جهنم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== آيه «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى...»<ref>بقره /  ۱۴۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۵ - ۴۱۲.</ref> ==
== آيه «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى...»<ref>بقره /  ۱۴۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۵ - ۴۱۲.</ref> ==
[[علیّ بن ابی طالب(امیرالمؤمنین) صلوات الله علیهما|علی بن ابی ‏طالب ‏علیه السلام]] آن امامى است كه [[پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله]] او را سبب [[آزمون الهی|امتحان امت]] قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى‏ شدند.
[[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابی ‏طالب ‏علیهما السلام]] آن امامى است كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله]] او را سبب [[آزمون الهی|امتحان امت]] قرار داد و فرمود:


پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه ‏عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده ‏اى در انتظار آنان است. [[اقتباس]] از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.
لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى‏ شدند.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه ‏عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده ‏اى در انتظار آنان است.
 
[[اقتباس]] از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.
 
در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|اعداء اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است.


در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|اعداء اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى‏ كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق ‏العاده ‏اى در پايين ‏ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله‏ هاى آتش نمونه ‏هاى آن است.
از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى‏ كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق ‏العاده ‏اى در پايين ‏ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله‏ هاى آتش نمونه ‏هاى آن است.


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۴۰ سوره بقره و آيه ۲۴ سوره لقمان و آيه ۱۴ سوره فجر است:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۴۰ سوره بقره و آيه ۲۴ سوره لقمان و آيه ۱۴ سوره فجر است:
خط ۱۰: خط ۱۶:
«أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى قُلْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»:
«أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى قُلْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»:


«يا مى‏ گوييد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگانِ او يهودى يا نصرانى بوده ‏اند. بگو: شما آگاه‏تريد يا خداوند؟ و چه كسى ظالم‏تر است از كسى كه شهادتى از خداوند نزد او كتمان شود؟! خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد غافل نيست».
«يا مى‏ گوييد [[ابراهیم علیه السلام|ابراهیم]] و [[اسماعیل علیه السلام|اسماعیل]] و [[اسحاق علیه السلام|اسحاق]] و [[یعقوب علیه السلام|یعقوب]] و نوادگانِ او یهودی يا [[مسیحیان|نصرانی]] بوده ‏اند. بگو: شما آگاه ‏تريد يا خداوند؟ و چه كسى ظالم‏تر است از كسى كه شهادتى از خداوند نزد او كتمان شود؟!
 
خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد غافل نيست».


«نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ»<ref>لقمان /  ۲۴.</ref>:
«نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ»<ref>لقمان /  ۲۴.</ref>:
خط ۲۲: خط ۳۰:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
برنامه سه روزه غدير پايان يافته و غروب بيستم ذى‏ الحجة [[کاروان]] پيامبر صلى الله عليه و آله از غدير خم راهى [[مدینه]] شده است. گروه چهارده نفرى از [[منافقین]] نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را براى اجراى آن در عقبه هرشى در پيش دارند. قبل از رسيدن قافله به كوه هرشى، ۱۴ نفر خود را به قُلّه رساندند و در دو سوى آن كمين كردند. با رسيدن شتر پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه پيشاپيش قافله در حركت بود و حذيفه و عمار راهنماى آن بودند -  منافقين حمله كردند و پس از درگيرى‏ هاى مفصل، منافقين فرارى شدند.
برنامه سه روزه غدير پايان يافته و غروب بيستم ذى‏ الحجة [[کاروان]] پيامبر صلى الله عليه و آله از غدير خم راهى [[مدینه]] شده است. گروه چهارده نفرى از [[منافقین]] نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را براى اجراى آن در عقبه هرشى در پيش دارند. قبل از رسيدن قافله به كوه هرشى، ۱۴ نفر خود را به قُلّه رساندند و در دو سوى آن كمين كردند. با رسيدن شتر پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه پيشاپيش قافله در حركت بود و حذيفه و عمار راهنماى آن بودند -  منافقين حمله كردند و پس از درگيرى‏ هاى مفصل، منافقين فرارى شدند.


خط ۳۴: خط ۴۱:
پيامبر صلى الله عليه و آله با تضمين بخش دوم آيه ۱۴۰ از سوره بقره در كلام خود و فقط با حذف همزه استفهام قبل از كلمه «أَ أَنْتُمْ» پاسخ آنان را داد و فرمود: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ».
پيامبر صلى الله عليه و آله با تضمين بخش دوم آيه ۱۴۰ از سوره بقره در كلام خود و فقط با حذف همزه استفهام قبل از كلمه «أَ أَنْتُمْ» پاسخ آنان را داد و فرمود: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ».


'''۲. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
از نظر موقعيت قرآنى، آيه سوره بقره درباره كسانى از يهود و نصارى است كه درباره خدا با پيامبر صلى الله عليه و آله احتجاج مى‏ كنند و شواهد را كتمان مى‏ كنند. خداوند به آنان خطاب مى ‏كند: چه كسى ظالم‏تر است از آنكه شهادتى را نزد خدا كتمان مى نمايد؟
از نظر موقعيت قرآنى، آيه سوره بقره درباره كسانى از يهود و نصارى است كه درباره خدا با پيامبر صلى الله عليه و آله احتجاج مى‏ كنند و شواهد را كتمان مى‏ كنند. خداوند به آنان خطاب مى ‏كند: چه كسى ظالم‏تر است از آنكه شهادتى را نزد خدا كتمان مى نمايد؟


خط ۴۴: خط ۵۰:
گروه دوم كافران هستند كه درباره آنان «فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ» و «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ» فرموده و سپس مى ‏فرمايد: «آنان را زمان كوتاهى از نعمت ‏ها برخوردار مى ‏كنيم و سپس به عذاب غليظ مى‏ كشانيم».
گروه دوم كافران هستند كه درباره آنان «فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ» و «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ» فرموده و سپس مى ‏فرمايد: «آنان را زمان كوتاهى از نعمت ‏ها برخوردار مى ‏كنيم و سپس به عذاب غليظ مى‏ كشانيم».


'''۳. تحليل تاريخى'''
=== تحليل تاريخى ===
 
داستان مفصلى كه اين سه آيه در ضمن آن از لبان مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله به صورت اقتباس صادر شده، از حذيفه يمانى است كه گوشه ‏اى از داستان بلند غدير را چنين نقل مى‏ كند<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۷ - ۱۱۱.</ref>:
داستان مفصلى كه اين سه آيه در ضمن آن از لبان مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله به صورت اقتباس صادر شده، از حذيفه يمانى است كه گوشه ‏اى از داستان بلند غدير را چنين نقل مى‏ كند<ref>ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۷ - ۱۱۱.</ref>:


خط ۷۶: خط ۸۱:
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله از پاى كوه هرشى مردم را حركت داد تا به منزل بعدى رسيدند. در آن منزل [[سالم مولى ابی‏ حذیفه]] ديد آن دو نفر با يكديگر نجوى مى ‏كنند. وقتى سالم در اين باره از آنان سؤال كرد گفتند: ما جمع شده‏ايم تا قسم ياد كنيم و پيمان ببنديم كه از محمد اطاعت نكنيم در آنچه از ولايت على بن ابى‏ طالب بعد از خود بر ما واجب كرد!! او از اين نقشه استقبال كرد و وارد نجواى آنان شد.
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله از پاى كوه هرشى مردم را حركت داد تا به منزل بعدى رسيدند. در آن منزل [[سالم مولى ابی‏ حذیفه]] ديد آن دو نفر با يكديگر نجوى مى ‏كنند. وقتى سالم در اين باره از آنان سؤال كرد گفتند: ما جمع شده‏ايم تا قسم ياد كنيم و پيمان ببنديم كه از محمد اطاعت نكنيم در آنچه از ولايت على بن ابى‏ طالب بعد از خود بر ما واجب كرد!! او از اين نقشه استقبال كرد و وارد نجواى آنان شد.


وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏خواست از آن منزل حركت كند اين سه نفر نزد حضرت آمدند. حضرت پرسيد: امروز در چه باره‏اى نجوى مى‏ كرديد، در حالى كه من شما را از نجوى نهى كرده بودم؟ گفتند: يا رسول‏اللَّه، جز در اين وقتى كه نزد شماييم با هم ملاقاتى نداشته‏ايم!
وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏خواست از آن منزل حركت كند اين سه نفر نزد حضرت آمدند. حضرت پرسيد: امروز در چه باره‏اى نجوى مى‏ كرديد، در حالى كه من شما را از نجوى نهى كرده بودم؟ گفتند: يا رسول‏ اللَّه، جز در اين وقتى كه نزد شماييم با هم ملاقاتى نداشته ‏ايم!


پيامبرصلى الله عليه وآله نگاهى به آنان كرد و اين آيه را براى آنان خواند: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»: «آيا شما آگاه‏تريد يا خدا؟ چه كسى ظالم ‏تر است از كسى كه شهادتى نزد خود را از خدا كتمان مى‏ كند، و خداوند از آنچه شما انجام مى‏ دهيد غافل نيست».<ref>اين آيه سومى است كه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به آن استشهاد شده است.</ref>
پيامبرصلى الله عليه وآله نگاهى به آنان كرد و اين آيه را براى آنان خواند: «أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّه، وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّه، وَ مَا اللَّه بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»:


'''۴. تحليل اعتقادى'''
«آيا شما آگاه‏تريد يا خدا؟ چه كسى ظالم ‏تر است از كسى كه شهادتى نزد خود را از خدا كتمان مى‏ كند، و خداوند از آنچه شما انجام مى‏ دهيد غافل نيست».<ref>اين آيه سومى است كه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله به آن استشهاد شده است.</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر صحيفه و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى‏ شود دو نكته است:
آنچه به عنوان تفسير اين آيات از تطبيق آنها بر صحيفه و توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله استفاده مى‏ شود دو نكته است:


الف) اولى و دومى كه رو در روى خدا و رسول كار خود را كتمان كردند و اين كتمان را انكار كردند، مصداق «أَظْلَمُ» يعنى ظالم ‏ترين شدند.
'''الف)''' اولى و دومى كه رو در روى خدا و رسول كار خود را كتمان كردند و اين كتمان را انكار كردند، مصداق «أَظْلَمُ» يعنى ظالم ‏ترين شدند.


ب) خداوند [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|دشمنان اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] را چند صباحى در اين دنيا مهلت مى ‏دهد چنانكه مى ‏فرمايد: «نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً»؛ و سپس آنان را به [[عذاب]] غلاظ و شداد مبتلا مى‏ نمايد چنانكه مى ‏فرمايد: «ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ». اين عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قيامت به سزاى اصلى اعمال خود برسند.
'''ب)''' خداوند [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|دشمنان اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] را چند صباحى در اين دنيا مهلت مى ‏دهد چنانكه مى ‏فرمايد: «نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً»؛ و سپس آنان را به [[عذاب]] غلاظ و شداد مبتلا مى‏ نمايد چنانكه مى ‏فرمايد: «ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ». اين عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قيامت به سزاى اصلى اعمال خود برسند.


[[ابوبکر بن ابی قحافه|اولی]] و [[عمر بن خطاب|دومی]] هنگام [[مرگ]]، پيامبر و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام را ديدند كه به آنان مى‏ گفتند: بشارت باد شما را به آتش در پايين ‏ترين درجه جهنم!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۸ ح ۳۱.</ref>
[[ابوبکر بن ابی قحافه|اولی]] و [[عمر بن خطاب|دومی]] هنگام [[مرگ]]، پيامبر و اميرالمؤمنين ‏عليهما السلام را ديدند كه به آنان مى‏ گفتند: بشارت باد شما را به آتش در پايين ‏ترين درجه جهنم!!<ref>كتاب سليم: ص ۳۴۸ ح ۳۱.</ref>
خط ۱۰۹: خط ۱۱۵:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:


بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله‏ هاى آتش و اجر بزرگ!!<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref>
بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله‏ هاى آتش و اجر بزرگ!!<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
فرازهاى اواسط خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله همچنان در توصيف مواليان ائمه‏ عليهم السلام است و آن حضرت از قوت [[ایمان]] آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.
فرازهاى اواسط خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله همچنان در توصيف مواليان ائمه‏ عليهم السلام است و آن حضرت از قوت [[ایمان]] آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى ‏دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.
در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى ‏دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.
دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.


خط ۱۴۸: خط ۱۵۰:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:


اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>
اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
[[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است. پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت [[عذاب]] خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند.
[[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است. پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت [[عذاب]] خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند.


در چنين موقعيتى با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است.
در چنين موقعيتى با اقتباس از دو آيه [[قرآن]] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است.


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
آيه اول در سوره نساء و درباره «دَرك اسفَل جهنم» است. اين آيه در ضمن آياتى است كه از آيه ۱۳۷ اين سوره در وصف منافقين آغاز شده و آنان را به دوستى با كافرين و دورى از مؤمنين، و نيز انتظار بلا براى مؤمنان و حيله‏ گرى با خداوند و متحير بودن در دين توصيف فرموده، تا اينجا كه مى‏ فرمايد: «منافقين در پست‏ترين جاى جهنم ‏اند».
آيه اول در سوره نساء و درباره «دَرك اسفَل جهنم» است. اين آيه در ضمن آياتى است كه از آيه ۱۳۷ اين سوره در وصف منافقين آغاز شده و آنان را به دوستى با كافرين و دورى از مؤمنين، و نيز انتظار بلا براى مؤمنان و حيله‏ گرى با خداوند و متحير بودن در دين توصيف فرموده، تا اينجا كه مى‏ فرمايد: «منافقين در پست‏ترين جاى جهنم ‏اند».


خط ۱۶۸: خط ۱۶۷:
اين آيه در ذيل آياتى درباره گمراه كنندگان مردم است كه روز قيامت گناهان گمراه شدگان توسط خود را نيز بر دوش خواهند كشيد، و در توصيفشان حيله ‏گرى و رويارويى با خداوند ذكر شده تا آنجا كه مى ‏فرمايد: «از ابواب جهنم وارد شويد و در آن دائمى باشيد، و چه بد جايى است محل اقامت متكبران».
اين آيه در ذيل آياتى درباره گمراه كنندگان مردم است كه روز قيامت گناهان گمراه شدگان توسط خود را نيز بر دوش خواهند كشيد، و در توصيفشان حيله ‏گرى و رويارويى با خداوند ذكر شده تا آنجا كه مى ‏فرمايد: «از ابواب جهنم وارد شويد و در آن دائمى باشيد، و چه بد جايى است محل اقامت متكبران».


