۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== پرسش و پاسخ از ولايت در غدير <ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵.</ref> == | == پرسش و پاسخ از ولايت در غدير <ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ . واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵.</ref> == | ||
پرسش و پاسخ پس از خطبه غدیر را مى توان از جهاتى مورد تحليل و بررسى قرار داد. پس از پايان خطبه غدير و مراسم عمامه گذارى | پرسش و پاسخ پس از [[خطبه غدیر]] را مى توان از جهاتى مورد تحليل و بررسى قرار داد. پس از پايان خطبه غدير و مراسم عمامه گذارى [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] و [[تبریک|تبریک و تهنیت]]، چند سؤال كه از سوى مؤمنين و نيز [[منافقین|منافقين]] از [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] پرسيده شد، بر روشنگرى غدير افزود. | ||
گذشته از جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه غدير، حضرت برنامه هاى ويژه اى در نظر داشت كه هدف آن تكميل مفاهيم مطرح شده در خطبه بود. | |||
در | اين طرح در سه قسمت به اجرا در آمد و نشان داد كه براى يک سخنرانى در غدير تا كجا فكر شده و چقدر دقيق برنامه ريزى شده است. | ||
بايد در نظر داشت سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان. گاهى هم سؤال كننده مى پرسد تا ديگران بدانند، و يا با اشاره خودِ | يكى نشان دادن حساس ترين و مهم ترين پيام خطبه با تكرار «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...»، و ديگرى پاسخ به سؤالاتى در زمينه مسائل مطرح شده در خطابه به خصوص شبهات منافقين، و سومى اعلان رسمى شكست توطئه گران بود. | ||
در كنار تكرار [[حدیث غدیر]] توسط منادى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود. | |||
بايد در نظر داشت سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان. گاهى هم سؤال كننده مى پرسد تا ديگران بدانند، و يا با اشاره خودِ پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال مى كنند تا توضيحى لازم براى مردم ارائه شود و شبهه اى بر طرف گردد. | |||
در هر صورت نتيجه اين پرسش و پاسخ ها جز تكميل مفاهيم غدير در اذهان مردم نخواهد بود. | در هر صورت نتيجه اين پرسش و پاسخ ها جز تكميل مفاهيم غدير در اذهان مردم نخواهد بود. | ||
در فرصتى همچون وقت نماز كه | در فرصتى همچون وقت نماز كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان مردم حضور داشت، [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان فارسی]] از ميان جمعيت صدا زد: | ||
يا رسول اللَّه، اين ولايت كه براى على اعلام فرمودى مانند كدام ولايت است؟ | يا رسول اللَّه، اين ولايت كه براى على اعلام فرمودى مانند كدام ولايت است؟ | ||
كيفيت مطرح شدن اين سؤال نشان مى داد كه تعمدى در طرح آن وجود دارد و درخواست نشان دادن شبيه براى اين ولايت براى تعيين دقيق حدود آن و جلوگيرى از هر تفسير ناروايى بر سخنان | كيفيت مطرح شدن اين سؤال نشان مى داد كه تعمدى در طرح آن وجود دارد و درخواست نشان دادن شبيه براى اين ولايت براى تعيين دقيق حدود آن و جلوگيرى از هر تفسير ناروايى بر سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه است. | ||
حضرت در پاسخ فرمودند: «ولايتى همچون ولايت من». | |||
اين جمله كوتاه بدان معنا بود كه به جاى هر گونه تفسيرى كافى است اعتقادى كه نسبت به من داريد نسبت به على عليه السلام داشته باشيد. | |||
لذا به دنبال اين جمله فرمود: مَنْ كُنْتُ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است. | |||
سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار | سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار [[ولایت]] را بداند. | ||
او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | ||
پاسخ | پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله يكى از زيباترين جلوه هاى كلام بود كه در كوتاه ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد. | ||
آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس ولايت خود و حضرت على عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود: | |||
خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش اختيارى نيست. پس از خدا من مولاى مؤمنان هستم و از مؤمنان بر خودشان صاحب اختيارترم، و در برابر من آنان را اختيارى نيست. | |||
اكنون هر كس كه من مولاى اويم - يعنى نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم و در برابر من او را اختيارى نيست - حضرت على بن ابى طالب مولاى اوست، و در برابر او برايش اختيارى نيست. | |||
سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! | سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! | ||
خط ۳۰: | خط ۴۲: | ||
آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | ||
هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. اما | هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. | ||
اما پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است. | |||
اكنون [[منافقین]] با پيش كشيدن اين سه آيه، تفسير هميشگى پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره آنها زير سؤال بردند و گفتند: آيا اين سه آيه مخصوص على عليه السلام است؟ | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله فرصت را بسيار مناسب براى بستن راه هر شبهه اى ديد و با سؤال كنندگان وارد گفتگو شد تا با ذكر تفصيلى درباره آيات مزبور به تكميل مفاهيم خطبه غدير بپردازد. | |||
آن حضرت ابتدا در پاسخ آنان يازده امام را به حضرت على عليه السلام اضافه كرد و فرمود: آرى، اين آيات درباره على و جانشينان من تا روز [[قیامت]] است. | |||
منافقين گفتند: يا رسول | منافقين گفتند: يا رسول الله، آنان را براى ما بيان فرما. | ||
حضرت كه منتظر چنين سؤالى بود پاسخ داد: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم | حضرت كه منتظر چنين سؤالى بود پاسخ داد: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفه ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم [[امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن]]، و سپس [[امام حسین علیه السلام|حسین]]، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآن اند. از آن جدا نمى شوند و قرآن از آنان جدا نمى شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. | ||
با معرفى دوازده امام عليهم السلام، اكنون جاى آن بود كه دست و پاى نفاق بسته شود و با نشان دادن گستره ولايتِ امامان، همسان بودن و صاحب اختيارى آنان با صاحب اختيارى خود اعلام گردد. | با معرفى دوازده امام عليهم السلام، اكنون جاى آن بود كه دست و پاى نفاق بسته شود و با نشان دادن گستره ولايتِ امامان، همسان بودن و صاحب اختيارى آنان با صاحب اختيارى خود اعلام گردد. | ||
براى اين منظور پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه وآله در پيشگاه مردم رو به حضرت على عليه السلام كرد و فرمود: هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص | براى اين منظور پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه وآله در پيشگاه مردم رو به حضرت على عليه السلام كرد و فرمود: هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۳، ۲۳۱ - ۲۳۴. منابع سؤال هنگام حركت از مدينه: عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۳۳. كتاب سليم: ص ۱۹۸. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |