ضرورت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
== ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى) : ص ۲۱  - ۳۱.</ref>   ==
== ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى): ص ۲۱  - ۳۱.</ref>   ==
طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود،در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد است:     
طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود،در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد است:     


خط ۶: خط ۶:
هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، مرگ او مرگ دوران جاهليت است.  
هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، مرگ او مرگ دوران جاهليت است.  


اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره‏ اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت در
اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره‏ اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت درآن نباشد دين نيست، بلكه گمراهى و ضلالت است.  
 
آن نباشد دين نيست، بلكه گمراهى و ضلالت است.


مؤيد آن جمله ‏اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است:
مؤيد آن جمله ‏اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است:
خط ۲۸: خط ۲۶:
همچنين درباره ضرورت شناخت امام و لزوم وجود امام در جامعه، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود:  
همچنين درباره ضرورت شناخت امام و لزوم وجود امام در جامعه، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود:  


{{متن عربی|اللَّهمَّ بلى‏ لا تخلو الأرضُ مِن قائِمٍ للَّهِ بِحُجَّةٍ، إمَّا ظاهراً مشهوراً، أو خَائِفاً مَغمُوراً، لِئلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ‏ وبيِّناتُه}}‏<ref>نهج البلاغه (فيض) : حكمت ۱۳۹. </ref>  
{{متن عربی|اللَّهمَّ بلى‏ لا تخلو الأرضُ مِن قائِمٍ للَّهِ بِحُجَّةٍ، إمَّا ظاهراً مشهوراً، أو خَائِفاً مَغمُوراً، لِئلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ‏ وبيِّناتُه}}‏<ref>نهج البلاغه (فيض): حكمت ۱۳۹. </ref>  


زمين هيچ گاه از كسى كه با حجت و دليل دين خدا را بپا دارد خالى نمى‏ ماند؛ آن كس يا آشكار و مشهود و يا پوشيده و پنهان است، تا حجت‏ ها و دليل‏ هاى روشن
زمين هيچ گاه از كسى كه با حجت و دليل دين خدا را بپا دارد خالى نمى‏ ماند؛ آن كس يا آشكار و مشهود و يا پوشيده و پنهان است، تا حجت‏ ها و دليل‏ هاى روشن
خط ۵۰: خط ۴۸:
{{متن عربی|إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ‏ الْأَرْضَ‏ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْلَمُ الزِّيَادَةَ وَ النُّقْصَانَ فِي الْأَرْضِ فَإِذَا زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِذَا نَقَصُوا أَكْمَلَهُ لَهُم‏}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref>  
{{متن عربی|إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ‏ الْأَرْضَ‏ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْلَمُ الزِّيَادَةَ وَ النُّقْصَانَ فِي الْأَرْضِ فَإِذَا زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِذَا نَقَصُوا أَكْمَلَهُ لَهُم‏}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref>  


خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى‏ داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى ‏كند، و هر
خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى‏ داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى ‏كند، و هرگاه چيزى از آن بكاهند آن را براى ايشان كامل گرداند. اگر اين چنين نبود امور بر مسلمانان مشتبه مى‏ شد، و ميان حق و باطل نمى ‏توانستند فرق بگذارند.  
 
گاه چيزى از آن بكاهند آن را براى ايشان كامل گرداند. اگر اين چنين نبود امور بر مسلمانان مشتبه مى‏ شد، و ميان حق و باطل نمى ‏توانستند فرق بگذارند.


'''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:'''
'''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:'''
خط ۶۰: خط ۵۶:
{{متن عربی|تَكُونُ‏ الْأَرْضُ‏ وَ لَا إِمَامَ فِيهَا فَقَالَ علیه السلام إِذاً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى‏ شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى ‏برد.
{{متن عربی|تَكُونُ‏ الْأَرْضُ‏ وَ لَا إِمَامَ فِيهَا فَقَالَ علیه السلام إِذاً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى‏ شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى ‏برد.


پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه ‏اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام ‏عليه السلام است. در زيارت هم مى‏
پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه ‏اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام ‏عليه السلام است. در زيارت هم مى‏ خوانيم:َ{{متن عربی|بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏}}<ref>فرازی از زیارت جامعه کبیره</ref>
 
خوانيم:َ{{متن عربی| بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏}}<ref>فرازی از زیارت جامعه کبیره</ref>


در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ‏ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى ‏فرمايد:
در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ‏ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى ‏فرمايد:
خط ۷۰: خط ۶۴:
امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آنكه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند.
امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آنكه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند.


ِ {{متن عربی|الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ‏ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار}}<ref>الكافي، ج‏۱ / ۲۰۰ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته .....  ص : ۱۹۸</ref>:
ِ {{متن عربی|الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ‏ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار}}<ref>الكافي، ج‏۱ / ۲۰۰ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته .....  ص: ۱۹۸</ref>:


امام همچون خورشيدى تابان است كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دست ‏ها و ديدگان به او دسترسى ندارند، و فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد. بلكه از توصيف شأنى از شؤون او عاجز اند.
امام همچون خورشيدى تابان است كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دست ‏ها و ديدگان به او دسترسى ندارند، و فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد. بلكه از توصيف شأنى از شؤون او عاجز اند.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۰:
اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على ‏عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به  
اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على ‏عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به  


عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگ‏ترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک  
عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگ‏ترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک تاريخ مى‏ درخشد، روشن ‏ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است. و نيز بزرگ‏ترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ومظلوميت شيعه در طول قرون و اعصار است.  
 
تاريخ مى‏ درخشد، روشن ‏ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است. و نيز بزرگ‏ترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و
 
مظلوميت شيعه در طول قرون و اعصار است.


== منبع ==
== منبع ==
۸۴۹

ویرایش