۷۶۴
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى) : ص ۲۱ - ۳۱.</ref> == | == ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى): ص ۲۱ - ۳۱.</ref> == | ||
طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود،در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد است: | طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود،در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد است: | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، مرگ او مرگ دوران جاهليت است. | هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، مرگ او مرگ دوران جاهليت است. | ||
اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت | اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت درآن نباشد دين نيست، بلكه گمراهى و ضلالت است. | ||
مؤيد آن جمله اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است: | مؤيد آن جمله اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۶: | ||
همچنين درباره ضرورت شناخت امام و لزوم وجود امام در جامعه، اميرالمؤمنين عليه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: | همچنين درباره ضرورت شناخت امام و لزوم وجود امام در جامعه، اميرالمؤمنين عليه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: | ||
{{متن عربی|اللَّهمَّ بلى لا تخلو الأرضُ مِن قائِمٍ للَّهِ بِحُجَّةٍ، إمَّا ظاهراً مشهوراً، أو خَائِفاً مَغمُوراً، لِئلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وبيِّناتُه}}<ref>نهج البلاغه (فيض) : حكمت ۱۳۹. </ref> | {{متن عربی|اللَّهمَّ بلى لا تخلو الأرضُ مِن قائِمٍ للَّهِ بِحُجَّةٍ، إمَّا ظاهراً مشهوراً، أو خَائِفاً مَغمُوراً، لِئلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وبيِّناتُه}}<ref>نهج البلاغه (فيض): حكمت ۱۳۹. </ref> | ||
زمين هيچ گاه از كسى كه با حجت و دليل دين خدا را بپا دارد خالى نمى ماند؛ آن كس يا آشكار و مشهود و يا پوشيده و پنهان است، تا حجت ها و دليل هاى روشن | زمين هيچ گاه از كسى كه با حجت و دليل دين خدا را بپا دارد خالى نمى ماند؛ آن كس يا آشكار و مشهود و يا پوشيده و پنهان است، تا حجت ها و دليل هاى روشن | ||
خط ۵۰: | خط ۴۸: | ||
{{متن عربی|إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْلَمُ الزِّيَادَةَ وَ النُّقْصَانَ فِي الْأَرْضِ فَإِذَا زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِذَا نَقَصُوا أَكْمَلَهُ لَهُم}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref> | {{متن عربی|إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْلَمُ الزِّيَادَةَ وَ النُّقْصَانَ فِي الْأَرْضِ فَإِذَا زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِذَا نَقَصُوا أَكْمَلَهُ لَهُم}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref> | ||
خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى كند، و | خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى كند، و هرگاه چيزى از آن بكاهند آن را براى ايشان كامل گرداند. اگر اين چنين نبود امور بر مسلمانان مشتبه مى شد، و ميان حق و باطل نمى توانستند فرق بگذارند. | ||
'''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:''' | '''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:''' | ||
خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
{{متن عربی|تَكُونُ الْأَرْضُ وَ لَا إِمَامَ فِيهَا فَقَالَ علیه السلام إِذاً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى برد. | {{متن عربی|تَكُونُ الْأَرْضُ وَ لَا إِمَامَ فِيهَا فَقَالَ علیه السلام إِذاً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى برد. | ||
پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام عليه السلام است. در زيارت هم مى | پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام عليه السلام است. در زيارت هم مى خوانيم:َ{{متن عربی|بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}<ref>فرازی از زیارت جامعه کبیره</ref> | ||
خوانيم:َ{{متن عربی| بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}<ref>فرازی از زیارت جامعه کبیره</ref> | |||
در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى فرمايد: | در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى فرمايد: | ||
خط ۷۰: | خط ۶۴: | ||
امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آنكه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند. | امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آنكه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند. | ||
ِ {{متن عربی|الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار}}<ref>الكافي، ج۱ / ۲۰۰ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته ..... ص : ۱۹۸</ref>: | ِ {{متن عربی|الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار}}<ref>الكافي، ج۱ / ۲۰۰ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته ..... ص: ۱۹۸</ref>: | ||
امام همچون خورشيدى تابان است كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دست ها و ديدگان به او دسترسى ندارند، و فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد. بلكه از توصيف شأنى از شؤون او عاجز اند. | امام همچون خورشيدى تابان است كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دست ها و ديدگان به او دسترسى ندارند، و فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد. بلكه از توصيف شأنى از شؤون او عاجز اند. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۰: | ||
اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به | اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به | ||
عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک | عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک تاريخ مى درخشد، روشن ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام است. و نيز بزرگترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام ومظلوميت شيعه در طول قرون و اعصار است. | ||
تاريخ مى درخشد، روشن ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام است. و نيز بزرگترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام | |||
== منبع == | == منبع == |
ویرایش