آيه ۶۷ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او اقرار مى‏ كنم، و شهادت مى‏ دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏ نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچ كس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد نيست خدايى جز او زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.
براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او اقرار مى‏ كنم، و شهادت مى‏ دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏ نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچ كس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد نيست خدايى جز او زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.


خداوند به من چنين وحى كرده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»: «اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏ طالب و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند»... .
خداوند به من چنين وحى كرده است:{{قرآن| «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»}}: «اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏ طالب و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند»... .


بعد از همه اينها، خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه در حق على بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.
بعد از همه اينها، خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه در حق على بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.
خط ۶۳: خط ۶۳:


در چند فراز ديگر كه پيامبر صلى الله عليه و آله كرسى سخن را كاملاً آماده كرده بود، براى تأكيد بيشتر يک بار ديگر آيه ۶۷ سوره مائده را با اين مقدمه تكرار كرد كه با حضور منافقين و آزار دهندگان و درخواست معاف شدن از ابلاغ اين پيام، ولى خدا از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه در حق على‏ عليه السلام نازل كرده ابلاغ نمايم و خواند: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
در چند فراز ديگر كه پيامبر صلى الله عليه و آله كرسى سخن را كاملاً آماده كرده بود، براى تأكيد بيشتر يک بار ديگر آيه ۶۷ سوره مائده را با اين مقدمه تكرار كرد كه با حضور منافقين و آزار دهندگان و درخواست معاف شدن از ابلاغ اين پيام، ولى خدا از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه در حق على‏ عليه السلام نازل كرده ابلاغ نمايم و خواند: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
پس از اتمام حجةالوداع و در راه بازگشت به مدينه، در شب هيجدهم ماه ذى‏ الحجة رسيده بود و كاروان مسير شبانه خود را به سوى غدير مى ‏پيمود. غدير خم نيز با بركه آبش و چشمه ‏سار و پنج درخت كهنسالش در انتظار كاروان عظيم حجاج بود. مقصدى كه از مكه تعيين شد و مردم از وعده‏ گاهشان و برنامه ‏اى كه در انتظارشان بود به خوبى خبر داشتند.
قلب رسول اللَّه ‏صلى الله عليه و آله در چگونگى تحقق امر الهى و اعلام ولايت مطلقه جانشينان معصوم خود مى ‏تپيد. پيک وحى نيز در تكاپوى فوق العاده ‏اى براى تدارک برنامه فردا بود.
همزمان تحركات مُخرِّب منافقين وارد مرحله جدى شده و اوضاع نشان مى ‏داد كه با حضور آن اكثريت مغشوش با افكار جاهلى، اجراى برنامه از پيش تعيين شده غدير غير ممكن است. از يک سو مردم ظاهربين فوراً دهان به حسادت باز خواهند كرد كه پسر عمويش و خاندان خود را بر ما مسلط مى‏ كند.
از سوى ديگر منافقين آشوب به پا خواهند كرد و مجلس سخنرانى را بر هم خواهند ريخت و حتى ممكن است قصد جان پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام را نمايند.
هم خداوند علم به بحرانى بودن موقعيت داشت و هم پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مجرى امر خدا به شدت نگران آن بود، و هم مؤمنين از اعلام ولايت در چنان شرايطى واهمه داشتند، و هم منافقين جو حاكم را زير نظر گرفته بودند و صدها توطئه در سر مى ‏پروراندند. در چنين شرايطى، پروردگار جهان مى‏ خواست با يَدِ قدرت خود نشان دهد كه اگر او اراده كند همه مقهور اويند.
اواخر شب هيجدهم كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً نزديک شده بود آيه ‏اى از قرآن نازل شد كه در عين اختصار همه جوانب غدير را در بر داشت، و تابلوى درخشنده غدير در متن قرآن شد. اين آيه همه نگرانى‏ ها را بر طرف كرد و خبر قطعى از اراده پروردگار و ضمانت حفظ از هر خطر و توطئه ‏اى را آورد.
در آن لحظات حساس كه پيامبر صلى الله عليه و آله به شدت در انتظار وحى بود، جبرئيل نازل شد و آيه ۶۷ سوره مائده را نازل كرد و عرضه داشت: يا رسول اللَّه، خداوند به تو سلام مى ‏رساند و مى فرمايد:
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»:
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏ كند».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷،۱۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸.</ref>
نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله انتظارش را مى‏ كشيد و انعكاس آن مى ‏توانست اين گونه باشد: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» : اى صاحب رسالت، آنچه از پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان.
«وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: اين مسئله آن قدر قطعى و مهم و مورد تأكيد است كه اگر نشود گويا در رسالت و نبوت خويش هيچ گامى برنداشته ‏اى و رسالتى كه بر دوشت نهاده شده به انجام نرسانده بر زمين نهاده‏اى. «وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»: از جهت توطئه ‏هايى كه از آن هراس دارى مطمئن باش كه خداوند حفظ تو را از شر مردمان توطئه ‏گر ضمانت نموده است.
{{قرآن|«اِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»}}: هدف اصلى، ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى ‏پذيرند و بدان ايمان نمى ‏آورند و كفر مى‏ ورزند. با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله همه آنچه درباره توطئه‏ ها از مردم مخفى مى‏ كرد بى‏ واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود:
اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسان تر از عقوبت الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى‏ شود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچ كس نمى‏ هراسم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>


يكى از مواردى كه در آن به آيه «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك ...» اشاره شده غديريه حسّان بن ثابت است:
يكى از مواردى كه در آن به آيه «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك ...» اشاره شده غديريه حسّان بن ثابت است:
خط ۱۰۹: خط ۸۳:


تا آخر قصيده.
تا آخر قصيده.
پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله در خطبه غدير هيجده اقدام فوق ‏العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند سخنرانى ‏هاى حضرت بى ‏سابقه بود، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى‏ هاى مردم دنيا از اول خلقت تا امروز بى‏ سابقه بود! يكى از آن اقدامات اين بود:
همه سخنرانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى‏ شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود:
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» : «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند».
پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود: «اُؤَدّى ما اَوْحى بِهِ اِلَىَّ»: «من اكنون در حال اداى وظيفه نسبت به مطلبى هستم كه خدا بر من وحى فرموده است».
آن گاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»:
«خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...»، و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على‏ عليه السلام است.


ابان از سليم نقل مى‏ كند: در حالى كه ما همراه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در صفين بوديم، معاويه ابودرداء و ابوهريره را فراخواند و به ايشان گفت: نزد على برويد و از قول من به او سلام برسانيد و به او بگوييد:
ابان از سليم نقل مى‏ كند: در حالى كه ما همراه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در صفين بوديم، معاويه ابودرداء و ابوهريره را فراخواند و به ايشان گفت: نزد على برويد و از قول من به او سلام برسانيد و به او بگوييد:
خط ۱۴۲: خط ۱۰۲:
ابودرداء و ابوهريره رفتند تا نزد معاويه رسيدند و پيام حضرت را رساندند.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵.</ref>
ابودرداء و ابوهريره رفتند تا نزد معاويه رسيدند و پيام حضرت را رساندند.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵.</ref>


از جمله مشهورترين آيات غدير آيه ‏اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد:
از جمله مشهورترين آيات غدير آيه:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»:
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى ‏كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى ‏كند» .


اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:
خط ۱۶۷: خط ۱۲۵:
آيا اين برنامه مفصل، در جوى چنان خطرناک، جز با اراده خداوند -  كه قلب‏ ها و فكرها و روح و جسم همه مردم در يد قدرت اوست -  امكان پذير بود؟ آيا جز معجزه نام ديگرى بر «غدير» مى ‏توان گذاشت؟!
آيا اين برنامه مفصل، در جوى چنان خطرناک، جز با اراده خداوند -  كه قلب‏ ها و فكرها و روح و جسم همه مردم در يد قدرت اوست -  امكان پذير بود؟ آيا جز معجزه نام ديگرى بر «غدير» مى ‏توان گذاشت؟!


اواخر شب هيجدهم و صبح آن روز كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً نزديک شده بود، آيه‏اى از قرآن نازل شد كه در عين اختصار همه جوانب غدير را در برداشت، و تابلوى درخشنده غدير در متن قرآن شد.
اواخر شب هيجدهم و صبح آن روز كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً نزديک شده بود، آيه اى از قرآن نازل شد كه در عين اختصار همه جوانب غدير را در برداشت، و تابلوى درخشنده غدير در متن قرآن شد.


اين آيه همه نگرانى ‏ها را بر طرف كرد و خبر قطعى از اراده پروردگار و ضمانت حفظ از هر خطر و توطئه‏ اى را داد:
اين آيه همه نگرانى ‏ها را بر طرف كرد و خبر قطعى از اراده پروردگار و ضمانت حفظ از هر خطر و توطئه‏ اى را داد:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» :
{{قرآن|«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»}} :


«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏ كند» .<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۷۷ ۱۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸.</ref>
«اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرسانده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ كند. خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏ كند» .<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۷۷ ۱۴۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸.</ref>


نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله انتظارش را مى ‏كشيد؛ و انعكاس آن مى‏ توانست اين گونه باشد:
نزول اين آيه همه ی آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله انتظارش را مى ‏كشيد؛ و انعكاس آن مى‏ توانست اين گونه باشد:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»: اى صاحب رسالت، آنچه از سوى پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان.
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»: اى صاحب رسالت، آنچه از سوى پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان.
خط ۱۸۵: خط ۱۴۳:
«إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»: هدف اصلى ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است، و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى ‏پذيرند و بدان ايمان نمى ‏آورند و كفر مى‏ ورزند.
«إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»: هدف اصلى ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است، و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى ‏پذيرند و بدان ايمان نمى ‏آورند و كفر مى‏ ورزند.


با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره توطئه‏ ها از مردم مخفى مى ‏كرد بى‏واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود: «اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند؛ چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسان تر از عواقب الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى‏ شود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچ كس نمى‏ هراسم».
با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره توطئه‏ ها از مردم مخفى مى ‏كرد بى‏واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود: «اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند؛ چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسان تر از عواقب الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى‏ شود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچ كس نمى‏ هراسم».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>


اين گونه پيامبر صلى الله عليه و آله به همراه ساير مؤمنين با قلبى مطمئن دست به كار اجراى فرمان پروردگار درباره غدير شدند. ساعتى بعد كاروان كنار بركه غدير توقف كرد و مردم پياده شدند و هر يک براى خود جايى پيدا كردند، و هنگام ظهر براى اجراى فرمان الهى در برابر منبر غدير زانو زدند.
اين گونه پيامبر صلى الله عليه و آله به همراه ساير مؤمنين با قلبى مطمئن دست به كار اجراى فرمان پروردگار درباره غدير شدند. ساعتى بعد كاروان كنار بركه غدير توقف كرد و مردم پياده شدند و هر يک براى خود جايى پيدا كردند، و هنگام ظهر براى اجراى فرمان الهى در برابر منبر غدير زانو زدند.
خط ۲۶۸: خط ۲۲۶:
'''۱. اواخر شب هيجدهم ذى ‏الحجة در نزديكى غدير'''
'''۱. اواخر شب هيجدهم ذى ‏الحجة در نزديكى غدير'''


قالَ حُذَيْفَةُ: فَلَمّا كانَتِ اللَّيْلَةُ الرّابِعَةُ (بَعْدَ الْخُرُوجِ مِنْ مَكَّةَ) هَبَطَ جَبْرَئيلُ فى آخِرِ اللَّيْلِ فَقَرَأَ عَلَيْهِ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...»:
{{متن عربی|قالَ حُذَيْفَةُ: فَلَمّا كانَتِ اللَّيْلَةُ الرّابِعَةُ (بَعْدَ الْخُرُوجِ مِنْ مَكَّةَ) هَبَطَ جَبْرَئيلُ فى آخِرِ اللَّيْلِ فَقَرَأَ عَلَيْهِ}}: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...»:


حذيفه مى‏ گويد: وقتى شب چهارم از روز خروج از مكه (روز چهاردهم) شد، جبرئيل آخر شب نازل شد و اين آيه را بر پيامبر صلى الله عليه و آله خواند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵.</ref>
حذيفه مى‏ گويد: وقتى شب چهارم از روز خروج از مكه (روز چهاردهم) شد، جبرئيل آخر شب نازل شد و اين آيه را بر پيامبر صلى الله عليه و آله خواند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۸. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵.</ref>
خط ۲۷۴: خط ۲۳۲:
'''۲. پنج ساعت از روز هيجدهم گذشته در غدير خم'''
'''۲. پنج ساعت از روز هيجدهم گذشته در غدير خم'''


