۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== حضور منافقين در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱، ۲۹ - ۳۴. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۷ .</ref> == | == حضور منافقين در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱، ۲۹ - ۳۴. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۷ .</ref> == | ||
از نگاه اعتقادى و فكرى، جمعيت عظيم حاضر در حجةالوداع و غدير شامل افرادى با درجات متفاوت | از نگاه اعتقادى و فكرى، جمعيت عظيم حاضر در [[حجةالوداع]] و غدير شامل افرادى با درجات متفاوت [[ایمان]] بود. | ||
در | از مسلمانان مخلصى در اعلى درجات ايمان همچون [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] گرفته، تا افراد متوسط الايمان، تا برسد به تازه مسلمانانى كه قدم در بارگاه [[اسلام]] گذاشته بودند، تا برسد به کسانی که فقط كلمه [[توحید]] را بر زبان جارى كرده بودند و تا ديروز بر عليه اسلام شمشير مى زدند. | ||
در نگاهى ديگر شامل افرادى ديندار و با تقوا و فداكار براى دين بود، در مقابل شهوت پرستانى كه هدفى جز مقاصد دنيوى در سر نداشتند. | |||
در دقّتى ديگر گروهى که هنوز در تعصبات جاهلى غرق بودند و عقده هاى بدر و احد و حنين را در دل نگه داشته بودند، در مقابل افرادى كه با ايمان راسخ از [[جاهلیت]] و عادت هاى آن بيزار بودند و بر آن ها لعنت مى فرستادند. | |||
در كنار همه اين ها منافقين بودند كه با نقشه هاى جدى بر ضد اسلام و حتى امضاى معاهده بر ضد جانشين [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] - كه [[صحیفه ملعونه]] نام گرفت - در برابر [[سخنرانی|منبر]] غدير حضور داشتند. | |||
اواخر شب هيجدهم كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً | البته [[منافقین]] گروهى بودند كه نبايد به حال خود رها مى شدند تا فتنه انگيزى كنند، و به همين جهت پيامبر صلى الله عليه و آله تعهد داشت كه حتماً در مراسم غدير حضور داشته باشند تا هم تحت كنترل باشند و هم حجت بر آنان تمام شود. | ||
از همه جالبتر در هيبت [[غدیر]] آن بود كه حتى افرادى از [[مشرکین]] - كه هنوز بر جاهليت خود باقى بودند - از مكه تا غدير آمدند تا ببينند پيامبر صلى الله عليه وآله مى خواهد در غدير چه بگويد؟<ref>سخنرانى استثنائى غدير به نقل از بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۵ ،۳۹۳، ۳۹۶و ج ۳۷ ص ۱۵۸،۱۱۱.</ref> | |||
پس از اتمام [[حجةالوداع]] و در راه بازگشت به مدينه، اکنون شب هيجدهم ماه ذى الحجة رسيده بود و كاروان مسير شبانه خود را به سوى غدير مى پيمود. | |||
[[غدیر خم (کتاب)|غدیر خم]] نيز با برکه آبش و چشمه سار و پنج درخت كهنسالش در انتظار [[کاروان]] عظيم حجاج بود. | |||
مقصدى كه از [[مکّه]] تعيين شد و مردم از وعده گاهشان و برنامه اى كه در انتظارشان بود به خوبى خبر داشتند. | |||
قلب رسول الله صلى الله عليه و آله در چگونگى تحقق امر الهى و اعلام [[ولایت]] مطلقه جانشينان معصوم خود مى تپيد. پيک وحى نيز در تكاپوى فوق العاده اى براى تدارک برنامه فردا بود. | |||
همزمان تحركات مُخرِّب منافقين وارد مرحله جدى شده و اوضاع نشان مى داد كه با حضور آن [[اکثریت]] در آمیخته با افكار جاهلى، اجراى برنامه از پيش تعيين شده غدير غير ممكن است. | |||
از يک سو مردم ظاهربين فوراً دهان به حسادت باز خواهند كرد كه پسر عمويش و خاندان خود را بر ما مسلط مى كند.از سوى ديگر منافقين آشوب به پا خواهند كرد و مجلس سخنرانى را بر هم خواهند ريخت و حتى ممكن است قصد جان پيامبر و [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیهما السلام]] را نمايند. | |||
هم خداوند علم به بحرانى بودن موقعيت داشت و هم پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مجرى امر خدا به شدت نگران آن بود، و هم مؤمنين از اعلام ولايت در چنان شرايطى واهمه داشتند، و هم منافقين جو حاكم را زير نظر گرفته بودند و صدها توطئه در سر مى پروراندند. | |||
در چنين شرايطى، پروردگار جهان مى خواست با دست قدرت خود نشان دهد كه اگر او اراده كند همه مقهور اويند. | |||
اواخر شب هيجدهم كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً نزديک شده بود آيه اى از قرآن نازل شد كه در عين اختصار همه جوانب غدير را در بر داشت، و تابلوى درخشنده غدير در متن [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] شد. | |||
اين آيه همه نگرانى ها را بر طرف كرد و خبر قطعى از اراده پروردگار و ضمانت حفظ از هر خطر و توطئه اى را آورد.در آن لحظات حساس كه پيامبر صلى الله عليه و آله به شدت در انتظار وحى بود، [[جبرئیل]] نازل شد و آيه ۶۷ سوره مائده را نازل كرد و عرضه داشت: يا رسول الله، خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرمايد: | |||
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ »: | «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ »: | ||
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى كند».<ref>عوالم العلوم: ج | «اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى كند».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص، ۱۴۳ ،۱۷۷. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸.</ref> | ||
نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله انتظارش را مى كشيد و انعكاس آن مى توانست اين گونه باشد: | |||
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»: اى صاحب رسالت، آنچه از پروردگارت درباره [[امامت]] و [[جانشین|خلافت]] و [[ولایت]] نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان. | |||
«وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: اين مسئله آن قدر قطعى و مهم و مورد تأكيد است كه اگر نشود گويا در [[رسالت|رسالت و نبوت]] خويش هيچ گامى برنداشته اى و رسالتى كه بر دوشت نهاده شده را به انجام نرسانده و بر زمين نهاده اى. | |||
«وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»: از جهت توطئه هايى كه از آن هراس دارى مطمئن باش كه خداوند حفظ تو را از شر مردمان توطئه گر ضمانت نموده است. | |||
«اِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ» : هدف اصلى، ابلاغ اين پيام و [[اتمام حجت]] است و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى پذيرند و بدان [[ایمان]] نمى آورند و كفر مى ورزند. | |||
با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله همه آنچه درباره توطئه ها از مردم مخفى مى كرد بى واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود: اين آيه تهديد بعد از وعيد است. | |||
حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و [[تکذیب]] نمايند براى من آسان تر از عقوبت الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى شود. | |||
اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچكس نمى هراسم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |