۲۲٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شرکت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين کشورها بلغارستان است. | در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شرکت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين کشورها بلغارستان است. | ||
== در غدير، تاريخ ارزنده ترين پيامش را اعلام كرد<ref>مظلـوم على اف.</ref> == | |||
تلاش 23 ساله به پايان رسيده بود و جهان نمىخواست از ولايت | |||
الهى جدا شود، و راضى نمىشد اين همه زحمت با وفات | |||
نبىاللّه صلىاللهعليهوآله به پوچ تبديل گردد. آيا خدا به چنين پايانى راضى | |||
مىشد؟! هرگز!! | |||
عظمت موضوع بر زمان سنگينى مىكرد و آن را ساكت و | |||
بىحركت متوقف كرده بود. آموزگار تاريخ ارزندهترين پيام خود را | |||
به مسلمين تقديم مىنمود. | |||
ابر مرد هستى نورى را در دست گرفته بود. اشك از ديدگان | |||
مؤمنين جارى بود كه مقتداى جديد خود را پيدا كرده بودند. | |||
پيامبر صلىاللهعليهوآله با چه زبان سادهاى و با چه عبارات زيبا و كوتاهى او را | |||
به جانشينى خود برگزيد و دين را كامل كرد. | |||
آن فروغ فروزان و برازنده قامت هستى به پايان مسير خود رسيده بود. جهان از | |||
وفات او به عزا مىنشست و امت اسلامى بزرگترين صدمه را متحمل مىشد. به پايان | |||
اين عمر پر بار مىرسيم، پايانى كه هزاران ديده عاشق را براى هميشه دردمند و | |||
اشك آلود مىكرد. يك عمر پرتلاش و يك زندگى استثنائى به عاقبت مىانجاميد. | |||
فطرتها دوست نداشتند دوباره به غم و اندوه فرو روند. هستى نمىخواست به | |||
بودن سايه مانندى تبديل شود. جهان نمىتوانست بپذيرد كه از ولايت الهى و نهرى كه از | |||
آن سرازير گشته بود جدا شود. | |||
مگر دين الهى آمده بود كه بدون سيراب كردن تشنگان به راه خود پايان دهد؟ مگر | |||
آن قلب دلسوز كه مركز عالم بود مىخواست برود و قلوب كوچك مؤمنان را در سوز | |||
و گداز دائمى و در يأس جانگداز بگذارد؟ مگر انقلاب رسول اللّه صلىاللهعليهوآله تداوم پيدا | |||
نمىكرد؟ اين همه زحمت و تلاشى كه انجام شده بود نمىبايست در پايان با وفات | |||
نبىاللّه صلىاللهعليهوآله به هيچ و پوچ تبديل گردد. | |||
چه عظيم بود روز غدير! خورشيد در نهايت اقتدار، كوير در نهايت روشنايى، | |||
جمعيت غلغلهكنان! غوغايى برپا شده بود. فرياد جرسها شنيده مىشد كه داشتند | |||
مردم را به اجتماع كردن امر مىنمودند. زمان ساكت و بىحركت ايستاده بود. همه از | |||
وقوع حادثه استثنائى حكايت مىكردند. | |||
روشن بود كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىخواست در كنار اين عظمتها آخرين وصيت | |||
خود را به جا آورد. مردى كه 23 سال مقاومت نمود، و پيام ثقيل الهى را دريافت كرد و | |||
آموزگار تاريخ و جوامع تا روز قيامت گرديد، اينك مىخواست ارزندهترين پيام خود را | |||
به مسلمين تقديم نمايد. | |||
همه يك گوش و يك توجه شدند. قلوب پذيرش چنين عظمت را تا حدى ميسر | |||
گردانيده بودند. بر سكويى بزرگ ابر مرد هستى دست نورى از تبار هاشمى را در دست | |||
گرفته بود. اين شخص براى همه مسلمين آشنا بود. او رزمندهترين رزمندگان، | |||
بزرگترين مجاهد تاريخ، نفس پيامبر صلىاللهعليهوآله و ادامه دهنده نسل او بود. | |||
چقدر اين صحنه آدمى را به ياد خدا مىانداخت! اشك از ديدگان مؤمنين جارى | |||
بود. آنها رهبر و مقتداى جديد خود را پيدا كرده بودند. پيامبر صلىاللهعليهوآله با چه زبان سادهاى، و با | |||
چه عبارات زيبا و كوتاهى او را به جانشينى خويش برگزيد و فرمود: «من كنت مولاه | |||
فهذا على مولاه». اين گونه بود كه ولايت الهى حفظ شد و دين كامل گرديد. | |||
== منبع == | == منبع == |