۲۲٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در خطابه غدير اين حقيقت بزرگ با تابلوى قرآنى آن اعلام شد تا بيدار باشى براى مخاطبين باشد: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ، وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ».<ref>آل عمران / ۱۹.</ref> | در خطابه غدير اين حقيقت بزرگ با تابلوى قرآنى آن اعلام شد تا بيدار باشى براى مخاطبين باشد: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ، وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ».<ref>آل عمران / ۱۹.</ref> | ||
=== ۱۱. بى ولايت دوازده امام عليهم السلام اعمال ساقط | === ۱۱. بى ولايت دوازده امام عليهم السلام اعمال ساقط مى شود === | ||
ذرهاى از تلاش انسانها نزد خدا فراموش شدنى نيست، به شرط آنكه آن را به دست خود نابود نكنند. | ذرهاى از تلاش انسانها نزد خدا فراموش شدنى نيست، به شرط آنكه آن را به دست خود نابود نكنند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
=== ۱۲. خدايا، غدير دستور تو به دست پيامبرِ توست === | === ۱۲. خدايا، غدير دستور تو به دست پيامبرِ توست === | ||
ما بايد از طرف خدا بودنِ ولايت و به دست پيامبر صلى الله عليه و آله آمدن آن را اقرار نماييم، و اين همان دو نكته اى است كه در روز غدير بسيارى از | ما بايد از طرف خدا بودنِ ولايت و به دست پيامبر صلى الله عليه و آله آمدن آن را اقرار نماييم، و اين همان دو نكته اى است كه در روز غدير بسيارى از [[منافقین]] سعى در خدشه دار كردن آن داشتند. | ||
اين است كه پس از چهارده قرن دست به دعا بر مى داريم و در دعاى روز غدير مى خوانيم: | اين است كه پس از چهارده قرن دست به دعا بر مى داريم و در دعاى روز غدير مى خوانيم: | ||
«رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ».<ref>آل عمران / ۵۳</ref> | «رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ».<ref>آل عمران / ۵۳.</ref> | ||
=== ۱۳. آنان كه غدير را ديدند انكارشان پذيرفته نيست === | === ۱۳. آنان كه غدير را ديدند انكارشان پذيرفته نيست === | ||
خدا پس از اتمام حجت و اقرار كسى به | خدا پس از [[اتمام حجت]] و اقرار كسى به [[رسالت|نبوّت]] و [[ایمان]] به آنچه نبى آورده، ديگر كفر و انكار را نمى پذيرد و اصلاً چنين كسى را قابل [[هدایت]] نمى داند؛ تا آنجا كه آنان را مستحق لعنت و [[عذاب]] دائمى بدون تخفيف مى داند. | ||
در خطابه غدير منكرين ولايت مصداق اين آيه معرفى شدند كه مى فرمايد: | در خطابه غدير منكرين ولايت مصداق اين آيه معرفى شدند كه مى فرمايد: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
=== ۱۴. تقواى اعتقادى كدام است؟ === | === ۱۴. تقواى اعتقادى كدام است؟ === | ||
تقواى حقيقى - كه به معناى مراعات دستورات الهى است - در درجه اول تسليم در برابر اوامر | تقواى حقيقى - كه به معناى مراعات دستورات الهى است - در درجه اول تسليم در برابر اوامر [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] درباره ولايت است، كه معناى مسلمان بودن حقيقى نيز جز اين نيست. | ||
در [[خطبه غدیر]] اعلام شد كه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».<ref>آل عمران / ۱۰۲. | در [[خطبه غدیر]] اعلام شد كه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».<ref>آل عمران / ۱۰۲. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در غدير به صراحت فرمود كه منظور از اين ملعونين گروهى از اصحابم هستند كه از ذكر نام آنان خوددارى مى كنم و قسم ياد كرد كه اين آيه درباره آنان نازل شده است: | [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در غدير به صراحت فرمود كه منظور از اين ملعونين گروهى از اصحابم هستند كه از ذكر نام آنان خوددارى مى كنم و قسم ياد كرد كه اين آيه درباره آنان نازل شده است: | ||
«آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ».<ref>نساء / ۴۷.</ref> | «آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ».<ref>نساء / ۴۷.</ref> | ||
=== ۲۰. دشمنان حسود غدير آرزوى محال داشتند === | === ۲۰. دشمنان حسود غدير آرزوى محال داشتند === | ||
خداوند براى امامان معصوم عليهم السلام درياى علم را با عظمت آميخته، و اين گونه فضيلتى به ايشان عنايت فرموده كه هيچ كس را قدرت دست يافتن به آن نيست؛ و همين عجز است كه حسدها را بر مى انگيزد. | خداوند براى امامان معصوم عليهم السلام درياى علم را با عظمت آميخته، و اين گونه فضيلتى به ايشان عنايت فرموده كه هيچ كس را قدرت دست يافتن به آن نيست؛ و همين عجز است كه حسدها را بر مى انگيزد. | ||
درباره دشمنان غدير به اين نكته قرآنى اشاره شده است: | درباره دشمنان غدير به اين نكته قرآنى اشاره شده است: | ||
«أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً».<ref>نساء / ۵۴ . </ref> | «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً».<ref>نساء / ۵۴ . </ref> | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
آنچه در سقيفه اتفاق افتاد قابل عفو و بخشش الهى نيست، چرا كه كفرى روى كفر ديگر و زياده بر كفر اول است. | آنچه در سقيفه اتفاق افتاد قابل عفو و بخشش الهى نيست، چرا كه كفرى روى كفر ديگر و زياده بر كفر اول است. | ||
از اينجاست كه خداوند مُهر «غير قابل هدايت» را بر آن زده آنجا كه مى فرمايد: | از اينجاست كه خداوند مُهر «غير قابل هدايت» را بر آن زده آنجا كه مى فرمايد: | ||
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلاً».<ref>نساء / ۱۳۷.</ref> | «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلاً».<ref>نساء / ۱۳۷.</ref> | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
اگر [[منافقین]] در پست ترين درجه آتش قرار دارند [[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه]] - كه سردمداران نفاق هستند - در قعر جهنم در چاه ويل قرار خواهند داشت، كه خداوند عذابى بدتر از آن خلق نكرده است. | اگر [[منافقین]] در پست ترين درجه آتش قرار دارند [[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه]] - كه سردمداران نفاق هستند - در قعر جهنم در چاه ويل قرار خواهند داشت، كه خداوند عذابى بدتر از آن خلق نكرده است. | ||
اين مهم را | اين مهم را [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] با [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] اين آيه مطرح فرموده كه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ».<ref>نساء / ۱۴۵.</ref> | ||
=== ۲۵. «رضيت» يعنى غير غدير قبول نيست! === | === ۲۵. «رضيت» يعنى غير غدير قبول نيست! === | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۳: | ||
=== ۲۷. نذير و بشير در غدير معرفى شدند === | === ۲۷. نذير و بشير در غدير معرفى شدند === | ||
خدايا تو را شكر كه روز قيامت براى دشمنان ولايت عذرى باقى نگذاشتى كه بگويند براى ما بشير يا نذيرى نيامد. پيامبر صلى الله عليه وآله از فراز منبر غدير با صداى بلند اعلام كرد كه من نذيرم و على بشير است و به اين آيه اشاره داشت كه | خدايا تو را شكر كه روز قيامت براى دشمنان ولايت عذرى باقى نگذاشتى كه بگويند براى ما بشير يا نذيرى نيامد. پيامبر صلى الله عليه وآله از فراز منبر غدير با صداى بلند اعلام كرد كه من نذيرم و على بشير است و به اين آيه اشاره داشت كه «أَنْ تَقُولُوا يوم القيامة ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ».<ref>مائده / ۱۹.</ref> | ||
