آیه ۱تا ۸ قلم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی « ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ ب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحُیمِ


ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ.
<sub>'''«ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ. إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ.»'''</sub>


ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميك از شما مغرور شده‌ايد. پروردگار تو به كسانى كه از راه او منحرف شده‌اند و به هدايت شدگان آگاهتر است.
ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميک از شما مغرور شده‌ايد. پروردگار تو به كسانى كه از راه او منحرف شده‌اند و به هدايت شدگان آگاهتر است.
 
<nowiki>######</nowiki>موقعيت تاريخى‌


=== موقعيت تاريخى‌ ===
در لحظاتى كه خطابه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به اوج خود رسيد و حضرت جمله معروف «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» را بر زبان جارى فرمود، منافقين و به خصوص اصحاب صحيفه طاقتشان تمام شد و از همان مقابل منبر سخنانى بين خود رد و بدل كردند.
در لحظاتى كه خطابه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به اوج خود رسيد و حضرت جمله معروف «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» را بر زبان جارى فرمود، منافقين و به خصوص اصحاب صحيفه طاقتشان تمام شد و از همان مقابل منبر سخنانى بين خود رد و بدل كردند.


با توجه به حساس بودن موقعيت و مقاصدى كه از گفتارشان داشتند، خداوند فوراً آياتى در رد آنان نازل كرد و حتى عين الفاظ آنان را در متن آنها مطرح كرد تا هر گونه شك و شبهه و تخريب اذهان از ساحت غدير و ولايت به دور باشد.
با توجه به حساس بودن موقعيت و مقاصدى كه از گفتارشان داشتند، خداوند فوراً آياتى در رد آنان نازل كرد و حتى عين الفاظ آنان را در متن آنها مطرح كرد تا هر گونه شک و شبهه و تخريب اذهان از ساحت غدير و ولايت به دور باشد.


از جمله سخنان آنان اين بود كه گفتند: «او را نمى‌بينيد كه چشمانش چگونه مى‌گردد؟ گويا ديوانه است»؟ و سخن ديگرشان اين بود كه گفتند: «قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ»: «به پسر عمويش مغرور شده است»، و منظورشان نسبت دادن جنون به حضرت بود كه در آغاز بعثت نيز كفار جاهليت چنين نسبتى به حضرت مى‌دادند؛ و هدف ديگرشان بازگرداندن امر الهى ولايت به تعصبات جاهلى بود.
از جمله سخنان آنان اين بود كه گفتند: «او را نمى‌بينيد كه چشمانش چگونه مى‌گردد؟!گويا ديوانه است!!» و سخن ديگرشان اين بود كه گفتند: «قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ»: «به پسر عمويش مغرور شده است»، و منظورشان نسبت دادن جنون به حضرت بود كه در آغاز بعثت نيز كفار جاهليت چنين نسبتى به حضرت مى‌دادند؛ و هدف ديگرشان بازگرداندن امر الهى ولايت به تعصبات جاهلى بود.


خداوند با فرستادن آيات اول سوره قلم كه مقرون به قسم است، اين نسبت‌ها را فوراً رد كرد و ساحت مقدس پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را از آن برى اعلام كرد. امام صادق عليه السلام درباره نزول اين آيات در چنان موقعيتى مى‌فرمايد:
خداوند با فرستادن آيات اول سوره قلم كه مقرون به قسم است، اين نسبت‌ها را فوراً رد كرد و ساحت مقدس پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را از آن برى اعلام كرد.  


غدير در قرآن، ج‌1، ص: 307
امام صادق عليه السلام درباره نزول اين آيات در چنان موقعيتى مى‌فرمايد:


هنگامى كه دستور ولايت على عليه السلام نازل شد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله او را به اين مقام منصوب كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». در آن لحظه يك نفر گفت: «لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ»: «به اين جوان مغرور شده است»! خداوند تعالى اين آيات را نازل كرد: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»: «ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميك از شما مغرور شده‌ايد». «1»
هنگامى كه دستور ولايت على عليه السلام نازل شد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله او را به اين مقام منصوب كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ». در آن لحظه يک نفر گفت: «لَقَدْ فَتَنَ بِهذَا الْغُلامِ»: «به اين جوان مغرور شده است»! خداوند تعالى اين آيات را نازل كرد:


در حديث ديگرى آن لحظه با دقت بيشترى مشخص شده و مى‌فرمايد: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دست على بن ابى طالب عليه السلام را گرفت و بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، يك نفر از ميان مردم گفت: «به پسر عمويش مغرور شده است». در آن هنگام اين آيه نازل شد: «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ». «2»
'''«ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ»''':


امام باقر عليه السلام جزئيات بيشترى از اين ماجرا را بيان نموده و ضمن توضيح آيات مى‌فرمايد:
«ن. قسم به قلم و آنچه مى‌نگارند. تو به بركت نعمت پروردگارت ديوانه نيستى. و براى تو اجرى بى‌منت است، و تو صاحب اخلاقى عظيم هستى. به زودى مى‌بينى و آنان هم مى‌بينند كه كداميک از شما مغرور شده‌ايد».<ref>(۱) تفسير فرات: ص ۴۹۵ ح ۶۴۸.</ref>