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
'''تحليل اعتقادى اول'''


==== تحليل اعتقادى اول ====
اين فراز قرآنى غدير، سه نقطه حساس در بردارد كه با توجه به جمله قبل و آخر اين جمله، مرجع ضماير آن اصحاب صحيفه ‏اند كه امامان دعوت كننده مردم به آتش‏ اند و داستان صحيفه در فصل قبل روشن شد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۲ ص ۱۲۳.</ref> اكنون به تبيين اين سه نكته مى ‏پردازيم:
اين فراز قرآنى غدير، سه نقطه حساس در بردارد كه با توجه به جمله قبل و آخر اين جمله، مرجع ضماير آن اصحاب صحيفه ‏اند كه امامان دعوت كننده مردم به آتش‏ اند و داستان صحيفه در فصل قبل روشن شد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۲ ص ۱۲۳.</ref> اكنون به تبيين اين سه نكته مى ‏پردازيم:


در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» مطرح كردن «انصار» و «اتباع» و «اشياع» در كنار رهبران آتش است.
در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» مطرح كردن «انصار» و «اتباع» و «اشياع» در كنار رهبران آتش است.


'''الف) انصار امامانِ آتش'''
==== الف) انصار امامانِ آتش ====
 
انصار يعنى ياران و دست اندركارانى كه در روزهاى غصب خلافت به يارى اولى و دومى شتافتند، و اگر آنان نبودند بدون شک مجريان سقيفه كارى از پيش نمى ‏بردند. روزى كه بر در خانه على و فاطمه‏ عليهما السلام براى گرفتن [[بیعت]] آمدند چهار هزار نفر مسلح در كوچه‏ هاى مدينه آماده بودند كه اگر مهاجمين با مشكلى رو به رو شدند به عنوان كمک بيايند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۲،۱۰۷.</ref>
انصار يعنى ياران و دست اندركارانى كه در روزهاى غصب خلافت به يارى اولى و دومى شتافتند، و اگر آنان نبودند بدون شک مجريان سقيفه كارى از پيش نمى ‏بردند. روزى كه بر در خانه على و فاطمه‏ عليهما السلام براى گرفتن [[بیعت]] آمدند چهار هزار نفر مسلح در كوچه‏ هاى مدينه آماده بودند كه اگر مهاجمين با مشكلى رو به رو شدند به عنوان كمک بيايند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۲،۱۰۷.</ref>


خط ۱۸۸: خط ۱۸۵:
بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.
بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.


'''ب) اتباع امامانِ آتش'''
==== ب) اتباع امامانِ آتش ====
 
پس از «انصار» نوبت «اتباع» به معناى [[تابعین]] است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت‏ عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل‏هاى بعدى خاموش شود. اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و سقيفه ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.
پس از «انصار» نوبت «اتباع» به معناى [[تابعین]] است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت‏ عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل‏هاى بعدى خاموش شود. اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و سقيفه ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.


خط ۲۰۰: خط ۱۹۶:
روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[کوفه]] به امام حسن‏ عليه السلام دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى‏ خوانند -  و از بدعت‏هاى دومى است‏ممنوع و حرام است. مردم با شنيدن سخن امام حسن ‏عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»! وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟ عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند: «واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذيب الاحكام: ج ۳ ص ۷۰ ح ۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] دست بردارد!
روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[کوفه]] به امام حسن‏ عليه السلام دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى‏ خوانند -  و از بدعت‏هاى دومى است‏ممنوع و حرام است. مردم با شنيدن سخن امام حسن ‏عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»! وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟ عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند: «واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذيب الاحكام: ج ۳ ص ۷۰ ح ۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] دست بردارد!


'''ج) اشياع امامانِ آتش'''
==== ج) اشياع امامانِ آتش ====
 
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول [[تاریخ]] به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف [[سقیفه]] گام برداشته ‏اند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول [[تاریخ]] به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف [[سقیفه]] گام برداشته ‏اند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.


در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله انصار و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته ‏اند و يک خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.
در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله انصار و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته ‏اند و يک خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.


'''تحليل اعتقادى دوم'''
==== تحليل اعتقادى دوم ====
 
نكته دوم در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرك الاسفل من النار»، «درك اسفل» است. كلمه «دَرْك» -  كه «دَرَك» هم در قرائت آن صحيح است -  به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست. بنا بر اين اگر بگوييم: «دَرَك النّارِ» يعنى آخرين نقطه قعر جهنم، ولى در اينجا تأكيد پرمعنايى براى «درك» آورده شده و آن كلمه «اسفَل» به معناى پايين ‏ترين است.
نكته دوم در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرك الاسفل من النار»، «درك اسفل» است. كلمه «دَرْك» -  كه «دَرَك» هم در قرائت آن صحيح است -  به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست. بنا بر اين اگر بگوييم: «دَرَك النّارِ» يعنى آخرين نقطه قعر جهنم، ولى در اينجا تأكيد پرمعنايى براى «درك» آورده شده و آن كلمه «اسفَل» به معناى پايين ‏ترين است.


اگر چه به نظر مى‏ رسد با ذكر كلمه اول نيازى به «اسفَل» نيست، ولى آنگاه كه جايگاه بنيانگذاران ظلم را در جهنم بدانيم درخواهيم يافت كه اين تركيب كلمات براى ترسيم آن [[عذاب]] وحشتناک لازم است.
اگر چه به نظر مى‏ رسد با ذكر كلمه اول نيازى به «اسفَل» نيست، ولى آنگاه كه جايگاه بنيانگذاران ظلم را در جهنم بدانيم درخواهيم يافت كه اين تركيب كلمات براى ترسيم آن [[عذاب]] وحشتناک لازم است.


'''الف) درک اسفل چاهى در قعر جهنم'''
==== الف) درک اسفل چاهى در قعر جهنم ====
 
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در توصيف اين «درك اسفل» مى‏ فرمايد: در قعر جهنم چاهى است و بر سر آن چاه صخره‏ اى است كه هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى ‏دارد و جهنم از شعله‏ هاى آن چاه شعله مى ‏گيرد.
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در توصيف اين «درك اسفل» مى‏ فرمايد: در قعر جهنم چاهى است و بر سر آن چاه صخره‏ اى است كه هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى ‏دارد و جهنم از شعله‏ هاى آن چاه شعله مى ‏گيرد.


مى ‏بينيم كه اين چاه پس از طبقه ‏هاى هفتگانه جهنم در قعر آن قرار دارد، و خداوند آن را به صورت اتاقى قرار نداده بلكه به شكل چاه است كه عمق بيشتر در آن معنى دارد، و اينجاست كه معناى درک اسفل يا قعر پايين‏ تر معلوم مى ‏گردد. آن قدر پايين‏تر است كه قبل از آن طبقه هفتم جهنم پايان مى ‏يابد. آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى ‏شود تازه جهنم شعله مى‏ گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۰۵ - ۴۱۰. كتاب سليم: ص ۱۶۱.</ref>
مى ‏بينيم كه اين چاه پس از طبقه ‏هاى هفتگانه جهنم در قعر آن قرار دارد، و خداوند آن را به صورت اتاقى قرار نداده بلكه به شكل چاه است كه عمق بيشتر در آن معنى دارد، و اينجاست كه معناى درک اسفل يا قعر پايين‏ تر معلوم مى ‏گردد. آن قدر پايين‏تر است كه قبل از آن طبقه هفتم جهنم پايان مى ‏يابد. آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى ‏شود تازه جهنم شعله مى‏ گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۰۵ - ۴۱۰. كتاب سليم: ص ۱۶۱.</ref>