قالَ الْباقِرُ عليه السلام: فَلَمّا بَلَغَ غَديرَ خُمٍّ قَبْلَ الْجُحْفَةِ بِثَلاثَةِ امْيالٍ، اتاهُ جَبْرَئيلُ عَلى خَمْسِ ساعاتٍ مَضَتْ مِنَ النَّهارِ، فَقالَ: يا مُحَمَّدُ! انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ يُقْرِؤُكَ السَّلامُ وَ يَقُولُ لَكَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...» :
{{متن عربی|قالَ الْباقِرُ عليه السلام: فَلَمّا بَلَغَ غَديرَ خُمٍّ قَبْلَ الْجُحْفَةِ بِثَلاثَةِ امْيالٍ، اتاهُ جَبْرَئيلُ عَلى خَمْسِ ساعاتٍ مَضَتْ مِنَ النَّهارِ، فَقالَ: يا مُحَمَّدُ! انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ يُقْرِؤُكَ السَّلامُ وَ يَقُولُ لَكَ}}: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ ...» :


امام باقر عليه السلام مى‏ فرمايد: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به غدير خم رسيد -  كه در سه مايلى جحفه قرار دارد -  جبرئيل پنج ساعت از روز گذشته نزد او آمد و گفت: اى محمد! خداوند عزوجل به تو سلام مى ‏رساند و به تو مى‏ گويد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .</ref>
امام باقر عليه السلام مى‏ فرمايد: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به غدير خم رسيد -  كه در سه مايلى جحفه قرار دارد -  جبرئيل پنج ساعت از روز گذشته نزد او آمد و گفت: اى محمد! خداوند عزوجل به تو سلام مى ‏رساند و به تو مى‏ گويد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۷. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۱ ح ۵۱ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ .</ref>


سه روايت ديگر هم اجمالاً فقط بين راه يا روز هجدهم در غدير را ذكر كرده بدون آنكه زمان يا مكان دقيق آن را تعيين كند:
'''سه روايت ديگر''' هم اجمالاً فقط بين راه يا روز هجدهم در غدير را ذكر كرده بدون آنكه زمان يا مكان دقيق آن را تعيين كند:


'''۱. بين راه'''
'''۱. بين راه'''


قالَ الصّادِقُ‏ عليه السلام: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله الى مَكَّةَ فى حَجَّةِ الْوِداعِ، فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْها جاءَهُ جَبْرَئيلُ فِى الطَّريقِ فَقالَ لَهُ: يا رَسُولَ اللَّه! انَّ اللَّه تَعالى يُقْرِؤُكَ السَّلامُ وَ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ:
{{متن عربی|قالَ الصّادِقُ‏ عليه السلام: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله الى مَكَّةَ فى حَجَّةِ الْوِداعِ، فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْها جاءَهُ جَبْرَئيلُ فِى الطَّريقِ فَقالَ لَهُ: يا رَسُولَ اللَّه! انَّ اللَّه تَعالى يُقْرِؤُكَ السَّلامُ وَ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ}}:


«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»:
خط ۲۹۴: خط ۲۵۲:
ابن‏ عباس مى ‏گويد: تا آنكه روز هيجدهم شد، و خداوند تبارک و تعالى بر پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نازل كرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰. امالى الصدوق: ص ۲۹۰ ح ۱۰. </ref>  
ابن‏ عباس مى ‏گويد: تا آنكه روز هيجدهم شد، و خداوند تبارک و تعالى بر پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نازل كرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰. امالى الصدوق: ص ۲۹۰ ح ۱۰. </ref>  


عَنْ زَيْدِ بْنِ ارْقَمَ: لَمّا نَزَلْنا بِالْجُحْفَةِ راجِعينَ وَ ضَرَبْنا اخْبِيَتَنا نَزَلَ جَبْرَئيلُ بِهذِهِ الْآيَةِ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» :
{{متن عربی|عَنْ زَيْدِ بْنِ ارْقَمَ: لَمّا نَزَلْنا بِالْجُحْفَةِ راجِعينَ وَ ضَرَبْنا اخْبِيَتَنا نَزَلَ جَبْرَئيلُ بِهذِهِ الْآيَةِ}}: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» :


زيد بن ارقم مى‏ گويد: وقتى در جُحفه پياده شديم و خيمه‏ ها را بر پا كرديم، جبرئيل اين آيه را نازل كرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ - ۵۲ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>
زيد بن ارقم مى‏ گويد: وقتى در جُحفه پياده شديم و خيمه‏ ها را بر پا كرديم، جبرئيل اين آيه را نازل كرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ - ۵۲ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>
۵۰۷

ویرایش