=== ۲۸. نشانه هايى از صاحب اختيار مردم === | |||
«أَنْ تَقُولُوا يوم القيامة ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ فَقَدْ جاءَكُمْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ» | |||
=== ۲۸. | |||
صاحب اختيار ما تعيين شده، و خداوند مى خواهد با علائم مختلفى او را به ما نشان دهد. | صاحب اختيار ما تعيين شده، و خداوند مى خواهد با علائم مختلفى او را به ما نشان دهد. | ||
آن شخص با عظمتى كه در حال ركوع | آن شخص با عظمتى كه در حال ركوع [[زکات]] مى دهد با اين علامت معرفى شده تا راه توطئه ها بسته شود. | ||
در اتمام حجت هاى قرآنى غدير بارها آيه اى مطرح شده كه در آغاز سفر غدير در | در [[اتمام حجت]] هاى قرآنى غدير بارها آيه اى مطرح شده كه در آغاز سفر غدير در [[مدینه]] نازل شد تا نشان دهد براى چه بار سفر بسته اند: | ||
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» <ref>مائده / ۵۵</ref> | «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ».<ref>مائده / ۵۵</ref> | ||
=== ۲۹. ولايت پذيران حزب خدايند === | === ۲۹. ولايت پذيران حزب خدايند === | ||
خدا در اين جهان گروهى را براى خود برگزيده و نام حزب | خدا در اين جهان گروهى را براى خود برگزيده و نام حزب الله را براى آنان تعيين كرده است. آنان كسانى اند كه ولايت را پذيرفته اند و نزد خداوند غالب هستند. | ||
اين ولايت پذيرى در خطابه غدير با تفسير آيه قرآن مطرح شده كه مى فرمايد: | اين ولايت پذيرى در خطابه غدير با تفسير آيه قرآن مطرح شده كه مى فرمايد: | ||
«وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»<ref>مائده / ۵۶ .</ref> | «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ».<ref>مائده / ۵۶ .</ref> | ||
=== ۳۰. آيه | === ۳۰. آيه «تبليغ» تابلوى قرآنى غدير === | ||
خداوند با دستور «بَلِّغْ» و نازل كردن عظيمترين حكم خود، پيامبرش را در برابر «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» در صورت عدم اجراى آن قرار داد، ولى اگر ضمانت «يَعْصِمُكَ» نبود هرگز اجراى چنين امرى با آن همه توطئه امكان نداشت. | خداوند با دستور «بَلِّغْ» و نازل كردن عظيمترين حكم خود، پيامبرش را در برابر «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» در صورت عدم اجراى آن قرار داد، ولى اگر ضمانت «يَعْصِمُكَ» نبود هرگز اجراى چنين امرى با آن همه توطئه امكان نداشت. | ||
به همين جهت بود كه در نزديكى غدير به عنوان آغاز برنامه اى عظيم اين آيه نازل شد و به عنوان تابلوى ابدى غدير در قرآن شناخته شد: | به همين جهت بود كه در نزديكى غدير به عنوان آغاز برنامه اى عظيم اين آيه نازل شد و به عنوان تابلوى ابدى غدير در قرآن شناخته شد: | ||
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» <ref>مائده / ۶۷ .</ref> | «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».<ref>مائده / ۶۷ .</ref> | ||
=== ۳۱. زلال ولايت را پاكيزه از ظلم حفظ كنيم === | === ۳۱. زلال ولايت را پاكيزه از ظلم حفظ كنيم === | ||
اعتقاد به ولايت على عليه السلام نبايد با ظلم آلوده گردد و چهره زيباى آن بايد هميشه شفاف بماند. اين تأكيدى بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله در توصيف دوستان غدير فرمود و به اين آيه اشاره نمود كه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» | اعتقاد به ولايت على عليه السلام نبايد با ظلم آلوده گردد و چهره زيباى آن بايد هميشه شفاف بماند. اين تأكيدى بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله در توصيف دوستان غدير فرمود و به اين آيه اشاره نمود كه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ».<ref>انعام / ۸۲ .</ref> | ||
=== ۳۲. با چشم باز بايد راه راست را ديد === | === ۳۲. با چشم باز بايد راه راست را ديد === | ||
خداوند براى معرفى صراط | خداوند براى معرفى [[صراط مستقیم تا قیامت|صراط مستقیم]] بيش آنچه بشر را كفايت مى كرده معرف در برابر او قرار داده، تا آنجا كه گويا راه جلوى چشم اوست و با اشاره «هذا» مى توان آن را نشان داد. | ||
با اين چراغ | با اين چراغ [[هدایت]] دليلى براى پيروى از راه هاى ديگر نمى ماند و عذرى براى تفرقه و چندگانگى در دين خدا پذيرفته نخواهد بود. | ||
به همين جهت است كه در خطابه | به همين جهت است كه در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] با استشهاد به اين آيه قرآن راه ولايت به مردم نشان داده شده و با اشاره «هذا» فرموده است: | ||
«وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ» <ref>انعام / ۱۵۳. | «وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ».<ref>انعام / ۱۵۳. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۶: | ||
اين حقيقتى است كه با تمام وجود به آن اقرار مى كنيم به خصوص وقتى توطئه هاى شكننده [[سقیفه]] را مطالعه كنيم. | اين حقيقتى است كه با تمام وجود به آن اقرار مى كنيم به خصوص وقتى توطئه هاى شكننده [[سقیفه]] را مطالعه كنيم. | ||
براى همين است كه پيامبر صلى الله عليه | براى همين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير از مردم مى خواهد اين آيه شكرانه را بر زبان جارى كنند: | ||
«الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ»<ref>اعراف / ۴۳</ref> | «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ».<ref>اعراف / ۴۳.</ref> | ||
=== ۳۴. غدير بهشت دنيا و آخرت است === | === ۳۴. غدير بهشت دنيا و آخرت است === | ||
آنان كه با ديدن غلبه ظاهرى | آنان كه با ديدن غلبه ظاهرى [[سقیفه]] باز هم به آن پشت پا زدند و جز راه [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] هيچ دينى را نپذيرفتند، حقاً لايق بهشتند تا روزهاى خوش خود را با امان از هر ترسى در جوار پروردگار آغاز كنند؛ چنان كه در خطبه غدير اين وعده قرآنى با اشاره به اين سه آيه مطرح شد: | ||
«ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»<ref>اعراف / ۴۹،</ref>، «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» <ref>حجر / ۴۶</ref>و «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» <ref>زمر / ۷۳.</ref> | «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»<ref>اعراف / ۴۹،</ref>، «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»<ref>حجر / ۴۶</ref> و «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ».<ref>زمر / ۷۳.</ref> | ||
=== ۳۵. غدير روز روشن شدن نور ولايت === | === ۳۵. غدير روز روشن شدن نور ولايت === | ||
ولايت على عليه السلام نورى است كه به دست پيامبر صلى الله عليه | ولايت على عليه السلام نورى است كه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده و پروانگانش بى اختيار به سوى آن كشيده مى شوند، همان گونه كه خفاشان نور گريز از آن فرار مى كنند، چنان كه در خطابه غدير اين آيه به ولايت تفسير شده كه مى فرمايد: | ||
«فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِى أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» <ref>اعراف / ۱۵۷.</ref> | «فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِى أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».<ref>اعراف / ۱۵۷.</ref> | ||
=== ۳۶. ولايت همراه پيماننامه توحيد است === | === ۳۶. ولايت همراه پيماننامه توحيد است === | ||