'''ب) ابليس و ابوبكر و عمر'''
==== ب) ابليس و ابوبكر و عمر ====
 
در [[حدیث]] ديگر خدا مى‏ فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى‏ آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين‏تر است مى‏ نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۱۲۴.</ref>
در [[حدیث]] ديگر خدا مى‏ فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى‏ آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين‏تر است مى‏ نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۱۲۴.</ref>


خط ۲۳۶: خط ۲۲۸:
پرسيدم: اى مالک، اين دو نفر كيانند؟ گفت: آيا آنچه بر ساق عرش بود نخوانده‏ اى -  و من قبلاً يعنى دو هزار سال قبل از آنكه خداوند دنيا را خلق كند خوانده بودم -  «لا الهَ الاّ اللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، ايَّدْتُهُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِىٍّ (يعنى محمد را به على مؤيد نموده و يارى كردم)». مالک گفت: اين دو نفر دشمنان آنان و ظالمين بر ايشان هستند.<ref>بحار الانوار: ج ۸ ص ۳۱۵.</ref>
پرسيدم: اى مالک، اين دو نفر كيانند؟ گفت: آيا آنچه بر ساق عرش بود نخوانده‏ اى -  و من قبلاً يعنى دو هزار سال قبل از آنكه خداوند دنيا را خلق كند خوانده بودم -  «لا الهَ الاّ اللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، ايَّدْتُهُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِىٍّ (يعنى محمد را به على مؤيد نموده و يارى كردم)». مالک گفت: اين دو نفر دشمنان آنان و ظالمين بر ايشان هستند.<ref>بحار الانوار: ج ۸ ص ۳۱۵.</ref>


'''ج) حكايت اولى و دومى از قعر جهنم'''
==== ج) حكايت اولى و دومى از قعر جهنم ====
 
جالب است كه آن دو هنگام مرگ اين قعر جهنم را مشاهده كردند. محمد بن ابى‏ بكر مى‏ گويد: پدرم ابوبكر هنگام مرگ صداى واى و ويلش بلند شد. عمر به او گفت: اى خليفه پيامبر! چرا صداى واى و ويل بلند كرده ‏اى؟
جالب است كه آن دو هنگام مرگ اين قعر جهنم را مشاهده كردند. محمد بن ابى‏ بكر مى‏ گويد: پدرم ابوبكر هنگام مرگ صداى واى و ويلش بلند شد. عمر به او گفت: اى خليفه پيامبر! چرا صداى واى و ويل بلند كرده ‏اى؟


خط ۲۴۶: خط ۲۳۷:
گفتم: [[عمر بن خطاب|عمر]]؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره‏ اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را بلند مى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۳۰،۱۲۹. كتاب سليم: ص ۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>
گفتم: [[عمر بن خطاب|عمر]]؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره‏ اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را بلند مى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۳۰،۱۲۹. كتاب سليم: ص ۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>


'''تحليل اعتقادى سوم'''
==== تحليل اعتقادى سوم ====
 
نكته سوم در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ...وَ لبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ»، در كلمه «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى آنان معرفى مى‏ كند مى ‏فرمايد: «چه بد جاى اقامتى دارند متكبران». بايد بدانيم كه چرا خداوند اين صفت را شاخص ‏ترين حالت براى متكبرين ذكر مى‏ كند؟
نكته سوم در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ...وَ لبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ»، در كلمه «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى آنان معرفى مى‏ كند مى ‏فرمايد: «چه بد جاى اقامتى دارند متكبران». بايد بدانيم كه چرا خداوند اين صفت را شاخص ‏ترين حالت براى متكبرين ذكر مى‏ كند؟


'''الف) اصحاب صحيفه متكبران در برابر ذات الهى'''
==== الف) اصحاب صحيفه متكبران در برابر ذات الهى ====
 
مى‏ دانيم كه خداوند صفت جبار متكبر را به خود اختصاص داده، و احدى حق تكبر ورزيدن حتى نسبت به ساير همنوعان خود را ندارد.
مى‏ دانيم كه خداوند صفت جبار متكبر را به خود اختصاص داده، و احدى حق تكبر ورزيدن حتى نسبت به ساير همنوعان خود را ندارد.


خط ۲۸۳: خط ۲۷۲:
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ: «كُلَّما أُلْقِىَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ . قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّه مِنْ شَيْ‏ءٍ، إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فِى ضَلالٍ كَبِيرٍ . وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِى أَصْحابِ السَّعِيرِ . فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ»:
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ قالَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ: «كُلَّما أُلْقِىَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ . قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّه مِنْ شَيْ‏ءٍ، إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فِى ضَلالٍ كَبِيرٍ . وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِى أَصْحابِ السَّعِيرِ . فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ»:


بدانيد كه دشمنان اهل‏ بيت كسانى هستند كه خداوند عزوجل مى‏ فرمايد: «هر بار كه گروهى به جهنم انداخته مى‏ شوند خزانه دارانش از آنان مى ‏پرسند آيا ترساننده ‏اى نزد شما نيامد. آنان در پاسخ مى‏ گويند بلى ترساننده سراغ ما آمد ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزى نازل نكرده و شما در گمراهى بزرگ هستيد. همچنين در پاسخ خزانه داران جهنم مى‏ گويند اگر ما گوش فرا مى‏ داديم يا درک مى‏ كرديم در اصحاب آتش شعله‏ور نبوديم. و اين گونه به گناه خود اعتراف كردند پس خوارى باد بر اصحاب آتش.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>
بدانيد كه دشمنان اهل‏ بيت كسانى هستند كه خداوند عزوجل مى‏ فرمايد: «هر بار كه گروهى به جهنم انداخته مى‏ شوند خزانه دارانش از آنان مى ‏پرسند آيا ترساننده ‏اى نزد شما نيامد. آنان در پاسخ مى‏ گويند بلى ترساننده سراغ ما آمد ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزى نازل نكرده و شما در گمراهى بزرگ هستيد. همچنين در پاسخ خزانه داران جهنم مى‏ گويند اگر ما گوش فرا مى‏ داديم يا درک مى‏ كرديم در اصحاب آتش شعله‏ور نبوديم. و اين گونه به گناه خود اعتراف كردند پس خوارى باد بر اصحاب آتش.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
اين فراز از خطبه در ادامه معرفى قرآنى دوستان و دشمنان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام است و دو كفه مقايسه نيز در متن [[قرآن]] است، چنانكه در فراز بعدى مى‏ فرمايد: «شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ»: «چقدر فاصله است بين آتش شعله‏ور (كه براى دشمنان است) و اجر بزرگ (كه براى دوستان است)».
اين فراز از خطبه در ادامه معرفى قرآنى دوستان و دشمنان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام است و دو كفه مقايسه نيز در متن [[قرآن]] است، چنانكه در فراز بعدى مى‏ فرمايد: «شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ»: «چقدر فاصله است بين آتش شعله‏ور (كه براى دشمنان است) و اجر بزرگ (كه براى دوستان است)».


آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به تفسير تطبيقى آن پرداخته از آيه ۶ آغاز مى‏ شود<ref>آيه ‏هاى ۶ و ۷ -  كه قبل از آياتِ مذكور در متن خطبه است -  چنين است: «وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ. إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ. تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ...».</ref> و تا آخر آيه ۱۱ ادامه آن است، و همه اين آيات در شأن دشمنان خدا -  كه كفرشان به صريح قرآن ثابت شده -  آمده است.
آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به تفسير تطبيقى آن پرداخته از آيه ۶ آغاز مى‏ شود<ref>آيه ‏هاى ۶ و ۷ -  كه قبل از آياتِ مذكور در متن خطبه است -  چنين است: «وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ. إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ. تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ...».</ref> و تا آخر آيه ۱۱ ادامه آن است، و همه اين آيات در شأن دشمنان خدا -  كه كفرشان به صريح قرآن ثابت شده -  آمده است.


'''۳. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
اكنون كه آن حضرت به صراحت اين آيات را درباره دشمنان آل محمد عليهم السلام [[تفسیر]] فرموده است بايد آنها را چنين معنى كرد:
اكنون كه آن حضرت به صراحت اين آيات را درباره دشمنان آل محمد عليهم السلام [[تفسیر]] فرموده است بايد آنها را چنين معنى كرد:


خط ۳۱۶: خط ۳۰۲:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
وَ سَيَجْعَلُونَ اْلاِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ، وَ عِنْدَها سَيَفْرُغُ لَكُمْ اَيُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ يَفْرُغُ، وَ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ:
وَ سَيَجْعَلُونَ اْلاِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ، وَ عِنْدَها سَيَفْرُغُ لَكُمْ اَيُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ يَفْرُغُ، وَ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ:


و به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى‏ گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند. و در آن هنگام است‏اى جن و انس‏ كه مى‏ ريزد براى شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى‏ توانيد آن را از خود دفع كنيد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref>
و به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى‏ گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند. و در آن هنگام است‏اى جن و انس‏ كه مى‏ ريزد براى شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى‏ توانيد آن را از خود دفع كنيد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدير مسئله غصب [[خلافت]] را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى غصب مى ‏كنند»، و سپس غاصبين را لعنت كرد. آنگاه با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود: «در آن هنگام است اى جن و انس كه مى ‏ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى ‏فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد».
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدير مسئله غصب [[خلافت]] را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى غصب مى ‏كنند»، و سپس غاصبين را لعنت كرد. آنگاه با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود: «در آن هنگام است اى جن و انس كه مى ‏ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى ‏فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد».


خط ۳۳۰: خط ۳۱۴:
لازم به يادآورى است كه آيه دوم يک بار ديگر در فرازهاى [[خطبه]] مطرح شده است آنجا كه مى ‏فرمايد: «لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يُسْخِطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ»، كه بيان آن قبلاً گذشت.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ . همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۸۰ - ۲۸۶.</ref>
لازم به يادآورى است كه آيه دوم يک بار ديگر در فرازهاى [[خطبه]] مطرح شده است آنجا كه مى ‏فرمايد: «لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يُسْخِطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ»، كه بيان آن قبلاً گذشت.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ . همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۸۰ - ۲۸۶.</ref>


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
اين دو آيه در اواسط سوره الرحمن است كه جن و انس مورد خطاب قرار گرفته ‏اند و به آنان ابلاغ شده كه به زودى چيزى بر سر آنان ريخته خواهد شد. در آيه ۳۳ مى ‏فرمايد: اى جن و انس، اگر مى‏ توانيد از اقطار آسمان و زمين نفوذ كنيد اين كار را بكنيد و بدون قدرت نخواهيد توانست. گويا آيه ۳۵ تفسيرى بر آيه ۳۱ است كه آنچه تهديد به ريختن آن بر سر ثقلان مى‏ كرديم شعله ‏هايى از آتش و مس گداخته است، و در مقابل عذاب الهى پناهى نخواهيد داشت.
اين دو آيه در اواسط سوره الرحمن است كه جن و انس مورد خطاب قرار گرفته ‏اند و به آنان ابلاغ شده كه به زودى چيزى بر سر آنان ريخته خواهد شد. در آيه ۳۳ مى ‏فرمايد: اى جن و انس، اگر مى‏ توانيد از اقطار آسمان و زمين نفوذ كنيد اين كار را بكنيد و بدون قدرت نخواهيد توانست. گويا آيه ۳۵ تفسيرى بر آيه ۳۱ است كه آنچه تهديد به ريختن آن بر سر ثقلان مى‏ كرديم شعله ‏هايى از آتش و مس گداخته است، و در مقابل عذاب الهى پناهى نخواهيد داشت.


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
نكته تفسيرى در اين فراز غدير كه كلام پيامبر صلى الله عليه و آله را به آيه قرآن مرتبط مى‏ كند در كلمه «عِنْدَها» نهفته است. به اين معنى كه قبل از اين كلمه خبر از غصب [[خلافت]] است و بعد از اين كلمه عذابى است كه در قرآن آمده و مورد آن روشن نيست. حضرت مى‏ فرمايد: «عِنْدَها» يعنى در هنگامى كه خلافت غصب شود آن عذاب نازل مى‏ شود.
نكته تفسيرى در اين فراز غدير كه كلام پيامبر صلى الله عليه و آله را به آيه قرآن مرتبط مى‏ كند در كلمه «عِنْدَها» نهفته است. به اين معنى كه قبل از اين كلمه خبر از غصب [[خلافت]] است و بعد از اين كلمه عذابى است كه در قرآن آمده و مورد آن روشن نيست. حضرت مى‏ فرمايد: «عِنْدَها» يعنى در هنگامى كه خلافت غصب شود آن عذاب نازل مى‏ شود.


خط ۳۵۹: خط ۳۴۱:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ يَصْلَوْنَ سَعيراً:
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ يَصْلَوْنَ سَعيراً:


بدانيد دشمنان ائمه كسانى ‏اند كه شعله‏ هاى آتش را بر تن خود خواهند يافت.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>
بدانيد دشمنان ائمه كسانى ‏اند كه شعله‏ هاى آتش را بر تن خود خواهند يافت.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
[[خطبه غدیر]] از اواسط آن گذشته و پيامبر صلى الله عليه و آله در بيان آينده دوستان و دشمنان على‏ عليه السلام است. پس از پنج فراز كه درباره دوستان آن حضرت مى‏فرمايد، نوبت به دشمنان مى‏رسد و در اولين فراز با [[اقتباس]] از آيه قرآن در سوره انشقاق يكى از نتايج دشمنى با على ‏عليه السلام را بيان مى ‏نمايد. در اين عبارت كلمه «يَصْلى» كه در آيه مفرد است در كلام حضرت براى تطابق با كلمه «اعْداء» به صورت جمع (يَصْلَوْنَ) آمده است.
[[خطبه غدیر]] از اواسط آن گذشته و پيامبر صلى الله عليه و آله در بيان آينده دوستان و دشمنان على‏ عليه السلام است. پس از پنج فراز كه درباره دوستان آن حضرت مى‏فرمايد، نوبت به دشمنان مى‏رسد و در اولين فراز با [[اقتباس]] از آيه قرآن در سوره انشقاق يكى از نتايج دشمنى با على ‏عليه السلام را بيان مى ‏نمايد. در اين عبارت كلمه «يَصْلى» كه در آيه مفرد است در كلام حضرت براى تطابق با كلمه «اعْداء» به صورت جمع (يَصْلَوْنَ) آمده است.


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره انشقاق ترسيمى از روز قيامت است كه مردم را به دو گروه تقسيم مى ‏كند:


موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره انشقاق ترسيمى از روز قيامت است كه مردم را به دو گروه تقسيم مى ‏كند: '''گروه اول''' كسانى ‏اند كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى ‏شود و حساب آنان آسان بوده مسرور نزد دوستانشان مى ‏روند.
'''گروه اول''' كسانى ‏اند كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى ‏شود و حساب آنان آسان بوده مسرور نزد دوستانشان مى ‏روند.


'''گروه دوم''' در مقابل آنانند و كسانى هستند كه نامه اعمالشان از پشت سر به آنان داده مى‏ شود و صداى واى و ويل بلند مى‏ كنند و شعله‏ هاى آتش را بر بدن خود احساس مى‏ نمايند.
'''گروه دوم''' در مقابل آنانند و كسانى هستند كه نامه اعمالشان از پشت سر به آنان داده مى‏ شود و صداى واى و ويل بلند مى‏ كنند و شعله‏ هاى آتش را بر بدن خود احساس مى‏ نمايند.


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
دريافتى كه از تركيب آيه با كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تداعى مى‏ شود تطبيق دشمنان امامان‏ عليهم السلام با كسانى است كه نامه اعمال از پشت سر به آنان داده مى‏ شود. در روزى كه به دور از هياهوهاى دنيا با سرد شدن قدرت‏ها نوبت آن است كه حضرت حىّ قيوم حكم نهايى آحاد بشر را به آنان ابلاغ فرمايد، اين نامه‏ هاى اعمال است كه پرده از حقيقت ‏ها بر مى ‏دارد. در آن لحظات كه همه در انتظارى بهت ‏آور به سر مى‏ برند، همه دست راست خود را مى‏ نگرند كه شايد پرونده خود را از آن سو دريافت كنند.
دريافتى كه از تركيب آيه با كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تداعى مى‏ شود تطبيق دشمنان امامان‏ عليهم السلام با كسانى است كه نامه اعمال از پشت سر به آنان داده مى‏ شود. در روزى كه به دور از هياهوهاى دنيا با سرد شدن قدرت‏ها نوبت آن است كه حضرت حىّ قيوم حكم نهايى آحاد بشر را به آنان ابلاغ فرمايد، اين نامه‏ هاى اعمال است كه پرده از حقيقت ‏ها بر مى ‏دارد. در آن لحظات كه همه در انتظارى بهت ‏آور به سر مى‏ برند، همه دست راست خود را مى‏ نگرند كه شايد پرونده خود را از آن سو دريافت كنند.


در آن هنگامه وقتى نامه اعمال دشمنان على‏ عليه السلام را از پشت سر به دست آنان مى‏دهند گويى سرب داغ بر فرق آنان ريخته مى ‏شود و فرياد «واى بر من، ويلى ويلى» آنان بلند مى ‏شود و مأموران [[عذاب|عذاب الهی]] آنان را روانه جهنم مى ‏كنند؛ تا مگر داغى كه بر دل على‏ عليه السلام و يارانش در دنيا گذاشتند با قرار گرفتن در ميان شعله ‏هاى آتش بر قلبشان رسوخ كند و جگرشان را داغ زند.
در آن هنگامه وقتى نامه اعمال دشمنان على‏ عليه السلام را از پشت سر به دست آنان مى‏ دهند گويى سرب داغ بر فرق آنان ريخته مى ‏شود و فرياد «واى بر من، ويلى ويلى» آنان بلند مى ‏شود و مأموران [[عذاب|عذاب الهی]] آنان را روانه جهنم مى ‏كنند؛ تا مگر داغى كه بر دل على‏ عليه السلام و يارانش در دنيا گذاشتند با قرار گرفتن در ميان شعله ‏هاى آتش بر قلبشان رسوخ كند و جگرشان را داغ زند.


== آيه «وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ...»<ref>ملک /  ۷،۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۰ - ۴۰۴.</ref> ==
== آيه «وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ...»<ref>ملک /  ۷،۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰۰ - ۴۰۴.</ref> ==
خط ۴۰۰: خط ۳۸۰:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِيقاً وَ هِىَ تَفُورُ وَ يَرَوْنَ لَها زَفيراً:
الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ يَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهِيقاً وَ هِىَ تَفُورُ وَ يَرَوْنَ لَها زَفيراً:


بدانيد كه دشمنان ائمه كسانى هستند كه از جهنم در حالى كه مى‏ جوشد صداى وحشتناكى مى‏ شنوند و شعله كشيدن آن را مى‏ بينند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>
بدانيد كه دشمنان ائمه كسانى هستند كه از جهنم در حالى كه مى‏ جوشد صداى وحشتناكى مى‏ شنوند و شعله كشيدن آن را مى‏ بينند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷.</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط [[خطبه غدیر]] مشغول معرفى دوستان و دشمنان امامان منصوب شده در غدير است و از عذاب‏ هاى جهنم درباره آنان سخن به ميان آورده است. براى بيان وحشتى كه در آتش در انتظار آنان است دو آيه به صورت تركيب يافته در كلام حضرت تضمين شده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط [[خطبه غدیر]] مشغول معرفى دوستان و دشمنان امامان منصوب شده در غدير است و از عذاب‏ هاى جهنم درباره آنان سخن به ميان آورده است. براى بيان وحشتى كه در آتش در انتظار آنان است دو آيه به صورت تركيب يافته در كلام حضرت تضمين شده است.


آيه اول در سوره ملک است كه بجز كلمه اول آن بقيه آيه با تغييرى آمده است؛ به اين صورت كه فعل «سَمِعُوا» از صورت ماضى به مستقبل تغيير يافته و «يَسْمَعُونَ» شده است، و بجاى «لِجَهَنَّمَ» از ضمير استفاده شده و «لَها» آمده است. آيه دوم در سوره فرقان است كه كلمه «زَفير» درباره آتش جهنم فقط در اين آيه آمده است و حضرت اين كلمه را با عبارت «يَرَوْنَ لَها» تركيب فرموده است.
آيه اول در سوره ملک است كه بجز كلمه اول آن بقيه آيه با تغييرى آمده است؛ به اين صورت كه فعل «سَمِعُوا» از صورت ماضى به مستقبل تغيير يافته و «يَسْمَعُونَ» شده است، و بجاى «لِجَهَنَّمَ» از ضمير استفاده شده و «لَها» آمده است. آيه دوم در سوره فرقان است كه كلمه «زَفير» درباره آتش جهنم فقط در اين آيه آمده است و حضرت اين كلمه را با عبارت «يَرَوْنَ لَها» تركيب فرموده است.


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
در [[قرآن]] آيه سوره ملک از جمله قبل از آن آغاز مى‏ شود كه [[عذاب]] كافران را جهنم قرار مى ‏دهد؛ و سپس در اين آيه وحشت در لحظات افتادن در جهنم را ترسيم مى‏ كند كه صداى وحشتناک شعله كشيدن و جوشيدن آن را خواهند شنيد. دنبال اين آيه سؤال‏ هايى است كه خزانه داران جهنم، در آنجا از آنان مى‏ پرسند و پاسخ‏ هايى است كه آنان مى‏ دهند.
در [[قرآن]] آيه سوره ملک از جمله قبل از آن آغاز مى‏ شود كه [[عذاب]] كافران را جهنم قرار مى ‏دهد؛ و سپس در اين آيه وحشت در لحظات افتادن در جهنم را ترسيم مى‏ كند كه صداى وحشتناک شعله كشيدن و جوشيدن آن را خواهند شنيد. دنبال اين آيه سؤال‏ هايى است كه خزانه داران جهنم، در آنجا از آنان مى‏ پرسند و پاسخ‏ هايى است كه آنان مى‏ دهند.


