۲۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==== الف . ريشه هاى دشمنى با غدير ==== | ==== الف . ريشه هاى دشمنى با غدير ==== | ||
از آنجا كه غدير حق و از طرف خدا و به نفع مردم است، به همين دليل هواى نفس و | از آنجا كه غدير حق و از طرف خدا و به نفع مردم است، به همين دليل هواى نفس و انسان هاى خبيث و شيطان در مقابل آن قرار مى گيرند و با آن مبارزه مى كنند. اين تعجبى ندارد، چرا كه خبيث و طيب جمع نمى شوند، و هواى نفس با راه خدا منافات دارد، و شياطين هرگز راضى به اجراى مصلحت انسان ها نمى شوند. | ||
بر اين اساس اكثريت مردم در عكس العمل به غدير دچار يكى از اين سه عامل مى شوند: | بر اين اساس اكثريت مردم در عكس العمل به غدير دچار يكى از اين سه عامل مى شوند: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
محور اصلى در علت همه موارد مخالفت با غدير در يک نقطه قابل جمع است و مى توانيم بگوييم: | محور اصلى در علت همه موارد مخالفت با غدير در يک نقطه قابل جمع است و مى توانيم بگوييم: | ||
خدامحورى و تسليم محض در برابر اوامر الهى و نَه گفتن به آنچه در مقابل خدا قرار دارد، نقطه اساسىِ مخالفت با غدير است، كه هر مخلوقى در همين نقطه مقاومت خود را از دست مى دهد و با بهانه هاى | خدامحورى و تسليم محض در برابر اوامر الهى و نَه گفتن به آنچه در مقابل خدا قرار دارد، نقطه اساسىِ مخالفت با غدير است، كه هر مخلوقى در همين نقطه مقاومت خود را از دست مى دهد و با بهانه هاى بی جا و عذر تراشى هاى بى ارزش از مرز خدا به سمت جهنم عبور مى كند!! | ||
اگر خداوند دستور اعلان ولايت در غدير را هم نداده بود بايد مردم درباره تكليف خود بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله سؤال مى كردند، تا مبادا بعد از آن حضرت ذرّه اى از اوامر الهى تخطى كنند. | اگر خداوند دستور اعلان ولايت در غدير را هم نداده بود بايد مردم درباره تكليف خود بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله سؤال مى كردند، تا مبادا بعد از آن حضرت ذرّه اى از اوامر الهى تخطى كنند. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
«اكثر مردم شكر نمى كنند».<ref>سوره بقره: ۲۴۳. سوره يوسف: آيه ۳۸. سوره غافر: آيه ۶۱ .</ref> | «اكثر مردم شكر نمى كنند».<ref>سوره بقره: ۲۴۳. سوره يوسف: آيه ۳۸. سوره غافر: آيه ۶۱ .</ref> | ||
اين يعنى اگر اكثريت مسلمانان كه به غدير ايمان ندارند، و يا | اين يعنى اگر اكثريت مسلمانان كه به غدير ايمان ندارند، و يا امیرالمؤمنین عليه السلام را چهارمين خليفه و شريک سه غاصب قبل در خلافت مى دانند، اينان همان اكثريتى هستند كه راه جهل را پيش گرفته اند و در اسلامشان دروغ مى گويند، و به جاى تشكر از نعمت غدير بدان كفر مى ورزند. | ||
===== تلاش بى ثمر براى هدايت اكثريت ===== | ===== تلاش بى ثمر براى هدايت اكثريت ===== | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
===== تعمّد اكثريت در انكار حق ===== | ===== تعمّد اكثريت در انكار حق ===== | ||
شكى نيست كه عده اى از مردم مستضعف هستند و اطلاع رسانى كامل نسبت به آنان صورت نگرفته، اما درباره اكثريت اين مطلب صدق نمى كند. يعنى خدا حجت را به طرق مختلف بر | شكى نيست كه عده اى از مردم مستضعف هستند و اطلاع رسانى كامل نسبت به آنان صورت نگرفته، اما درباره اكثريت اين مطلب صدق نمى كند. يعنى خدا حجت را به طرق مختلف بر انسان ها تمام مى كند و آنان دانسته حق را زير پا مى گذارند. | ||
خداوند در اين باره مى فرمايد: | خداوند در اين باره مى فرمايد: | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
«با اين اكثريت مخالف چه كنيم؟ آيا رأى آنان احترام ندارد؟ آيا مقابله با آنان صلاح است»؟ | «با اين اكثريت مخالف چه كنيم؟ آيا رأى آنان احترام ندارد؟ آيا مقابله با آنان صلاح است»؟ | ||
خداوند با قاطعيت و با | خداوند با قاطعيت و با شديد ترين كلمات خط بطلان روى اكثريت كشيده مى فرمايد: | ||
{{متن قرآن|«اَم تَحسَبُ اَنَّ اَكثَرَهُم يَسمَعونَ اَو يَعقِلونَ، اِن هُم اِلاّ كَالاَنعامِ بَل هُم اَضَلُّ سَبيلاً»}}: | {{متن قرآن|«اَم تَحسَبُ اَنَّ اَكثَرَهُم يَسمَعونَ اَو يَعقِلونَ، اِن هُم اِلاّ كَالاَنعامِ بَل هُم اَضَلُّ سَبيلاً»}}: | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
{{متن قرآن|«وَ لَقَد ذَرَأنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الجِنِّ وَ الاِنسِ لَهُم قُلوبٌ لايَفقَهونَ بِها وَ لَهُم اَعيُنٌ لايُبصِرونَ بِها وَ لَهُم آذانٌ لايَسمَعونَ بِها، اولئِكَ كَالاَنعامِ بَل هُم اَضَلُّ»}}: | {{متن قرآن|«وَ لَقَد ذَرَأنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الجِنِّ وَ الاِنسِ لَهُم قُلوبٌ لايَفقَهونَ بِها وَ لَهُم اَعيُنٌ لايُبصِرونَ بِها وَ لَهُم آذانٌ لايَسمَعونَ بِها، اولئِكَ كَالاَنعامِ بَل هُم اَضَلُّ»}}: | ||
«ما بسيارى از جن و انس را براى جهنم خلق كرديم. اينان | «ما بسيارى از جن و انس را براى جهنم خلق كرديم. اينان قلب هايى دارند كه با آن درک نمى كنند و چشمانى دارند كه با آن نمى بينند و گوش هايى دارند كه با آن نمى شنوند. اينان مانند چهار پايانند، بلكه گمراه ترند.»<ref>سوره اعراف: آيه ۱۷۹ . </ref> | ||
اين يعنى بايد بپذيريم كه در كنار مخاطبان فهيم و محترمِ غدير، مخاطبانى هستند كه حتى دُرست گوش نمى كنند تا چه رسد به آنكه فكر كنند. آنان نه از قلبشان و نه از چشمانشان و نه از گوش هايشان استفاده نمى كنند، گويا خدا با انسانى سخن نگفته است! | اين يعنى بايد بپذيريم كه در كنار مخاطبان فهيم و محترمِ غدير، مخاطبانى هستند كه حتى دُرست گوش نمى كنند تا چه رسد به آنكه فكر كنند. آنان نه از قلبشان و نه از چشمانشان و نه از گوش هايشان استفاده نمى كنند، گويا خدا با انسانى سخن نگفته است! |
ویرایش