اين باور يك شيعه است كه آنچه در غدير اتفاق افتاد در واقع يادآورى اعتقادى بود كه در روز «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» پيمان آن از مردم گرفته شد. | اين باور يك شيعه است كه آنچه در غدير اتفاق افتاد در واقع يادآورى اعتقادى بود كه در روز «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» پيمان آن از مردم گرفته شد. | ||
روزى كه در متن قرآن از آن ياد شده و در دعاهاى غدير محتواى آن تبيين شده كه ولايت هم مانند توحيد در آن روز به مردم عرضه شده و به عنوان | روزى كه در متن قرآن از آن ياد شده و در دعاهاى غدير محتواى آن تبيين شده كه ولايت هم مانند توحيد در آن روز به مردم عرضه شده و به عنوان يک پيمان از ياد شده است، آنجا كه مى فرمايد: | ||
«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ»<ref>اعراف / ۱۷۲.</ref> | «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ».<ref>اعراف / ۱۷۲.</ref> | ||
=== ۳۷. هدايت و عدالت فقط در امامان معصوم عليهم السلام === | === ۳۷. هدايت و عدالت فقط در امامان معصوم عليهم السلام === | ||
تشخيص | تشخيص حقیقت صد در صد و سپس [[هدایت]] مردم طبق آن و اجراى عدالت بر اساس آن فقط براى كسانى ممكن است كه خداوند حق را آن گونه هست به آنان نشان داده و چنين ضمانتى را درباره آنان داده است. | ||
خطبه غدير امامان معصوم عليهم السلام را صاحب چنين مقامى مى داند كه در متن قرآن از آن سخن به ميان آمده است: «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ».<ref>اعراف / ۱۸۱.</ref> | |||
=== ۳۸. غدير بشارتى بود و انذارى! === | === ۳۸. غدير بشارتى بود و انذارى! === | ||
مردم بايد بدانند كه غدير از | مردم بايد بدانند كه غدير از يک سو بشارتى بود به دست پيام آور نيكى ها كه [[بهشت]] خالص را تقديم پيروانش نمود، و از سوى ديگر انذار و ترساندن بود درباره آنچه كه از دست دادنش جهنم خالص را براى منكرينش به دنبال داشت. | ||
اين را | اين را [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] با اشاره به متن آيه قرآن مطرح فرمود: «إِنْ أَنَا إِلا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ».<ref>اعراف / ۱۸۸.</ref> | ||
«إِنْ أَنَا إِلا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»<ref>اعراف / ۱۸۸.</ref> | |||
=== ۳۹. مقابله با عذاب از تفكر دشمنان غدير است === | === ۳۹. مقابله با عذاب از تفكر دشمنان غدير است === | ||
نه تنها هر انسانى تفكر حارث | نه تنها هر انسانى تفكر [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] را شنيده از تعجب به تحير رسيده، بلكه تعجب انگيز بودن آن به حدى بوده كه خداوند عين گفتار او را در متن [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] منعكس كرده است. | ||
چگونه مى شود كسى عذاب را در صورت حق بودن طرف مقابل براى خود بخواهد؟! | چگونه مى شود كسى عذاب را در صورت حق بودن طرف مقابل براى خود بخواهد؟! | ||
اين مرگى فراتر از | اين مرگى فراتر از [[جاهلیت و نفاق صحابه|جاهلیت]] به نظر مى آيد كه بارها در اتمام حجتهاى قرآنى غدير سخن از آن به ميان آمده، و خدا به همين جهت عين واقعه را در قرآن آورده است: | ||
«وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ»<ref>انفال / ۳۲.</ref> | «وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ».<ref>انفال / ۳۲.</ref> | ||
=== ۴۰. رحمتِ ولايت به دست پيام آورِ رحمت === | === ۴۰. رحمتِ ولايت به دست پيام آورِ رحمت === | ||
پيامبرِ رحمتى كه در حضورش عذاب | پيامبرِ رحمتى كه در حضورش [[عذاب|عذاب الهی]] نازل نمى شود، غديرِ رحمت را براى ما به ارمغان آورد. | ||
آن روز خداوند اين آيه را نازل كرد كه «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» <ref>انفال / ۳۳.</ref> | حارث فهرى با آن درخواست عذاب كه در محضر پيامبر صلى الله عليه و آله نمود، با اين آيه قرآن روبرو شد كه تا تو در ميان آنان هستى عذاب نازل نخواهد شد، و اين گونه شد كه وقتى حارث از محضر حضرت بيرون آمد [[حارث بن نعمان فهری|سنگ آسمانی]] بر سرش فرود آمد. | ||
آن روز خداوند اين آيه را نازل كرد كه «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ».<ref>انفال / ۳۳.</ref> | |||
=== ۴۱. پذيرش انتخاب الهى آخرين امتحان انسانهاست === | === ۴۱. پذيرش انتخاب الهى آخرين امتحان انسانهاست === | ||
غدير در | غدير در يک نگاه مطرح كردن امتحان نهايىِ امت بود، كه بايد نشان دهند آيا هنوز در فكر انتخاب كسى غير از منتصب خدا و رسولش هستند يا خواسته خدا را بر هر انتخابى مقدم مى دارند؟ | ||
اين تابلو در آغاز سفر از | اين تابلو در آغاز سفر از [[مدینه]] به سوى مكه بر سر در غدير زده شد تا همه بدانند به كجا و تا كجا مى روند و خدا تا پاسخ اين سؤال را نگيرد هيچ بنده اى را رها نخواهد كرد. | ||
در اين باره در مدينه اين آيه نازل شد: | در اين باره در مدينه اين آيه نازل شد: | ||
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً»<ref>توبه / ۱۶</ref> ؛ و بعد از اعمال حج به عنوان آغاز سفر غدير و اعلام آمادگى براى امتحان الهى اعلام گرديد: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» | «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً»<ref>توبه / ۱۶.</ref>؛ و بعد از اعمال حج به عنوان آغاز سفر غدير و اعلام آمادگى براى امتحان الهى اعلام گرديد: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ».<ref>عنكبوت / ۲.</ref> | ||
=== ۴۲. بهشت و رحمت و رضايت، تقديمى خدا به غديريان === | === ۴۲. بهشت و رحمت و رضايت، تقديمى خدا به غديريان === | ||
اينان كه بشارت رحمت را از خداوند دريافت مى كنند جز پيروان غدير نيستند كه | اينان كه بشارت رحمت را از خداوند دريافت مى كنند جز پيروان غدير نيستند كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] درجه عظيم آنان و بشارت پروردگار در حق ايشان را با [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] اين آيات قرآن از فراز [[سخنرانی|منبر]] غدير اعلام فرمود: | ||
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ»<ref>توبه /۲۰، ۲۱</ref> | «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ»<ref>توبه /۲۰، ۲۱</ref> | ||
=== ۴۳. چشمِ ديدن على عليه السلام را نداشتند === | === ۴۳. چشمِ ديدن على عليه السلام را نداشتند === | ||
على عليه السلام آن قدر به پيامبر صلى الله عليه | على عليه السلام آن قدر به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديک بود كه در هر صبح شام با آن حضرت خلوتى داشت، و اين بر ديگران گران مى آمد تا جايى كه نسبت پيامبر و على عليهما السلام را «سرا پا همه گوش» نام نهادند! در حالى كه [[منافقین]] از يک ارتباط الهى رنج مى بردند خداوند با آيه مباهله نسبت بين آن دو بزرگوار را جان و نفس يكديگر اعلام كرد. | ||
در خطابه غدير پيامبر صلى الله عليه | در خطابه غدير پيامبر صلى الله عليه و آله رسماً اين بى تحملى آنان را با قرائت آيه قرآن اعلام كرد كه مى فرمايد: | ||
«وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» <ref>توبه / ۶۱ .</ref> | «وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» <ref>توبه / ۶۱ .</ref> | ||
=== ۴۴. از بهشت تا رضوان اكبر براى شيعيان === | === ۴۴. از بهشت تا رضوان اكبر براى شيعيان === | ||