آيه سوره فرقان درباره كسانى است كه روز قيامت را باور ندارند و به تعبير [[قرآن]] «كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ» هستند. خداوند به اينان «سَعير» و آتش شعله گرفته ‏اى را وعده مى ‏دهد كه وقتى از دور اهل جهنم را مى ‏بيند شعله مى ‏كشد و صداى وحشتناكى از آن بر مى‏ خيزد. در آيات بعد تنگى جاى آنان در جهنم و صداى واى و ويل آنان مطرح شده است.
آيه سوره فرقان درباره كسانى است كه روز قيامت را باور ندارند و به تعبير [[قرآن]] «كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ» هستند. خداوند به اينان «سَعير» و آتش شعله گرفته ‏اى را وعده مى ‏دهد كه وقتى از دور اهل جهنم را مى ‏بيند شعله مى ‏كشد و صداى وحشتناكى از آن بر مى‏ خيزد. در آيات بعد تنگى جاى آنان در جهنم و صداى واى و ويل آنان مطرح شده است.


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
در بيان [[تفسیر]] گونه كلام پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به اين آيه و دريافت كامل فرمايشات حضرت، دانستن چهار نكته ضرورى است:
در بيان [[تفسیر]] گونه كلام پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به اين آيه و دريافت كامل فرمايشات حضرت، دانستن چهار نكته ضرورى است:


'''الف) معناى «زَفير» و «شَهيق»'''
==== الف) معناى «زَفير» و «شَهيق» ====
 
معناى دقيق «زَفير» و «شَهيق» و ارتباط آن به آتش چيست؟ «زَفير» فرو بردن نَفَس با صوت، و «شَهيق» خارج ساختن آن با صوت است كه شايد در نَفَسِ عميق كشيدن محسوس باشد.
معناى دقيق «زَفير» و «شَهيق» و ارتباط آن به آتش چيست؟ «زَفير» فرو بردن نَفَس با صوت، و «شَهيق» خارج ساختن آن با صوت است كه شايد در نَفَسِ عميق كشيدن محسوس باشد.


اين دو كلمه درباره انسان‏ ها به كار مى ‏رود و در آيه ۱۰۶ از سوره هود وحشت اهل جهنم از آتش را با ترسيم نَفَس‏ هايى كه از وحشت در سينه حبس مى‏ كنند و از ترس بيرون مى‏ دهند بيان نموده است: «فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»: «اما كسانى كه شقى شدند در آتش خواهند بود و براى آنان است در آن صداى نفس ‏هايشان كه از ترس فرو مى ‏دهند و باز پس مى ‏آورند».
اين دو كلمه درباره انسان‏ ها به كار مى ‏رود و در آيه ۱۰۶ از سوره هود وحشت اهل جهنم از آتش را با ترسيم نَفَس‏ هايى كه از وحشت در سينه حبس مى‏ كنند و از ترس بيرون مى‏ دهند بيان نموده است: «فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»: «اما كسانى كه شقى شدند در آتش خواهند بود و براى آنان است در آن صداى نفس ‏هايشان كه از ترس فرو مى ‏دهند و باز پس مى ‏آورند».


'''ب) نسبت «زفير» و «شهيق» به جهنم'''
==== ب) نسبت «زفير» و «شهيق» به جهنم ====
 
آنچه در اينجا مهم است نسبت دادن «زفير» و «شهيق» به جهنم است. براى درک اين مطلب آتش بزرگى را در نظر بگيريد كه با افزودن هيزم يا دميدن در آن يا برخورد باد با آن به اصطلاح «گُر» مى ‏گيرد و شعله‏ور مى ‏شود. در اين حالت گويا آتش با تغيير اصواتى كه از آن شنيده مى ‏شود نفس مى‏ كشد و نفس آزاد مى ‏كند، و اين تنفس را به نفس فرو دادن و بيرون دادن در آدمى تشبيه كرده ‏اند و از آن به «زَفير» و «شَهيق» آتش تعبير مى ‏كنند، كه همراه آن شعله آتش بالا و پايين مى ‏رود.
آنچه در اينجا مهم است نسبت دادن «زفير» و «شهيق» به جهنم است. براى درک اين مطلب آتش بزرگى را در نظر بگيريد كه با افزودن هيزم يا دميدن در آن يا برخورد باد با آن به اصطلاح «گُر» مى ‏گيرد و شعله‏ور مى ‏شود. در اين حالت گويا آتش با تغيير اصواتى كه از آن شنيده مى ‏شود نفس مى‏ كشد و نفس آزاد مى ‏كند، و اين تنفس را به نفس فرو دادن و بيرون دادن در آدمى تشبيه كرده ‏اند و از آن به «زَفير» و «شَهيق» آتش تعبير مى ‏كنند، كه همراه آن شعله آتش بالا و پايين مى ‏رود.


آنچه اين تصور را به ذهن نزديک ‏تر مى‏ كند جمله حاليه «وَ هِىَ تَفُورُ» به همراه شهيق است، يعنى صداى آتش را مى‏ شنوند در حالى كه مى ‏جوشد و فوران مى ‏كند، كما اينكه كلمه «تَغَيُّظ» در آيه سوره فرقان مطلب را به ذهن آشناتر مى ‏كند كه به معناى شدت يافتن حرارت آتش است و طبيعى است كه در آن حالت صدايى از آتش جهنم شنيده مى ‏شود.
آنچه اين تصور را به ذهن نزديک ‏تر مى‏ كند جمله حاليه «وَ هِىَ تَفُورُ» به همراه شهيق است، يعنى صداى آتش را مى‏ شنوند در حالى كه مى ‏جوشد و فوران مى ‏كند، كما اينكه كلمه «تَغَيُّظ» در آيه سوره فرقان مطلب را به ذهن آشناتر مى ‏كند كه به معناى شدت يافتن حرارت آتش است و طبيعى است كه در آن حالت صدايى از آتش جهنم شنيده مى ‏شود.


'''ج) ديدن يا شنيدنِ «زفير» و «شهيق»'''
==== ج) ديدن يا شنيدنِ «زفير» و «شهيق» ====
 
با آنكه «زَفير» و «شَهيق» صوت هستند و به شنيدن مربوط مى ‏شوند، چنانكه در آيه مى ‏فرمايد: «سَمِعُوا لَها شَهِيقاً» و يا مى ‏فرمايد: «سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»؛ ولى با اين همه در [[خطبه غدیر]] آن را به ديدن نسبت مى ‏دهد و مى ‏فرمايد: «يَرَوْنَ لَها زَفيراً»: «زفير آن را مى ‏بينند»!
با آنكه «زَفير» و «شَهيق» صوت هستند و به شنيدن مربوط مى ‏شوند، چنانكه در آيه مى ‏فرمايد: «سَمِعُوا لَها شَهِيقاً» و يا مى ‏فرمايد: «سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»؛ ولى با اين همه در [[خطبه غدیر]] آن را به ديدن نسبت مى ‏دهد و مى ‏فرمايد: «يَرَوْنَ لَها زَفيراً»: «زفير آن را مى ‏بينند»!