هنگامى كه آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...» نازل شد، يكى از منافقين با اشاره به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ديگرى گفت: «ما تَرَوْنَ عَيْناهُ تَدُورانِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ! ما بالُهُ رَفَعَ بِضِبْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ انْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كَسْرى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ»: «چشمانش را نمى‌بينيد كه در گردش است؟ گويا ديوانه است، و او به پسر عمويش مغرور شده است! چه خبر است كه بازوى او را بلند مى‌كند؟! و اگر بتواند او را مثل كسرى و قيصر قرار دهد اين كار را مى‌كند».
در حديث ديگرى آن لحظه با دقت بيشترى مشخص شده و مى‌فرمايد: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دست على بن ابى طالب عليه السلام را گرفت و بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، يک نفر از ميان مردم گفت: «به پسر عمويش مغرور شده است». در آن هنگام اين آيه نازل شد: '''«فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ. بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ».'''<ref>(۲) بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۵۵ ح ۲۰. تفسير فرات: ص ۴۹۶ ح ۶۵۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۳.</ref>


______________________________
امام باقر عليه السلام جزئيات بيشترى از اين ماجرا را بيان نموده و ضمن توضيح آيات مى‌فرمايد:


(1) تفسير فرات: ص 495 ح 648.
هنگامى كه آيه '''«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...»''' نازل شد، يكى از منافقين با اشاره به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ديگرى گفت: «ما تَرَوْنَ عَيْناهُ تَدُورانِ كَأَنَّهُ مَجْنُونٌ وَ قَدِ افْتَتَنَ بِابْنِ عَمِّهِ! ما بالُهُ رَفَعَ بِضِبْعِهِ، وَ لَوْ قَدَرَ انْ يَجْعَلَهُ مِثْلَ كَسْرى وَ قَيْصَرَ لَفَعَلَ»: «چشمانش را نمى‌بينيد كه در گردش است؟ گويا ديوانه است، و او به پسر عمويش مغرور شده است! چه خبر است كه بازوى او را بلند مى‌كند؟! و اگر بتواند او را مثل كسرى و قيصر قرار دهد اين كار را مى‌كند».


(2) بحار الانوار: ج 37 ص 173. عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 55 ح 20. تفسير فرات: ص 496 ح 650. تأويل الآيات: ج 2 ص 711 ح 3.
در اينجا پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، و مردم متوجه شدند كه قرآن بر آن حضرت نازل شده است. لذا ساكت شدند و حضرت چنين قرائت فرمود: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» كه منظور گفته منافقى بود كه نسبت جنون به حضرت داد. «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»: «براى تو اجرى بى‌منت است» به خاطر آنچه درباره على تبليغ نمودى. «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ». <ref>(۱) عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۲۷ ح ۱۷۲. تفسير فرات: ص ۴۹۷ ح ۶۵۲. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳ ح ۵۹.</ref>


غدير در قرآن، ج‌1، ص: 308
در اين روايت زمان وقوع اين رفتار منافقين مقارن نزول آيه اكمال ذكر شده، و قبلًا بيان شد كه نزول اين آيه مقارن با اعلان ولايت و پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام و جمله «من كنت مولاه ...» بوده است. <ref>به ج ۱ ص ۲۱۹- ۲۲۳ كتاب حاضر مراجعه شود.</ref>
 
در اينجا پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، و مردم متوجه شدند كه قرآن بر آن حضرت نازل شده است. لذا ساكت شدند و حضرت چنين قرائت فرمود: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» كه منظور گفته منافقى بود كه نسبت جنون به حضرت داد. «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»: «براى تو اجرى بى‌منت است» به خاطر آنچه درباره على تبليغ نمودى. «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ». «1»
 
در اين روايت زمان وقوع اين رفتار منافقين مقارن نزول آيه اكمال ذكر شده، و قبلًا بيان شد كه نزول اين آيه مقارن با اعلان ولايت و پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام و جمله «من كنت مولاه ...» بوده است. «2»


در حديثى ديگر نكات بيشترى به ضميمه تفسير آيه هشتم سوره قلم به چشم مى‌خورد:
در حديثى ديگر نكات بيشترى به ضميمه تفسير آيه هشتم سوره قلم به چشم مى‌خورد:


هنگامى كه قريش اعلام تقدُّم و عظمت على عليه السلام از جانب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را ديدند سخن ناروا درباره على عليه السلام بر زبان آورده چنين گفتند: «محمد به على مغرور شده است»!! خداوند تعالى چنين نازل كرد: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ» كه اينها قسمى است كه خداوند بدان‌ها سوگند ياد كرده است. اى محمد «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» ... تا آنجا كه مى‌فرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ»: «پروردگار تو آگاهتر است به كسانى كه از راه او گمراه شدند»، و آنان كسانى بودند كه سخن ناروا را گفتند، «وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ»: «و او به هدايت يافتگان داناتر است»، يعنى على بن ابى طالب عليه السلام. «3»
هنگامى كه قريش اعلام تقدُّم و عظمت على عليه السلام از جانب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله را ديدند سخن ناروا درباره على عليه السلام بر زبان آورده چنين گفتند: «محمد به على مغرور شده است»!! خداوند تعالى چنين نازل كرد: «ن. وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ» كه اينها قسمى است كه خداوند بدان‌ها سوگند ياد كرده است. اى محمد! «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» ... تا آنجا كه مى‌فرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ»: «پروردگار تو آگاهتر است به كسانى كه از راه او گمراه شدند»، و آنان كسانى بودند كه سخن ناروا را گفتند، «وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ»: «و او به هدايت يافتگان داناتر است»، يعنى على بن ابى طالب عليه السلام. <ref>بحار الانوار: ج ۱۶ ص ۲۱۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۷۱۱ ح ۲.</ref>
 
______________________________
 
(1) عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 127 ح 172. تفسير فرات: ص 497 ح 652. بحار الانوار: ج 37 ص 173 ح 59.
 
(2) به ج 1 ص 219- 223 كتاب حاضر مراجعه شود.
 
(3) بحار الانوار: ج 16 ص 210. تأويل الآيات: ج 2 ص 711 ح 2.
 
غدير در قرآن، ج‌1، ص: 309


نكته‌اى كه خداوند نخواسته مخفى بماند معرفى منافقينى است كه آن نسبت‌هاى ناروا را به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دادند. آنان كسى جز ابوبكر و عمر نبودند، و تيرى كه با نزول آن آيات بر قلب آنان اصابت كرد چنان در خاطرشان ماند كه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:
نكته‌اى كه خداوند نخواسته مخفى بماند معرفى منافقينى است كه آن نسبت‌هاى ناروا را به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله دادند. آنان كسى جز ابوبكر و عمر نبودند، و تيرى كه با نزول آن آيات بر قلب آنان اصابت كرد چنان در خاطرشان ماند كه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:


روزى عمر به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد و از آن حضرت پرسيد: يا على، از تو به من خبر رسيده كه آيه «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ، بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» را به من و رفيقم تأويل مى‌كنى؟! «1»
روزى عمر به اميرالمؤمنين عليه السلام برخورد و از آن حضرت پرسيد: يا على، از تو به من خبر رسيده كه آيه «فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ، بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ» را به من و رفيقم تأويل مى‌كنى؟! <ref>تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۸۰.</ref>
 
<nowiki>######</nowiki>تحليل اعتقادى‌
 
<nowiki>#######</nowiki>اشاره


=== تحليل اعتقادى‌ ===
آنچه از دقت در شأن نزول اين آيات به عنوان تفسير آن مى‌توان استفاده كرد چهار نكته است:
آنچه از دقت در شأن نزول اين آيات به عنوان تفسير آن مى‌توان استفاده كرد چهار نكته است:


<nowiki>#######</nowiki>1. استفاده منافقين از حربه‌هاى جاهليت‌
==== ۱.استفاده منافقين از حربه‌هاى جاهليت‌ ====
 
اهل جاهليت در آغاز بعثت با شنيدن كلمات آسمانى- كه هر شنونده‌اى را مبهوت مى‌كرد- نسبت جنون به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مى‌دادند. اكنون نيز آنان كه در صدد بازگرداندن قهقرايى مردم به جاهليت بودند دقيقاً همان كلمات را به كار مى‌بردند و به آن حضرت نسبت جنون مى‌دادند!
اهل جاهليت در آغاز بعثت با شنيدن كلمات آسمانى- كه هر شنونده‌اى را مبهوت مى‌كرد- نسبت جنون به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مى‌دادند. اكنون نيز آنان كه در صدد بازگرداندن قهقرايى مردم به جاهليت بودند دقيقاً همان كلمات را به كار مى‌بردند و به آن حضرت نسبت جنون مى‌دادند!


<nowiki>#######</nowiki>2. پاداش ابلاغ عظيم‌ترين رسالت‌
==== ۲.پاداش ابلاغ عظيم‌ترين رسالت‌ ====
 
آيه «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» دقيقاً در مقابل آيه «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» است. يعنى: اى پيامبر، همان گونه كه اگر ولايت على را ابلاغ نكرده بودى رسالت خدا را نرسانده بودى، اكنون كه اين مهم را به انجام رساندى نزد خداوند اجر و پاداشى بى منت خواهى داشت.
آيه «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» دقيقاً در مقابل آيه «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» است. يعنى: اى پيامبر، همان گونه كه اگر ولايت على را ابلاغ نكرده بودى رسالت خدا را نرسانده بودى، اكنون كه اين مهم را به انجام رساندى نزد خداوند اجر و پاداشى بى منت خواهى داشت.
______________________________
(1) تفسير القمى: ج 2 ص 380.
غدير در قرآن، ج‌1، ص: 31
۸۴۹

ویرایش