پيامبر صلى الله عليه | پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير مىخواست به همه بفهماند كه بهشت و رضايت الهى فقط در انتظار شيعيان على عليه السلام است، و بدون ولايت هر عملى بى ارزش است. | ||
اين بود كه در مراسم غدير مؤمنين در اين آيه را به شيعيان على عليه السلام تفسير كرد: | |||
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» <ref>توبه / ۷۲.</ref> | «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» <ref>توبه / ۷۲.</ref> | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۳: | ||
دشمنان غدير هم كافر شدند، هم كفر گفتند، و هم قسم ياد كردند كه كفر نگفتند! | دشمنان غدير هم كافر شدند، هم كفر گفتند، و هم قسم ياد كردند كه كفر نگفتند! | ||
خداوند هم خبر آنان را در متن قرآن منعكس كرد تا آنان كه در | خداوند هم خبر آنان را در متن قرآن منعكس كرد تا آنان كه در آينده هاى تاريخ با اين ترفند مردم را گول مى زنند بدانند كه خداوند هشدار لازم را دربارهشان به مؤمنين داده است. | ||
در روز غدير نازل شدن اين آيه گوياى همه چيز بود كه «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ» | در روز غدير نازل شدن اين آيه گوياى همه چيز بود كه «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ».<ref>توبه / ۷۴.</ref> | ||
=== ۴۶. از پايدارى بر ولايت تا »قدم صدق« === | === ۴۶. از پايدارى بر ولايت تا »قدم صدق« === | ||
پايدارى بر ولاى | پايدارى بر ولاى اهل بيت عليهم السلام در حالى كه [[سقیفه]] تمام توان خود را براى نابودى آن به كار گرفته بشارت «قَدَم صِدق» در [[آخرت]] را به دنبال دارد. | ||
آن روز كه قدم هاى بسيارى خواهد لغزيد سربلندى در پيشگاه پروردگار خواسته اى است كه با هيچ قدرتى قابل به دست آمدن نيست، مگر آنكه ولاى على عليه السلام را به درگاه الهى تقديم كنيم. | آن روز كه قدم هاى بسيارى خواهد لغزيد سربلندى در پيشگاه پروردگار خواسته اى است كه با هيچ قدرتى قابل به دست آمدن نيست، مگر آنكه ولاى على عليه السلام را به درگاه الهى تقديم كنيم. | ||
اين است كه در دعاهاى غدير قدم صدق در قيامت را از خدا مى خواهيم و به اين آيه اشاره داريم: | اين است كه در دعاهاى غدير قدم صدق در قيامت را از خدا مى خواهيم و به اين آيه اشاره داريم: «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ».<ref>يونس عليه السلام / ۲.</ref> | ||
«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ» <ref>يونس عليه السلام / ۲.</ref> | |||
=== ۴۷. عجله دشمن غدير براى عذاب === | === ۴۷. عجله دشمن غدير براى عذاب === | ||
جاى تعجب از حارث فهرى فقط از اين جهت نبود كه با انكار حق از خدا درخواست عذاب مى كرد، بلكه عجله او و حِدّت گفتارش تعجب برانگيزتر بود. | جاى تعجب از حارث فهرى فقط از اين جهت نبود كه با انكار حق از خدا درخواست [[عذاب]] مى كرد، بلكه عجله او و حِدّت گفتارش تعجب برانگيزتر بود. | ||
خداوند درباره اين رفتار او آيه جداگانه اى نازل كرد و او را توبيخ كرد كه چرا در حالى كه مردم در خير عجله دارند اين منافق در عذاب عجله مى نمايد: | خداوند درباره اين رفتار او آيه جداگانه اى نازل كرد و او را توبيخ كرد كه چرا در حالى كه مردم در خير عجله دارند اين منافق در عذاب عجله مى نمايد: | ||
«وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِىَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ»<ref>يونس۱۱</ref> ؛ و وقتى عذاب نازل شد خطاب آمد: «أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ» <ref>شعراء / ۲۰۴ - ۲۰۱</ref>، و سپس اعلام شد كه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» <ref>معارج / ۳ - ۱.</ref> | «وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِىَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ»<ref>يونس۱۱</ref>؛ و وقتى عذاب نازل شد خطاب آمد: «أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ»<ref>شعراء / ۲۰۴ - ۲۰۱</ref>، و سپس اعلام شد كه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ».<ref>معارج / ۳ - ۱.</ref> | ||
=== ۴۸. تعيين خدا | === ۴۸. تعيين خدا تغيير ناپذير است === | ||
مقام ولايت مانند قرآن است كه قابل تغيير و تبديل نيست، و سرّ تعيين الهى همين است كه حقيقت محض را به ميدان مى آورد و مانند بشر هر روز تغيير فكر نمى دهد. اين است كه وقتى | مقام ولايت مانند قرآن است كه قابل تغيير و تبديل نيست، و سرّ تعيين الهى همين است كه حقيقت محض را به ميدان مى آورد و مانند بشر هر روز تغيير فكر نمى دهد. | ||
اين است كه وقتى [[منافقین]] از هر حيله اى عاجز مى شوند و مسئله تبديل مقام [[امامت]] را به ميان مى آورند از قرآن پاسخ مى شنوند كه «قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلا ما يُوحى إِلَىَّ».<ref>يونس / ۱۵.</ref> | |||
=== ۴۹. امامان غدير هدايت الهى دارند === | === ۴۹. امامان غدير هدايت الهى دارند === | ||
امامان غدير چون هدايت الهى دارند نيازى به | امامان غدير چون هدايت الهى دارند نيازى به [[هدایت]] شدن ندارند. چنين رهبرانى را خداوند در غدير براى [[هدایت]] مردم معرفى فرمود كه با ضمانت الهى به حقِ ناب هدايت مى كنند. | ||
براى همين | اينجاست كه هر هدايت كنندهاى را در دنيا نشان دهند كسى خواهد بود كه با هدايت ديگرى راه يافته و بدون او راه را پيدا نمى كرد، به جز معصومين عليهم السلام كه هدايتشان از طرف ذات مقدس ربوبى است. | ||
براى همين [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در [[خطبه غدیر]] با اشاره به آيه قرآن مردم را از سركشى در برابر ولايت على عليه السلام بازداشت و اين آيه را مورد اشاره قرار داد: | |||
«أَ فَمَنْ يَهْدِى إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّى إِلا أَنْ يُهْدى».<ref>يونس / ۳۵.</ref> | |||
=== ۵۰ . ترس و حزن اهل سقيفه در برابر شادمانى اهل غدير === | === ۵۰ . ترس و حزن اهل سقيفه در برابر شادمانى اهل غدير === | ||
روز قيامت ترس | روز قيامت ترس [[منافقین]] از عذابى كه مى بينند با حزنى آميخته مى شود كه به خاطر از دست دادن نعيمِ [[بهشت]] بر آنان عارض مى شود. | ||
آنجا نوبت آن است كه پيروان غدير روز بى غم خود را در بهشت آغاز كنند. | آنجا نوبت آن است كه پيروان غدير روز بى غم خود را در بهشت آغاز كنند. | ||
پيامبر صلى الله عليه | پيامبر صلى الله عليه و آله از فراز منبر غدير بشارت اين شادمانى غديريان را با اشاره به اين آيه [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] اعلام كرد كه مى فرمايد: | ||
«أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» <ref>يونس / ۶۲ .</ref> | «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ».<ref>يونس / ۶۲ .</ref> | ||
=== ۵۱ . از وظيفه غديرى خود هراس نداشته باشيم === | === ۵۱ . از وظيفه غديرى خود هراس نداشته باشيم === | ||
جاى تعجب آن است كه به جاى قدردانى از خدا و پيامبر صلى الله عليه | جاى تعجب آن است كه به جاى قدردانى از خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر غدير، انتظار گنج قارون و حضور ملائكه را داشتند. | ||
اگر چه سينه هر مؤمنى از شنيدن چنين برخوردى تنگ مى شود، ولى انجام وظيفه هيچ گاه از ما ساقط نمى شود. اين را خدا در نزديكى غدير با نزول آيات قرآن اعلام كرد: | اگر چه سينه هر مؤمنى از شنيدن چنين برخوردى تنگ مى شود، ولى انجام وظيفه هيچ گاه از ما ساقط نمى شود. | ||