البته در نسخه‏ هاى «الف» و «د» مى ‏فرمايد: «وَ هِىَ تَفُورُ وَ لَها زَفيرٌ»، و كلمه «يَرَوْنَ» در آن وجود ندارد، ولى طبق نسخه‏ هايى كه اين فعل در آنها هست ديدن «زَفير» مى ‏تواند كنايه از مجموعه ‏اى از ديدن و شنيدن باشد كه هنگام شعله‏ور شدن وحشتناک آتش در انسان ايجاد مى ‏شود و در واقع نوعى احساس و ادراک و رؤيت با قلب است.
البته در نسخه‏ هاى «الف» و «د» مى ‏فرمايد: «وَ هِىَ تَفُورُ وَ لَها زَفيرٌ»، و كلمه «يَرَوْنَ» در آن وجود ندارد، ولى طبق نسخه‏ هايى كه اين فعل در آنها هست ديدن «زَفير» مى ‏تواند كنايه از مجموعه ‏اى از ديدن و شنيدن باشد كه هنگام شعله‏ور شدن وحشتناک آتش در انسان ايجاد مى ‏شود و در واقع نوعى احساس و ادراک و رؤيت با قلب است.


'''د) عكس‏ العمل جهنم با حضور اهل آن'''
==== د) عكس‏ العمل جهنم با حضور اهل آن ====
 
در آيه سوره فرقان اصوات آتش جهنم برخاسته از نوعى ادراک در آن تلقى شده است، كه مى‏ فرمايد: «و إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»: «وقتى جهنم آنان را از مكان دور ببيند از آن صداى بالا رفتن حرارت و فرو كشيدن نفسش را مى ‏شنوند». گويا آتش نزديک شدن اهل عذاب را احساس مى‏ كند و از خود چنين عكس‏ العملى نشان مى ‏دهد.
در آيه سوره فرقان اصوات آتش جهنم برخاسته از نوعى ادراک در آن تلقى شده است، كه مى‏ فرمايد: «و إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»: «وقتى جهنم آنان را از مكان دور ببيند از آن صداى بالا رفتن حرارت و فرو كشيدن نفسش را مى ‏شنوند». گويا آتش نزديک شدن اهل عذاب را احساس مى‏ كند و از خود چنين عكس‏ العملى نشان مى ‏دهد.


خط ۴۷۵: خط ۴۴۷:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن خطبه غدير'''
=== متن خطبه غدير ===
 
مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ:


خط ۴۸۹: خط ۴۶۰:
درباره ما بر خدا منت مگذاريد به آنچه خود سخن شما را اطاعت نمى ‏كند، («و»: كه خدا از شما اطاعت نمى‏ كند) و بر شما غضب نموده به تازيانه عذاب مبتلايتان مى ‏نمايد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ پاورقى ۲ از نسخه «ه» و «و».</ref>
درباره ما بر خدا منت مگذاريد به آنچه خود سخن شما را اطاعت نمى ‏كند، («و»: كه خدا از شما اطاعت نمى‏ كند) و بر شما غضب نموده به تازيانه عذاب مبتلايتان مى ‏نمايد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ پاورقى ۲ از نسخه «ه» و «و».</ref>


'''۲. موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
 
در اواسط خطبه غدير قبل از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله توطئه‏گران بر ضد خلافت را مطرح كند، براى آنكه مسلمانان به سوابق خود در اسلام مغرور نشوند و خود را در معرض امتحانى سخت بدانند، اين چهار آيه در يک فراز تركيب شده ‏اند.
در اواسط خطبه غدير قبل از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله توطئه‏گران بر ضد خلافت را مطرح كند، براى آنكه مسلمانان به سوابق خود در اسلام مغرور نشوند و خود را در معرض امتحانى سخت بدانند، اين چهار آيه در يک فراز تركيب شده ‏اند.


خط ۵۰۱: خط ۴۷۱:
'''آيه چهارم''' (فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) -  طبق نسخه‏ هاى مختلف -  به ۵ صورت در كلام حضرت تضمين شده است: در نسخه «ب» فقط آيه ۱۴ با خطاب جمع آورده شده: «انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ». در نسخه «الف» آيه ۱۳ به صورت «يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ» و در نسخه ‏هاى «ج» و «ه» و «و» به صورت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ» آمده، و آيه ۱۴ در نسخه ‏هاى «الف» و «ج» با عبارت «انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ» ذكر شده و در نسخه ‏هاى «ه» و «و» نيامده است.
'''آيه چهارم''' (فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) -  طبق نسخه‏ هاى مختلف -  به ۵ صورت در كلام حضرت تضمين شده است: در نسخه «ب» فقط آيه ۱۴ با خطاب جمع آورده شده: «انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ». در نسخه «الف» آيه ۱۳ به صورت «يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ» و در نسخه ‏هاى «ج» و «ه» و «و» به صورت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ» آمده، و آيه ۱۴ در نسخه ‏هاى «الف» و «ج» با عبارت «انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ» ذكر شده و در نسخه ‏هاى «ه» و «و» نيامده است.


'''۳. موقعيت قرآنى'''
=== موقعيت قرآنى ===
 
آيه سوره حجرات در [[قرآن]] از آيه ۱۷ شروع مى‏ شود كه فرموده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا، قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا...» و منظور افرادى است كه فقط لفظ اسلام را بر زبان آورده‏اند و ايمان واقعى ندارند. سپس مؤمنين واقعى را معرفى مى‏كند و از آنان مى‏خواهد در برابر دستورات الهى ادعايى نداشته فروتن باشند. تا آيه مزبور كه صريحاً خاطر نشان مى‏كند خدا بر شما منت دارد و مبادا در پذيرفتن اسلام بر خدا منت بگذاريد، و يك آيه بعد از اين پايان سوره حجرات است.
آيه سوره حجرات در [[قرآن]] از آيه ۱۷ شروع مى‏ شود كه فرموده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا، قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا...» و منظور افرادى است كه فقط لفظ اسلام را بر زبان آورده‏اند و ايمان واقعى ندارند. سپس مؤمنين واقعى را معرفى مى‏كند و از آنان مى‏خواهد در برابر دستورات الهى ادعايى نداشته فروتن باشند. تا آيه مزبور كه صريحاً خاطر نشان مى‏كند خدا بر شما منت دارد و مبادا در پذيرفتن اسلام بر خدا منت بگذاريد، و يك آيه بعد از اين پايان سوره حجرات است.


خط ۵۱۱: خط ۴۸۰:
در آيات سوره فجر، خداوند اقوام طغيان كننده كه فساد در زمين بپا كردند را مطرح مى‏ فرمايد، و آنگاه دو نكته را خاطر نشان مى‏ سازد: يكى اينكه خداوند تازيانه [[عذاب]] بر آنان فرود آورده و ديگر اينكه خداوند همچنان در كمين گنهكاران است.
در آيات سوره فجر، خداوند اقوام طغيان كننده كه فساد در زمين بپا كردند را مطرح مى‏ فرمايد، و آنگاه دو نكته را خاطر نشان مى‏ سازد: يكى اينكه خداوند تازيانه [[عذاب]] بر آنان فرود آورده و ديگر اينكه خداوند همچنان در كمين گنهكاران است.


'''۴. تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
تفسيرى كه از مطرح شدن اين آيه در اين موقعيت [[خطبه غدیر]] قابل استفاده است به معناى منت گذاشتن مسلمانان بر خدا و رسول در مسئله خلافت و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله باز مى‏ گردد.
تفسيرى كه از مطرح شدن اين آيه در اين موقعيت [[خطبه غدیر]] قابل استفاده است به معناى منت گذاشتن مسلمانان بر خدا و رسول در مسئله خلافت و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله باز مى‏ گردد.