۲۵۴
ویرایش
(←منبع) |
|||
خط ۵۴۷: | خط ۵۴۷: | ||
مورد مخالفت واقع شده باشد، و با اين وقاحت به توجيه و تفسيرهاى ناروا گرفتار آمده باشد. | مورد مخالفت واقع شده باشد، و با اين وقاحت به توجيه و تفسيرهاى ناروا گرفتار آمده باشد. | ||
== غدير مى گويد: بجز على عليه السلام هيچكس!<ref>عمران حليمى</ref> == | |||
درک اينكه كاروان اسلام را جز على بن ابى طالب عليه السلام هيچكس ديگرى نمى توانست به سر منزل مقصود رهنمون باشد، احساسى فراتر از عشق نسبت به آن وجود مقدس در دل ايجاد مى كند. اين بدان معنى است كه ما جز او كسى نداريم و براى سفره محبتمان نمى توانيم ديگرى را برگزينيم. | |||
چه كسى جز او مى تواند ما را از اين پرتگاه هايى كه در پيش داريم به سلامت عبور دهد. اوست كه از هم اكنون آن آخرين نقطه مسير كاروان را تشخيص مى دهد، و مى داند كه چه منزلگاه ها و پرتگاه هايى پيش روى ماست؛ و با چه وسايلى بايد مجهز بود و چه توشه و كوله بارى بايد گرفت، تا بتوان از همه اين پيچ و خم ها و پرتگاه ها به سلامت عبور كرد. | |||
اگر سرپرستى كاروان به دست كسى غير از او بيفتد، سرنوشتى دردناک در انتظارمان خواهد بود، و كتاب هدايتمان در پيچ و تاب قرائت هاى مختلف و روشنفكرانه مدفون و متروک خواهد شد. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله از مدت ها پيش مأمور شده بود تا به مردم اعلان و ابلاغ كند كه بعد از او | |||
على عليه السلام سرپرست كاروان اسلام خواهد بود، و جز او كسى شايستگى و صلاحيت اين كار را ندارد؛ چرا كه على عليه السلام تنها كسى است كه با دانش وسيعى ـ كه از معلم خود «پيامبر» فراگرفته و با انديشه و بصيرتش پرتو افكنده و از خدا به ارث برده ـ و با بينش ژرف، به گذرگاه هاى پر پيچ و خم و پر فراز و نشيب خوب آشنا است، و كوره راه ها و پرتگاه ها را مى شناسد، و مى تواند كاروان را از اين پرتگاه ها به سلامت عبور دهد. | |||
او از معلم بزرگ خود آموخته است كه براى رسيدن به مقصد، از مسير اصلى نبايد كوچک ترين قدمى به اين طرف يا آن طرف نهاد؛ و از هم اكنون آن آخرين نقطه مسير كاروان را با چشم خود مى بيند و تشخيص مى دهد، كه چه منزلگاه ها و پرتگاه هايى پيش روى آنان قرار دارد؛ و با چه وسايلى بايد مجهز بود و چه توشه و كوله بارى بايد گرفت، تا بتوان از همه آن پيچ و خم ها و پرتگاه ها به سلامت عبور كرد. | |||
پس او تنها كسى است كه مى تواند نيازهاى واقعى اين كاروان را تشخيص دهد، و بنابراين او بايد سرپرستى كاروان را به دست گيرد، و بقيه از او پيروى كنند. | |||
اگر سرپرستى كاروان به دست كسى غير از او بيفتد، سرنوشت دردناكى در انتظارشان خواهد بود، و كتاب هدايت آنها در پيچ و تاب قرائت هاى مختلف و روشنفكرانه مدفون و متروک خواهد شد. | |||
در چنان شرايطى است كه اسلام گرفتار هوسبازى هاى خلفاى رسميت داده شده مى گردد، و وسيله توجيه ظلم و ستم و بيدادگرى اطرافيان خليفه و كاخ هاى سبز دمشق و دار الخلافه هزار و يک شب بغداد مى شود. | |||
آنگاه است كه امت در بيابان هاى هولناک و بيراهه هاى ترديدانگيز تاريخ بدون راهنما و رهبر رها مى شوند، و بدين ترتيب تمام آن رنج هايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر ترويج و گسترش اسلام كشيد و على عليه السلام براى تحقق آن پا به پاى پيامبر صلى الله عليه و آله خون دل خورد، همه يكسره بر باد خواهد رفت و همه چيز دوباره بر سر جاى خود بر خواهد گشت. | |||
== منبع == | == منبع == |
ویرایش