اين را خدا در نزديكى غدير با نزول آيات قرآن اعلام كرد: «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ».<ref>هود / ۱۲ - ۲۴.</ref> | |||
=== ۵۲ . غديريان از كمى افراد وحشت ندارند === | === ۵۲ . غديريان از كمى افراد وحشت ندارند === | ||
هميشه | هميشه [[تاریخ]] نشان داده كه مؤمنين در اقليت اند و نبايد به خاطر اين قلت ترديد به دل راه دهند يا از وظيفه خود هراسناک شوند. | ||
غدير و ولايت نيز از اين كلى مستثنى نيست چنان كه در دعاهاى غدير با اشاره به آيه قرآن به اين مطلب تصريح شده است كه «وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلا قَلِيلٌ»<ref>هود / ۴۰</ref> ، همان گونه كه در خطبه | غدير و ولايت نيز از اين كلى مستثنى نيست چنان كه در دعاهاى غدير با اشاره به آيه قرآن به اين مطلب تصريح شده است كه «وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلا قَلِيلٌ»<ref>هود / ۴۰</ref> ، همان گونه كه در [[خطبه غدیر]] به نفى اكثريت تصريح شده و به اين آيه قرآن اشاره شده كه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ».<ref>صافات۷۱.</ref> | ||
=== ۵۳ . از در خانه ولايت كجا برويم؟! === | === ۵۳ . از در خانه ولايت كجا برويم؟! === | ||
جا دارد منكرين ولايت به سردمداران خود بگويند: اكنون كه حجت غدير بر همه تمام و رحمت واسعه آن فراگير است، اگر ولايت على عليه السلام را رها كنيم پس كجا برويم؟ اگر درِ خانه خدا اينجاست، با سرپيچى از فرمان او چه كسى را براى راه خدا پيدا كنيم؟ | جا دارد منكرين ولايت به سردمداران خود بگويند: | ||
اكنون كه حجت غدير بر همه تمام و رحمت واسعه آن فراگير است، اگر ولايت على عليه السلام را رها كنيم پس كجا برويم؟ | |||
اگر درِ خانه خدا اينجاست، با سرپيچى از فرمان او چه كسى را براى راه خدا پيدا كنيم؟ | |||
آيا اين جز ضرر نقد چيز ديگرى است؟ | آيا اين جز ضرر نقد چيز ديگرى است؟ | ||
در دعاهاى غدير اين مفهوم بلند را با اقتباس از اين آيه قرآن به ما آموخته اند كه «قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَ آتانِى مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» <ref>هود / ۶۳ .</ref> | در دعاهاى غدير اين مفهوم بلند را با [[اقتباس]] از اين آيه قرآن به ما آموخته اند كه «قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَ آتانِى مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ».<ref>هود / ۶۳ .</ref> | ||
=== ۵۴ . دشمنان غدير جز جهنم لايق هيچ نيستند === | === ۵۴ . دشمنان غدير جز جهنم لايق هيچ نيستند === | ||
دشمنان | دشمنان [[ولایت]] به جرم [[شقاوت]] بايد خود را براى صداى وحشتناک جهنم و شعله هاى خيره كننده آن آماده كنند. | ||
خداوند عذاب را براى چنين اشقيايى قرار داده چرا كه لياقت بهشتِ ولايت را ندارند. | خداوند [[عذاب]] را براى چنين اشقيايى قرار داده چرا كه لياقت بهشتِ ولايت را ندارند. | ||
در خطبه غدير | در خطبه غدير [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] با اعلان اين مطلب به اين آيه اشاره كرد كه «فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ».<ref>هود / ۱۰۶.</ref> | ||
=== ۵۵ . با بصيرت كامل همه را به غدير دعوت مى كنيم === | === ۵۵ . با بصيرت كامل همه را به غدير دعوت مى كنيم === | ||
راه روشن غدير آن قدر واضح است كه به راحتى مى توان بدان اشاره كرد، و آن قدر مطمئن است كه با بصيرت كامل | راه روشن غدير آن قدر واضح است كه به راحتى مى توان بدان اشاره كرد، و آن قدر مطمئن است كه با بصيرت كامل مى توان آن را ضابطه دعوت به سوى خداوند قرار داد. | ||
اين بدان جهت است كه ولايت ادامه راه [[توحید]] است و از هر گونه شرک و كفرى بيزار است. | |||
اين شعارى است كه در دعاها و زيارات غدير با اقتباس از اين آيه قرآن اعلام شده است: | اين شعارى است كه در دعاها و زيارات غدير با [[اقتباس]] از اين آيه قرآن اعلام شده است: | ||
«قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» <ref>يوسف / ۱۰۸.</ref> | «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ».<ref>يوسف / ۱۰۸.</ref> | ||
=== ۵۶ . منذر و هادى راه هدايت را تا غدير رساندند === | === ۵۶ . منذر و هادى راه هدايت را تا غدير رساندند === | ||
صراط مستقيم فراز و نشيب هاى انذار را پشت سر گذاشت، تا در سراشيبى هدايت قرار گرفت. | صراط مستقيم فراز و نشيب هاى انذار را پشت سر گذاشت، تا در سراشيبى هدايت قرار گرفت. | ||
اين بود كه قرآن عنوان «منذر» را به | اين بود كه قرآن عنوان «منذر» را به [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و عنوان «هادى» را به على بن ابى طالب عليه السلام داد، و همين عنوان را پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] تفسير كرد و در دعاهاى غدير با استناد به همين آيه ارتباط اعتقادى آن مطرح شد كه مى فرمايد: | ||
«إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» <ref>رعد / ۷.</ref> | «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ».<ref>رعد / ۷.</ref> | ||
=== ۵۷ . سلام بر صبر در راه ولايت على عليه السلام === | === ۵۷ . سلام بر صبر در راه ولايت على عليه السلام === | ||
صبر عظيمى بر اهل | صبر عظيمى بر اهل [[ولایت]] على عليه السلام گذشته تا به امروزِ آن رسيده است. | ||
اين بدان معنى است كه صراط مستقيم، هم دشمنان بسيار دارد و هم طى كردن آن فراز و نشيب هاى بسيارى را در پيش دارد. | اين بدان معنى است كه صراط مستقيم، هم دشمنان بسيار دارد و هم طى كردن آن فراز و نشيب هاى بسيارى را در پيش دارد. | ||
اين چنين است كه هنگام ورود به بهشت | اين چنين است كه هنگام ورود به [[بهشت]] [[ملائکه]] با سلامى بر صبر به استقبال شيعيان على عليه السلام مى آيند. | ||
اين را هنگامى كه سنگ آسمانى بر فرق دشمن غدير فرود آمد پيامبر صلى الله عليه وآله با تضمين اين آيه قرآن در كلام خويش فرمود: | اين را هنگامى كه سنگ آسمانى بر فرق دشمن غدير فرود آمد پيامبر صلى الله عليه وآله با تضمين اين آيه قرآن در كلام خويش فرمود: | ||
«سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref>رعد / | «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ».<ref>رعد / ۲۴،۲۳.</ref> | ||
=== ۵۸ . غدير پايدار است اگر چه همه كافر شوند === | === ۵۸ . غدير پايدار است اگر چه همه كافر شوند === | ||
حارث | [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] خيال مى كرد اگر او غدير را نپذيرد همه چيز تمام شده است. | ||
منافقينِ همفكر او هم خيال مى كردند خدا نيازمند پذيرشِ آنان است. | منافقينِ همفكر او هم خيال مى كردند خدا نيازمند پذيرشِ آنان است. | ||
اما وقتى سنگ آسمانى نازل شد فهميدند چنين خبرى نيست و پيامبر صلى الله عليه | اما وقتى سنگ آسمانى نازل شد فهميدند چنين خبرى نيست و پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام كرد كه اگر همه اهل عالم كافر شوند خداوند از آنان بى نياز است و به اين آيه اشاره كرد كه مى فرمايد: | ||
«إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» .<ref>ابراهيم عليه السلام / ۸</ref> | «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ».<ref>ابراهيم عليه السلام / ۸</ref> | ||
=== ۵۹ . دشمن غدير جبّار عَنود است === | === ۵۹ . دشمن غدير جبّار عَنود است === | ||
