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين ‏انداز مى ‏شود و نماز ظهر به امامت قاضى ‏القضاة ادا مى ‏گردد. خليفه به قصر مى ‏رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى ‏كند و جايزه مى‏ دهد.</big>


<big>مسئول بيت ‏المال با صندوقى كه در آن 5000 دينار است مى‏ آيد و آن را تقسيم مى‏ كند. مسئول خزانه لباس مى‏ آيد و لباس‏ هاى فاخر بين مردم تقسيم مى‏ كند. وزير دستور مى ‏دهد كتاب‏ هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند. به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه 1000 دينار مى‏ دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى‏ دهند تا در ميان مهمانان و درجه ‏داران و مستخدمان تقسيم كند.<ref>الخطط المقريزيه: ج 2 ص117-121.</ref></big>
<big>مسئول بيت ‏المال با صندوقى كه در آن ۵۰۰۰ دينار است مى‏ آيد و آن را تقسيم مى‏ كند. مسئول خزانه لباس مى‏ آيد و لباس‏ هاى فاخر بين مردم تقسيم مى‏ كند. وزير دستور مى ‏دهد كتاب‏ هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند. به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه ۱۰۰۰ دينار مى‏ دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى‏ دهند تا در ميان مهمانان و درجه ‏داران و مستخدمان تقسيم كند.<ref>الخطط المقريزيه: ج ۲ ص۱۱۷-۱۲۱.</ref></big>