دشمن غدير خودش به استقبال عذاب رفت و اين باب را گشود، اما خداوند چنان دهان او را پر از | دشمن غدير خودش به استقبال [[عذاب]] رفت و اين باب را گشود، اما خداوند چنان دهان او را پر از خاک كرد و بينى او را به خاك ماليد كه تكبر آنان را شكست و كينه پنهان آنان را به همه نشان داد، تا بدانند غدير شكست ناپذير است و هيچ جبارِ متكبرى را ياراى مقاومت در برابر آن نيست. | ||
اين آيه به محض نزول عذاب به درخواست آن متكبر كينه توز نازل شد كه«وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ» | اين آيه به محض نزول عذاب به درخواست آن متكبر كينه توز نازل شد كه«وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ».<ref>ابراهيم عليه السلام / ۱۷ - ۱۵.</ref> | ||
=== ۶۰ . شيطان دست بردار نيست! === | === ۶۰ . شيطان دست بردار نيست! === | ||
خط ۴۳۴: | خط ۴۴۱: | ||
اين است كه عده اى همچنان در معرض دامهاى شيطان قرار دارند. | اين است كه عده اى همچنان در معرض دامهاى شيطان قرار دارند. | ||
اين آيه با مطرح شدن در دو قسمت از مراسم غدير - | اين آيه با مطرح شدن در دو قسمت از مراسم غدير - يكى هنگام اعلان ولايت و ديگرى هنگام نزول سنگ آسمانى - اين هشدار را به ما داد كه «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ».<ref>حجر / ۴۲.</ref> | ||
=== ۶۱ . راه غدير بدون توجه به مستهزئين ادامه خواهد يافت === | === ۶۱ . راه غدير بدون توجه به مستهزئين ادامه خواهد يافت === | ||
يک شيعه بايد بداند كه باورهايش مورد استهزاى عده اى و انكار عده اى ديگر قرار خواهد گرفت، و نبايد از اين همه وحشت داشته باشد. | |||
ما بايد با پشتوانه الهى به كار خود ادامه دهيم؛ چون از امرى عظيم سخن مى گوييم كه خود پيامبر صلى الله عليه | ما بايد با پشتوانه الهى به كار خود ادامه دهيم؛ چون از امرى عظيم سخن مى گوييم كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله نيز هنگام ابلاغ آن مورد [[استهزاء|استهزا]] و انكار قرار گرفت. | ||
آن روز خداوند با دستورِ «بَلِّغْ» و «فَاصْدَعْ» و با ضمانتِ «يَعْصِمُكَ» و «كَفَيْناكَ» به او دستور ادامه راه و بى توجهى به حركات دشمنان را داد چنانكه اين دو آيه در | آن روز خداوند با دستورِ «بَلِّغْ» و «فَاصْدَعْ» و با ضمانتِ «يَعْصِمُكَ» و «كَفَيْناكَ» به او دستور ادامه راه و بى توجهى به حركات دشمنان را داد چنانكه اين دو آيه در نزديک ترين مرحله به غدير نازل شد: | ||
«فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». | «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ». | ||
خط ۴۴۷: | خط ۴۵۴: | ||
دقيقاً به همين جهت نيز نگرانى را از قلب پيامبرش مى زدايد و او را از تأسف به حال منكرين ولايت باز مى دارد، آنجا كه به او مى فرمايد: | دقيقاً به همين جهت نيز نگرانى را از قلب پيامبرش مى زدايد و او را از تأسف به حال منكرين ولايت باز مى دارد، آنجا كه به او مى فرمايد: | ||
«فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً» | «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً».<ref>حجر / ۹۵،۹۴، كهف / ۶ .</ref> | ||
=== ۶۲ . متكبران در برابر غدير درهاى جهنم را باز كردند! === | === ۶۲ . متكبران در برابر غدير درهاى جهنم را باز كردند! === | ||
اصحاب صحيفه متكبران در برابر ولايت بودند كه همچون شيطان جهنم و غضب الهى و هر بدبختى را براى خود و ديگران خريدند، اما حاضر به تسليم در برابر صاحب ولايت نشدند. خداوند هم با اين آيه كه پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير مطرح فرموده درهاى جهنم را به روى آنان باز كرد: «فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ» | اصحاب صحيفه متكبران در برابر ولايت بودند كه همچون شيطان [[جهنم]] و غضب الهى و هر بدبختى را براى خود و ديگران خريدند، اما حاضر به تسليم در برابر صاحب ولايت نشدند. خداوند هم با اين آيه كه پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير مطرح فرموده درهاى جهنم را به روى آنان باز كرد: «فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ».<ref>نحل / ۲۹.</ref> | ||
=== ۶۳ . انكار ولايت پس از شناخت آن جرم عظيم است === | === ۶۳ . انكار ولايت پس از شناخت آن جرم عظيم است === | ||
به حكم «أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» نعمتى با عظمت تر از ولايت نيست. | به حكم «أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» نعمتى با عظمت تر از ولايت نيست. | ||
اكنون آنان كه با آن خطابه مفصل آن را شناختند و سپس به گونه اى آن را انكار كردند كه گويى هرگز در غدير نبوده اند يا در غدير سخنى گفته نشده، اينان جز با مُهر كفر بر پيشانى و آيه اى كه ابعاد اين جنايت را نشان دهد چه توشهاى براى خود آماده كرده اند، آنجا كه مى فرمايد:«ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» | اكنون آنان كه با آن خطابه مفصل آن را شناختند و سپس به گونه اى آن را انكار كردند كه گويى هرگز در غدير نبوده اند يا در غدير سخنى گفته نشده، اينان جز با مُهر كفر بر پيشانى و آيه اى كه ابعاد اين جنايت را نشان دهد چه توشهاى براى خود آماده كرده اند، آنجا كه مى فرمايد:«ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ».<ref>تكاثر / ۸.</ref> | ||
در درجه بعدى مى فرمايد: «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ» | در درجه بعدى مى فرمايد: «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ».<ref>نحل / ۸۳.</ref> | ||
آيا به اينان خطاب نشد كه «وَ لَا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ | آيا به اينان خطاب نشد كه «وَ لَا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً»؟<ref>نحل / ۹۱.</ref> | ||
آيا به اينان گفته نشد: «وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ | آيا به اينان گفته نشد: «وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها»؟<ref>نحل / ۹۴.</ref> | ||
=== ۶۴ . تصميم نهايى ولايت را زود بايد گرفت === | === ۶۴. تصميم نهايى ولايت را زود بايد گرفت === | ||
بايد مطمئن بود كه چراغ هدايت غدير آن قدر روشن است كه هر كس بايد تا فرصت باقى است درباره آن تصميم خود را بگيرد، چرا كه نفع و ضرر اين تصميم به خود او باز مى گردد. به همين جهت پيامبر صلى الله عليه | بايد مطمئن بود كه چراغ هدايت غدير آن قدر روشن است كه هر كس بايد تا فرصت باقى است درباره آن تصميم خود را بگيرد، چرا كه نفع و ضرر اين تصميم به خود او باز مى گردد. به همين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله در پايان خطابهاش در غدير از مردم پرسيد: اكنون چه مى گوييد؟ | ||
و بدون آنكه منتظر پاسخ كسى بماند اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: | و بدون آنكه منتظر پاسخ كسى بماند اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: | ||
«مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها»<ref>اسراء / ۱۵. | «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها».<ref>اسراء / ۱۵. | ||
</ref> | </ref> | ||
=== ۶۵ . ما را با امام غدير محشور فرما ! === | === ۶۵. ما را با امام غدير محشور فرما! === | ||
اين واضح ترين نتيجه غدير است كه پس از نشان دادن امام غدير خداوند مى فرمايد «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ | اين واضح ترين نتيجه غدير است كه پس از نشان دادن امام غدير خداوند مى فرمايد «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»؛ و واقعاً مشكل است محشور شدن با امامانِ [[سقیفه]] و بنى اميه و بنى عباس در قيامت!! عاقبت محشور شدن با چنين سردمدارانى روشن است، چرا كه اينان حتى امور دنياى مردم را نتوانستند اصلاح كنند، تا چه رسد به آخرت كه نه تنها خود بلكه عده اى را همراه خود به مهمانى جهنم خواهند برد.<ref>اسراء / ۷۱.</ref> | ||
=== ۶۶ . عذابى عجيب براى دشمن ولايت === | === ۶۶. عذابى عجيب براى دشمن ولايت === | ||
ظلم در حق غدير انكار ولايت على عليه السلام و مخالفت با امر اوست. | ظلم در حق غدير انكار ولايت على عليه السلام و مخالفت با امر اوست. | ||
عذاب چنين ظلمى عقاب معمولى نخواهد بود، بلكه عذابى است غير عادى به بلنداى ابديت و خلود. اين را پيامبر صلى الله عليه | [[عذاب]] چنين ظلمى عقاب معمولى نخواهد بود، بلكه عذابى است غير عادى به بلنداى ابديت و خلود. اين را پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير به عنوان عاقبتى غير قابل گريز براى دشمنان على عليه السلام اعلام كرد و آن را حتمى دانست، و به اين آيه اشاره كرد كه «قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً».<ref>كهف / ۸۷ .</ref> | ||
=== ۶۷ . ملائكه به استقبال دوستان غدير مىآيند === | === ۶۷. ملائكه به استقبال دوستان غدير مىآيند === | ||
منزلت يك اعتقاد را آن روز كه مردم براى حسابرسى جمع مى شوند مى توان فهميد. در حالى كه خلق اولين و آخرين خود را براى حساب آماده مى كنند و از عاقبت نامعلوم بر خود مى لرزند، ملائكه به پيشواز غديريان مى آيند و آنان را با سلام و درود وارد بهشت مى نمايند. اين وعده را پيامبر صلى الله عليه | منزلت يك اعتقاد را آن روز كه مردم براى حسابرسى جمع مى شوند مى توان فهميد. | ||
در حالى كه خلق اولين و آخرين خود را براى حساب آماده مى كنند و از عاقبت نامعلوم بر خود مى لرزند، ملائكه به پيشواز غديريان مى آيند و آنان را با سلام و درود وارد [[بهشت]] مى نمايند. | |||
اين وعده را پيامبر صلى الله عليه و آله از فراز منبر غدير با اشاره به اين آيه داد كه «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِى كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».<ref>انبياء / ۱۰۳.</ref> | |||
=== ۶۸ . اطاعت و خشيت و تقوا و فلاح در غدير است === | === ۶۸ . اطاعت و خشيت و تقوا و فلاح در غدير است === | ||
پذيرفتن ولايت و صاحب اختيارى معصومين عليهم السلام، هم تسليم در برابر فرمان خدا و هم اطاعت از | پذيرفتن ولايت و صاحب اختيارى معصومين عليهم السلام، هم تسليم در برابر فرمان خدا و هم اطاعت از [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و هم ترس از عظمت پروردگار و هم بالاترين مظهر [[تقوی|تقوا]] و هم رستگارى كامل عيار است. | ||
اشاره به يک آيه قرآن در خطابه غدير همه اين ثمرات غديرى را به ما خاطر نشان كرد كه «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ المفلحون».<ref>نور / ۵۲ .</ref> | |||
=== ۶۹ . امتى كه در پى رهبران لعنت شده رفت === | === ۶۹ . امتى كه در پى رهبران لعنت شده رفت === | ||
براى | براى يک امّت بسيار مهم است كه پيامبرش نسبت به آمدن امامان دعوت كننده به آتش به آنان هشدار دهد. | ||
اين بدان معناست كه آينده اى | اين بدان معناست كه آينده اى وحشتناک در انتظار مسلمانان است و گذشته از [[شیطان]] و نفس اماره و نيروهاى ظاهرىِ كفر، رهبران آتش رسماً امور را به دست خواهند گرفت و مردم را علناً به سوى جهنم فرا خواهند خواند. | ||
آيا اين دعوت كنندگان به آتش جز | آيا اين دعوت كنندگان به آتش جز [[سقیفه]] و ادامه دهندگان راه آن هستند؟ | ||
اگر راه پيامبر صلى الله عليه | اگر راه پيامبر صلى الله عليه و آله راه [[بهشت]] است آيا اينان جز خلاف آن حضرت راه ديگرى هم رفتند؟ | ||
آنگاه قبل از آمدنشان به همه اعلام شد كه «وَ أَتْبَعْناهُمْ فِى هذِهِ الدُّنْيا | اين هشدار نبوى در متن خطبه با اشاره به اين آيه قرآن بود كه مى فرمايد «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»، و با اين عاقبت شوم معرفى شدند كه «وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ». | ||
آنگاه قبل از آمدنشان به همه اعلام شد كه «وَ أَتْبَعْناهُمْ فِى هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً»، و به دنبال آن اعلام گرديد: «وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ».<ref>قصص / ۴۲،۴۱.</ref> | |||
=== ۷۰. با انتخاب خدا، بشر را چه حقى؟ === | === ۷۰. با انتخاب خدا، بشر را چه حقى؟ === | ||
جايى كه خدا انتخاب كرده پر واضح است كه بشر حق انتخاب ندارد، و گرنه خدا انتخاب نمى كرد. | جايى كه خدا انتخاب كرده پر واضح است كه بشر حق انتخاب ندارد، و گرنه خدا انتخاب نمى كرد. | ||
اين اتمام حجتى است كه ريشه غدير را تشكيل مى دهد و خدا در قرآن آن را گوشزد مسلمانان فرموده كه «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ | اين اتمام حجتى است كه ريشه غدير را تشكيل مى دهد و خدا در قرآن آن را گوشزد مسلمانان فرموده كه «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ»، و براى قطع يک باره طمع ها مؤمنين را نام برده و از آنان سلب اختيار فرموده و سرپيچى از انتخاب خدا و رسول را گمراهى و ضلالت واضح به شمار آورده و فرموده است: | ||
«ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً» | «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً».<ref>قصص / ۶۸ ، احزاب / ۳۶.</ref> | ||
=== ۷۱. بيعت با على عليه السلام قيمتِ بهشت است === | === ۷۱. بيعت با على عليه السلام قيمتِ بهشت است === | ||
[[بیعت]] با على عليه السلام به عنوان قبولِ [[ولایت]] و مقام اميرالمؤمنينىِ او [[بهشت]] را تقديم صاحب آن مى كند. | |||
اين بدان معنى است كه | اين بدان معنى است كه [[ایمان]] و عمل صالح كه نتيجه اش بهشت است ولايت على بن ابى طالب عليه السلام است. | ||
اين پيام قرآنى را | اين پيام قرآنى را [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] با اشاره به اين آيه بيان داشت كه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ». | ||
لذت اين بهشت آنگاه تكميل شده كه در خطبه به آيه قرآن اشاره شده: «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ» لقمان / ۸ ، زخرف / ۷۱. | لذت اين بهشت آنگاه تكميل شده كه در خطبه به آيه قرآن اشاره شده: «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ».<ref>لقمان / ۸ ، زخرف / ۷۱.</ref> | ||
=== ۷۲. قرآن لغتنامه معناى «مولى» است === | === ۷۲. قرآن لغتنامه معناى «مولى» است === | ||
لغتنامه براى معناى «مولى» در «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» متن قرآن است. | لغتنامه براى معناى «مولى» در «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» متن قرآن است. | ||
اگر معناى «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» درباره پيامبر صلى الله عليه و آله براى مسلمانان روشن است چرا اين گونه بر سر معناى آن درباره جانشين پيامبرشان شک مى كنند؟! | |||
پيداست كه در اين كلمه مشكلى وجود ندارد، بلكه درباره صاحب چنين مقامى كه على بن ابى طالب عليه السلام است دلهاى آكنده از نفاق قابليت پذيرش را ندارند.<ref>احزاب / ۶ .</ref> | |||
=== | === ۷۳. آب در آسياب ابليس نريزيم === | ||
ما | خدايا، ما را از كسانى قرار مده كه شيطان را خشنود مى كنند. او از اينكه بتواند گمان خود را به مرحله عمل برساند شادى مى كند و از انباشته شدن جهنم لذت مى برد. | ||
غديريان با قرار گرفتن در سايه غدير توانسته اند شيطان را غصهدار كنند، همان گونه كه طرفداران سقيفه با گام برداشتن بر ضد غدير توانسته اند خنده تمسخرآميز شيطان را نسبت به دين خدا و رسولان خدايى بيشتر نمايند. | |||
=== ۷۶. صحيفه بود كه كربلا را رقم زد === | اين اخطار را ما در غدير دريافت كرده ايم كه خداوند منافقين را با وعده هايى كه به ابليس داده اند، در يک آيه قرآن به تصوير كشيد و فرمود: «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ». | ||
شكى نيست كه با نوشتن | |||
آن روز نوبت حسرت آنان است كه در كنار منتخبين خدا اين گونه دنيا و آخرت خود را باختند و اين گفته براى آنان باقى خواهد ماند كه «يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللَّهِ».<ref>سبا / ۲۰، زمر / ۵۶ .</ref> | |||
=== ۷۴. امام غدير به علم الهى متصل است === | |||
ما معتقديم امام غدير علم به همه چيز دارد و هيچ جهلى به او راه ندارد و هيچ سؤالى را بى پاسخ نمى گذارد. | |||
امامى كه صاحب اختيار مطلق مردم است بايد هم اين گونه باشد و با اتصال به درياى بيكران علم الهى بتواند علم لازم براى رفع همه نيازهاى بشر را در زمانى به بلنداى عمر دنيا داشته باشد. | |||
در غدير اين اعتقاد با پشتوانه قرآنى اعلام شد: «وَ كُلَ شَىْءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»، و صاحب اين مقام على بن ابى طالب عليه السلام معرفى شد كه «وَ إِنَّهُ فِى أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِىٌّ حَكِيمٌ».<ref>يس / ۱۲، زخرف / ۴.</ref> | |||
=== ۷۵. امامت فقط در نسل پاک محمد صلى الله عليه و آله است === | |||
آن امامى كه صاحب اختيار مطلق و دارنده درياى علم است بايد در نسلى پاک قرار داشته باشد، تا اين همه عظمت را با خود حمل نمايد. چه كسى جز خداوند مى تواند اين نسل پاک را به ما نشان دهد؟ | |||
اوست كه از بلنداى منبرِ غدير به وسيله پيامبرش آن را با استناد به قرآن به ما مى شناساند، آنجا كه مىفرمايد: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ».<ref>زخرف / ۲۸.</ref> | |||
=== ۷۶. صحيفه بود كه كربلا را رقم زد === | |||
شكى نيست كه با نوشتن [[صحیفه ملعونه]]، ماجراى احراق بيت تا واقعه [[کربلا]] يک جا رقم خورد. | |||
مهم اين است كه خداوند در برابر آنان اراده اى دارد و از همه اسرار آنان خبردار است، و نوشته هاى آنان را ثبت فرموده و اين را در متن [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] اعلام مى فرمايد: | |||
«أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ، أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ»، و براى اطمينان خاطر آنان مى فرمايد: | |||
«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ».<ref>زخرف / ۷۴ - ۸۰ ، مجادله / ۷.</ref> | |||
=== ۷۷. بيعت با دست خدا را نشكنيم === | === ۷۷. بيعت با دست خدا را نشكنيم === | ||
[[بیعت]] با خدا تعبيرى است كه آخرين محكم كارى را درباره بيعت غدير به تصوير مى كشد. خداوند در اين برخورد حتى دست رحمت خود را به ميان مى آورد و يدالله را روى دست بيعت كنندگان قرار مى دهد. | |||
آنگاه به نتيجه گيرى مى پردازد: آنان كه چنين بيعتى را كه با خود خدا انجام گرفته بشكنند بر ضرر خود كار كرده اند و دست خود را براى روزى كه با خدا كار دارند خالى گذاشته اند، و آنان كه به عهد و پيمان خود وفادار بمانند خداوند اجر عظيمى به خاطر اين وفادارى به آنان عنايت خواهد كرد. | |||
اين ضمانت در يک آيه قرآن منعكس است كه عيناً در [[خطبه غدیر]] بدان استشهاد شده است: | |||
«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً».<ref>فتح / ۱۰.</ref> | |||
=== ۷۸. انكار غدير يعنى جلو افتادن از خدا و رسول صلى الله عليه و آله === | |||
چرا و چگونه به خود جرئت مى دهند از خدا و رسول جلوتر بيفتند و با آنكه مى بينند در غدير همه چيز تعيين شده باز مسئله شورى و تعيين خليفه را مطرح كنند؟ | |||
اين كارها هيچ معنايى جز كنار زدن خدا و رسولش، بلكه گام برداشتن جلوتر از صاحب شريعت ندارد. | |||
ما اگر بر سر غدير ايستاده ايم به خاطر آن است كه هيچ گاه به خود اجازه نمى دهيم حتى يک قدم از آنچه خالق ما دستور داده قدم پيشتر بگذاريم، چرا كه او را دلسوزتر از خودمان نسبت به خودمان مى دانيم. اين همان اتمام حجتى بود كه بلال در برابر اهل [[سقیفه]] مطرح كرد و به اين آيه استدلال كرد كه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ».<ref>حجرات / ۱.</ref> | |||
=== ۷۹. اعتقاد و محبت غدير با سقيفه جمع نمى شود === | |||
غدير با [[سقیفه]] جمع نمى شود و اين اصل ابدى و تغيير ناپذير است. اين بدان جهت است كه غدير از طرف خدا و سقيفه ضد خداست. | |||
دو محبت متناقض در يک دل جمع شدنى نيست و دو مبناى فكرى متضاد در يک قلب نمى گنجد. | |||
بايد بدانيم كه اگر نزديک ترين كسان ما هم از اهالىِ سقيفه باشند ما نمى توانيم آنان را دوست خود به حساب آوريم و پرونده اى براى آنان در دفتر محبتمان باز كنيم. | |||
اين همان آيه قرآن است كه در متن خطبه غدير بدان استناد شده و مى فرمايد: | |||
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ».<ref>مجادله / ۲۲.</ref> | |||
=== | === ۸۰ . منكر ولايت قابل گذشت نيست === | ||
خدا نمى گذرد از كسانى كه ولايت على عليه السلام را - پس از آن همه تأكيد و تلاش و زحمت - انكار نمايند. | |||
منكرين ولايت در واقع به آنجا رسيده اند كه [[استغفار]] پيامبر صلى الله عليه وآله هم به حالشان نفعى ندارد و هرگز در درگاه خداوند پذيرفته نخواهند شد. | |||
اين را پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير به صراحت فرمود و به اين آيه قرآن اشاره كرد كه «سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ».<ref>منافقون / ۶ .</ref> | |||
=== | === ۸۱ . افشا كنندگان اسرار اسلام را بشناسيم === | ||
ما بايد از خود بپرسيم: اين كدامين رازى بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله با همسرش در ميان گذاشت و او آن را افشا كرد؟ و بايد تعجب كنيم هنگامى كه بدانيم آن سِرّ درباره ولايت على عليه السلام بوده و افشاى آن در چنان موقعيتى چه فتنه هايى را به دنبال داشته است. آنگاه خواهيم دانست كه عايشه چه نقشى براى سقيفه ايفا كرده و چه فتنه هايى از اين راز نگاه نداشتن او متوجه اسلام شده است. شايد وجود يك سوره در قرآن درباره عايشه و جوانبى كه خدا براى معرفى او به ميان آورده براى شناخت او كافى باشد، چرا كه اين آيات از صراحت عجيبى درباره او برخوردار است آنجا كه مى فرمايد: «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ» : تحريم / ۷ - ۳. | ما بايد از خود بپرسيم: اين كدامين رازى بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله با همسرش در ميان گذاشت و او آن را افشا كرد؟ و بايد تعجب كنيم هنگامى كه بدانيم آن سِرّ درباره ولايت على عليه السلام بوده و افشاى آن در چنان موقعيتى چه فتنه هايى را به دنبال داشته است. آنگاه خواهيم دانست كه عايشه چه نقشى براى سقيفه ايفا كرده و چه فتنه هايى از اين راز نگاه نداشتن او متوجه اسلام شده است. شايد وجود يك سوره در قرآن درباره عايشه و جوانبى كه خدا براى معرفى او به ميان آورده براى شناخت او كافى باشد، چرا كه اين آيات از صراحت عجيبى درباره او برخوردار است آنجا كه مى فرمايد: «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ» : تحريم / ۷ - ۳. | ||